نقش روحانی، جهانگیری و لاریجانی در بحران و وضع موجود کشور / تکرار ناکار آمدی ها با دولت سوم روحانی!
شرکای سیاسی دولت ناکارآمد حسن روحانی برای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برای کلید زدن دولت سوم تدبیر و امید، شکمشان را صابون می زنند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از تهران پرس؛ این روزها موضوع انتخابات ریاست جمهوری در محافل عمومی داغ است و اکثریت مردم در خصوص تایید صلاحیت های نامزدهای این دوره از انتخابات سخن به میان می آورند؛ اینکه چه افرادی تایید می شوند و توانایی چه کارهایی خواهند داشت. نکته جالب توجه اینکه صف برخی کاندیداهای حامی دولت تدبیر و امید در محل ثبت نام نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری در ساختمان وزارت کشور، تعجب همگان را به همراه داشت؛ افرادی که حامی صد در صد دولت حسن روحانی با عملکرد ضعیف 8 سال بوده اند که می توان به اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور، علی لاریجانی رئیس سابق مجلس شورای اسلامی و جزو شرکای سیاسی روحانی، همتی رئیس بانک مرکزی دولت تدبیر، محسن هاشمی رئیس شورای شهر تهران با کارنامه عملکردی تغییر نام خیابان های تهران و عدم توجه به حل مشکلات کلانشهر تهران و... اشاره کرد که اصلاح طلب محسوب می شوند اما در طول چند سال گذشته موقعیت مدیریتی در سمت خود داشته اند اما کارآیی چندانی از آنها شاهد نبودیم. در این گزارش در تلاش هستیم که وعده های دولت های یازدهم و دوازدهم حسن روحانی از سال 92 تا به امروز را بررسی کنیم و ببینیم که او و حامیانش تا چه اندازه توانسته اند در تحقق بخشی به وعده هایشان مفید واقع شوند. شرکای سیاسی دولت تدبیر و امید که در طول این 8 سال همکاری شایانی با حسن روحانی داشته اند، علی رغم مدیریت غلط و ناکارآمدشان، با چه انگیزه ای به عنوان شرکای سیاسی او، به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری دوره سیزدهم ثبت نام کرده اند؟ آیا کلید خوردن دولت سوم حسن روحانی در سال 1400 محقق می شود تا همچنان شاهد کوچک شدن سفره مردم و مشکلات معیشتی در سایه ناکارآمدی سیاسی و اقتصادی دولت فعلی باشیم؟
دولت یازدهم؛ شعارهای امید آفرین اما پوچ! زمانی که انتخابات سال 92 در جریان بود، حسن روحانی بعنوان یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری دوره یازدهم وعده هایی از نظر تحولات سیاسی و اقتصادی سر می دهد؛ ادعاهایی که رونق و گشایش اقتصادی در کشور را به دنبال دارد. حسن روحانی در برنامه های تبلیغاتی اش، دولت خود را دولت تدبیر و امید می نامد؛ دولتی که ادعا می کند که کلید گشایش و تحولات اقتصادی، سیاسی و حتی روابط بین المللی را در دست دارد و می تواند در طول 100 روز در کشور باعث حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم شود. روحانی در مناظره های انتخاب ریاست جمهوری اش اعلام می کند که حقوقدان است و مردم مدیریت پادگانی نمی خواهند و او سرهنگ نیست که دید پادگانی در اداره امورات کشور داشته باشد!
