مهاجرنیا: ضرورت توجه به «راهبرد تحول انقلاب اسلامی» در برنامه هفتم توسعه
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر با اشاره به برنامه هفتم توسعه جمهوری اسلامی ایران که در دستور کار مجلس شورای اسلامی است، گفت: آیا این برنامه و برنامههای دیگر تحولی که در کشور تدوین و تصویب می شود؟
بهگزارش خبرگزاری تسنیم، سیزدهمین نشست از دهمین دوره کرسیهای آزاداندیشی با عنوان «راهبرد تحول؛ ضرورت گام دوم انقلاب اسلامی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در دانشگاه طلوع مهر قم به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا با اشاره به اینکه در این نشست میخواهیم راجع به «زمینهها و الزامات تحول» صحبت کنیم، گفت: زمینههای ذهنی و عینی تحول باعث اهمیت آن شده است، اصولا روح تحولخواهی لازمه زندگی اجتماعی است. زندگی اجتماعی اگر راکد و ثابت باشد، مثل آبی است که اگر یکجا بماند خراب میشود. بحث تحول همیشه یکی از دغدغههای بشر بوده است و همه یا به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه به آن توجه داشتهاند. حتی انسانها در زندگی شخصی دنبال تحول هستند؛ فکر و تلاش می کنند که آیندهی بهتری داشته باشند.
وی افزود: تحول همواره تحت تأثیر یک سری عوامل ذهنی است؛ یعنی اعتقادات، باورها، ذهنیتهای تاریخی و تصوراتی که هر کسی از خودش دارد، از یک طرف هم تحت تأثیر واقعیتهای خارجی، زمینههای اجتماعی و شرایط سیاسی قرار دارد. اینها واقعیتهایی هستند که تأثیرگذار هستند؛ یامانع تحول هستند یا تسریعکننده آن.
مهاجرنیا افزود: جهان، مخصوصاً در دوره معاصر به سمت تحول پیش میرود. برخی کشورها برنامهریزی کردند تا همه دنیا را در مسیر تحولی به اسم «مدرن شدن» حرکت بدهند. البته هیچوقت نمیخواهند جهان سوم پیشرفت کنند. بنابراین جنگ میان «ثبات و تغییر» پدیدهای است که همه جوامع و انسانها با آن درگیر هستند.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر افزود: مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم خیلی زیبا بحث «نظریه نظام انقلابی» را مطرح کرده اند. یعنی این نظام در حالیکه نظم و ثبات دارد در عین حال انقلابی و دنبال تحول متناسب با انقلاب هست. درست است که این نظریه الان مطرح شده ولی از اول مبنای انقلاب بوده و فرض بر این است که انقلاب اسلامی با این مبنا حرکت کرده و به جلو آمده است.
بهگفته مهاجرنیا براساس نظریه نظام انقلابی، زمینههای ذهنی مثل باورها، اعتقادات و تلقیای که از ولایت فقیه و دین و امامت بوده، به عنوان زمینههای ذهنی اشرابکننده روح انقلابی، همیشه همراه این انقلاب بوده یا میبایست میبود. از این طرف هم شرایط خارجی دائماً تأثیرگذار بودند. این واقعیتهایی است که معمولاً در هر تحولی وجود دارد و در انقلاب اسلامی هم مطرح بوده است.
حجتالاسلام بنایی: جایگاه تحول در بیانیه گام دوم انقلاب را باید تبیین کردمهاجرنیا در ادامه با اشاره به برنامه هفتم توسعه جمهوری اسلامی ایران که در دستور کار مجلس شورای اسلامی است، گفت: آیا این برنامه و برنامههای دیگر تحولی که در کشور تدوین و تصویب می شود، متناسب با تحولی که مقام معظم رهبری در اول سال مطرح کردند، هست؟ آیا این برنامه متناسب با «راهبرد تحول انقلاب اسلامی» تدوین شده است؟ برای تحول مطلوب در انقلاب اسلامی، لازم است همهی برنامهها با نگاه تحولی تدوین شود.
