هشدار نسبت به رشد گسترده هیئت های خاص و مداح محور
دورهمی شاعران آئینی پیش از ماه محرم بهانه ای بود که پای حرف و درد دل فرهیختگان حوزوی و غیر حوزوی این حوزه بنشینیم.
دورهمی شاعران شعر آئینی با هدف نقد و بررسی جریان های فعال شعری در حوزه محتوا و قالب های نوین در عرصه شعر فاخر و شعر هیئت و شعر عاشورایی معاصر و تناسب و تعاملات آنها با حضور چهار نفر از شعرای برجسته و جوان کشور شامل محمد غفاری، حجت الاسلام سید محمد بابامیری، حجت الاسلام سید مهدی شفیعی و رضا یزدانی برگزار شد. در زیر شرحی از مباحث مطروحه توسط هر یک از حاضران در این نشست آمده است.
محمد غفاری
سابقه شعر عاشورایی بسیار درخشان است و بزرگان ادبیات کشور در حوزه شعر عاشورایی ورود جدی داشته اند. پس از انقلاب و در این چهل سال شعر عاشورایی وجهه بهتری گرفته و آثار درخشان تری خلق شده است. هرچند این اوج گرفتن با سختی ها و پستی و بلندی هایی همراه بوده است ولی در اینکه شعر آئینی ما در بالاترین نقطه اوج خود قرار گرفته است شکی نیست. پیشتر شعرای ما اشعاری را در حلقه ادبی می خواندند و پذیرفته می شد و این شعر در هیئت هم پذیرفته می شد، ولی امروز دوگانه ای وجود آمده است که شعرهایی که از این پیشنیه و از این اندیشه حداقل چهل ساله پس از انقلاب قرار گرفته یک طرف هستند و شعرهایی که برای مخاطب عام نوشته می شود و صرفا شعر هیئت است یک طرف دیگر.
در زمان انقلاب بزرگانی چون آقای موید بودند که به قول مقام معظم رهبری، ایشان هر روز شعر جدیدی در تشییع شهدا می خواندند که نوآوری های خاص خود را داشت و حالت بسیار شورانگیزی هم داشت. اگر درست کار نکنیم در دهه آینده خوراک مناسبی به هیئت ها و جریان عزاداری در کشور داده نمی شودو هیئت ها با شکل و شمایل جدید شکل می گیرد. به جای اینکه هضم شویم باید محور شوند.
حجت الاسلام سید محمد بابامیری انقلاب در دل شعر عاشورایی بوجود آمد. منظور ما از شعر عاشورایی در قبل از انقلاب مرتبط به فرایند انقلاب است. در همین قم شاهد هستیم که بزرگانی چون شیخ عبدالحسین اشعری، استاد سازگار و... اشعار عاشواریی آنها دردسته جات و هیئات همراه با مرشدینی چون مرحوم مولوی هدایت می شد و اشعار کلاسیک و نوحه هایشان جهت مبارزاتی داشت و می توانیم بگوییم که انقلاب در بستر شعر عاشورایی بوجود آمد و انقلاب نیز با همین رویکرد و با همین شعارها به پیروزی رسید. باید دوران فطرتی را برای شعر عاشورایی پس از انقلاب، هرچند کوتاه بگذاریم. در گذشته شعرای جوان با استعداد در این حوزه شعری تا این حد نبودند و این زایش را شاهد نبودیم. خوشبختانه می بینیم که نوجوانان ما اشعار بسیار پخته با رگه های امید بخشی می گفتند که این را در گذشته شاهد نبودیم. با شروع جنگ این مساله اوج گرفت. گویی اتفاقات مشابه عاشورا نیاز است که شعر عاشورایی در زندگی اجتماعی وسیاسی مردم ایران متبلور شود. در زمان مبارزات انقلاب شور و شعور حسینی و جنگ که نقطه عطف شعر عاشورایی در دوران انقلاب بود با هم درآمیختند. اوایل دهه 70 نیز این حال و هوا و فضای کشور که در حوزه دفاع مقدس بود غالب اشعار وفعالیت ها عاشورایی بودند و حتی در پشت جبهه ها نیز شعرایی چون نصرالله مردانی، مشفق کاشانی، حمید سبزواری فعالیت می کردند ولی در دهه هفتاد که نسل منتقد ظهور کردند این نسل اشعار خود را به شکل خاصی می سرودند که به دلیل مسایل اجتماعی و سیاسی بود. شعرایی چون سید حسن حسینی و قیصر امین پور و علیرضا قزوه و... در این بستر شکل گرفند که در اینجا هم البته شعر عاشورایی نقشی پررنگ داشت.
