هاشمی طبا: حسرت دوران شاه در دل مردم جوانه زده / داروی بهبود اقتصاد ایران مذاکره با آمریکاست
وضع موجود نتیجه مذاکره با آمریکاست. وضعیت فعلی بازار دلار، سکه، خودرو، مسکن، لوازم خانگی، اقلام خوراکی همگی میوه و ثمره مذاکره و اعتماد به آمریکاست.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
**هاشمی طبا: حسرت دوران شاه در دل مردم جوانه زده
«مصطفی هاشمی طبا» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: «اگر محاصره اقتصادی هستیم، اگر مقررات FATF را قبول نکردهایم، اگر دشمنان علیه ما کار میکنند و اگر معتقد به استقامت و صبر و حوصله و مقاومت هستیم، باید معنی مقاومت را برای مدیران و مسئولان و مردم بگوییم و نگوییم میخواهیم معیشت مردم را ارتقا دهیم. فراوانی و گشایش اقتصادی با مقاومت و مبارزه و قطع رابطه بانکی با دنیا و ادامه تحریم و محاصره اقتصادی همزاد نیست».
هاشمی طبا در ادامه نوشت: «اگر حاکمیت معتقد به ادامه مقاومت است، باید نظامهای داخلی سیاسی و اقتصادی را متناسب با آن طراحی کند؛ ولی به نظر میرسد که هر لحظه منتظر عادیشدن روابط سیاسی و اقتصادی و مالی با خارج هستند... مردم کار شرافتمندانه، درآمد مطمئن و بدون منت، آبادانی کشور و سربلندی میهن را میخواهند و حتی در دلهایشان درباره کسانی که افراد موجهی نبودند؛ اما خدمات ماندگاری از خود به یادگار گذاشتند، احساس نزدیکی و علاقه میکنند. حیف است که جمهوری اسلامی با آنهمه استقبال مردمی، مورد عنایت قرار نگیرد و مردم حسرت برخی زمانهای گذشته در دلشان جوانه بزند».
هاشمی طبا در لفافه مدعی شده است که مردم به دوران پیش از انقلاب اسلامی و به عبارتی دوران شاه حسرت می خورند. وی نگفته که چگونه به این نتیجه رسیده است. شاید آقای هاشمی طبا آن عده قلیلی که در اغتشاشات شعار «رضاشاه، روحت شاد»! می دادند و بی بی سی آنها را صدای ملت ایران می نامید، را معادل کل مردم ایران در نظر گرفته است.
اگر مردم ایران حسرت دوران شاه را می خورند، پس آن جمعیتی که در تشییع باشکوه و تماشایی پیکر مطهر حاج قاسم سلیمانی در اقصی نقاط کشور حاضر شده بود، از کجا آمده بود!؟ این تشییع آنقدر عظیم و بی نظیر بود که رسانه های خارجی را متحیر کرد. تحلیلگران خارجی این مراسم باشکوه و میلیونی را نمایش مقاومت و انزجار مردم ایران از دولت تروریست آمریکا نامیدند.
شاید بهانه آقای هاشمی طبا و همفکران وی برای بیان چنین ادعایی، میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس در سال گذشته است. اما این طیف به خوبی می داند که علت اصلی این میزان مشارکت، کارنامه بسیار ضعیف دولت آقای روحانی و همچنین عملکرد بسیار ضعیف مجلس دهم بوده است.
مردم ایران مردمانی فهیم و قدرشناس هستند. این مردم از وضع موجود گلایه مندند اما هیچگاه حسرت دوران سیاه پهلوی بر دلشان نیست.
انگلیسیها با کودتای سوم اسفند 1299 «رضا پالانی» را بر سر کار آوردند و 1304 به شاهی رساندند و به واسطه همو، بساط مشروطیت و قانون نیم بند را برچیدند. شهریور 1320 هم که اقتضای منافعشان در جنگ جهانی دوم، اشغال ایران و کمک به شوروی در مقابل ارتش هیتلر بود، رضاشاه را مانند دستمال مصرف شده، دور انداختند و فرزند بی شخصیتتر و سرسپردهتر او را به ملت ایران تحمیل کردند. بدین ترتیب ملت ایران برای 53 سال، روی قانون و آزادی و انتخابات و استقلال و عزت را ندید.
