میزگرد دانشجویی انتخابات در تسنیم | عملکرد مجلس یازدهم از قبلی بهتر بود / وظیفه جنبش دانشجویی چسبیدن به احزاب نیست
نمایندگان تشکل های مختلف دانشجویی با حضور در تسنیم ضمن ارزیابی عملکرد مجلس یازدهم زمینه های ایجاد مشارکت در انتخابات را نقد و بررسی کردند.
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم، در شرایطی که 25 روز تا برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی مانده است و گروهها، احزاب و جریان های سیاسی برای حضور در انتخابات بیش از قبل فعال تر می شوند دانشگاهها به دلیل برگزاری امتحانات پایان ترم دانشجویان هنوز چندان شاهد برگزاری برنامه های انتخاباتی و نشست هایی که همیشه در ایام انتخابات به رونق گرفتن فضای انتخاباتی در کشور و گرم شدن تنور انتخابات کمک می کند، نیست.
خبرگزاری تسنیم با برگزاری میزگردی با نمایندگان اتحادیه های دانشجویی تلاش کرد ضمن ارزیابی عملکرد مجلس یازدهم و اولویت های مجلس دوازدهم به بررسی نظرات دانشجویان درباره کارکرد مجلس و اهمیت آن در ساختار سیاسی کشور و شاخص های دانشجویان برای رای دادن به نامزدها و کاندیداها بپردازد.
در این میزگرد، محمدامین برغمدی دبیر انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه علامه طباطبایی، حمیدرضا معروفخانی دبیر سیاسی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان کشور، زهرا عظیمی، دبیر سیاسی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان کشور (دفتر تحکیم وحدت) و محمدرضا مریمی از جنبش عدالتخواه دانشجویی حضور یافتند.
دانشجویان در این میزگرد ضمن بیان دیدگاههای خود به نقد سخنان یکدیگر پرداختند.
تسنیم: در سوال اول ضمن ارزیابی از عملکرد مجلس یازدهم فکر می کنید در این دوره از مجلس چه اولویت هایی بر زمین مانده که مجلس آینده باید آن را پیگیری کند؟
برغمدی: حضرت آقا در دیدار امسال خود با نمایندگان مجلس فرمودند این مجلس سربلند فعالیت خود را آغاز کرد و ان شالله سربلند هم از فعالیت خارج شود. اولویت مجلس آینده در دو بخش نظارت و قانونگذاری قرار ی گیرد. بحث تقنینی همواره اولویت مجلس است و اگر قرار است کشور اصلاح شود، مسیر آن اصلاح قوانین است و مجالس باید برای مسائل به زمین مانده کشور بر اساس سیاست های کلی نظام و نیازهای جامعه قانونگذاری کنند. البته این مسئله را در عملکرد نمایندگان و مجلس دید.
مجلس آینده اصلاح ساختار بودجه را باید در دستور کار قرار دهد
انتطاری که از نمایندگان داریم این است که طرح ها و لوایح مورد نیاز کشور را در دستورکار قرار دهند. مثلا اصلاح ساختار بودجه که بحث مهمی و از نظر آقا ام المصائب است از جمله حوزه هایی است که مجلس باید با قدرت به آن ورود کند. دیگری بحث تعارض منافع است که هنوز بی نتیجه مانده و نیاز است مجلس آینده جدی به آن بپردازد. لایحه کلی سیاست های تامین اجتماعی نیز مهم است.
در بحث نظارت باید به اجرای قوانین نظارت شود. مثلا در خصوص قانون جمعیت بحثهایی مطرح و مصوب شده که باید نتیجه این قوانین را در اجرا دید. بحث دیگر مدیریت فضای مجازی است که متاسفانه حواشی زیادی در این دوره از مجلس داشت. دیگری مالیات بر عایدی سرمایه است که با ایراداتی از سوی شورای نگهبان روبرو شد و در کمیسیون مربوطه است. دیگری لایحه حجاب است که آن هم با حواشی روبرو بود و با ایرادات اساسی از سوی شورای نگهبان مواجه شد.
معروفخانی: مسئله اول این است که مجلس به عنوان قوه ای که برای کشور قانونگذاری و ریل گذاری میکند باید بیشتر از سایر قوا به جانمایی ایران در نظم نوین جهانی توجه کرده و با در نظر گرفتن سرعت تحولات منطقه ای و جهانی به جایگاه ایران در منطقه و جهان بیشتر توجه داشته و در هر قانونی که تصویب می کند، نگاه بلند مدتی به آینده ایران داشته باشند.
مجلس یازدهم در مقایسه با مجالس قبلی پیشرفت کاری داشت
باید از مجلس یازدهم به دلیل اقداماتشان تشکر کنیم. با وجود اینکه به عنوان دانشجو انتقادات خود را مطرح کردیم و می کنیم اما این مجلس انصافا نسبت به مجالس قبل به خصوص مجلس دهم در بعد قانون گذاری و نظارتی، پیشرفت چشم گیری داشت.