در اینجا باید گریزی به مجالس اهل بیت (ع) بزنیم. تا این مقطع با متدهایی که رهبران ما برای عزاداری سنتی به ما داده بودند که باعث شده بود که عاشورا بماند و سینه به سینه منتقل شود تقریبا به خوبی پیش می رفت و شعرا عاشورایی نیز به عنوان شاکله این مجالس جایگاه و پویایی خود را حفظ کرده بود. اگر بخواهیم جریان شعر هیئت را بشناسیم باید به این ریشه ها هم توجه کنیم. تاریخ پس از انقلاب و جریان سازی هیئت ها بسیار مهم است که می تواند دلایل قوت و ضعف شعر عاشورایی را رصد کنیم.
هیئت های پیش از انقلاب شعر محور بود
دهه شصت شعر مقاومت و شعر عاشورا به هم نزدیک شد. اشعار عاشورایی قبل از انقلاب شاعر محور بودو اصلا مجالس تا حدود زیادی شاعر محور بود. ولی از دهه هفتاد به خصوص اواسط دهه هفتاد حتی سبک خوانش و سینه زدن در هیئت ها عوض شد و به سمت یک نوآوری متحورانه و آسیب زا حرکت کرد و تنش های بسیای ایجاد شد حتی سبک خواندن ها عوض شد. زیرا یک گذار به سمت تغییری بود که از گذشته آغاز شده بود. در این حوزه شاعران و مداحان بسیار خوبی هم جذب شدند که سبک کار آنها همین الان هم با شکل افراطی که در آینده بوجود آمد متفاوت است. در این حوزه بسیاری از شاعران به شعر سفارشی روی آوردند بدون اینکه از این آسیب مطلع باشند و یا آموزشی داشته باشند.
مباحث روانشناسی مخاطب در هیئت ها بسیار مهم است ولی کسی این مباحث را آموزش نمی داد. این جوانه خوان ها قلم به دست گرفتند و فضایی که ایجاد شده بوده سبک سینه زنی ها عوض و اعتراضی هم به آن نمی شد و همه راضی بوند. بسیاری ازاین شعرای جوان بدون اینکه بخواهند و بدانند، هضم در جریان مداحی شدند که با فرایند توسعه موسیقی پاپ ترکیب شد و به سمت سبک های دیگر هم رفت.
امروزه می توانیم بگوییم که از نظر کمیت، تعداد شاعران و مداحان و هیئت ها بسیار زیاد شده است ولی در حوزه شعر هئیت کیفیت ما در حوزه زبانی و حتی محتوایی بسیار افت کرد و حتی وارد آسیب هایی شد که هنوز نمی توانیم خیلی از آنها ر بیان کنیم. البته در یک زمانی خط قرمزهایی ساختیم که غلط بود ولی یک حرکت های مسامحه آمیز هم وجود داشت که مشکلات زیادی بوجود آورد.
انتقاد که می کنیم می گویند با دستگاه امام حسین (ع) در افتاده اید
دیدن این آسیب ها بسیار سنگین است ولی وقتی تلاش می کنیم که راهنمایی درستی انجام شود می گویند که به دستگاه امام حسین انتقاد می کنید و با این دستگاه درافتاده اید؟ که البته این حرف یک تحریف است. اینکه در کار امام حسین نمی شود دخالت کرد یک تفکر خطرناک است زیرا باید همه اقدامات با نظارت علما و بزرگانی باشد که توان تشخیص دارند.
در آن زمان بسیاری از انسان های آگاه احساس خطر کردند. امروز متاسفانه مخاطبان هیئت ها منتظر یک هنجاز شکنی جدید هستند. و این مساله بسیار خطرناک است. اگر این روند ایجاد شود مخاطب ما دیگر با این اشعار و سبک خواندن ارضا نمی شود.
