هیچکس جز رهبر انقلاب گروههای جهادی محرومیتزدا را جدی نمیگیرد
فرمانده گروه جهادی شهدا میگوید کسی جز حضرت آیتالله خامنهای گروههای جهادی را جدی نمیگیرد و آنها سرباز رهبر انقلاب هستند. ایشان امر کردند گروههای جهادی در میدان باشند، آنها هم لبیک گفتند.
فرمانده گروه جهادی شهدا میگوید کسی جز حضرت آیتالله خامنهای گروههای جهادی را جدی نمیگیرد و آنها سرباز رهبر انقلاب هستند. ایشان امر کردند گروههای جهادی در میدان باشند، آنها هم لبیک گفتند.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ زینب رازدشت: گروه جهادی شهدا که از سال 85 با کمتر از 10 نفر فعالیتهای جهادی خود را شروع کردند و در سال 95 گروه شأن را به ثبت رساندند و حالا اعضای گروه یک درخواست بیشتر ندارند و آن هم دیدار با رهبر انقلاب است. فرمانده اینگروه معتقد است کسی جز حضرت آیتالله خامنهای گروههای جهادی را جدی نمیگیرد و آنها سرباز رهبر انقلاب هستند؛ چراکه ایشأن امر کردند گروههای جهادی در میدان باشند. آنها هم به امر ایشان لبیک گفتند و وارد میدان شدند؛ تا جایی که در سختترین شرایط ممکن با سختترین نوع آب و هوا؛ در روزهای گرم بالای 60 درجه و در روزهای سرد کمتر از 10 درجه فعالیتشان را متوقف نمیکردند و همچنان در مسیر ارائه خدمات بودند.
بخش اول مصاحبه با محسن اسماعیلی فرمانده گروه جهادی شهدا چندی پیش منتشر شد که در پیوند «کسی که از پولش بگذرد از صراط هم میگذرد» قابل دسترسی و مطالعه است و بخش دوم آن امروز منتشر میشود.
مشروح بخش دوم و پایانی گفتگوی مورد اشاره در ادامه میآید؛
* افتتاح کتابخانه ها یکی دیگر از فعالیتهای گروههای جهادی شهداست؛ در خصوص این نوع از فعالیتهای تان برای مان توضیح دهید؟
بله همینطور است؛ ما در پس فعالیتهای مان پویش نذر کتاب داریم و این پویش را با شعار «هر منطقه محروم یک کتابخانه» اجرایی میکنیم. مسأله ای که همواره برآن اعتقاد دارم این است که ایران تها تهران نیست و متأسفانه بسیاری از مسئولان ما تنها تهران را میبینند. ما در این راستا تا کنون 9 کتابخانه را در سراسر کشور راه اندازی کردهایم که از این تعداد دو کتابخانه مربوط به تهران به ویژه جنوب تهران است.
تأکید من جنوب تهران بوده چراکه جنوب تهران بسیار وسیع است و یک طرف آن به سمت فرودگاه امام خمینی (ره) میرود و سمت دیگرش به سمت جاده مشهد؛ قاسم آباد تهرانچی و ورامین است. به هرحال حتی قرچک هم با همه ابعادش جزو تهران به شمار میرود و متأسفانه وسعت خانوادههای نیازمند و پراکندگی شأن در این مناطق زیاد است.
در برخی از مناطق جنوب تهران، نقاطی وجود دارد که آب لوله کشی ندارند و ما برای شأن با تانکر آب بردیم که مستندات تمام این مباحث در صفحه شخصی مجازی گروه جهادی شهدا بارگذاری شده است. با وجود اینکه این نقاط در تهران است، اما آنها آب ندارند و بشدت دچار فقر هستند. بخش دیگری از این مناطق دچار فقر فرهنگی هستند. ما از ابتدای فعالیتهای مان، دغدغه فرهنگی داشتیم و پایه و اساس گروه را برمبنای فرهنگ قرار دادیم تا فعالیتهای فرهنگی انجام دهیم. به همین دلیل در گروه جهادی شهدا، کارگروه فرهنگی تشکیل دادیم. در این کارگروه چند فعالیت را تعریف کردیم که یکی از این فعالیتها را ایجاد کتابخانه در سراسر کشور را شامل میشود.