او ادعا می کند همانطور که باید چرخ سانترفیوژها بچرخد، چرخ زندگی و معیشت مردم هم باید بچرخد و او می تواند با کلیدی که در دست دارد تحولات عظیمی را در عرصه های مختلف در کشور ایجاد کند. همین حرف ها و ادعاها و برخی تبلیغات پر زرق و برق از او و البته حمایت برخی چهره های اصلاح طلب باعث شد که مردم به او اعتماد کنند و حسن روحانی را به عنوان رئیس جمهور یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بپذیرند اما این رئیس جمهور چند ماه بعد از آغاز دولت تدبیر و امید، اعلام می کند که توانایی معجزه ندارد و نمی تواند بر خلاف وعده هایش، اقتصاد کشور را در طول 100 روز نجات دهد! این سخن یعنی اینکه مهمترین وعده حسن روحانی پوچ از آب در می آید و او در همان بدو کارش، عمل نکردن به وعده هایش را در دستور کار قرار می دهد.
برجام؛ وعده ای که با بی تدبیری و بی امیدی همراه شد حسن روحانی در مراحل بعدی از مدیریت دولت یازدهم، بهبود شرایط اقتصادی کشور را در توافق با کدخدا یعنی آمریکا می داند؛ او معتقد بود در مسئله هسته ای به جای مذاکره با اروپا باید بر روی مذاکره با آمریکا متمرکز باشد، به همین دلیل پروژه توافق برجام کلید می خورد و ایران در مرحله جدیدی از روابط بین المللی قرار می گیرد که سرانجام ناخوشی به همراه می آورد. حسن روحانی برای این توافق پافشاری می کند و حتی مسئله آب خوردن مردم را به موضوع برجام گره می زند و مدام ادعا می کند که خزانه دولت به دلیل عملکرد ضعیف دولت قبل خالی است و کشور نیاز به برجام دارد و به همین دلیل، چند سال دولت یازدهم حسن روحانی متمرکز به موضوع برجام بود، در حالی که برخی منتقدان مفاد برجام را مغایر با مصلحت کشور می دانستند، حسن روحانی در سخنرانی هایش آنان را بی سواد خطاب می کند!
همچنین واکنش او به برخی از منتقدان که می گفتند از موضوع برجام اطمینان ندارند که به نفع کشور باشد مدام با کلماتی زننده به آنان توهین می کرد. در آن شرایط، رهبرمعظم انقلاب اسلامی در سخنانی اعلام می کنند که آمریکا و حامیانش هرگز به تعهداتشان عمل نخواهند کرد و به این مذاکرات خوش بین نیست اما مخالفتی هم با آن نمی کنند اما به دولت تاکید کردند که باید برجام با تضمین قوی همراه باشد؛ تذکری که ظریف و تیم مذاکره کننده هسته ای آن را در عمل جدی نمی گیرند و در نهایت شاهد بودیم که دولت یازدهم حسن روحانی با عجله و سماجت، در نهایت برجام را به امضا می رساند.
علی لاریجانی، رکورد دار سریعترین تصویب در مجلس با برجام! در حالی که برخی از نمایندگان مجلس از تصویب طرح دولت در خصوص برجام مخالفت می کردند اما علی لاریجانی رئیس وقت مجلس، برجام را در 15 دقیقه به تصویب می رساند و در نهایت برجام مورد تایید قرار می گیرد؛ یعنی علی لاریجانی هم در تصویب برجام در کشور موثر واقع می شود، برجامی که هیچ تاثیری در روند بهبود شرایط سیاسی و اقتصادی کشور ایفا نمی کند و حتی در جاهایی هم شاهد هستیم که برجام باعث به عقب راندن صنعت هسته ای کشور می شود و ضررهای هنگفتی را به همراه می اورد اما علی لاریجانی به عنوان شریک سیاسی دولت حسن روحانی، از هیچ تلاشی برای همکاری با این دولت دریغ نمی کند و در این موضوع ایفای نقش می کند.
علی لاریجانی در برجام سنگ تمام می گذارد، برجامی که بعدها ظریف وزیر امور خارجه اعلام می کند که به تنظیم برخی از بندهایش دقت کافی نداشته است و آن را به کارشناسان جهت تایید نهایی سپرده بوده است! این سخن وزیر امور خارجه دولت تدبیر و امید تعجب مردم را بر می انگیزد اما بعدها خبرهایی از وجود جاسوس در تیم مذاکره کننده هسته ای به گوش می رسد و در نهایت، برجام به جای رونق اقتصادی، بحران اقتصادی را برای کشور به همراه می آورد.
