واکنش دادستان کل کشور به برخورد فیزیکی با بدحجابان / پزشکیان وامدار اصلاحطلبان است؟/ یک یادآوری مهم به همتی
هر روز اخبار فراوانی در رسانهها منتشر میشود که دنبال کردن آنها حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند کار دشواری است. بسته خبری تحلیلی الف، با رصد اخبار و رویدادهای مهم، همچنین تحلیلهای صورت گرفته در این زمینه، مخاطبان خود را از مهمترین وقایع روز آگاه میکند.
واکنش دادستان کل کشور به برخورد فیزیکی با بدحجابان
حجت الاسلام و المسلمین محمد موحدی آزاد، دادستان کل کشور در آیین تکریم و معارفه دادستان عمومی و انقلاب مرکز خوزستان گفت: یکی از موارد بحث حقوق عامه، موضوع حفظ عفت عمومی است؛ برخی، حرکاتی انجام میدهند که عفت عمومی را جریحهدار میکند. اقدامات زیادی در خصوص بیحجابی یا بدحجابی انجام شده اما باز هم هست و تعطیل نشده است. قانون در این زمینه وجود دارد و تکلیف از فراجا، ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر، سازمان تبلیغات اسلامی، خطبای نماز جمعه و... برداشته نشده و به قوت خود باقی است.
موحدی آزاد گفت: سازمانهای فرهنگی نیز باید به وظیفه خود عمل کنند. بستر برای فعالیت همه فراهم است و هیچ منعی برای فعالیت فرهنگی درست وجود ندارد و باید هر کسی توان دارد دین ناب محمدی را تبلیغ کند.
وی ادامه داد: مکررا گفتیم بحث اقدام قضایی، پایان خط است و ابتدا باید از طریق ارشاد و نهی از منکر اقدام شود؛ کسی حق ندارد در خیابان با کسی برخورد فیزیکی داشته باشد. اگر کسی تمرد کرد، حق کتک زدن ندارند و تنها باید پرونده تشکیل شود و مستندات را به دادستان بدهند و قطعا تعقیب میشود. برخورد فیزیکی به هیچ وجه در خیابان در ملا و منظر توجیه قانونی ندارد، البته این اتفاق کم و به ندرت اتفاق میافتد که با متخلفان برخورد کردیم و میکنیم.
دادستان کل کشور گفت: تمرد از دستور پلیس جرم است و فرد مجرم تعقیب و مواخذه میشود. کسی حق ندارد ولو فردی مرتکب جرم میشود در خیابان برخورد ناشایست داشته باشد.
***
پزشکیان وامدار اصلاحطلبان است؟
فرهیختگان نوشت: «روایت آگاهی نو از کنش و رفتار پزشکیان در جلسه جبهه اصلاحات و حمایت اصلاحات از او چند نکته را مورد توجه قرار میدهد. قوچانی پزشکیان را شخصیتی معرفی میکند که علیرغم اینکه احترام زیادی برای خاتمی قائل بود اما اظهارات و نظراتی همراستا با تمام مواضع جبهه اصلاحات و حتی با سیدمحمد خاتمی نداشته است.
امری که بعدا برخی از اصلاحطلبان به آن اشاره کردند. محمد عطریانفر معتقد بود، پزشکیان اصلاحطلب تشکیلاتی نبوده است. بخشی از این مواضع را میتوان متوجه رفتار اصلاحطلبان رادیکال بعد از انتخابات دانست. بسیاری از چهرههای اصلاحطلب بعد از پیروزی پزشکیان، به دنبال سهمخواهی برای چینش کابینه برمبنای گزینههای مدنظر خود بودند و پس از اینکه این اتفاق نیفتاد شروع به فشار به دولت کردند.
بهنظر میرسد قوچانی از مطرح کردن جزئیات آنچه در مواجهه اصلاحات با مسعود پزشکیان گذشته است، بهدنبال یادآوری این گزاره به اصلاحات است که مسعود پزشکیان، توفیق اجباری اصلاحطلبان بود و اگر حق انتخاب داشتند، از گزینههای دیگری حمایت میکردند تا از این طریق یادآوری کند که سهمخواهیهای آنها چندان معقول نیست.
علاوهبراین تاکید قوچانی بر اینکه پزشکیان خود را پیش از اصلاحطلبی، چهرهای اصولگرا میدانست، این گزاره را پررنگ میکند که قوچانی تلاش دارد، فاصلهای میان پزشکیان و اصلاحطلبان بگذارد تا درصورتیکه دولت در مسیر مطلوب حرکت نکرد و نتوانست رضایت عمومی را جلب کند تا حد ممکن بار هزینه بر دوش اصلاحطلبان کمتر شده و بخشی متوجه اصولگرایان شود؛ اقدامی که البته آذر منصوری نیز در روزهای ابتدایی بعد از پیروزی پزشکیان، تلاشهایی برای بیان آن کرد که البته با نقدهای زیادی مواجه شد.