هاشمی طبا در یادداشت مذکور، وضع موجود را نتیجه دیپلماسی مقاومت جا زده است! کجای دنیا «قدم زدن با وزیر خارجه آمریکا» نامش دیپلماسی مقاومت است. کجای دنیا «گفت و گوی تلفنی 15 دقیقه ای با رئیس جمهور آمریکا» نامش دیپلماسی مقاومت است!؟
کجای دنیا تاکید مقام ارشد دولتی مبنی بر اینکه «امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است»! نامش دیپلماسی مقاومت است!؟ آیا اینکه بگوییم «من رئیس جمهور آمریکا را فردی مودب! و باهوش! یافتم» اسمش دیپلماسی مقاومت است!؟
کجای دنیا «بتن ریزی در قلب راکتور هسته ای و سپس به انتظار نشستن برای اجرای تعهدات طرف بدعهد غربی» نامش دیپلماسی مقاومت است!؟
مگر قرار نبود که به واسطه برجام «1000 ال سی باز شود»!؟ و «تمامی تحریم های مالی و بانکی و نفتی و پتروشیمی و تسلیحاتی، بالمره (یکباره) لغو شود و نه تعلیق»!؟ مگر قرار نبود به واسطه برجام «آنچنان رونقی ایجاد شود که دیگر هیچکس به پول یارانه نیاز نداشته باشد»!؟
پس وضع موجود هیچ ارتباطی به دیپلماسی مقاومت ندارد. دلار 20 هزارتومانی و پراید 90 میلیونی و سکه 11 میلیونی و افزایش 6 برابری قیمت مسکن و در مجموع، وضع اقتصادی فعلی همگی میوه و ثمره و به عبارتی سیب و گلابی های برجام است.
ظریف چندی پیش تاکید کرد که «نه من و نه آقای رئیس جمهور تضمین نمی دهیم که با تصویب FATF مشکلات رفع شود». آقای هاشمی طبا! FATF بهانه است، همانطور که برجام بهانه بود و همانطور که موشکی و منطقه ای بهانه است.
راه پیشرفت کشور در اعتماد به استعدادهای جوانان متخصص و انقلابی و بهره مندی از توان عظیم داخلی و اجرای دقیق اقتصاد مقاومتی و تلاش برای رونق تولید و تقویت دیپلماسی منطقه ای و اهتمام به «عزت، حکمت و مصلحت» در سیاست خارجی است.
**داروی بهبود اقتصاد ایران، مذاکره با آمریکاست
«بهمن آرمان» کارشناس اقتصادی حامی دولت و معاون سابق بورس در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «عوامل خارجی روی اقتصاد ایران تاثیرگذار است و نمیتوان بهسادگی این تاثیر را نادیده گرفت. با این وجود در علم اقتصاد برای هر بحرانی راهکاری وجود دارد. در علم اقتصاد برخلاف علم پزشکی که برای برخی بیماریها دارویی پیدا نشده این وضعیت وجود ندارد و هر مشکلی دارای راهحل خاص خودش است. مذاکره برای برونرفت از این شرایط اجتنابناپذیر است. این مساله نیز با خود معضلات اقتصادی به همراه آورده است. ما نمیتوانیم تا ابد در حالت کمای عدم رابطه با سیستم بینالمللی بانکی باشیم. بههمین دلیل نیز دیر یا زود باید به سمت مذاکره حرکت کنیم. هر چند نشانههایی هم از تمایل به مذاکره در کشور مشاهده میشود. مهم این است که ما با دست پر وارد این مذاکرات شویم».
روزنامه آرمان همچنین در مطلب دیگری با عنوان «ترامپ و احتمال جنگ با ایران!» نوشت: «در عالم سیاست و دیپلماسی هیچچیزی غیرممکن نیست به خصوص آنکه با روی کار آمدن دونالد ترامپ و کارنامهای که وی در طول سه سال گذشته از خود به جای گذاشته است امکان هر اقدام، تصمیم و واکنشی حتی غیرمترقبه و دور از ذهن نیز از جانب رئیسجمهور فعلی آمریکا وجود دارد. بنابراین نمیتوان احتمال گزینه حمله نظامی را به صورت کامل منتفی دانست... شاید احتمال جنگ و گزینه حمله نظامی به ایران با فشار و اقناع مایک پمپئو و الیوت آبرامز در دستور کار ترامپ قرار گیرد اما قطعا این جنگ با خسارتها و هزینههای بسیار بالای مالی و انسانی برای آمریکا همراه خواهد بود».
اصلاح طلبان به گونه ای صحبت می کنند که گویی سالیان طولانی است که به هیچ عنوان مذاکره و توافقی با آمریکا نداشتیم.
این در حالی است که همین 5 سال پیش با آمریکا مذاکره کردیم و به توافق رسیدیم. همان توافقی که دولتمردان آن را فتح الفتوح و بزرگ از فتح خرمشهر و آفتاب تابان و... نامیدند.
وضع موجود نتیجه مذاکره با آمریکاست. وضعیت فعلی بازار دلار، سکه، خودرو، مسکن، لوازم خانگی، اقلام خوراکی همگی میوه و ثمره مذاکره و اعتماد به آمریکاست.
برخلاف ادعای اصلاح طلبان، داروی بهبود اقتصاد، عدم اعتماد به آمریکاست. برای نمونه ما اکنون در تولید بنزین خودکفا شدیم. این در حالی است که موضوع بنزین در گذشته یکی از ابزار مهم آمریکا در تحت فشار قراردادن ایران بود.