برجام؛ آمریکا فقط برد - برد تصویب برجام باعث می شود که فعالیت هسته ای کشور دچار وقفه شود و حتی به عقب بازگردد و به دنبال آن شاهد موضع گیری سران رژیم صهیونیستی بودیم که اعلام می کنند که امنیت اسرائیل با برجام به مدت 25 سال تضمین می شود. در حالی که رسانه های حامی دولت برجام را بزرگترین دستاورد دولت یازدهم عنوان می کردند و حتی جواد ظریف را به عنوان یک قهرمان ملی معرفی می کردند اما به مرور شاهد بودیم که اثرگذاری برجام در گشایش اقتصادی کشور و رفع تحریم های بین المللی بی اثر واقع می شود؛ به خصوص در معاملات نفتی و مراودات بانکی، همچنان ایران دسترسی به منابع ارزی در سایر کشورها نداشت و رئیس وقت بانک مرکزی در نهایت اعلام می کند برجام جز هیچ، دستاوردی برای اتصالات امور بانکی ایران با جهان نداشته است. در حالی که در اواخر دولت یازدهم بودیم و زمان انتخابات ریاست جمهوری دولت دوازدهم فرارسیده بود، مسئولان دولتی با سر دادن وعده هایی دیگر، محصول برجام را منوط به ادامه دادن آن در دولت بعدی عنوان می کنند. در آن روزها که موضوعات برجام 2 و 3 مطرح بود و دولت در تلاش بود با تصویب طرح fatf در مجلس، خوش خدمتی خود به آمریکا و غرب را به اثبات برساند و باعث زمین گیر شدن جبهه مقاومت در منطقه شود، با مخالفت رهبر معظم انقلاب اسلامی روبرو می شود و نمی تواند در این موضوع موفق شود اما در نهایت در دوران انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، با کمک سلبریتی ها و چهره های مشهور هنری و ورزشی، می تواند رای مردم را متوجه خود کند و به پیروزی برسد.
اسحاق جهانگیری؛ کاندیدای پوششی برای روی کار آمدن دولتی نابودگر اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در دولت یازدهم، با حضور در مناظره های انتخاباتی، نقش کاندیدای پوششی را ایفا می کند و همین مسئله، به نزدیک شدن حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور دولت دوازدهم کمک شایانی می کند؛ جهانگیری در این مناظره های انتخاباتی وعده هایی را سر می دهد که هیچ کدام عملی نمی شود اما فقط بار روانی برای جامعه به همراه می اورد که در آن شرایط به حسن روحانی اعتماد دوباره بشود. جهانگیری در این مذاکره های انتخاباتی مدام از مردم می خواهد که به یادشان بیاورند که در دولت قبلی، ثبات قیمتی وجود نداشت و کشور با چالشی همچون تورم شدید مواجه بود اما در نهایت می بینیم که همین مسائل، به یکی از بحران های دولت دوازدهم تبدیل می شود و شاهد بی ثباتی قیمت ها و تورم شدید در کشور با مدیریت ناکارآمد دولت تدبیر و امید هستیم که معاون اولش، جهانگیری است.