مبنا را بر این قرار دادیم تا کتابخانه ها را در مناطقی راه اندازی کنیم که فاقد کتابخانه است. از این جهت درخواستهای مختلفی از مناطق مختلف کشور بدست مان رسید و چند تن از اعضای گروه جهت بررسی به آن مناطق اعزام شدند. در این بررسیها تعداد خانوادهها، دانشجویان، محصلان و نزدیکترین کتابخانه ای که به آنهاست؛ متناسب با شرایطی که دارند، بررسی میشود و پس از تکمیل تحقیقات شأن، اطلاعات را به گروه میآورند و در مرحله پایانی اطلاعات منطقه را در گروه بررسی میکنیم.
این بررسیها در چند مرحله انجام میشود. اول آنکه آیا نیاز است که برای آن منطقه کتابخانه بزنیم؟ اگر نیاز است باید در چه سطحی انجام شود و ایجاد کتابخانه براساس چه اولویتهایی انجام میشود. ما باید در این مراحل بررسی باید موضوعاتی همچون قومیت، مذهب و دیگر مسائل را بررسی کنیم؛ چراکه در برخی از مناطق شاهد سکونت برادران اهل تسنن هستیم، به همین دلیل باید برخی از موارد را لحاظ کنیم.
* گروه جهادی شهدا تا کنون چه تعداد کتابخانه را در سراسر کشور راه اندازی کرده است؟
تا کنون 9 کتابخانه در سراسر کشور افتتاح کردهایم. اولین کتابخانه در شهرستان رودبار، روستای سیبن به نام شهید حاج حسین خرازی را با دوهزار عنوان جلد کتاب افتتاح کردهایم که محل این کتابخانه در بالای یک کوه است؛ پس از افتتاحیه این کتابخانه کودکان آنقدر ذوق کردند که تمام خستگی اعضای گروه جهادی شهدا از تن شأن به در رفت.
دومین کتابخانه را در شهرستان ری، روستای امامزاده ابوالحسن به نام شهید حاج ابراهیم همت با بیش از 10 هزار عنوان کتاب افتتاح کردیم. سومین کتابخانه را در شهرک دولت آباد در شهرستان ری به نام جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان افتتاح شد. چهارمین کتابخانه مربوط به کتابخانه ای بود که در رشت بنام سردار حاج احمد کاظمی با بیش از 15 هزار عنوان کتاب افتتاح کردیم. همچنین پنجمین کتابخانه را در شهرستان دامغان در مسکن مهر به نام شهید ابراهیم هادی راه اندازی کردیم که به آن کتابخانه بیش از 20 هزار عنوان جلد کتاب تزریق شد.
امروز هر گروه جهادی در نقطهای از کشور مشغول به کار است که هیچیک همدیگر را نمیشناسند و فعالیتهایشان جزیرهای است. اگر این وزارتخانه تشکیل شود، هر گروه میتواند بخشی از کشور را در دست بگیرد و به محرومیت زدایی بپردازد. برای مثال صد گروه جهادی به سیستان و بلوچستان میرود درحالی که در غرب کشور خبری از یک گروه جهادی نیست ششمین کتابخانه را در روستای پابند، شهرستان خدابنده به نام سردار دلها حاج قاسم سلیمانی با بیش از ده هزار عنوان جلد کتاب افتتاح کردیم. هفتمین کتابخانه در روستای ملوند واقع در شرق کشور به نام شهدای فروغ ملوند با بیش از 20 هزار عنوان جلد کتاب راه اندازی شد. هشتمین کتابخانه را در شهرک کوی ثمین در استان زنجان بنام شهدای خویین با بیش از 20 هزار عنوان جلد کتاب راه اندازی کردیم و در نهایت نهمین کتابخانه در شهرستان جوین به نام معلم فداکار محمودرضا واعظی نسب با بیش از 10 هزار عنوان جلد کتاب و با تجهیزات کامل افتتاح شد.