مجلس آینده در بعد نظارتی باید اجرای قوانین تصویب شده توسط سایر مجالس و ادوار را دنبال کند البته بخشی از کار مجلس همین مسئله است. گاها قوانین خوبی در کشور داریم که اجرا نمی شود و نظارتی بر اجرای آن نیست. قانون راهبردی لغو تحریم ها قانون خوبی بود که خط و مرز معادلات و محاسبات ما را با جهان ترسیم می کند. قانون مالیات بر خانه های خالی و دیگری حمایت از خانواده و جوانی جمعیت است که اجرای آن بر عهده دستگاههای مختلف است اما مجلس باید اجرای آن را پیگیری کند و بر آن نظارت داشته باشد.
بحث دیگر نقش و مشارکت مردم در قانونگذاری است. در سال 98 و قبل تر صحبت از شفافیت و رایج شدن این گفتمان شده بود که این مسئله تا حدودی در مجلس پیش رفت. هر چند تا آن نقطه ای که ما می خواستم و نماینده ها قول داده بودند، نرسید اما به نقطه قابل قبولی تقریبا رسید. چیزی که در حال حاضر برای پیشبرد اهداف و رقم خوردن دولت اسلامی و جامعه اسلامی مطرح است و رهبر انقلاب نیز داهیانه به آن اشاره کردند بحث مشارکت مردم در همه ابعاد است که مجلس باید آن را به شکل هوشمندانه در همه ابعاد در قانون ببیند.
قوت گرفتن دیوان محاسبات و مرکز پژوهش های مجلس به تصمیم گیری بهتر نمایندگان کمک می کند
ساخت مسکن، خودرو، آموزش، احیای تعاونی ها و... از جمله مواردی است که با مشارکت مردم بهتر می شود و به قانون شفاف، صریح و قابل اجرا نیاز دارد. نماینده ها باید فهم دقیقی از این مسئله و مشارکت مردم در حکمرانی داشته باشند. در جلساتی که با نامزدها داریم وقتی از آنها درباره مشارکت مردم سوال می کنیم از اهمیت آن در حکمرانی می گویند اما وقتی به لایحه و جزییات مشارکت آنها در اقتصاد، آموزش و... می رسیم تعداد زیادی از نامزدها پاسخی ندارند و بیشتر شعاری است.
مسئله دیگر در اولویت های مجلس آینده، قوت گرفتن دیوان محاسبات و مرکز پژوهش های مجلس است. البته در مجلس یازدهم در رویکرد و عملکرد این دو مجموعه اتفاق خوبی رخ داد هر چه قدر این دو مجموعه به عنوان بازوی فکری، سیاست گذاری و نظارتی مجلس قوی تر شوند و قوت بگیرند از ظرفیت نماینده ها، هیئت رئیسه و مجلس در پیشبرد اهداف کشور بهتر استفاده می شود.
عظیمی: رویکرد دفتر تحکیم وحدت این است که عملکرد مجلس را در دو ساحت بررسی کند. یک ساحت شخصیتی نمایندگان است که چقدر مولفه ها، متر و معیارهای نماینده مجلس مطلوب در نظام مردسالاری دینی را دارند و دیگر بعد سیاسی و حکمرانی آنهاست. اینکه ایده های حکمرانی آنها چیست؟ اولویت ها و مسائل کشور را چه چیزهایی می بینند و بعد راهکارهایی که ارائه می دهند چه چیزهایی است.
رهبر انقلاب در خرداد 1401 در دیدار با نمایندگان فرمودند این مجلس مسائل و مشکلات کشور را می شناسد و این موضوع مجلس را جلو انداخت و به نسبت سالهای گذشته، مجلس نسبتا جوانی به شمار می آید که می تواند کمر همت ببندد و برخی از مسائل کشور را حل کند. می توانیم در این گزاره فکر کنیم که شناخت مسائل و مشکلات چه چیزهایی است. جریانی در مجلس، جمعیت را مسئله نمی داند اما جریانی دیگر آن را بحران می بیمد و اولویت خود را این می داند و لایحه جوانی جمعیت را در دستورکار قرار می دهد. پس عملکرد مجلس را در این دو ساحت باید بررسی کرد.
شناخت مجلس یازدهم از مشکلات آنها را در امورات کشور جلو انداخت
در ساحت اول، مجلس یازدهم در زمینه مسائل و پرونده های مالی بهتر از نماینده های قبلی بوده است. ساحت بعدی در حوزه تعامل و ارتباط مجلس با سایر قوا یا نهادهای عالی که آنها هم کار قانونگذاری انجام می دهند، بود که در این حوزه شاهد چالش هایی بودیم و دعواهایی بین قوا و یا مجلس و شوراهای عالی ایجاد شد. حتی در سیاست های اقتصادی بین دولت و مجلس در خصوص نحوه رسیدن به هدف نیز چالش هایی ایجاد شد. در خصوص طرح ها و لوایح نیز این مسئله وجود داشت. مثلا وزارت اقتصاد مسیری را برای تحقق وعده ها در نظر می گیرد اما مجلس نظر دیگری دارد. رهبر انقلاب در این خصوص نظری دارد که باید لوایح بر طرح هایی که به دولت پیشنهاد می شود بچربد.
