هژمونی آمریکا پایان می‌یابد / ابرقدرت دیروز در سراشیبی افول و انزوا
قدیری ابیانه گفت: وجود شکاف‌های بزرگ در پیکره اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آمریکا اینک دیگر آن را از جایگاه یک ابرقدرت بی‌رقیب دور کرده، به این ترتیب باید هژمونی آمریکا را پایان یافته خواند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از شبکه خبری تهران نیوز، چهل و سومین بهار انقلاب از راه رسیده است، همان انقلابی که خیلی‌ها رگ گردن گرو گذاشته و قول شرف داده بودند که نمی‌گذارند چهل سالگی‌اش را ببیند.
اینک انقلاب اسلامی در چهل و سومین سالروز پیروزی‌اش با عبور از فراز و فرودهای بسیار و البته مقاوم و پرتوان با خنثی کردن توطئه‌های دشمنان در مسیر تحقق اهدافش با شتاب در حرکت است.
بیایید به این بهانه نگاهی بیندازیم به وضعیت امروز کشوری که روزگاری خود را ابرقدرت بی‌رقیب و بلامنازل جهان می‌دانست، اما امروز حتی قادرر به حل مشکلات داخلی خود هم نیست.
افول قدرت آمریکا به عنوان یک ابرقدرت در جهان سال‌ها است آغاز شده و روز به روز با شتاب بیشتری در حال پیشروی است، مصادیق این افول نه تنها در بُعد نظامی که در همه ابعاد دیگر نیز قابل تجزیه و تحلیل است.
در بیان چرایی این ادعا در ادامه به برخی از مصادیق افول آمریکا در سطوح و ابعاد مختلف می‌پردازیم، تا موضوع هر چه بیشتر برای خوانندگان روشن و شفاف شود.
در بُعد اجتماعی ایجاد شکاف‌های جدی در پیکره همبستگی بین مردم و حاکمیت خود به عاملی برای کاستن از قدرت و نفوذپذیری ایالات متحده در دنیا تبدیل شده است، کاهش ظرفیت همبستگی اجتماعی در این کشور تضاد منافع و ارزش‌ها را در لایه‌های اجتماعی آن رقم زده است.
پررنگ و برجسته ماندن موضوع تبعیض نژادی و نژادپرستی در این کشور که گاه مصادیق آن حتی در قوانین، سیاست گذاری‌ها و حتی کلام مسوولان ارشد و رده‌بالای کشوری دیده و شنیده می‌شود، سنگ بنایی برای از هم گسستگی اجتماعی در آمریکا است.
از سویی حاکمیت نظام سرمایه‌داری و به دنبال آن هر چه عمیق‌تر شدن شکاف طبقاتی و اقتصادی موجود بین قشرهای مرفه و معمولی جامعه و زیاد و زیادتر شدن آمار فقر در این کشور، گسست اجتماعی در آمریکا را رقم زده است.
در بُعد فرهنگی نیز آمارها از هرچه کمتر شدن ارزش‌های انسانی و عواطف و احساسات خانوادگی در میان آمریکایی‌ها خبر می‌دهد، به عبارت بهتر می‌توان گفت خانواده دیگر جایگاه خود را به عنوان کانون فرهنگ‌سازی و پرورش انسان‌ها از دست داده و به این ترتیب مسوولیت‌پذیری افراد در قبال یکدیگر با شتابی بالا رو به کاهش است.
سقوط ارزش‌های انسانی آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی این روزها در آمریکا در بالاترین حد ممکن قرار دارد، سقوط انسانیت و ارزش‌های انسانی، ترویج وحشتناک بی‌بند و باری، روابط نامتعارف زنان و مردان و آزادی‌های خارج از قاعده و قانونی که بوی هرزگی می‌دهد، به غُل و زنجیرهایی می‌ماند که بر دست و پای فرهنگ و روابط اجتماعی این کشور بسته شده‌اند. ابتذال بی‌حد و مرز، از هم پاشیدگی جایگاه و کانون خانواده، ازدیاد سالانه تولد فرزندان نامشروعی که مادرانشان حتی نمی‌دانند آن‌ها را از چه کسی باردار شده‌اند، بالا بودن نرخ طلاق و به تناسب آن تداوم روند کاهشی ازدواج در میان جامعه آمریکایی تنها بیان نمونه‌ها و مصادیقی از هزاران هزار آفت و آسیب فرهنگی و اجتماعی دامنگیر مردم این کشور است. در بُعد اقتصادی نیز باید گفت شکاف‌های جدی و عمیقی بر دیواره اقتصادی آمریکا وارد شده است، به این ترتیب به کاهش ارزش دلار، بدهی نجومی دولت و بالا بودن نرخ بیکاری باید زیان‌های چند صد میلیاردی ناشی از کرونا به اقتصاد این کشور را نیز مزید بر علت دانست. با تداوم شرایط نامساعد اقتصادی متاثر از کرونا در آمریکا و نزدیک شدن آن به حالت بحرانی، امروزه نرخ بیکاری به شدت