همچنان برنده عربستان است؟! / بازتاب پیشنهاد کیهان درباره خروج ایران از NPT در رسانههای بین المللی / مزایا و معایب واردات خودرو
ابلاغ اصول دوازدهگانه دولت علیه فساد، گام مهم برای انحصارزدایی و تسهیل کسبوکارها، تله نقدینگی برای معیشت، پایان ماجرای نامگذاری پنج خیابان، علل نرخ بالای مرگ و میر کرونا، رویارویی مجلس با آژانس انرژی اتمی، اعتبار برگ سبز خودرو در بلاتکلیفی، جایگزینی باقری به جای عراقچی، ایران و آژانس در مسیر تعاملی تازه و عبور تمامی استانهای کشور از قله خیز پنجم کرونا، از مواردی است که موضوع گزارشهای...
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه 25 شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شد که شکست طلسم واردات خودرو با اقدام اخیر مجلس، رویارویی مجلس با آژانس انرژی اتمی، ابلاغ اصول دوارده گانه مقابله با فساد اداری توسط رئیسی و جایگزینی باقری کنی به جای عراقچی در وزارت خارجه از تیترهایی است که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
-->در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
*س_ بازتاب پیشنهاد کیهان درباره خروج ایران از NPT در رسانههای بین المللی_س*حسین شریعتمداری در بخشی از یادداشت روز امروز کیهان با عنوان آژانس شتر مجنون است پیاده شوید! با اشاره به بازتاب یادداشت اخیر این روزنامه درباره خروج ایران از NPT در سایر خبرگزاریها نوشت: یادداشت کیهان بازتاب گستردهای در خبرگزاریها و رسانههای خارجی داشت. خبرگزاریهای فرانسه، آسوشیتدپرس، رویترز، یونایتدپرس، کیودو (ژاپن)، شبکههای تلویزیونی مسکو، بیبیسی، الجزیره، سیبیاس و بسیاری از مطبوعات آمریکایی و اروپایی ضمن انعکاس بخشهایی از یادداشت کیهان، خروج ایران از معاهده NPT را درصورت وقوع «بسیار نگرانکننده»! توصیف کرده بودند. ابراز نگرانی شدید دشمنان تابلودار ایران از احتمال خروج جمهوری اسلامی ایران از معاهده NPT به وضوح نشان میداد که پیشنهاد خروج از NPT شلیک به پاشنه آشیل دشمن و خنثیکننده توطئهای است که تدارک دیده و کلید زده بودند!
گفتنی است، برخی از خبرگزاریها نیز با اشاره به استفاده آمریکا از اهرم آژانس برای فشار بر ایران، پیشنهاد کیهان را طبیعی دانسته بودند، مخصوصا آنکه خروج از NPT در ماده دهم معاهده نیز پیشبینی شده و مجاز تلقی شده بود. یونایتدپرس در این باره نوشت «شریعتمداری در یادداشت خود با اشاره به ماجرای حمله آمریکا به عراق تاکید کرده است، آمریکاییها در سال 1991 میلادی پشت دروازههای بغداد بودند، ولی با توجه به اطلاعات ناتمامی که از توان نظامی عراق داشتند برای جلوگیری از تلفات سنگین نیروی انسانی خود، ادامه تهاجم را به تاخیر انداختند. راهکار آمریکا در آن زمان این بود که از مراکز نظامی عراق بازرسیهای مکرر انجام گیرد و این مراکز را به دست خود عراقیها و به بهانه بازرسی تسلیحات کشتار جمعی نابود کند»؛ و در ادامه آورده بود «کیهان مدعی است پروتکل الحاقی برای اطلاع دقیق آمریکا از توان نظامی ایران است.»