نظام مردم سالار دینی باید مردمی باشد، مردم داری کند و مردم سالار باشد که این عبارات از ادبیات رهبر انقلاب گرفته شده است. ایشان مردمی بودن را اینگونه تعریف می کنند که مردم در حکومت نقش داشته باشند مردم سالار یعنی مردم نقش تعیین کننده ای داشته باشند و مردمدار یعنی حکومت در خدمت مردم باشد.
در این مجلس جریانهایی با شعار مردمی روی کار آمدند اما بعضا در عرصه عمل صادق نبودند. برای مردمی بودن می بینیم ساز و کارهایی که این نمایندگان بتوانند مردم را نمایندگی کنند که البته همه اش به این مجلس وارد نیست و قوانین کلان تری را می طلبد، وجود ندارد. اینکه این ساز و کارها در دسترس مردم باشد و مردم خیلی راحت از طریق آنها ارتباط و اطلاعات دریافت کنند، نیست. می گویند فلان سامانه هایی است و یا در فلان سایت مشروح جلسات وجود دارد اما همین هم قابلیت دسترسی ندارد. به نظرم ایجاد این ساز و کارها که به مردم در ارتباط گیری و دریافت اطلاعات از عملکرد مجلس کمک می کند باید در دستورکار مجلس آینده قرار گیرد.
ایجاد ساز و کارهایی برای شفافیت و ارتباط مردم با مجلس باید در اولویت مجلس آینده باشد
مسئله دیگر در ایجاد مجلس آینده، احساس تغییری است که مردم باید پیدا کنند در دولت هم با آن مواجه هستیم. بعضا اتفاقهای مثبتی رخ می دهد اما مردم احساس تغییر نمی کنند. احساس تغییر با واقعیت تغییر متفاوت است همانطور که احساس امنیت با امنیت تفاوت دارد. دال مرکزی مجلس آینده این احساس تغییر است البته در دولت این احساس نه صد در صد و به طور کامل حس شد اما این احساس در خیلی از افراد ایجاد شد. این مسئله چه چیزی را بیان می کند اینکه برخی از بدنه مردمی که قائل به نظام هستند و با اصل و اساس دینی مشکلی ندارند اما از اتفاقاتی که در کشور رخ داده نه صرفا ناامید شده باشند بلکه با عینک واقع بینانه به مسائل نگاه می کنند، صرفا نماینده ای برای خود در بین نامزدها نمی بینند که اینجا وظیفه شورای نگهبان هم مطرح است اما ایجاد احساس تغییر دال مرکزی مجلس آینده است.
مریمی: به نظر من در مجلس یازدهم چیزی که وجود داشت و من اسم آن را "نانمایندگی" می گذارم که البته منظور من تایید صلاحیت و شورای نگهبان نیست ضمن اینکه از نظر ما شورای نگهبان در این دوره از انتخابات خوب عمل کرد ولی بحث من جدای تایید صلاحیت ها است.
وقتی نظرسنجی های انتخابات را بررسی می کنیم و نظرات و دلایل مردمی که قصد ندارند در انتخابات شرکت کنند را می بینیم بیشترین دلیلی که از سوی مردم مطرح می شود این مسئله است که مجلس اهمیتی در ساختار کشور ندارد یا مجلس چندان در امورات ما و زندگی مایمان اثرگذار نیست در حالیکه همه ما می دانیم این گونه نیست اما چه شده که این احساس در برخی از مردم ایجاد شده و منجر به بی رغبتی مردم برای مشارکت شده، اصلی ترین دلیل این است که آنها احساس می کنند دغدغه شان در مجلس مطرح نمی شود. مثلا طرح صیانت با آن حواشی یا طرح عفاف و حجاب شاید جزو سه اولویت مهم مردم نیست اما در مجلس به آن پرداخته می شود و ساعات طولانی از مجلس صرف آن می شود.
**مجلس باید به اولویت های مردم توجه کند
البته ما به عنوان دانشجو باید نقش حلقه میانی را ایفا کنیم و با ترغیب مردم به مشارکت به اجتماعی شدن مجلس کمک کنیم. در شرایطی که فضای هیجانی وجود دارد و در ایام انتخابات هستیم، نامزدها هم مشخص شدند و برنامه های خود را اعلام می کنند ما باید نقش مهم خود را ایفا کنیم و این فاصله بین نمایندگان و مردم را کم کنیم اینکه چقدر می توانیم موثر باشیم و این موضوع را رقم بزنیم جای بحث است.
در رابطه با عملکرد مجلس یازدهم هم باید گفت فلسفه لیست دهی در انتخابات ایران و کشورهای دیگر این است که یکسری افرادی که تحلیل ها و دغدغه مشترکی با هم دارند در لیست مشترک قرار می گیرند تا در این ساختار کاری کنند اما در مجلس یازدهم بعضا دیدیم افرادی با یک لیست مشترک در انتخابات، وارد مجلس شدند اما در طرح های مختلف و ارائه شده در صحن با هم اختلاف نظر داشتند و این باعث شد که مردم نسبت به آنها گلایه هایی داشته باشند.