در اینجا یک دوگانگی ایجاد شد که شاعران در این فضا وارد شدند و بسیاری از شاعران مان را از دست دادیم. جذب ما در شعر هیئت بسیار کم شد و امروز درشرایط خوبی نیستیم. متاسفانه کسانی که اطلاعاتی از جریان شعر هیئت و آیینی نداشتند و اشعار آنها که شعر عاشقانه هم بود در کنگره های شعر آیینی حضور و جایگاه یافتند. در سالهای اوایل دهه هفتاد مباحث تکاثر و تجمل گرایی و مباحث تکنوکراتی سیاسی باعث شد امثالی چون قیصر و قزوه و سید حسن حسینی وارد شعر اعتراض شدند و شروع کردند و این صدا کم کم بلند شد. خیلی ها امروز محافظه کار هسند و منتظر هستند یک کاری انجام شودتا دنباله کار را بگیرند. اگر دهه دهه به کل شعر معاصر می پرداختیم، آسیب شناسی های دقیقی به دست می آوردیم و می شد فکر ی کنیم. تجربه نشان داده که منتظر مسئولان نباید بود. در اوایل دهه هشتاد یعنی تا سالهای 82 و 83 فضایی شکل گرفته بود که شاعران و مداحان صرفا به ذکر خال لب و گونه و ابرو و... می پرداختند که با روشنگری جدی رهبری معظم و علما این جریان تحلیل رفت. البته در آن زمان موجی شکل گرفت که بسیاری از جوانان وارد فضا شدند و مرزی هم وجود نداشت. در گذشته ملاحسین مولوی به شکلی رفتار می کرد که هیچ مداحی جرات نمی کرد شعری بخواند که مشکلات اعتقادی و عرفی و وزنی و... داشته باشد. ولی وقتی فضا باز شد و تقلید از خواننده ها را شروع کردند فضای دیگری آغاز شد. وقتی که حضرت آقا از یک مداح سرشناس پرسیدند که چرا از خواننده های آن سوی آب تقلید می کنید هم به توجیه کار خود پرداخت.
نگاه از بالا به پایین مداحان نسبت به شعرا خطرناک است
گاهی اوقات در برخورد مداحان رفتارهایی می بینیم که درست نیست. یعنی احساس می شود که مداح محور است و شاعر باید کاملا تابع او باشد. هرچند که یک شاعر قوی و فاخر هم در مقابل یک مداح جوان باشد ولی این حس وجود دارد که شاعر همیشه باید تابع باشد. یا اینکه گفته می شود که کسی شاعر فلان مداح است بسیار آسیب زا است.
امروزه کار شعر آیینی و عاشورایی تا حدود زیادی در دست همین افراد است. اگر چند نفر داشتیم که طناب محافظه کاری را کنار می گذاشتند فضای بهتری حاکم می شد. باید کسانی وارد این حوزه شوند که هم فهیم و دانشمند باشند و هم رسانه و زبان برانی داشته باشند.
بسیاری غیر عادمدانه وارد میدان می شوند و متاسفانه نفس انسان نیز وارد میدان می شود و ممکن است تحریک کند و یک نفر را از مسیر خارج کند. البته یک سری مداحان هم هستند که با نگاه اندیشه محور کار می کنند. نود درصد اشعار مورد استقبال در هیئت ها شعر فولکور است. خیلی از مضامین متعالی را نمی توان در هر قالبی به خصوص در زبان های کوچه بازای بیاوریم. دایره واژگان فخیم که به شعر تشخص می دهد حذف می شود.
یک جامعه شناسی کلی از روند ناکامی های سیاسی اجتماعی و ارتباطش با هیئت های سکولار و دلسردی هایی که ایجاد شده است تا دشمن وارد مغز هیئت های ما نشود.
حجت الاسلام سید مهدی شفیعی انقلاب شعر عاشورایی را در چند حوزه توسعه داده است. امروز شعر عاشورایی ما در یک حوزه خاص محدود نمی شود. حتی شعر اعتراضی ما در این حوزه شعر عاشورای متبلور می شود. شعر مقاومت و دفاع مقدس و... هم شعر عاشورایی است که رگه های نگاه به عاشورا در این حوزه ها به چشم می آید. در این زمینه یک مرتبه می توانیم از اشعاری صحبت کنیم که مشخصا موضوع آینی است و یک دایره وسیع تر از بحث نیز نگاهی است که انقلاب به شعر ما داد. مثلا فلان شعر علیرضا قزوه را نیز انقلابی می دانیم. یعنی مرزبندی حق و باطلی که در انقلاب تعریف شده است با نگاه عاشورایی شکل گرفته است.
شعرا عاشورایی فراتر از شعر آیینی
انقلاب و شعر عاشورایی ما با پشتوانه عاشورا به سراغ این موضوع رفت. پس شعر عاشورایی را نمی شود فقط در حوزه شعر آیینی بررسی کرد که اگر چنین کنیم به شاعران این حوزه ظلم کرده ایم. معقتدم که اگر مرگ اندیشی در شعر معاصر را بررسی کنیم یک خط سیر مشخص در حوزه شعری پس ازانقلاب داریم. شاید این حوزه شعر عاشورایی نداشته باشد ولی شهادت نگاه به مرگ را عوض کرد. این مفاهیم پیش از انقلاب عملا وجود نداشته است. قبل از انقلاب نگاه اسطوره ای به شهادت داشتیم ولی پس از انقلاب نگاه ملموسی به بحث شهید ایجاد شد.