دولت دوازدهم با ریاست حسن روحانی ادامه پیدا می کند اما ناکارآمدی دولت در همان ماه های ابتدایی خودنمایی می کند، بطوری که سلبریتی ها و چهره های مشهور ورزشی و هنری با انتشار پست هایی در صفحه شخصی شان در اینستاگرام اعلام می کنند که از تشویق مردم برای رای دادن به حسن روحانی پشیمان هستند و مغدرت خواهی می کنند؛ اما این اظهارات باعث انتقادهای بسیاری از سوی مردم در شبکه های اجتماعی می شود و بی سواد بودن سلبریتی ها را نمایان می سازد و کاربران شبکه های اجتماعی از سلبریتی ها می خواهند که در مسائلی که تخصص ندارند دخالت نکنند. مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم از همان بدو دولت دوازدهم نمایان می شود و در نهایت با روی کار آمدن دولت ترامپ و پاره کردن برجام (سال 97) و خروج رسمی آمریکا از این معاهده بین المللی که امید دولت یازدهم و دوازدهم محسوب می شود، بی خاصیت بودن برجام و ضعف هایش نمایان می شود.
علی لاریجانی، حامی دولت در گران کردن بنزین 3 هزار تومانی در حالی که دولت مدام وعده می دهد که باعث گشایش اقتصادی مردم خواهد شد اما روز به روز شاهد کوچک شدن سفره مردم بودیم. اوج بی تدبیری دولت به اصطلاح حسن روحانی در تغییر قیمت یکباره بنزین از مبلغ یک هزار تومان به 3 هزار تومان بود که با واکنش تند مردم مواجه می شود (24 آبان 98) و شاهد برخی از اعتراضات مردمی به این تصمیم دولت بودیم .
حسن روحانی برای دفاع از این تصمیم ابتدا اعلام می کند که خودش هم روز جمعه یعنی اولین روز افزایش بهای سوخت متوجه اجرای این تصمیم شده است اما این حرف او مورد تمسخر مردم قرار می گیرد و دولت در گام دوم برای دفاع از بی تدبیری خود اعلام می کند که این تصمیم براساس مصوبه شورای اقتصادی سران قوه مجریه، مقننه و قضاییه بوده است اما در نهایت مشخص می شود که این طرح با حمایت و هماهنگی حسن روحانی و علی لاریجانی رئیس وقت مجلس صورت گرفته است؛ یعنی لاریجانی در اقدامی دیگر، خوش خدمتی خود به دولت را نمایان می کند و در بحران آفرینی اقتصادی در کشور، از دولت حمایت می کند! مردم کشور که با وضع تحریم های آمریکا شاهد افزایش قیمت و تورم اجناس و حتی کمبود برخی کالاها و پدیده احتکار مواجه بودند، مجبور می شوند قیمت 3 هزار تومانی بنزین در آن شرایط حاد اقتصادی کشور را هم تحمل کنند و این موضوع به کوچک شدن سفره مردم دامن می زند.
لاریجانی و جهانگیری، عاملی برای کوچک شدن سفره مردم
دولت حسن روحانی که با شعار گشایش اقتصادی به میدان آمده بود، باعث شد که مردم با تشدید تورم و قیمت ها مواجه باشند. بازار ارز و طلا هر روز نابسامان بود و قیمت دلار از 3500 تومان به نزدیک 30 هزار تومان رسیده بود و به دنبال آن تورم شدید در بازار خودرو، مسکن و قیمت کالاهای اساسی در کشور حس می شد. دولت ناکارآمد حسن روحانی در نهایت نمی تواند تورم شدید را کنترل کند و برخلاف وعده های جهانگیری معاون اول رئیس جمهور که در انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری، عدم ثبات قیمت را یکی از ضعف های دولت سابق می دانست و دولت حسن روحانی را دولتی در راستای گشایش اقتصادی معرفی می کرد، بدترین تجربه بحران اقتصادی را با این دولت در کام مردم تلخ می کند و اینک که در آستانه انتخابات دوره سیزدهم ریاست جمهوری هستیم، او و علی لاریجانی کاندیدای ریاست جمهوری شده اند و این در حالی است که مردم شاهد بی تدبیری دولت حسن روحانی، جهانگیری (معاون اول دولت تدبیر) و علی لاریجانی به عنوان رئیس مجلس شورای اسلامی بوده اند و این حس را در مردم زنده کرده اند که دولت در طول این هشت سال، بر خلاف وعده هایش عمل کرده است و جز شعار بدون عمل، دستاوردی برای مردم نداشته است. علی لاریجانی در دوران ریاستش در مجلس اثبات کرده که نماینده ملت نبوده بلکه به عنوان نماینده دولت، فقط در راستای خوش خدمتی به دولت تدبیر و امید که بلای جان مردم شده، تلاش کرده است.