عظیمی: دغدغه اصلی مردم به نظر شما چی است؟
مریمی: من نماینده مردم نیستم که بگویم دغدغه اصلی آنها چیست. اگر نظرسنجی ها را ببینیم متوجه می شویم بیشترین دغدغه آنها اقتصادی یا معیشتی است تا عفاف و حجاب. البته من منکر جایگاه مهم عفاف و حجاب در کشور نیستم اما آیا این طرح از دل مردم بیرون آمد؟
معروفخانی: به نظر بنده عفاف و حجاب با مسائل معیشتی منافاتی ندارد. در بحث اقتصاد مجلس کار خود را می کند و پیش می برد. قانون مالیات بر خانه های خالی، سهولت در صدور مجوز کسب و کار را تصویب می کند از طرف دیگر در بحث فرهنگ هم کار خود را دنبال می کند ما هم در زمینه قانون صیانت و عفاف و حجاب هم دیدگاه خودمان را داریم و البته اعتراض داریم نه از این جهت که چرا پرداخته شد بلکه از این منظر چرا کارشناسی بیشتری روی آن نشده نه اینکه چرا اولویت بود و مطرح شد.
عظیمی: یک سال ما در کف خیابانها همین مشکل و دغدغه را داشتیم.
معرفخانی: به نظر ما این مسئله اولویت بخش عظیمی از جامعه است. اگر هم نیست و از این مسئله عبور کردند مسئولین فرهنگی و ما دانشجویان باید زمین بازی دیگری برای آنها تعریف کنیم که چرا این مسئله دغدغه شان نیست و باید به این مسئله ورود کرد. در قانون اساسی و ساختار جمهوری اسلامی ایران برخی مسائل بی تعارف است و باید آنها را پیگیری کرد دانشجویان هم باید از مسئولین و دستگاهها نطق کشی کنند که چرا به این مباحث ورود نکردند در خصوص عفاف و حجاب 23 دستگاه مسئولیت دارند. در کنار این مجلس باید برای یکسری از مسائل کشور که فکر نشده فکر کند. اتفاقا پیگیری و فکر کردن درباره این موضوعات وظیفه مجلس است چرا که دولت و قوه قضائیه درگیر اجرا هستند مجلس باید قانون بگذارد، دستگاهها را بازخواست کند و از آنها اقدام بخواهد.
مریمی: منظور من این نیست نباید به این مسائل بپردازد بلکه در شرایطی که اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم خوب نیست باید مسائل اولویت دار جامعه را دنبال کند. مجلس یازدهم به چه چیزی شناخته می شود به طرح صیانت یا طرح عفاف و حجاب. منظور من این نیست اینها در دستورکار نباشند بلکه می گویم اینها جزو اولویت های مردم نبود که مجلس به آن پرداخت. اگر مردم 10 تا اولویت داشته باشند این ها جزو اولین اولویت هایشان هم نیست.
عظیمی: پررنگ شدن این موضوعات به دلیل نقش رسانه است که پرداختن به این موضوعات را در مجلس پررنگ کردند و الا طرح مالیات بر خانه های خالی، بانکداری، طرح مهار تورم و برخی طرح هایی که در حوزه اقتصاد و دانش بنیان بود نیز در این مجلس دنبال شد.
مجلس یازدهم شفافیت را به محاق برد
مریمی: این مجلس قانون افزایش سن بازنشستگی را هم داشت. قول شفافیت را داد اما چقدر به آن عمل شد؟ به هر حال مجلس باید اقداماتی کند قرار نیست کاری نکند. قول دادند مجلس را انقلابی و شفاف جلو ببرند اما شفافیت را به محاق بردند. برخی از این طرح ها اولویت مردم نبود.
عظیمی: طرح صیانت دغدغه آقا بود. سالهاست فضای مجازی ما بی در و پیکر است. جریانی برای اولین بار این مسئله را مطرح و دنبال کرد. دفتر تحکیم وحدت هم به طرح صیانت انتقاداتی را وارد کرد و معتقد بود درجه کارشناسی آن کم است اما اینطور نیست که بگوییم اصل اجرا باید متوقف شود. 10 الی 15 سال است این موضوع روی زمین مانده بود و ما دانشجویان درباره آن دغدغه داشتیم.
رسانه با پررنگ کردن برخی طرح ها اقدامات و طرح های دیگر مجلس را کمرنگ کرد
معروفخانی: اینکه صیانت را پررنگ تر می بینید به دلیل این است که رسانه آن را پررنگ تر جلوه داد. قانون های خوبی داشتیم یکی از آنها مالیات بر خانه های خالی است اما چرا مثل طرح صیانت پررنگ نمی شود به این دلیل است که فضای مجازی و رسانه ها که طبق این قانون باید ضابطه مند و پاسخگو باشند علیه آن هجمه می کنند. البته ما نقدهایی به آن داریم ولی چرا این قانون فراگیر و پررنگ شد. چرا قانون های دیگری که مجلس وضع کرد و به نفع مردم بود پررنگ نشد؟ چرا قانون ساخت یک میلیون مسکن که اقای رئیسی هم در جمع دانشجویان اعلام کردند باید آن را بسازیم و منتی بر مردم نداریم چون قانون است را نمی بینیم، چون رسانه آن را مهم جلوه نداد. این قانون جزو دستاوردهای مجلس بود.