امروز یک سری اوزان در شعر ما وجود دارد که در گذشته مانوس نبوده است. اگر دایره واژگان و اوزان شعر عاشورایی را بین و پیش و پس از انقلاب مقایسه کنیم تفاوت های عمده ای می بینیم. تنوعی که انقلاب به شعر عاشورایی داده بسیار مهم است. باید تاریخی نگاه کنیم تا بفهمیم که انقلاب در فضای شعر عاشورایی چه کرده است.
اوزان شعر عاشورایی محدود بود. البته در دهه اخیر به قالب هایی چون بحر طویل ورودهایی داشتیم که این را هم باید از باب توسعه ببنیم. انقلاب یک سری ظرفیت ها را فعال کرد و یک سری ظرفیت های نادیده را هم فعال کرد. اقبال به هیئات در گذشته هم با افرادی بود که شعر آیینی می گفتند. بدنه هیئتی ما و شعرهایی که با آنهل مانوس می شدند از جمله شاعرانی که در انجمن ها به شعارهای آنها چندان توجهی نمی شد.
شعر آئینی و شعر هیئت هیچ وقت یکی نبودند
اینکه گفته می شود که امروز شعر هیئت و شعر آیینی از هم جدا شدند درست نیست زیرا این دو هیچ وقت یکی نبودند
امروزه شعری که در انجمن های ما مورد اقبال است و متخصصین ما آن را شعر خوب می دانند شعری نیست که در هیئت ها هم خوانده شود. آثار مهمی که در ذهن بزرگان از خویش و قوم ها یما هستند اشعاری نیست که جزو اشعار کلاسیک باشد. اکثرا همین شعرهایی که ما امروز به آنها شعر هیئت می گوییم. البته یک دوره هایی نزدیک و دور شدند ولی فاصله کم شد و زیاد شد. شعری که قافیه آن خراب است آسیب است ولی ما نباید فضا را به شکلی ترسیم کنیم که یک زمان خیلی خوب بوده است و الان خوب نیست. این مساله مساله بعد از انقلاب است باید ببینیم چه شد که این فاصله کم الان بیشتر شده است. به نظر من این سوال را باید این گونه پرسید. انقلاب این فاصله را ایجاد نکرده است زیرا انقلاب فضایی ایجاد کرده است که مال خود انقلاب است و حال این فصلا ممکن است آسیبهایی نیز داشته باشد که باید رفع شود. فرایند شعر انقلاب اشعار عاشورایی را از دسته ها وارد فرایند انقلاب کرد. امروز باید روی این دوگانگی صحبت کنیم و باید از یک سری مولفه ها سخن بگوییم. مثلا اینکه امروزه حق انتخاب های مداحان بسیار توسعه یافته است. در گذشته مداحان حق انتخاب های زیادی نداشنتد. امروز مجموعه حسن بیاتانی به حدی است که قابل شمارش نیست. دامنه وسیعی از اشعار وجود دارد که در گذشت این گونه نبود. نظام فضای شعر هیئت ما نظام عرضه و تقاضا است. حال می توانیم شعری را بخوانیم که بخشی از بدنه مذهبی گارد بگیرند یا شعری بخوانیم کسی گیر ندهد.
در گذشته حلقه های مذهبی با حضور و کنترل عالمان بود و امروز... در گذشته زمان هیئت ها و هر حلقه مذهبی با حضور عالمان دنبال می شد. در خوزستان همه حوزه های هیئتی با حضور عالمان همراه بود. محوریت جامعه با عالمان بود ولی امروزه محوریت کار با مداحان است. در گذشته محل اصلی هیئت ها مساجد بزرگ شهر بود و محوریت مساجد نیز با علما بوده است. در خوزستان هنوز هم عالمان از اول هیئت تا اخر هیئت بر همه امور نظارت دارند. ولی امروز محوریت با مداحان است. همین بچه هیئتی های ما هم چند درصد برایشان شخص منبری مهم است؟ برای اینکه هزینه ندهی باید شعری بخوانید که مورد پسند امروز هیئت ها باشد. امروزه بدنه اجتماعی هم به این سمت رفته است. تاسیستم هیئات درست نشود بقیه امور هم درست نمی شود. درهمین فضای هیئتی «کنار قدم های جابر» هم گل می کند.