وعده های پوچ دولت روحانی و بحران اقتصادی در کشور
دولت روحانی در طول 8 سال گذشته وعدههای اقتصادی زیادی سر داده است که برخی از آنها اشاره می کنیم:
1- بهبود شرایط محیط کسبوکار برای ایجاد اشتغال و کاهش بیکاری 2- تأمین مسکن ارزان و مهار قیمت آن 3- اهمیت به تولید و مقابله با فساد برای ایجاد عدالت اقتصادی 4- صادرات فرآوردههای نفتی 5- ترویج و تقویت فرهنگ کار، تولید، کارآفرینی و استفاده از تولیدات داخلی 6- ارائهی تسهیلات بانکی به کارآفرینان و حذف بروکراسیهای گسترده برای دریافت تسهیلات بانکی 7- ادامهی اجرای قانون هدفمندی یارانهها 8- ثبات بازارهای اقتصادی برای مهار گرانی و تورم 9- ایجاد بیمهی همگانی 10- استقلال بانک مرکزی 11- حمایت از محرومان و اعطای سبد کالا در کنار یارانهی نقدی 12- حل مشکل تحریم از طریق مذاکره با غرب 13- توزیع عادلانهی ثروت برای بهبود وضعیت معیشت مردم و بالا بردن درآمد واقعی خانوارها و...
تلاش شرکای سیاسی حسن روحانی برای کلید زدن دولت سوم تدبیر و امید چرا علی لاریجانی و اسحاق جهانگیری به عنوان حامیان دولت حسن روحانی، در تلاش برای اثرگذاری در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری هستند، این در حالی است که به عنوان شریک سیاسی دولت حسن روحانی، در ناکارامدی این دولت و عدم پاسخگویی آن به مشکلات مردم و وعده های عملی نشده، سهم به سزایی دارند. آیا قرار است دولت سوم حسن روحانی پا به میدان بگذارد و با تغییر شعارها، همان رویه سابق سپری شود؟
به نظر می رسد اصلاح طلبان در طول هشت سال که سکان مدیریت اجرایی کشور را بر دست گرفته بودند، نتوانسته اند رضایت مردم را در خصوص وعده گشایش اقتصادی کشور و سایر وعده ها محقق کنند و امروز با یک بی اعتمادی مردم نسبت به اصلاح طلبان روبرو هستیم و حتی برخی به دلیل ناکارآمدی دولت حسن روحانی، میل سابق برای حضور در انتخابات را از دست داده اند و این در حالی است که علی لاریجانی و اسحاق جهانگیری و اصلاح طلبان در این دوره از انتخابات، در تلاش برای کسب رای مردم هستند و از سوی دیگر با نمایش مذاکراتی برجام در تلاشند که در آستانه انتخابات افکار عمومی و اعتماد مردم را کسب نمایند اما تجربه نشان داده که توافقات عجله ای و انتخاباتی هیچ دردی از مردم درمان نکرده است و کشور به دنبال نامزدی انقلابی، فساد ستیز و با عدالت است که بتواند آرمان های انقلاب اسلامی را در مدیریت اجرایی کشور نشان دهد و با از بین بردن فاصله طبقاتی، ارزش بخشی به پاسپورت، رونق اقتصادی و حل مشکل معیشتی مردم، اثربخش بودن روحیه جهادی و انقلابی را در کشور نمایان کند و در معرض ظهور و عمل قرار دهد.
انتهای پیام؛