* کتابهایی که برای این کتابخانه ها انتخاب میکنید، تا چه اندازه پالایش میشود؟
برخی از کتابهایی که به دست مان میرسید، یا دورهاش تمام شده یا برخی دیگر پاره و نامناسب است؛ در افتتاح 9 کتابخانه، خیرین بیش از از 100 هزار عنوان جلد کتاب به ما اهدا کردند. نهاد کتابخانه های عمومی کشور در زمان آقای مختارپور دو کارتن کتاب به ما اهدا کردند، درحالی که اصلی ترین نهاد این حوزه به شمار میرود. دادن نهادی که نهاد اصلی این حوزه است. بعدها زمانی که آقای مختارپور اعتراض ما را در رسانهها شنیدند، برای افتتاح یکی از کتابخانه های مان در شهر ری، حضور یافتند. البته این مدت هم آقای مختارپور و هم آقای رمضانی هماهنگیهای لازم را با گروه جهادی شهدا داشتند.
همچنین برای افتتاح کتابخانه شهید ابراهیم همت، نامهای که از زمان آقای مختارپور مانده بود، در زمان مدیریت آقای رمضانی به کتابخانه های ما نزدیک به هفت کارتن کتاب اهدا کردند. به هرحال تمام کتابخانه هایی که افتتاح میکنیم، از سوی خیرین ساخته میشود. کتابها را پالایش میکنیم تا پاره نباشد. صادقانه باید گفت از 15 هزار عنوان جلد کتاب نمیتوان گفت که همه کتابها سالم هستند. همه این کتابها در کارگروه فرهنگی گروه جهادی شهدا بررسی میکنیم و سپس برای کتاب خانهها ارسال میکنیم. چراکه معتقدیم اگر قرار است کتابهایی که در اینجا خاک میخورد و نامناسب است، به کتابخانه های اهدایی مان ارسال کنیم، دیگر فایدهای ندارد و همان جا هم ممکن است خاک بخورد به همین دلیل سعی داریم کتابهای مناسبی را انتخاب و برای کتابخانه ها اهدا کنیم.
* آقای اسماعیلی گروه جهادی شهدا برای کودک و نوجوانان چه اقداماتی انجام داده است؟
ما در بخش کودک و نوجوان همیشه دغدغه داریم. تک تک کتابهایی که ویژه کودک و نوجوانان در کتابخانه ها قرار میدهیم، قفسه بندی میکنیم. در همین بخش از باغ موزه دفاع مقدس تشکر میکنم که صادقانه پای کار آمدند و بدون بروکراسیهای طولانی اداری، کتابهای بسیار مناسبی را به کتابخانه های مان اهدا کردند.
همچنین پس از اینکه آقای مختارپور مدیرسابق نهاد کتابخانه های عمومی کشور، آمدند و دیدند که با چه شرایطی کار میکنیم خیلی خوشحال شدند و پیامی از سوی مقام معظم رهبری دادند، مبنی بر اینکه گروههای جهادی که در مناطق محروم کتابخانه میزنند، همان کاری است که باب میل من است و کاری که دوست داریم؛ به هرحال ایشان علاقه بسیاری به امر کتاب و کتابخوانی دارند و حتی دغدغه کتاب و کتابخوانی را همیشه مقام معظم رهبری دارند و ما هم به همین دلیل در این حوزه ورود کردیم.