برغمدی: این بحث تبیینی است. رسانه مجلس الکن است همانطور که رسانه دولت الکن است. حضرت اقا چند بار به دولت در این زمینه تذکر دادند. به هر حال در مجلس قوانین و اسناد بالادستی تصویب می شود و به زندگی 85 میلیون ادم اثر دارد. جایگاهی که نماینده مجلس در کشور دارد شاید به اندازه یک دستگاه و وزارت خانه باشد. حالا نمی خواهیم به جزئیات ورود کنیم اما سال گذشته سال پر دعوایی بود و مباحثی درباره وزیر آموزش و پرورش و صمت ایجاد شد تا اقا ورود کرد. لذا دیدیم یک نماینده چطور می تواند در کشور تغییرات بزرگی ایجاد کند و این ناظر به مسائل مردم است. نماینده با اقدامات خود می تواند استیضاح یا تغییر وزیر را دنبال کند لذا به کار بردن واژه نانمایندگی یا اینکه مجلس ما اجتماعی نیست گزاره صحیحی نیست.
رسانه در بیان عملکرد مجلس الکن است
همانطور که اقا گفتند حکمرانی در فضای مجازی مانند حکمرانی در فضای واقعی است چون اتفاقاتی که در واقعیت رخ می دهد تحت تاثیر فضای مجازی است این طرح دغدغه مردم و دغدغه والدین است و بخشی از جامعه نگرانی هایی در این خصوص دارد. خدا را شکر اقداماتی در این زمینه صورت گرفت البته حواشی ایجاد شد. حداقل به این منجر شد که پهنای باند دهیم و فیبر نوری را به صد در صد برسانیم و بعد یکسری اقدامات را انجام دهیم که این هم قابل تقدیر است و باعث شد کار به حاشیه نرود.
درباره لیست دادن به نظرم این مسئله شوخی است. همانطور که تحزب در ایران شوخی است و ما تحزب واقعی در کشورمان طبق نظر امامین انقلاب نداریم لیست دادن هم شوخی است و از جمع پدرخوانده ایی در در می آید که افراد با رقم های نجومی وارد لیست می شوند و رای می آوردند اما در تصویب لوایح می بینید فضا چطور پیش می رود. این مسئله باید آسیب شناسی شود.
البته در اصلاح قانون انتخابات که مجلس آن را در دستورکار قرار داد، جزو اقدامات خوب مجلس بود و صدای برخی از جریانات اصلاحات و معاند را در آورد و از آن با عنوان خالص سازی یاد کردند فضای خوبی ایجاد کرد اما جای آن خالی است و باز هم ما در تئوری و عملیاتی ضعیف هستیم که بخواهیم اصل 44 و حکمرانی را در همه چیز از جمله حکمرانی و تحزب تعمیم دهیم. آسیب شناسی مهم است و برای مجلس باید به این بپردازیم که چه کار باید کنیم که از فضای پدرخواندگی در انتخابات در بیاییم و شخص ملاک تاثیرگذاری و حق و باطل نشود.
با اصلاح قانون انتخابات می توانیم از فضای پدرخواندگی و لیست دهی خارج شویم
این دوره از انتخابات، برهه حساس و تاریخی است و مجلس جایگاه ویژه ای است. نماینده ای که دغدغه سیاستهای کلی و به موازات آن نیازهای جامعه را نداشته و نتواند موقعیت خود را فهم کند به نظرم مفید فایده نخواهد بود. انتخابات امسال به دلیل فضایی که ما در منطقه داریم مهم تر است و اگر مجلس متشکل از افرادی باشد که دغدغه اسلام سیاسی و واقعی را نداشته باشد با مجلسی روبرو می شویم که شاید در مقاطعی نتواند نقش خود را به خوبی ایفا کند. جنبش دانشجویی باید بتواند ذهن و بلوغ سیاسی عموم جامعه را آنقدر رشد دهد که نماینده هایی انتخاب شوند که بتوانند با طرح های خود مشکلات اساسی کشور را حل کنند و در تصمیم گیری های خود به آینده کشور و عواقب تصمیم گیری های خود برای کشور توجه کنند.
معروفخانی: اولویت اول ما در انتخابات مسئله مشارکت است یعنی کاری کنیم کسی که نمی خواهد رای دهد، بیاید رای دهد. پس باید برایش دلیلی بیاوریم که رای دهد. اولا باید بدانیم چه دلیلی دارد که نمی خواهد رای دهد ثانیا برایش تبیین کنیم و توضیح دهیم که از چه حق قانونی نمی خواهد استفاده کند و از اثرگذاری خود در آینده کشور چشم پوشی می کند.
اولویت و تمرکز جامعه اسلامی دانشجویان برای مشارکت فضای دانشگاه است
متاسفانه مردم ما تصمیم غلطی که می گیرند جنبه پذیرفتن آن را ندارند. ابتدای انقلاب انتخاباتی برگزار شد و بنی صدر با حداکثر آرا رئیس جمهور می شود پس از مدتی که مردم متوجه واقعیت او می شوند نظام را متهم نمی کنند که شما ناکارآمد بودید متوجه می شوند خودشان اشتباه کردند و آن را جبران می کنند. مردم در انتخابات 92 و 96 به گفتمانی رای دادند و آن گفتمان نتیجه نداد البته کشور متحمل هزینه هایی شد و خط قرمزهایی زیر پا گذاشته شد اما نتیجه نداد.