پروفسور ساژینا، مشاور انرژی اتمی روسیه با اعلام اینکه یادداشت کیهان به عنوان یک «سند» در نشست اتحادیه اروپا ثبت شده است، پیشنهاد کیهان درباره خروج ایران از معاهده NPT را نتیجه فشار آمریکا برای وادار کردن ایران به پذیرش پروتکل الحاقی و کسب اطلاعات از توان نظامی ایران ارزیابی کرد. به این اعتراف هم که فقط یکی از بسیارهاست توجه کنید؛ «جورج فریدمن» مدیرکل «آژانس اطلاعات و مراقبت راهبردی آمریکا» است او مشاور ارتش و دولت آمریکا در حوزه دفاع و امنیت ملی بود و مدت بیست سال نیز در کالج «دیکینسون» آمریکا علوم سیاسی تدریس میکرد. فریدمن در پاسخ خبرنگار روزنامه آمریکایی «یو. اس. ای. تودی» که از وی درباره تنش هستهای میان ایران و آمریکا سؤال کرده بود، میگوید؛ مشکل آمریکا با ایران مسئله هستهای این کشور نیست، مسئله آن است که ایران نشان داده است نه فقط بدون رابطه با آمریکا، بلکه در حال تخاصم و دشمنی با آمریکا میتوان بزرگترین قدرت نظامی و تکنولوژیک منطقه بود. این برای آمریکا الگوی قابل قبولی نیست!
- اکنون جای این سؤال است که دستاورد ایران اسلامی از دو دهه چالش هستهای (ابتدا با تروئیکای اروپا و سپس با1+5) چه بوده است؟! بعد از تصویب برجام و مطالعه متن آن نوشتیم «اسب زین کرده را دادهایم و افسار پاره تحویل گرفتهایم»! و در گزارشی آوردیم «برد - برد نتیجه داد، هستهای رفت و تحریمها ماند»! همان هنگام موج گستردهای از هجوم به کیهان را شاهد بودیم و.... امروزه اما، با ابتکار مجلس شورای اسلامی و تصویب «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» چالش هستهای تغییر مسیر داده و از انفعال بیرون آمده است. حریف بر ادامه مذاکرات وین تاکید دارد، ولی کماکان بر خواسته زورگویانه و غیرقانونی خود اصرار میورزد و در این سوی ماجرا، لغو همه تحریمها و راستیآزمایی آن از جانب ایران، شرط ادامه مذاکرات است. آنچه در این میان نباید نادیده گرفته شود، اینکه آمریکا از تحریمها به عنوان یک اهرم برای مقابله با ایران اسلامی بهره میگیرد و بدیهی است که حاضر به از دست دادن این اهرم فشار نیست. از این روی ادامه چالش هستهای فقط اتلاف وقت و تحمیل هزینه گزاف به ملت و نظام است. فراز و نشیبهای چالش بلندمدت هستهای به وضوح نشان میدهد که آژانس - به قول ملای رومی - شتر مجنون است که هرگز به کوی لیلی نمیرود. ماده 10 معاهده NPT راه را نشان داده است. بخوانید: «چنانچه هر یک از اعضای پیمان تشخیص بدهد که حوادث فوقالعاده مربوط به این پیمان، منافع عالیه کشورش را به مخاطره انداخته است، این حق را خواهد داشت که در اعمال حاکمیت ملی خود از پیمان خارج شود.»