یک خواهشی دارم. عزیزانی که تمایل دارند به گروه جهادی شهدا برای کتابخانه ها کتاب اهدا کنند، میتوانند از طریق خبرگزاری مهر و صفحه مجازی گروه جهادی شهدا ارتباط بگیرند و نذر کتاب را ادا کنند. ما همچنان شرایط ایجاد کتابخانه را داریم و هم اکنون به دلیل شرایط اخیر جامعه کمی فعالیت مان متوقف شد اما دوباره سعی داریم کتابخانه دیگری را با کمک خیران افتتاح کنیم. ما در سالهای 99 و 1400 بطور میانگین هر یک ماه و نیم یک کتابخانه را افتتاح کردیم.
* در مناطقی که به لحاظ محیطی امکان ساخت کتابخانه نیست، چه اقدامی را در نظر گرفتهاید؟
در برخی از مناطق به دلیل بافتی که دارند، شرایط احداث کتابخانه را ندارند و یا خیلی دورافتاده هستند و حتی صلاح نیست در روستای 30 تا 15 خانوار اینچنین هزینه کرد. به هرحال قصدمان این است که کتابخانه در نقطهای احداث شود که چند روستا به یکدیگر متصل باشند تا همه اهالی روستاها بتوانند از آن بهره مند شوند. از آنجا که همه تلاش مان را میکنیم تا کتاب را به دست مخاطبان برسانیم، به هر کودک متناسب با شرایط سنی شأن دو کتاب میدهیم و به او گوشزد میکنیم که پس از خوانش کتاب آن را با دوست خود به اشتراک بگذارد و به همین صورت کتابها بین کودکان آن روستاها می چرخد.
متأسفانه با توجه به شیوع ویروس کرونا در سالهای گذشته و آموزشها از طریق فضای مجازی بود، در املای کودکان شاهد غلطهای فاحشی هستیم. یکی از دلایل این اتفاق نخواندن کتاب از سمت کودکان و نوجوانان است. سرانه مطالعه در کشورمان بسیار پایین است و همه دغدغه ما این است که کودکان و نوجوانان را با کتاب آشنا کنیم. در این راستا از تک تک کسانی که برای مان کتاب ارسال کردند تا بتوانیم آنها را به کتابخانه های مناطق محروم اهدا کنیم، متشکرم. البته ما هم سعی کردیم اعتماد مردم را به خوبی جواب دهیم و کتابخانه احداث کردیم.
همچنین در جنوب تهران گروههای آجرپزی وجود دارد که نتوانستیم برای شأن کتابخانه احداث کنیم. به همین دلیل بستهای را تهیه کردیم که یک عدد کتاب رنگ آمیزی، یک عدد کتاب قصه، یک عدد اسباب بازی و یک عدد خوراکی را شامل میشود. همه این اقلام را در قالب یک بسته بندی در اختیار کودکان این منطقه از تهران قرار دادیم. همچنین این اتفاق را در شرق کشور هم رقم زدیم و آنقدر بچهها خوشحال و ذوق زده بودند که حد نداشت. متأسفانه برخی از خانوادهها توانایی خرید حتی یک اقلام اسباب بازی را ندارند.
* برای تأمین کتابخانه های مناطق محروم از ناشران هم کمک خواستهاید؟ آنها چه پاسخی به شما دادهاند.
با برخی از ناشران که از قدیم الایام با آنها در ارتباط بودیم، کتابهایی را دریافت کردیم. چند ناشر هم به صورت دورادور زمانی که عملکرد گروه را در فعالیتهای جهادی مشاهده کردند، راغب شدند تا تعدادی کتاب برای کتابخانه های مان ارسال کنند که میتوان به انتشارات ابراهیم هادی اشاره کرد که تعدادی کتاب در خصوص شهید ابراهیم هادی به کتابخانه های مناطق محروم اهدا کردند. شاید تعداد کتابهای اهدایی از سوی ناشران اندک باشد، به هرحال نمیتوان از آنها با توجه به شرایط کاغذ و هزینههای گزاف چاپ کتاب از آنها انتظار اهدای کتاب داشت.
در همین راستا جرقهای به ذهن مان خورد تا برای نابینایان کتاب صوتی تولید کنیم و پویش اهدای صدا را در مسیر پیش روی مان خواهیم داشت. البته جزئیات این خبر را متعاقباً اطلاع رسانی خواهم کرد.