برخی از تحلیگران و بخشی از مردم ناکارآمدی نظام را برای شرکت در انتخابات مطرح می کنند و می گویند که ما به نمایندگان دو جناح اصلی رای دادیم اما خیری ندیدم البته این بیشتر به دو دلیل است یک اینکه این بخش از مردم پای اشتباه خود نمی ایستند و دیگر اینکه در این دوره هجمه ای که از سوی فضای مجاری وارد می شود با سال های دیگر تفاوت جدی دارد و مردم از این نظر تحت فشار هستند. سال گذشته در قبال حوادث مارپیچ سکوتی بود و امسال هم به نحو دیگری این مسئله در دفاع از نظام و دستاوردها دیده می شود. البته دلایل دیگری هم دارد اما بخش مهمی از دلایل اینهاست و ما باید برای اینها پاسخ داشته باشیم.
دانشجویان در جامعه حضور و جایگاه ارزشمندی دارند و باید به تبیین بپردازند. تمرکز اول ما در فضای دانشگاهی و دانشجویی است. اولا باید دانشجویانی که با آنها تخاطب داریم در 80 دفتر اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان را نسبت به این امر آگاه کنیم تا اثرگذاری داشته باشند و از این جایگاه استفاده کنند. طبعا دانشجویی که خودش به این چیزها اعتقاد ندارد، نمی توانیم از او بخواهیم به افزایش مشارکت کمک کند. لذا تمرکز ما بر دانشجویان و در فضای دانشگاهی بحث اساتید است که در همه نظرسنجی ها در سال های مختلف در انتخابات اثرگذاری اجتماعی بالایی داشتند. لذا هر کدام از اساتید ما به این مسئله ورود کنند و در اقوام و اطرافیان خود اثرگذاری داشته باشد، می تواند نتیجه بخش باشد چراکه مردم از جامعه دانشگاهی اثر می پذیرند. تمرکز و اولویت اول ما دانشگاه است.
بعد از مشارکت اولویت ما انتخاب اصلح است
بعد از مشارکت اولویت ما انتخاب اصلح است. ما در گذشته به طور جدی در این بحث ها ورود کرده و شاخص هایی را مشخص کردیم جدا از بحث تعهد و تخصص نامزدها، مدیر و مدبر بودن آنها مهم است. زمانی نماینده ای در حوزه ای تخصص دارد و می تواند در کمیسیون اثرگذار باشد اما در بقیه موارد و تصمیم گیری ها طبعا اطلاعات کمتری دارد اینجا نقش مدیر بودن مهم است. می تواند با متخصصان اولا ارتباط بگیرد یعنی در اتاق و دفترش به روی کارشناسان و متخصصین باز باشد و بتواند از آنها مشورت بگیرد و نظر آنها را اعمال کند، رای دهد و در مجلس نطق کند بروز و ظهور داشته باشد.
مسئله بعدی شجاعت نماینده است. نماینده اگر بخواهد تصمیم قاطعی درباره برخی از مسائل بگیرد قطعا با بعضی مافیاها درگیر خواهد شد. خودرو، مسکن، آموزش و بهداشت از این دست مسائل است که مافیاهایی دارد و در برابر برخی طرح ها ممکن است واکنش هایی داشته باشند لذا نماینده اگر بخواهد اثربخش بوده و کنش جدی داشته باشد باید در برابر این گروهها شجاعت داشته باشد البته این مسئله با بی باکی متفاوت است. برخی از نمایندگان بی باک بدتر کار خراب کن هستند.
داشتن نگاه تحولی درباره مجلس موضوع دیگری است که بخش عظیم آن در ساختار مجلس است. ساختار مجلس ایراد دارد و مردم به این اعتراض دارند. اکثر انتقادات این است که چرا نمایندگان در زمان رای گیری روی صندلی هایشان نیستند و بحث غیبت ها موضوعی است که باید اصلاح شود.
مریمی: بنده بحث را درباره نمایندگی مطرح کردم که دوستان به مصادیق پرداختند. در حال حاضر اتفاقی در مجلس در حال وقوع است که شاید 50 میلیون نفر را دربربگیرد و آن افزایش سن بازنشستگی است. یکی از نمایندگان مجلس در فلان دانشگاه می گوید من در زمان رای دهی به طرح اصلا متوجه نشدم به چه چیزی رای دادم. موضوع افزایش سن بازنشستگی با این همه کارگر در کشور قطعا دغدغه مردم است ولی نماینده می گوید من متوجه نشدم به چه چیزی رای دادم.
باید برای دلایل افرادی که نمی خواهند در انتخابات رای دهند پاسخ داشته باشیم
درباره رای ندادن هم بنده دلایل برخی از افرادی که نمی خواهند مشارکت کنند را مطرح کردم. من مشخصات را می گویم حرف این نیست در انتخابات شرکت نکنید حرف این هست تا حد ممکن این دلایل را بدانیم و برای آن پاسخ داشته و آن را پوشش دهیم. وقتی مردم به چیزی دغدغه ندارند دانشجویان باید جلوی مسیر غلطی که ایجاد شده را بگیرند و در انتخابات هم فاصله بین دغدغه مردم، نمایندگان و مجلس را با حضور خود پر کنند.
