موانع را برای مردم تشریح کنیم
تهران - ایرنا - مساله مشارکت در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی این روزها و فارغ از نوع اقدامات شورای نگهبان در تایید یا رد کاندیداهای اصلاحطلب به یکی از اصلیترین مباحث در این جریان سیاسی تبدیل شدهاست؛ مبحثی که البته نه برای نخستینبار بلکه تقریبا در هر دوره انتخابات به نوعی مطرح میشود.
روزنامه اعتماد در گفت وگویی با جلال میرزایی رییس کمیته سیاسی فراکسیون امید، آورده است: در چنین مواقعی اصولا بخشی از اصلاحطلبان خواستار حضور حداکثری در انتخابات هستند و بخش دیگر خواستار حضور حداقلی که هر کدام موافقان و مخالفان خاص خود را نیز داراست. جلال میرزایی، رییس کمیته سیاسی فراکسیون امید ازجمله افرادی است که با حضور حداقلی در انتخابات مخالف است و در گفتوگو با «اعتماد» دلایل و دیدگاه خود را تشریح میکند.
آقای میرزایی! باتوجه به اتفاقات رخ داده در آبان ماه و نوع برخوردهای صورت گرفته با معترضان بسیاری از حضور کمرنگ مردم در انتخابات صحبت به میان میآورند. به نظر شما در چنین شرایطی نوع واکنش نیروهای اصلاحطلب باتوجه به آنکه این جریان سیاسی در قیاس با اصولگرایان با بدنه جامعه ارتباط بیشتری دارد، باید چگونه باشد؟
ما به عنوان فعال سیاسی و کنشگران سیاسی که به تشکلهای رسمی یا غیررسمی سیاسی وابستگیهای مشخصی داریم، نباید از مساله کاهش مشارکت صحبتی به میان آوریم. تعجب میکنم که امروز شرایط بهگونهای سپری شده که بسیاری از افراد بهجای حضور پرشور در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و ترغیب جامعه برای شرکت در انتخابات از کاهش مشارکت سخن به میان میآورند. امروز زمان بیان این مطالب نیست.
اما آیا بیتوجهی به این مسائل دور از واقعبینی سیاسی نیست؟
در اینجا باید دقت داشت که اساسا چه فردی را میتوان واقعبین دانست. واقعبین در حقیقت فردی است که درقالب یک دانشمند یا یک تحلیلگر مسائل حوزههای مختلف را رصد کرده و اقدام به بیان مطالبی درباره رخدادها میکند. بله، چنین فردی میتواند مسائل عرصه سیاست جمهوری اسلامی را رصد کرده و بگوید که مثلا فلان موضوع میتواند در انتخابات ایران به مانعی برای شکلگیری رقابت هر چه بیشتر میان افراد و جریانهای سیاسی تبدیل شود. این امری پسندیده است اما اینکه بنده به عنوان یک نماینده مجلس شورای اسلامی که وابستگیهای جریانی مشخصی نیز دارم، مدام از کاهش مشارکت در انتخابات یازدهمین دوره مجلس صحبت کنم، به نظر میرسد چندان پسندیده نباشد؛ ضمن اینکه این رویه در جهان نیز نمونهای ندارد. شما به کشورهای امریکایی و اروپایی نگاه کنید. بارها و بارها پیش آمده فلان حزب در این کشورها بهرغم آنکه از اقبال مناسبی برخوردار نبودهاند اما دستکم برای حفظ ظاهر تلاشهای بسیاری انجام میدهند. آنان مدام از دلسردی مردم نمیگویند، بلکه از تلاشهایی که برای شرکت در انتخابات بهعمل آوردهاند، سخن گفته و میکوشند در دوره بعدی بیشتر در جهت جلبنظر مردم گام بردارند. اما امروز شما در ایران چنین چیزی نمیبینید. خود ما بهعنوان اصلاحطلبان جریانی از هم گسیخته را شاهدیم که مدام آیه یأس میخوانند. با این شیوه و رویکرد نمیتوان در انتخابات وارد شد.
رویکرد صحیح از دید شما در شرایط کنونی جامعه چیست؟
به عقیده من ما به عنوان اصلاحطلبان در گام نخست باید متحد شده و به کلام واحدی دست یابیم و سپس با مردم به گفتوگو بنشینیم. باید درباره برنامههایی که در دوره گذشته انتخابات با مردم در میان گذاشتیم، ولی در دستیابی به آنان ناکام بودهایم، توضیح دهیم تا مردم در جریان امور قرار بگیرند، سپس مبتنی بر آن جلو برویم و به رقابت با جریان مقابل بپردازیم. اینگونه نیست که امروز برخی گمان میکنند جریان مقابل حتما در انتخابات پیروز خواهد شد و اقبال مردم به سمت آنان زیاد است. آنسو نیز به اصطلاح بازار گرم نیست؛ بنابراین نباید ما فقط بنشینیم و آیه یأس بخوانیم.