* آیا راه اندازی کتابخانه تخصصی در دستور کار گروه جهادی شهدا قرار دارد؟
ما در جنوب تهران و شرق کشور به دنبال این هستیم که کتابخانه تخصصی کودک و نوجوان و کتابخانه تخصصی دفاع مقدس راه اندازی کنیم. کتابخانه تخصصی که قرار است در شرق کشور راه اندازی شود، بخش اعظم کارش انجام شده است؛ چراکه محل قرار گرفتن این کتابخانه منزل خانمی است که فرزندی ندارد و خانهاش را وقف کتابخانه کرده است.
در این محل همه تلاش مان را خواهیم کرد تا شرایط ایجاد کتابخانه تخصصی کودک و نوجوان را مهیا کنیم و امیدواریم در این راستا شاهد حمایتهای بی دریغ نهاد کتابخانه های عمومی کشور به ویژه آقای رمضانی باشیم تا بتوانیم هرچه سریعتر این کتابخانه را راه اندازی کنیم. کتابخانه کودک و نوجوان به لحاظ فیزیک، نوع رنگ آمیزی و چیدمان کتاب متفاوت از کتابخانه بزرگسال خواهد بود و گروه سنی الف و ب را تشکیل میدهد.
* برای راه اندازی کتابخانه تخصصی کودک و نوجوانان با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم وارد مذاکره شدید؟
یک بار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به ما کمک کرد و نزدیک به دو کارتن کتاب در زمان مدیریت آقای علی اکبرزاده در سال 1400 به کتابخانه های مناطق محروم اهدا کردند؛ درحالی که توقع مان بیشتر از این تعداد بود؛ چراکه کتابخانه های ما پولی نیستند و صفر تا صد کتابخانه ها به صورت رایگان و توسط خیرین احداث میشوند. حتی مدیریت این کتابخانه ها هم به صورت رایگان توسط دانشجویان آن منطقه انجام میشود و این مدیریت جهادی توسط دانشجویان منطقه به صورت سینه به سینه می چرخد.
هزینه احداث هر کتابخانه در مناطق محروم بین سه تا پنج میلیون تومان میشود درحالی که اگر دولت بخواهد کتابخانه ای را راه اندازی کند، باید هزینه میلیاردی کند که میتوان به کتابخانه ایران مال اشاره کرد که فراتر از یک کتابخانه است. ما بین سه تا پنج میلیون کتابخانه را در نقطهای راه اندازی کردیم که کسی فکر راه اندازی اش را هم نمیکرد. برای مثال در روستای ملوند زمانی که کتابخانه را راه اندازی کردیم، کودکان و نوجوانان با ذوق و شوق وارد کتابخانه شدند و دور میز نشستند و کتاب خواندند.
متأسفانه وضعیت در روستاهای محروم بسیار اسفناک است اما ما هم دست روی دست نگذاشتیم و تلاش مان را میکنیم درحالی که بسیاری از افراد تنها معترض هستند اما کاری انجام نمیدهند. اگر من معترض هستم، یک وظیفه اجتماعی داریم و باید آن وظیفه را انجام دهم نه اینکه من هم گوشهای بنشینم و فقط غر بزنم. اتفاقاً ما گروههای جهادی باید بیشتر از معترضان، معترضتر باشیم، چراکه در مناطق محروم کشور، اتفاقاتی را شاهد بودیم که بسیار اسفناک است.
* قدری هم از اعضای گروه جهادی شهدا بگویید!