وی سپس بیان داشت: میخواهیم نگاهی به برنامههایی که بعد از انقلاب مخصوصاً برنامه هفتم توسعه که الان در حال بررسی است داشته باشیم؛ ببینیم آیا این برنامههای تحول، متناسب با انقلاب اسلامی، با شرایط کشور و با اندیشه انقلاب هست؟ و اگر هست کاستیهای آن کجا است؟ چرا ما آن طور که باید رو به جلو نمیرویم؟ آیا موانع خیلی قوی هستند یا برنامهها مشکل دارد؟
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر افزود: اصولاً برنامهریزی برای الان نیست. امروز مثلاً برای پنج سال آینده برنامهریزی میکنید. لذا باید یک تصویری از شرایط آینده داشته باشید که بتوانید متناسب آن، دخل و خرج را برای پنج سال آینده تنظیم کنید، باید توجه داشته باشید که جمعیت کشور چقدر میشود؟ شرایط بینالمللی و نظامات بینالملل چه میشود؟ روابط بین کشورها به کجا میرسد؟ آیا جهان تک قطبی است، یا دو قطبی؟ چه کشوری ابرقدرت میشود؟ کدام منطقه رشد میکند؟ شما کجا تاریخ جهان قرار میگیرید و چه مقدار به شما نقش میدهند؟ و... همه اینها چیزهایی است که در یک برنامهریزی باید دیده شود.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه افزود: یکی از مشکلاتی که ما همیشه در برنامهریزیهایمان داریم ایدهآل فکر میکنیم اما واقعبین نیستیم؛ «آرمانگرایی بدون واقعگرایی». در برنامه چشمانداز 20ساله قرار بود کشور اول منطقه به لحاظ توسعه صنعت و اقتصاد و کشاورزی و.... باشیم ولی یکدفعه به شرایط و تحریمهای سخت خوردیم که اگر هم میخواستیم، نمی شد و این را از اول پیشبینی نکرده بودیم؟ موانع را دقیق ندیده بودیم که اگر این راه را بستند، چگونه راه دیگری برای توسعه باز کنیم؟
چین 25 مرکز ایرانشناسی دارد؛ ما فقط 2 مرکز چینشناسی؟! / توسعه روابط دیپلماتیک در گروی تقویت دیپلماسی فرهنگی + فیلموی افزود: ما یک کشور انقلابی و تنها کشور شیعه جهان هستیم. تنها کشوری هستیم که بر اساس انقلاب اسلامی، مکتب اهل بیت (ع) را در دنیا مطرح کردیم. برای آن قانون اساسی نوشتیم و چهل سال با همه فراز و فرود پای کار ایستادیم. در این نظام ارزشهایی مثل عدالت، آزادی، امنیت متناسب با ارزشهای دینی، اخلاقیات، مسائل حقوق انسانی و آزادی و مقوله استقلال در همه عرصهها مطرح است، اینها باید در برنامهریزی دیده شود.
مهاجرنیا بیان داشت: ما یک نظام مردمسالاری دینی تأسیس کردیم که مردم با مشارکت و حضورشان، تعیینکننده باشند. این چیزی هست که در اصل56 قانون اساسی تصریح شده است و از شاهکارهای قانون اساسی است که: حاکمیت مطلق بر همه جهان و انسانها برای خدا است. بعد میگوید: همان خدا انسان را حاکم بر سرنوشت خویش قرار داده است. آیا اینها را در برنامهریزی میبینیم؟
وی در ادامه افزود: اگر در یک برنامه تحولی، نقش و شیوه حضور و بالا بردن مشارکت مردم را در آن نبینیم. این دیگر برنامه تحولی نیست؛ چون پایگاه مشروعیت نظام، مردم هستند و مردم هویت اجتماعی به آن میدهند. حتی مشروعیت دینی هم از مسیر مردم منتقل میشود و طبق قانون اساسی مردم باید به ساختار، مشروعیت بدهند.