اما با همت جوانان نخبه و متخصص و انقلابی، پالایشگاه ستاره خلیج فارس توسط قرارگاه خاتم الانبیا (ص) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی راه اندازی شد و همین مسئله مزایای بسیاری برای مردم کشورمان در پی داشت.
طیف اصلاح طلب در ماههای اخیر به دفعات دوگانه دروغین «یا مذاکره - یا جنگ» را مطرح کرده است. این در حالی است که بنابر مستندات متعدد، نه جنگ می شود و نه با دولت تروریست و غارتگر آمریکا مذاکره می کنیم.
** مسببان غائله آبان 98، ژست شاکی به خود گرفتند!
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «معماهای آبان» نوشت: «بامداد بیست و چهارم آبانماه بود، اوضاع اقتصادی مثل امروز نبود ولی سامانی هم نداشت و مردم بودند و گرانی روزمره مایحتاج ضروری خود. در چنین شرایطی هیچ کس انتظار تحمیل گرانی بیشتر آن هم در شرایط اعمال شدیدترین تحریمهای اقتصادی تاریخ جهان را نداشت ولی شورای عالی هماهنگی اقتصادی با امضای حسن روحانی، سید ابراهیم رییسی و علی لاریجانی به عنوان روسای قوای مجریه، قضاییه و مقننه طی مصوبهای که پس از تایید رهبری به عنوان عالیترین مقام جمهوری اسلامی قابلیت اجرا داشت، اقدام به افزایش سه برابری قیمت بنزین کرد و هر لیتر بنزین از هزار تومان به 3 هزار تومان افزایش یافت و این شد جرقهای بر انبار باروت خشم عمومی و نارضایتیهای عمومی».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «اعتراضات آبانماه 98 با هزار و یک شیوه، از تشدید نوع برخوردها با معترضان گرفته تا قطعی کامل و چندین روزه اینترنت در سراسر ایران فروکش کرد ولی هنوز پرسشها و ابهامات بسیاری درباره نوع اقدامات صورت گرفته از سوی نهادهای امنیتی و انتظامی که از قرار معلوم زیر نظر عبدالرضا رحمانیفضلی در قامت وزیر کشور و مسوول شورای امنیت کشور عمل میکردند، پابرجاست».
طیف اصلاح طلب با مطرح کردن موضوع اغتشاشات آبان 98 در پی آن است که در اقدامی مسبوق به سابقه خود را در جایگاه شاکی و منتقد نشانده و صورت مسئله را پاک کند.
اتفاقا جریان اصلاح طلب در غائله آبان 98 در جایگاه متهم است، نه شاکی. دولت اصلاح طلبان در آبان سال گذشته، یک اقدام لازم و ضروری - اصلاح قیمت بنزین - را به بدترین نحو ممکن اجرا کرد.
دولت در آن مقطع برای اقناع افکار عمومی هیچ اقدامی انجام نداد. لازم بود دولت دلایل ضرورت اجرای این طرح را برای مردم بیان می کرد و نسبت به اقناع اذهان عمومی تلاش وافی می نمود؛ این در حالی است که تا دو روز قبل از شروع طرح، مسئولان دولت از جمله سخنگوی دولت و وزیر نفت هرگونه افزایش قیمت بنزین را رد کرده و همه اخبار پیرامون این مسئله را گمانه زنی دانستند!
علاوه بر این، چون اعتماد عمومی نسبت به طرح های دولت مخدوش شده بود، لازم بود دولت قبل از افزایش قیمت بنزین، نسبت به اعتماد سازی مردم اقدام می کرد، به عنوان مثال، کل مبلغ یارانه معیشتی هر خانوار را قبل از اجرای طرح خود به حساب خانوارها واریز می کرد، ولی حق برداشت نمی داد تا افکار عمومی از جبران شدن گرانی اخیر، مطمئن شوند.
همچنین بسیاری از کارشناسان معتقدند افزایش سه برابری قیمت بنزین آزاد، رقم بالایی محسوب می شود و ای کاش مسئولان دولت این افزایش نرخ را طی چند مرحله و به تدریج اجرا می کردند تا فشار ناشی از افزایش قیمت، یکباره شوک سنگینی به مردم وارد نمی کرد.
در آبان سال گذشته، بی تدبیری در بخش هایی از دولت اصلاح طلبان در کنار برنامه ریزی گسترده دشمن در پشتیبانی از اغتشاشات خیابانی، منجر به قربانی شدن تعدادی از هموطنانمان شد. حالا جریان اصلاح طلب به عنوان بانی وضع موجود و متهم اصلی اتفاقات آبان 98، ژست شاکی و منتقد به خود گرفته است!