میانگین سنی اعضای گروه جهادی شهدا بین 20 تا 67 سال است. برخلاف تصور برخیها که اعضای گروههای جهادی شهدا بی سواد و کم تحصیل هستند اما اعضای گروه جهادی شهدا میانگین تحصیلات شأن کارشناسی تا دکتراست. در گروه جهادی شهدا، تیم مستند ساز داریم و در کنار آن گرافیست جهادگر داریم که کارهای گرافیکی گروه را به صورت رایگان برای مان انجام میدهد. همه مستندات فعالیتهای مان در صفحه مجازی گروه به نشانی Jahadii_shohada منتشر شده است. دلیل این انتشار هم برای خیران است و هم برای کسانی بوده که دوست دارند در جریان فعالیتهای مان قرار بگیرند و در آینده قصد دارند در ثواب گروه شریک باشند.
همچنین در گروه مان دکتر جهادگر داریم که در این مسیر فعالیتهای پزشکی را جهادوار برای مان انجام میدهد. دکتر قاسمی در شرق کشور عمل چشم اهالی مناطق محروم شرق کشور را به صورت رایگان انجام میدهد. بسیاری از اعضای گروه مان برای انجام کارهای جهادی، از کارهای اصلی شأن و حتی از دانشگاههای شأن مرخصی میگیرند، تا جایی که شاید برای مهمانی رفتن مرخصی نگیرند و برای کارهای جهادی مرخصی میگیرند. همچنین با وسیله شخصی به مناطق محروم سفر میکنیم بدون اینکه ریالی از نهادی دریافت کرده باشیم.
عزیزانی که تمایل دارند به گروه جهادی شهدا برای کتابخانه ها کتاب اهدا کنند، میتوانند از طریق خبرگزاری مهر و صفحه مجازی گروه جهادی شهدا ارتباط بگیرند و نذر کتاب را ادا کنند. ما همچنان شرایط ایجاد کتابخانه را داریم و هم اکنون به دلیل شرایط اخیر جامعه کمی فعالیت مان متوقف شد اما دوباره سعی داریم کتابخانه دیگری را با کمک خیران افتتاح کنیم
گروهی از اعضای جهادی شهدا در شرق کشور، گروهی در غرب کشور، گروهی در جنوب کشور مشغول به فعالیت هستند. همچنین گروهی از اعضای جهادی شهدا به کمک خیرین در جنوب کشور مسجد علی ابن ابی طالب را میسازند که مراحل پایانی اش را طی میکند. این مسجد چند منظوره خواهد بود یعنی میتواند برای راهیان نور، زائران پیاده روی اربعین و برای مراسمات روستاییان آن منطقه قابل استفاده باشد.
* آیا در مناطقی که برای کمک وارد شدید، گروهی بودند که در مقابل تان گارد گرفتند و با شما همکاری لازم را نداشتند؟
در سال 96 زمانی که زلزله کرمانشاه رخ داد؛ روستای مرزی «ازگله» دست ما بود و قرار بود کارهای کمک رسانی شأن را گروه جهادی شهدا انجام دهند.
در این روستا ماموستا احمدی از برادران اهل تسنن بود. در سال 96؛ روستای مرزی ازگله دست ما بود. روز اول به هنگام ارتباط گیری، مقابل ما موضع گرفت. ما کار خودمان را انجام دادیم. در آن روزها وسایل مردم روستا کلاً داغون شده بود و همه اهالی در چادر زندگی میکردند و حتی سرویس بهداشتی نداشتند. ابتدا ما شروع کردیم برای اهالی روستا چراغ قوه خریدیم تا به منظور روشنایی از آن استفاده کنیم. سپس ایستگاه صلواتی زدیم و شروع به جمع کردن وسایل متناسب با نیاز آن روستا کردیم و هر کامیونی که میبردیم تحویل میدادیم ویدئو میگرفتیم و فیلمش را در تلویزیونی میگذاشتیم که مردم روستا مشاهده کنند.
ما هشت کامیون جنس برای آن روستا بردیم و یک کانکس آنجا تهیه شد که همه این وسایل را دپو کردیم و با امضای تک تک اهالی روستا وسایل را تحویل دادیم. روزهای آخر ماموستا احمدی گفت که شما یک درس بزرگی به من دادید؛ فکر نمیکردیم که شما بخواهید به اهل تسنن کمک کنید اما امروز شاهد بودم که برای شما انسانیت اولویت است و ما هم در پاسخ گفتیم که شیعه و سنی همیشه با یکدیگر برادر هستند.