مهاجرنیا در ادامه به ویژگی های برنامه تحولی اشاره کرد و افزود: اولین نکته «تولید دانش» است. نکته مهم هر برنامه تحولی به عنوان راهبرد انقلاب اسلامی این است که شما دانش آن را هم باید تولید کنید. نمیشود شما ابزار و شیوه و سختافزار را بیاورید ولی نرمافزارش نباشد اگر ادعای ما این است که میخواهیم تحول اسلامی ایجاد کنیم، باید «دانش دینی تحول» هم ایجاد شود.
استاد حوزه و دانشگاه گفت: الان عدهای برای انتخابات مجلس ثبت نام کردهاند، اینها میخواهند قوانین مملکت ما را درست کنند. اینها میخواهند جایی بروند که امام راحل فرمودند در رأس امور هست. اینها میخواهند برای کشور قانونگذاری، ریلگذاری و برنامهریزی کنند. کسی که میخواهد به مجلس برود، آیا نباید دانش برنامهریزی دینی را بداند؟ یک وقت شما می خواهید برای یک کشور غربی برنامهریزی کنید، صرف تخصص کافی است. اما وقتی میخواهیم برای یک مملکت اسلامی قانونگذاری کنیم، باید دانش دینی مثل حقوق اسلامی، اقتصاد اسلامی، سیاست اسلامی، مدیریت اسلامی و... را داشته باشیم.
مهاجرنیا: در «تحول مطلوب انقلاب اسلامی»، عناصر مادی و معنوی تفکیک ناپذیرندوی افزود: نکته بعدی که بسیار در برنامهریزی تحول مهم هست «جامعیت و شمولیت» داشتن است؛ هم به صورت طولی و هم به صورت عرضی. یعنی این برنامه باید همه جامعه را پوشش بدهد. شما برای پنج یا بیست سال می خواهید برنامهریزی کنید. باید در هر سال یک گام جلو بروید. به صورت عرضی هم باید پوشش بدهد؛ یعنی اگر سیاست شما رشد میکند، سیاست خارجی، اقتصاد، فرهنگ، اخلاق، خانواده و.... هم باید رشد کند.
استاد مهاجرنیا بیان داشت: در بعضی از برنامهها مخصوصاً برنامه هفتم که الآن مطرح هست، ذهنیت فقط روی اقتصاد رفته وسیاست و فرهنگ بسیار کمرنگ و بقیه عرصهها تعطیل شده. مگر فرهنگ را حل کرده ایم؟ مشکل فرهنگی ما که بیشتر از اقتصادی است ولی چون ملموس نیست دردش را حس نمیکنیم، اصلاً بیشترمشکل اقتصادی ما ناشی از فرهنگ است.
وی افزود: نکته بعدی برای یک برنامه این است که باید «قابلیت اجرا و تحقق» داشته باشد. نمیشود شما برنامهریزی کنید که نشود آن را اجرا کرد. برنامه باید قابلیت اندازهگیری و سنجش داشته باشدو بشود گام به گام آن را پیاده کرد. بعضی از برنامهریزیهایی را در 35سال گذشته داشتهایم که هیچوقت نشده آن را پیاده کنیم چون شرایط اجرای آن فراهم نبوده است.
وی «چارچوب نظری» را نکته بعدی در برنامهریزی تحولی دانست و گفت: هر برنامه تحولیای معمولاً چارچوب نظری میخواهد. نظریهای و پارادایمی باید بر برنامه حاکم باشد. قانون اساسی، الگوی اسلامی ایرانی، اسناد و برنامههای بالادستی، انواع قانونگذاریها و سیاستهای کلان و بیانیه گام دوم، اینها چارچوب نظری برای برنامههای کلان دولت هستند.