دلایل بی رغبتی مردم برای مشارکت
در صحبت یکی از دوستان درباره مردم بی انصافی شکل گرفت و گفته شد مردم جنبه رای دادن ندارند و اشتباه خود را در رای دادن گردن نمی گیرند. مردم در سال 92 و در سال 1400 برخلاف فضا و دولتی که روی کار بود رای دادند اما وقتی می بینند در نوک پیکان تصمیمات به جای تغییر ساختارها چیزی که مورد ضربه است، مردم هستند. مولدسازی، افزایش سن بازنشستگی، فیلترینگ همه به دنبال محدود کردن مردم هستند لذا برای مشارکت بی رغبت می شوند.
معروفخانی: من حرفم درباره آن بخشی از مردم بود که رای نمی دهند نه کسانی که سال 1400 رای ندادند.
مریمی: محل بحث من هم همان هست. یعنی می گویید در خصوص مشارکت از میان کسانی که 1400 رای دادند، ریزشی نیست. همان افراد وقتی می بینند ایده جدیدی نیست. جناحی دیگری روی کار آمد ولی باز هم تصمیماتی علیه مردم گرفته شد می گویند پس چه فرقی کرد؟ تفاوت روندی که سال 96 داشتیم با 1400 چه بود. صرف اینکه سیاست خارجی را پررنگ کنیم مسئله نبود. می گویند در نظام تصمیم سازی مردم کجا هستند. برای برطرف کردن کسری بودجه صندوقها از مردم کم می گذاریم. یا در بحث امر به معروف امر به معروف نمایندگان دیده نمی شود و مردم و مردم مورد توجه هستند. لذا برخی از رای دادن ناامید می شوند و ما برای این باید راهکاری داشته باشیم.
البته کار ما به عنوان جریان دانشگاهی و دانشجویی بازی کردن این وسط بین مردم و مسئولین است و باید این فاصله ایجاد شده را کم کنیم. انتخابات و فضای انتخاباتی فرصت خوبی است که در میدان حاضر شد و دغدغه مسئولین و مردم را با هم گره زد.
برغمدی: یک توضیحی درباره مردم می دهید؟ مثلا افزایش سن بازنشستگی ناظر بر مردم است. معضل صندوق های بازنشستگی مختص ایران نیست و این مسئله اصلاحاتی مدیریتی، حقوقی است شما می گویید به کارگر فشار می آید با تامین اجتماعی می گویید کارگر یا یک کارمند در بانک کشاورزی هم از نظر شما کارگر می شود؟ وقتی حرف از مردم می زنید چه کسی مد نظرتان است. البته بحران ما در صندوق ها باید با یک نظام چند لایه جلو رود لزوما افزایش سن چاره ساز نیست. از قضا کسانی که منتقد بودند به این موضوع بعد از رای اوردن آن در صحن گفتند چرا بقیه این طرح اصلاح نشد در حالیکه می گفتند نباید به آن رای داد. لذا مردم دقیقا یعنی چه کسی؟ سر فیلترینگ می گویید مردم؟ سر افزایش سن می گویید مردم. این مردم چه کسی است و اساسا اگر مجلس قانون نگذارد پس چه جایی باید قانون بگذارد؟
مریمی: من هم معتقدم بحث کسری بودجه صندوق ها یک بحث چند لایه ای است و از لایه های مختلفی باید جلو رود اما بحث من این است که چرا اولین اولویت ما در تغییرات جایی است که مردم هستند، چرا ساختار را اصلاح نمی کنیم. لذا روی صحبت من این است چرا هر جا مردم هست اصلاح را از آنجا اغاز می کنیم. مثل اصل 8 قانون اساسی و امر به معروف بخشی از امر به معروف به رابطه بین مردم و دولت بر می گردد اما ما آن را به مردم بر مردم تقلیل دادیم این باعث ناامیدی در بین مردم می شود. و این ناامیدی تبعاتی دارد که مفصل است. منظور من از مردم قشر خاصی نیست و کل مردم را می گویم.
عظیمی: دفتر تحکیم وحدت مانند سایر دانشجویان و تشکل ها که خودشان را انقلابی می دانند پیرو سخنان آقا درباره انتخابات محور کار خود را بر مشارکت قرار داد. ناظر بر آن چند کار را تعریف کردیم. بهترین کارکرد را آگاهی بخشی می دانیم. از نظر ما وظیفه جنبش دانشجویی چسبیدن به احزاب یا لیست دادن نیست. در زمینه اگاهی بخشی دو مسئله مطرح می شود یکی اینکه اگر مشارکت شود چه رخ می دهد که ثبات سیاسی و امنیت در این لایه است و دیگر اینکه اثر شرکت نکردن در انتخابات چه چیزی است.