بالاتر رفته و تراز تجاری و کسری بودجه هم شدیدا اوضاع ریزشی و نامناسبی دارد. عرض اندام دیگر قدرت‌های اقتصادی دنیا مانند چین، تداوم شیب نزولی ارزش دلار، کمرنگ‌تر شدن فرهنگ تولیدمحوری و به بن بست رسیدن الگوهای اقتصادی بر وخامت اوضاع در این کشور افزوده و خود عامل و نشانه مهمی برای افول قدرت آن است. در بیان وضعیت حاکم بر ایالات متحده در حوزه سیاسی باید گفت کاهش قدرت نفوذپذیری و سیطره آمریکا بر کشورهای جهان و خاورمیانه خود نقطه عطفی در شکست هژمونی آمریکایی‌ها است. در حوزه و بُعد نظامی نیز باید گفت آمریکا اکنون بسیار از آن روزهایی که به عنوان یکه‌تاز این عرضه عرض اندام و قدرت‌نمایی می‌کرد، گذشته است. اینک هیمنه پوشالی توان نظامی آمریکا که خود را ابرقدرتی با ابهت می‌خواند، در هم شکسته و دنیا شاهد ظهور قدرت‌های نوپدید در حوزه نظامی است. اکنون دیگر بسیار خنده‌دار و مضحک است که آمریکایی‌ها همچون گذشته از روی میز بودن جنگ نظامی بر عایه کشورهای دیگر سخن به میان آورند، بنابراین او جایگاه ابرقدرت بودن و یکه‌تازی را از دست داده و از سوی دیگر در برخی جنگ‌های نظامی بی‌هیچ عایدی و دستاوردی صحنه و میدان را ترک کرده است. آمریکا با شتاب در سراشیبی افول است استراتژیست و سفیر اسبق ایران در استرالیا و مکزیک گفت: واقعیت این است که آمریکا رو به افول است، حال چه ترامپ بر سر کار باشد و چه بایدن. محمدحسن قدیری ابیانه با اشاره به کسری بودجه سالانه 4 تریلیون دلاری آمریکا که معادل 80 سال درآمد نفتی ما در کشور ایران است، گفت: بدهی دولت فدرال آمریکا به مرز 30 تریلیون دلار یعنی معادل 600 برابر درآمد سالانه نفتی کشور ایران در شرایط عادی رسیده است. وی خاطرنشان کرد: همچنین بدهی دولت، شرکت‌ها و مردم آمریکا 86 تریلیون دلار بیشتر شده است و با این تفاسیر اگر درآمد نفتی ایران را سالانه 50 میلیارد دلار محاسبه کنیم، این بدهی معادل بیش از 1720برابر درآمد نفتی کشورمان در هر سال است. استراتژیست و سفیر اسبق ایران در استرالیا و مکزیک تاکید کرد: حقیقت امر آن است که اگرچه آمریکا اقتصاد بزرگی دارد، اما این میزان بدهی برای این اقتصاد هم بسیار زیاد و خطرناک است. واقعیت این است که اقتصاد این کشور رو به ورشکستگی بوده و از سویی موقعیت دلار به عنوان تنها واحد تجارت بین‌المللی این کشور به شدت تضعیف شده است. قدیری ابیانه بیان کرد: به این ترتیب بسیاری از کشورها به استفاده از ارزهای یکدیگر و سایر ارزها روی آورده‌اند و میزان ذخایر ارزی کشورها از دلار به سمت یورو، طلا و سایر ارزها رفته است. وقوع جنگ داخلی دور از انتظار نیست وی با اشاره به اینکه مشکلات آمریکا تنها به مسائل اقتصادی محدود و خلاصه نمی‌شود، بیان کرد: اختلافات اجتماعی در درون آمریکا به شدت گسترش یافته به نحوی که صاحبنظران آمریکایی وقوع جنگ داخلی و مسلحانه در این کشور را پیش بینی کرده‌اند و موضوع احتمال تجزیه آمریکا به صورت جدی‌تری مطرح شده است. استراتژیست و سفیر اسبق ایران در استرالیا و مکزیک تصریح کرد: برای نخستین بار یک ژنرال آمریکایی پیش‌بینی کرده که ممکن است در زمان برگزاری انتخابات بعدی ریاست جمهوری در آمریکا، کودتای نظامی در این کشور اتفاق بیفتد. فرار از افغانستان، نقطه عطف شکست نظامی آمریکاقدیری ابیانه افزود: بر اساس آنچه که گفته شد، جهان به سمت چند قطبی شدن در حال حرکت بوده و آمریکا از موقعیت تک‌ابرقدرتی به سرعت در حال سقوط به یک قطب قدرت است.
وی ادامه داد: شکست‌های نظامی آمریکایی‌ها در منطقه خاورمیانه و فرار فضاحت‌بارشان از افغانستان و شکست از طالبان نقطه عطف بسیار مهمی در شکست نظامی این کشور است.
استراتژیست و سفیر اسبق ایران در استرالیا و مکزیک گفت: با این تفاسیر قطعا جهان آینده از وضعیت فعلی بهتر و به نفع جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
انتهای پیام /