استاد مهاجرنیا در مورد نکته بعدی برنامه گفت: وقتی یک برنامه تحول را میبینید باید یک حس خوبی به شما دست بدهد. ولی من همین برنامه هفتم توسعه را که میبینم، آنقدر بحث روی اقتصاد رفته که انسان حس میکند برای ملتی گرسنه، پابرهنه، بدبخت و بیچاره، برنامهریزی شده تا یک لقمه نان برایشان آماده کنند؛ مثل برخی کشورها که مشکل نان شب دارند. در حالیکه یک برنامه تحولی باید غرور ملی ایجاد کند، هویت ملی را تحریک کند، نشان دهنده افتخار و امیدآفرین باشد.
وی افزود: نکته بعدی که در برنامههای تحول انقلاب اسلامی بسیار مهم است «همبستگی ملی» است. شما هر برنامهریزی که میکنید باید ملت را یکپارچه کند. باید ملت را واحد ببیند. باید دنبال همبستگی ملی باشد. کوچکترین روزنهای که تفرقه ایجاد کند نباید در برنامه دیده شود. و این از اقتضائات انقلاب اسلامی است و انقلاب اسلامی همینطور پیروز شد.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر با اشاره به اینکه «اقتدار و قدرت ملی» در برنامهریزیهای تحولی باید دیده شود، گفت: اکنون به لحاظ قدرت دفاعی و موشکی یک بازیگر شدیم. روی موشکهای ما حساب میکنند. ما باید در بقیه بخشها هم چنین قدرتی پیدا کنیم؛ در اقتصاد، در فرهنگ، در سیاست، رفاه، اقتصاد مقاومتی، استقلال و آزادی، معنویت و اخلاق و... همه اینها شعارهای انقلاب هستند و باید برایشان پایگاه اقتدار ایجاد کنیم.
تشکیل زیستبوم برای تبیین جایگاه فرهنگی ایران در سطح بینالمللمهاجرنیا افزود: مقام معظم رهبری فرمودند ما میخواهیم تمدن نوین اسلامی ایجاد کنیم. همه این برنامههای تحولی باید گام به گام ما را در ساختن تمدن کمک کنند. باید توجه داشته باشیم که تمدن آینده نیست. همین الآن ما داریم تمدن میسازیم. اگرالان مشکل اقتصادی داریم این بخشی از تمدن ما میشود. صد سال آینده میگویند انقلاب اسلامی در سال چهل و چهارمش مشکل اقتصادی داشت. در مقابل تحریمها مشکل داشت و اینهاجزء تمدن ما محسوب میشوند.
وی افزود: تحول فقط اقتصاد نیست. فکر کردند فقط مشکل اقتصادی است، رفتهاند لایحهای به مجلس دادهاند که چهار پنجم آن بحثهای اقتصادی در آن هست. اصلاً من بخش سیاست خارجی، دیپلماسی، هماهنگی میان دیپلماسی و میدان را در این برنامه نمیبینم. در برنامه باید میدان و دیپلماسی هماهنگ شوند: موشک را جایی بزنیم که سیاست ما توسعه پیدا کند، سیاست را جایی ببریم که پشتوانه آن موشک ما باشد. این در برنامهریزی دیده نمیشود. موشک ما کار خودش را دارد میکند، سیاست خارجی ما هم کار خودش را میکند و این یعنی ما راهبردی کار نمیکنیم.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در پایان گفت: ما میخواهیم تمدن نوین اسلامی بسازیم. رهبری فرمودند ما به سمت طلوع خورشید ولایت عظمی در حال حرکت هستیم. بنابراین باید همه برنامه های ما آن افق را باز کنند. افقگشایی به سمت یک روزنه بزرگ و یک ولایت عظمی. این باید الآن فراهم شود و این جزء اساسیترین مسائل و زمینهها و الزامات تحول در هر برنامهریزیدر انقلاب اسلامی است. انشاءالله که ما هم به همین مقداری که بحث و گفتگو میکنیم، بتوانیم یک سهم کوچکی ولو به لحاظ ادبیات نظری در مسیر این تحول داشته باشیم.