وظیفه جنبش دانشجویی چسبیدن به احزاب یا لیست دادن نیست
مسئله بعدی طرح ایده های مختلف است. همانطور که آقا مطرح کردند باید در انتخابات یک رقابت واقعی معنا یابد و یکی از لازمه هایش این است که جریان ها و احزاب مختلف که این جریانات را نمایندگی می کنند ایده های حکمرانی را مطرح کنند و ما به عنوان یک تشکل دانشجویی اولا از تشکل های سیاسی بازخوانی داشته و ثانیا از آنها دعوت کنیم و ایده های جدیدشان را در خصوص رفع مشکلات بشنویم که می تواند باعث افزایش مشارکت شود.
تبلور اصلی مردمسالاری دینی انتخابات است در نظامی که ارزش های لیبرالی حاکم است این مسئله اهمیت پیدا نمی کند و چیزهای دیگری مطرح است اما در نظام مردمسالار دینی رای مردم و میزان مشارکت اهمیت ویژه ای پیدا می کند و از ارکان مشروعیت آن نظام است.
در حیطه سلامت و امنیت انتخابات مطالبه گری از نهادهای مربوطه از دست تحکیم وحدت بر می اید. اینکه از شورای نگهبان مطالبه کند که حداقل ترین اقلیت های ملی که در بین مردم حضور دارند و ایده های مختلفی دارند و در ساحت قانون اساسی و دین می گنجد نماینده و کاندیداهایی در مجلس داشته باشند نه به این معنا از اصول عدول کرد بلکه یک نگاه حداکثری داشته باشیم و اقلیت های مردمی را در نظر بگیریم. در بعد نظارتی، سابقه شورای نگهبان نشان داده از این وظیفه به خوبی برمی آید و اینکه از وزارت کشور به عنوان مجری اصلی انتخابات، بخواهیم امنیت و اجرای درست را تضمین کند.
برغمدی: به نظر ما انتخابات لیله القدر نظام است. اگر قرار است چیزی اصلاح شود باید با حضور مردم و مشارکت آنها در انتخابات رقم خورد. در انتخابات مجلس قرار است مقدرات 4 سال آینده کشور به دست افرادی که ما انتخاب می کنیم و کارشناسانی که ما به آنها رای می دهیم از طریق قانون گذاری و ایجاد قانون های جدید رقم خورد. لذا همه ما باید از تمام ظرفیت خود برای این امر استفاده کنیم.
باید برای همه اقشار برای مشارکت در انتخابات برنامه داشته باشیم
اگر می خواهیم افزایش مشارکت داشته باشیم باید برای همه اقشار برنامه داشته باشیم. اگر مخاطبان خود در انتخابات را در چند درست در نظر بگیریم کسانی که کلا ضد مشارکت هستند و بنایی هم به مشارکت ندارند دسته دیگر افرادی که معتقد به نظام اند و رای خود را تکلیف می داند و همان طور که رای دادن را برای خود تکلیف می دانند بر اساس شاخص ها افراد را انتخاب می کنند و از حق رای خود استفاده می کنند.
گروه دوم کسانی هستند که علقه ملی دارند و از ادبیات رایج قشر خاکستری درباره آنها استفاده می شود که اگر با آنها صحبت شود و تبیین شوند چون عملرد دولت و مجلس به قدری خوب بوده که قابل دفاع باشد فقط مشکل این است که رسانه ها الکن بوده و نتوانستند کارهایی که شده را به صورت واقعی نشان دهد و قشر بعدی ذی نفعانی هستند که از عدم مشارکت سود می برند و به شورای نگهبان حمله می کنند و یا چیزهایی را پررنگ می کنند که مردم از رای دادن ناامید شوند چون خط آنها امید افرینی نیست و ناامیدی است. این افراد را هر کاری کنید رای نمی دهند و مشارکت هم نخواهند کرد.
برنامه هایی برای انتخابات در دانشگاه داریم تا با برگزاری کرسی های آزاد اندیشی و جلسات پرسش و پاسخ با مسئولین و همچنین انتشار مکتوبات و نشریات، اکثریت خاکستری را به رای دادن ترغیب کنیم. در بین عموم جامعه دانشجویی باید تخاطب صورت گیرد. بیشتر در حوزه نشریات دانشجویی تمرکز داریم تا شبهات ذهنی و ناامیدی که بعضا از سوی رسانه ها و فضای مجازی بر اذهان رسوب کرده را بتوانیم، برطرف کنیم و مثلا اگر مشارکت دانشگاه علامه 30 درصد است آن را به 40 و 50 برسانیم.
جنبش دانشجویی نباید خودش را در نقطه و زمین بازی قرار دهد
دیگر اینکه جنبش دانشجویی نباید خودش را در نقطه و زمین بازی قرار دهد که استقلال خود را از دست دهد لذا نقشی که برای خود انتخاب می کنیم همان انتخاب اصلح و مشارکت است. ما شاخص ها را معرفی می کنیم نه اشخاص را و ظیفه اصلی خود را این می دانیم. باید کمک کنیم جامعه به این بلوغ برسد که به شاخص ها رای دهد و افراد را بر اساس شاخص ها انتخاب کند. اگر انتخاب اصلح مهم است باید شاخص های فرد اصلح را تبیین کنیم تا مردم خود افراد را انتخاب کنند و به نظرم این گفتمان باید در دانشگاهها ترویج شود و جنبش دانشجویی این مسئله را دنبال کند.