باتوجه به تاکیدی که اصلاحطلبان بر لزوم آسیبشناسی دارند، شما به عنوان یکی از چهرههای منتسب به این جریان فکر میکنید چه مواردی در شرایط کنونی در اولویت آسیبشناسی قرار دارد و چطور باید این موارد را با مردم در میان گذاشت؟
جریان اصلاحات باید به مردم بگوید چرا نتوانست به وعدههای خود به مردم جامه عمل بپوشاند. باید مشکلات و موانع موجود را برای مردم تشریح کرده و تصمیمگیری را به مردم واگذار کند. رویکردی که برخی دوستان در پیش گرفتهاند و مدام آیه یأس میخوانند را جدا قابل نقد میدانم؛ چراکه یک جریان سیاسی حقیقتا نباید به این شکل عمل کند. ما باید تلاش خود را برای جلب دوباره اعتماد مردم در این دوره از انتخابات در پیش بگیریم و اگر موفق نشدیم، آن زمان دلایل این عدم کامیابی را آسیبشناسی کنیم، ولی متاسفانه ما حتی اهل آسیبشناسی هم نیستیم. باید این نکته را درنظر داشت که جریان اصلاحطلب حد فاصل سالهای 84 تا 92 از قدرت دور بود، خب در این زمان چه اتفاقی افتاد؟ اوضاع بهتر شد؟ اصلاحطلبان از سال 92 تاکنون در قدرت هستند، هر چند که تمام قدرت هرگز در اختیارشان نبوده ولی نباید دوباره به سمت گذشته گام بردارند؛ بلکه باید موانع و مشکلات موجود بر سر حل مشکلات را برای مردم تشریح کنیم. امروز زمان آیه یأس خواندن نیست؛ بلکه زمان تشریح مشکلات برای مردم است. اگر در گذشته وعدههایی دادهایم که عملی نشدهاند امروز باید وعدههای جدیدی به مردم دهیم که باتوجه به شرایط کشور قابلیت عملی شدن داشته باشند.
به نظرتان مردم در انتخابات پیشرو فرصت جبران اشتباهات گذشته را به اصلاحطلبان خواهند داد؟
ما از مردم طلبکار نیستیم. ما بدهکار مردم هستیم. ما باید مسائل و مشکلات خود را با مردم در میان گذاشته و سپس به انتخاب آنان احترام بگذاریم. اینکه مردم به ما اصلاحطلبان در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی فرصت جبران برخی کاستیها را خواهند داد یا خیر، مشخص نیست ولی ما باید تلاش خود را برای برقراری ارتباط با پایگاه اجتماعی انجام دهیم. مردم همانطور که روزی به ما اقبال داشتند، ممکن است در این دوره تمایلی به ما نداشته باشند ولی ما اصلاحطلبان باید موانع را شرح دهیم. در صورتی که نتوانستیم اعتماد مردم را دوباره جلب کنیم، باید با سازوکار جدیدی در دوره بعد وارد شویم تا نظر مردم را جلب کنیم. این مساله را باید درنظر گرفت که عدم اعتماد مردم به ما اصلاحطلبان در انتخابات پیشرو میتواند این فرصت را دراختیارمان قرار دهد که در شرایط دوری از قدرت در برنامههای خود بازنگری کنیم.
اتفاقا برخی دیگر از اصلاحطلبان نیز با همین استدلال معتقدند باتوجه به احتمال کاهش مشارکت، بهتر است اصلاحطلبان از فرصت بیرون ماندن از قدرت جهت بازنگری در سازوکارها و رویکردهای خود استفاده کنند. نظر شما چیست؟
شخصا به حضور حداقلی یا هرگونه کنارهگیری از کنش سیاسی معتقد نیستم. به عقیده بنده یک جریان سیاسی همچون اصلاحات حتی با علم به اینکه در انتخابات ممکن است با اقبال مواجه نشده و رای نیاورد، در انتخابات حضور حداکثری به عمل برساند. فراموش نکنیم که انتخابات بهار احزاب است. جریانهای سیاسی نباید تحت تاثیر برخی تبلیغاتهای منفی صورت گرفته قرار بگیرند، بلکه باید با تمام قوا در جهت جلب اعتماد مردم و در نهایت حل مشکلات آنان بکوشند. سیاستورزی یعنی وفق دادن خودمان با شرایط و اتخاذ صحیحترین تصمیم متناسب با موانع موجود.
منبع: روزنامه اعتماد *س_برچسبها_س* *س_پرونده خبری_س*