*س_مزایا و معایب واردات خودرو_س*هادی حقشناس اقتصاددان طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان مزایا و معایب واردات خودرو نوشت: مجلس دیروز با واردات خودروی خارجی موافقت کرد. مصوبهای که در آن هر شخص حقیقی یا حقوقی میتواند به ازای صادرات خودرو یا سایر کالاها، بدون انتقال ارز، برای واردات خودروهای برقی یا هیبریدیی یا بنزینی و گازی اقدام کند. آنچه که مجلس مصوب کرده واستنباطی که میشود این است که واردات خودرو بدون انتقال ارز مجاز است. به عبارت سادهتر؛ کسانی که خودرو وارد میکنند نباید ازارز دولتی استفاده کنند. یعنی کسانی که خودشان به هر طریقی ارز تهیه میکنند، میتوانند خودرو هم وارد کنند. این کلیات قضیه است، اما فواید و معایب این قضیه چیست؟ معایبش این است که حتما اثرگذار در قیمت ارز در بازار خواهد بود، چون بالاخره یکسری دنبال خرید ارز میروند و دنبال این هستند که ارز تهیه و بعد خودرو وارد کنند که از جمله عوارض کار است. اما مزایای زیادی خواهد داشت؛ اولین مزیتش این است که بالاخره مصرف بنزین یا سوخت در خودروهای ایرانی نسبت به خودروهای خارجی قابل توجه است. اکنون یکی از موضوعات جدیمان آلودگی کلانشهرهاست واین آلودگی کلانشهرها بر روی سلامت مردم اثر منفی دارد. به هرحال بخشی از مرگ ومیرها در کلانشهرها ناشی از همین آلودگی هواست که موضوعی اثبات شده است. کافی است به گزارشهای وزارت بهداشت توجه کنیم که آلودگی که عمدتا در کلانشهرها ناشی از خودروهاست، چقدر بر روی مرگ و میرها اثر میگذارد. طبیعی است که در این میان به یک اصل مهم میتوانیم توجه کنیم و آن اینکه مصرف سوخت خودروهای خارجی کمتر از خودروهای ایرانی است لذا از منظر مسائل زیستمحیطی نباید تردید کرد که این به نفع محیط است. نکته دوم، بحث رقابت است. ما سالهای طولانی چه بالاجبار، چه به انتخاب از خودروی داخلی حمایت کردیم.
بالاجبار در سالهای تحریم که به ما خودرو ندادند و به انتخاب اینکه همیشه مجلس و یا دولت با افزایش سود بازرگانی، با حقوق ورودی، عملا با افزایش تعرفه از تولید خودروی داخلی حمایت کرده و همواره هم کیفیت خودروهای داخلی رضایت مشتریهای داخلی را جلب نکرده و از جانب کسانی که از خودروهای ملی استفاده میکنند همیشه این موضوع مطرح میشود واصل کیفیت خودرو، خدمات پس از فروش و قیمت خودرو موضوعات جدی هستند؛ بنابراین راهکار این است که یک رقابتی ایجاد شود که به نظرمیرسد واردات خودرو میتواند رقابت را جدی کند. نکته سوم، وقتی خودروهای خارجی وارد میشود، ناخودآگاه تکنولوژیهای جدید خودرو وارد کشورمیشود. درواقع هم خودروساز میفهمد که مصرفکننده از خودروهای جدید دنیا اطلاعات کامل دارد و هم مردم میدانند چه نوع خودرویی در جهان تولید میشود و خودروسازان داخلی چه نوع خودرویی تولید میکنند. این اطلاع و استفاده از تکنولوژیهای جدید حتما اثرگذار خواهد بود در اینکه خودروساز کوشش فراوان کند تا کیفیت خودروها را افزایش دهد. اینها موارد مهمی است که میشود برای مزایای این طرح عنوان کرد، ولی در هر حال این نباید نامحدود باشد یعنی باید ضوابطی برای این موضوع در نظر گرفته شود و تحت یک شرایط و ضوابطی این نوع واردات خودرو ساماندهی شود. اگر چارچوبی نباشد این نگرانی وجود دارد که ممکن است بازار ارز را بیشتر از پیشبینیها متاثر کند. وقتی تقاضا برای ارز افزایش پیدا کند و همچنان در سمت عرضه دچار مشکل هستیم، منجر به نوسانات قیمت ارز خواهد شد. در هر حال، خودرویی که هم ارز آزاد باشد وهم مشمول تعرفههای حقوق گمرکی، قطعا قیمت ارزانی نخواهد داشت. یکی از دیگر معایب این طرح همین میتواند باشد که یکسری توانایی خرید ماشینهای فوقالعاده لوکس را دارند و یکسری هم این توانمندی را ندارند و بههمین دلیل باید چارچوب و دستورالعملی تنظیم کرد که تحت یک شرایطی انجام بگیرد. شرایطی از قبیل بحث انتقال ارز، نوع خودرواینکه چند سال ساخت باشد که ضوابط خاص خود را میخواهد و نمیتواند بدون قید باشد. این بدون قید بودن حتما میتواند عوارض منفی داشته باشد.