شعرهای ما را تحسین می کنند ولی حاضر نیستند در هیئت بخوانند
جالب است دوستان مداح عزیزی داریم که شعرهای ما را برای ما می خوانند و تحسین هم میکنند و نقد و نظر هم بر آنها وارد می کنند ولی همین دوست مداح حاضر نیست شعر فاخر را در هیئت خود بخواند.
ما نیازبه جریان شناسی داریم باید بپذیریم که شبکه ارتباطی مان ضعیف است. نه با مداح مرتبط شدیم نه با بدنه. البته نمونه های موفقی هم داشتیم ولی همیشه این گونه نبوده است. نمونه های موفقی چون حضور حمیدرضا برقعی با شعر در جلسه هیئت های سنگین از این نمونه های خوب است که باید توسعه یابد. این مساله نشان می دهد که مخاطب پابه پای ما آمده است. البته جایی که چفت و بست به هم خرده است. امروز نمی توانیم اشعار خود را به مداحان بدهیم. بلکه مداحان هستند که شعر خود را انتخاب می کنند. متاسفانه باید قبول کنیم که با اینکه منتقد این جریان هستیم متاعی را هم تولید نکردیم که مورد قبول واقع شود.
نسخه ایجابی قوی تولید کنیم
در نسل قبل مداحان فردی مثل حاج علی انسانی را داریم که هم شاعر آیینی بود و هم یک مداح درجه یک. نمی گوییم که همه شاعران آیینی باید مداح شوند ولی باید حضور پررنگ تری در این جریان داشته باشند. باید نسخه ایجابی قوی داشته باشیم. بااین همه نیروی خوب و شعر خوب باید به خوبی طی کنیم. مشعر در حال تلاش است که این خلا را پر کند. ولی اگر به خود مشعر بگوییم هیئت تراز را به ما نشان نشان بده شاید همین را نداشته باشد. همیشه نسخه سلبی را گفته ایم ولی هنوز در خصوص نسخه ایجابی پیشرو نبودیم. امروزه طلاب فاصل بسیار قوی در حوزه شعر داریم ولی نسخه هیئتی قوی را باید ارایه کنیم. به خصوص در قم که واقعا در قم چنین ظرفیتی نداریم.
نگرش سکولاری که می گوید هیئت را سیاسی نکنید متاسفانه یک بدنه سکولار در میان هیئت ها است که عنوان می کنند که امام حسین را ساسی نکنید. متاسفانه این گروه بخش مهمی از هیئت های ما را تشکیل می دهند که می گویند این حرفا جوانان را فراری می دهد. مثلا وقتی از کلمه بصیرت برای حضرت زینب استفاده می شود حتی خود صاحب مجلس به ما می گوید چرا وسط روضه حرف سیاسی می زنید. در جریان هیئتی نمی توانیم یک بدنه را جدا کنیم باید جامعه شناسی کنیم و از یک بدنه اجتماعی بیابیم که ببینیم چه ظرفیتی داریم؟ برنامه ما برای اقشار مختلف باید مشخص شود. باید برنامه داشته باشیم که همه را جذب کند و در این مسیر شکل جذب هم مهم است. رضا یزدانی
انقلاب باعث شد که شعر آیینی از نظر قالب و محتوا توسعه یابد. امام همین نگاه در ده سال اخیر آسیب جدی در شعر هیئت ما وارد کرد و باعث شد که شعر آیینی ما به معنی اعم آن از شعر هیئت جدا شدند و باعث شد که جریانی در دل هیئت ها ایجاد شود و چه بسیاری از مداحان وارد ایحوزه شدند و شعر آیینی را وارد شعر آینیی شدند که با هدف جذب مخاطب نیز انجام می شود. نگاهی که گفته می شود که مرگ اندیش و شعر آیینی و عاشورایی است باعث شده است که در ده سال اخیر نهادهای تاثیرگذار در حوزه شعر، شعر هیئت را جدی نگیرند و توجهی به شعر هیئت نکنند و این باعث شود که یک قشری بدون پشتوانه ادبی وارد این حیط شوند و با زبانی و اندیشه ایی که مد نظر دارند کار کنند. امروزه بسیاری از شاعرانی که در حوزه شعر ضعیف شعر می گفتند از اواخر دهه نود کار کردند و تغییر روش دادند.
حواسمان به شکل گیری هیئت های کوچک که تفکر انقلابی ندارند باشد امروزه در قم با هیئت هایی مواجه هستیم که به شدت گسترده شده اند. یعنی هیئت های کوچکی که تفکرات آنها مشخص است که دارند شاعر تربیت می کنند و رسانه های خوبی هم دارند. مداح هم معرفی می کنند ولی تفکر انقلابی ندارند و در بهترین شرایط تفکر خنثی است. .