در تمام این فعالیتها هم شاهد استقبال بودیم و هم شاهد موضع گیری از سوی اهالی روستا که بسیاری از آنها از شرایط شأن بسیار ناراحت بودند. حتی بسیاری از آنها بر این تصور هستند که ما از سوی دولت آمدیم درحالی که به آنها توضیح میدهیم که ما به جایی وابستگی نداریم و سرباز حضرت آقا مقام معظم هستیم و ایشان چون امر کردند که گروههای جهادی در میدان باشند ما هم به امر ایشان پاسخ دادیم و وارد میدان شدیم. حتی در روزهای کرونایی به ضدعفونی در بسیاری از نقاط تهران و کشور رفتیم و در این مسیر بسیاری از اعضای گروه جهادی شهدا را از دست دادیم.
* و یک درخواست...
خواهش من این است که اعضای گروه جهادی شهدا خیلی دوست دارند که با مقام معظم رهبری دیدار کنند که متأسفانه تا کنون حاصل نشده است؛ چراکه بسیاری از این دیدارها بسیار گزینشی است. ما از سال 95 ثبت شدهایم و مجوز فعالیت داریم. اگر بنا به گفته آقای رئیسی رئیس جمهور کشور، وزارت جهاد سازندگی تشکیل شود، شاید مشکلات بسیاری از گروههای جهادی حل شود.
امروز هر گروه جهادی در نقطهای از کشور مشغول به کار است که هیچیک همدیگر را نمیشناسند و فعالیتهایشان جزیرهای است. اگر این وزارتخانه تشکیل شود، هر گروه میتواند بخشی از کشور را در دست بگیرد و به محرومیت زدایی بپردازد. برای مثال صد گروه جهادی به سیستان و بلوچستان میرود درحالی که در غرب کشور خبری از یک گروه جهادی نیست.
ما در جنوب تهران خانوادهای را میشناسیم که با بنر، خانهاش را ساخته است. خیران گروه جهادی شهدا دلهایی دارند که دلهایی را شاد میکنند و اشکهایی را به لبخند تبدیل میکنند. بنظرم مسلمانی صرف نماز و روزه نیست و بزرگترین عبادت خدمت به خلق است که خیران این کار را انجام میدهند.
* حرف آخر...
شفاف و صریح میگویم جز حضرت آقا گروههای جهادی را هیچکس جدی نمیگیرد. امروز کسی وارد شود و حساب و کتاب کند که در سال 1401 گروههای جهادی تا چه میزان محرومیت زدایی کردند؟ حتی اقداماتی که دولت کرده با چه مقدار هزینه بوده است؟ این دو بخش را با یکدیگر مقایسه کنید. البته ما نمیگوییم اندازه دولت کار کردهایم چراکه بودجه دولت را نداریم و حتی صریح بگویم نفت نداریم تا این کارها را انجام دهیم اما نصف کارهای دولت را انجام دادهایم و این درست نیست که ما هرجا میرویم، سنگ جلوی مان میاندازد و ما را جدی نمیگیرند.
ما گروههای جهادی مشکلات عدیده ای داشتیم که میتوان به حسابهای حقوقی مان اشاره کرد. اگر حسابها شخصی باشد، کسی به گروههای جهادی اعتماد نمیکند و ما برای آنکه حسابها حقوقی شود، به دنبال حقوقی کردن حسابها رفتیم که مسیر بسیار دشواری را طی کردیم. بنظرم آنکسی که جهاد واقعی کرد، سردار سلیمانی بود که نتیجه اش را گرفت و شهید شد و فکر میکنم جهادگر به معنای واقعی کلمه ایشان هستند که جهاد واقعی کردند و در همه جای دنیا شناخته شدهاند.