*س_همچنان برنده عربستان است؟!_س*روزنامه شرق در گزارشی با تیتر همچنان برنده عربستان است؟! در شماره امروز خود نوشت: عربستانیها که بهخوبی توانسته بودند از روابط سیاسی و ورزشیشان (برخلاف مسئولان ورزش ایران) استفاده کنند، سرانجام میزبانی دو گروه از لیگ قهرمانان را به دست آوردند و فولاد و استقلال را به این کشور کشاندند. اینطور شد که فولاد بهعنوان اولین تیم فوتبال ایران بعد از گذشت دوهزارو 137 روز از آخرین مسابقه یک تیم ایرانی و عربستانی در این کشور، پا به عربستان گذاشت. بعد از فولاد هم که نوبت به استقلال رسید تا آنهم با دریافت شاخه گل، درست مثل فولادیها، از سوی مسئولان عربستانی پا به این کشور بگذارد. به همین سادگی، مسئولان ایرانی که پیش از آن از «چنین میکنیم و چنان میکنیم» حرف میزدند، زیر بار این موضوع رفتند تا ایرانیها پا به عربستان بگذارند؛ آنهم بدون گرفتن تضمین لازم مبنی بر ورود عربستانیها به ایران.
با وجود نشانههایی مبنی بر اینکه ایرانیها در این مورد فریب خورده و فقط حضور یکطرفه در عربستان را پذیرفتهاند، ولی همچنان دلخوشی بیموردی وجود داشت که، چون دو باشگاه ایرانی به عربستان سفر کردهاند، در نتیجه همهچیز «گل و بلبل» شده و قرار است تیمهای عربستانی هم به ایران سفر میکنند. این موضوع بهطور ویژه زمانی خودنمایی کرد که استقلال میزبان دیدار حساس با الهلال عربستان در یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا شد. در شرایطی که مسئولان خوابزده ورزش ایران هم داشتند باور میکردند که واقعا قرار است تیمهای عربستانی به ایران بیایند، رسانههای نزدیک به الهلال عربستان، خیلی زودتر از مسئولان ورزش ایران متوجه شده بودند که چنین خبری نیست و قرار است بازی نمایندگان ایران با عربستان همچنان در کشور ثالث برگزار شود! حتی کار به جایی رسید که فدراسیون فوتبال ایران هم به همتای سعودیاش نامه نوشت که بهتر است همهچیز به روال قبل برگردد و تیمهای عربستانی هم به ایران سفر کنند، ولی یک «نه» معنادار پاسخ نامهای بود که فدراسیون فوتبال ایران برای فدراسیون فوتبال عربستان نوشت. اینطور شد که شکست بزرگ سیاسی - ورزشی شامل حال مسئولان ایرانی شد و استقلال، مجددا مجبور شد برای میزبانی از رقیب عربستانی یک کشور دیگر (امارات) را انتخاب کند. چهبسا اگر این تیم میتوانست در همین ورزشگاه آزادی از رقیب عربستانیاش پذیرایی کند، الان بهجای الهلال در یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان حضور داشت.
حالا که به غیر از پرسپولیس تیم ایرانی دیگری در لیگ قهرمانان آسیا باقی نمانده، تازهترین فرصت نصیب عربستانیها شده تا قدرت مجددشان را به رخ بکشند. آنها پیش از برگزاری مرحله یکهشتم نهایی، موفق شدهاند میزبانی متمرکز مرحله نیمهنهایی و نهایی غرب آسیا و همچنین فینال اصلی این رقابتها را به دست بیاورند. معنیاش میشود اینکه بعد از فولاد و استقلال، پرسپولیس هم باید به عربستان سفر کند تا در بازیهای تکحذفی این مرحله حضور داشته باشد و اگرهم به فینال آسیا رسید، دوباره به عربستان سفر کند. این موضوع برگ برندهای برای عربستانی است که دو نماینده در بین چهار تیم پایانی غرب آسیا دارد. بازنده این جریان هم پرسپولیس و فوتبال ایران است؛ تیمی که در چهار فصل گذشته لیگ قهرمانان، سه بار حضور در نیمهنهایی و دو بار رسیدن به فینال را تجربه کرده، حالا 900 روزی میشود در آسیا آوارگی میکشد و حق میزبانی ندارد!