نکتهای که البته پررنگتر از سایر موضوعات به چشم میآید اینکه طیف معتدل اصلاحطلبان در تلاشاند تا این موضوع را جا بیندازند که مسعود پزشکیان وامدار اصلاحطلبان نیست. او توانسته برمبنای ویژگیهای شخصیتی خود، شعار و زاویه نگاهی که مخصوص به خودش بوده، رای بیاورد و اصلاحطلبان در این مسیر تنها با او همراه شدند.»
***
چه متغیرهایی در مذاکرات هستهای موثرند؟
خراسان نوشت: «به نظر میرسد نبود امکان احیای برجام یک واقعیت مسلم است و باید در مسیر یک توافق جدید گام برداشت. اما سوال این است که امکان دستیابی به یک توافق جدید چقدر محتمل است؟
در عالم دیپلماسی، هیچ گاه درهای مذاکره و توافق به صورت کامل بسته نیست، اما باید درنظر داشت که جهان کنونی جهان سال 2015 نیست. باید دانست که ترجیحات و اولویتهای بازیگران بین المللی به ویژه ذینفعان برجام متناسب به وضعیت در حال تحول بین المللی کاملا تغییر یافته است. بنابراین، در راستای ارزیابی دقیق تر آینده پیش روی پرونده هستهای ایران و مذاکرات پیرامون آن، باید چند متغیر مهم منطقهای و بین المللی را در نظر گرفت:
1. جنگ اوکراین: در دو سال اخیر، جنگ اوکراین تاثیر قابل توجهی بر برجام و پرونده هستهای ایران گذاشته است. به گونهای که اگر تا پیش از جنگ اوکراین، تنها آمریکا موضع سخت تری در رابطه با احیای برجام داشت، پس از جنگ، اروپا نیز به بهانه و ادعای حمایت نظامی ایران از اوکراین گوی سبقت را از آمریکا در مخالفت با برجام ربود.
به گونهای که دیپلماتهای ارشد اروپایی هم در مذاکرات نهان و هم در مواضع آشکار و اعلانی ارسال سلاحهای ایران به روسیه را یکی از متغیرهای مداخله گر در عدم احیای برجام عنوان کردند. به نظر میرسد، این موضع سخت اروپا و آمریکا تا زمان تعیین تکلیف جنگ اوکراین یا از بین رفتن سوءتفاهمات میان ایران و غرب بر سر جنگ اوکراین ادامه خواهد داشت.
بنابراین در حالی که آمریکا و اروپا، برجام و پرونده هستهای ایران را به جنگ اوکراین گره زده اند، بر پیچیدگیهای هر نوع مذاکرهای افزوده است و نمیتوان در کوتاه مدت به ازسرگیری مذاکرات و حصول به یک توافق هستهای جدید امیدوار بود.
2. جنگ غزه: متغیر مهم دیگر، جنگ غزه و پیامدهای منطقهای آن است. جنگی که خاورمیانه را به آستانه یک منازعه تمام عیار نظامی سوق داده است و میتواند به یکی از متغیرهای اثرگذار بر آینده پرونده هستهای ایران تبدیل شود. بدون تردید، بدون خاتمه این جنگ ویرانگر و پایان جنایات اسرائیل و بحران حاد در نظام امنیت منطقه ای، نمیتوان به چارچوب مشترک سیاسی و مذاکراتی با غرب خوشبین بود.
3. انتخابات آمریکا: انتخابات آمریکا نیز یک متغیر اثرگذار در آینده تعامل یا تقابل هستهای میان ایران و غرب دانست. به قدرت رسیدن دونالد ترامپ یا کاملا هریس میتواند نتایج متفاوتی در رابطه با نحوه تعامل میان ایران و آمریکا بر سر پرونده هستهای داشته باشد.
این سه متغیر مهم آینده پرونده هستهای ایران را تحت الشعاع قرار میدهد و اگرچه تیم مذاکره کننده ایرانی باید تلاش کنند از گره خوردن این پروندهها به مسئله هستهای جلوگیری کنند، اما واقعیت مهم این است که طرف مقابل، تمایل دارد این متغیرها را وارد پرونده هستهای ایران کند.
به همین دلیل، باید گفت حتی شکل گرفتن مذاکرات نیز موضوع دشواری به نظر میرسد. رسیدن به توافق نیز کاری بس دشوار و پر مانع است و نمیتوان خوشبینانه به مسیر پیش روی مذاکرات هستهای نگریست.»
***
یک یادآوری مهم به همتی
تابناک نوشت: «وزیر اقتصاد در همایش بانکداری اسلامی که در ساختمان جدید بانک مرکزی برگزار شد با اشاره به تبعات سیاست تثبیت ارزی به صادرات و تجارت خارجی کشور اظهار داشت: امیدوارم بهتدریج با جلوگیری از مداخلات دولت در اقتصاد از جمله نرخ ارز، جلوی رانت و ضربه به صادرات گرفته شود تا تراز تجاری مثبت و اقتصاد پیشبینیپذیر شود.
همتی تأکید کرد: نتیجه کار بانک مرکزی در تثبیت نرخ اسمی ارز یعنی لطمه به صادرات، تراز تجاری، خلق پول و در نهایت باعث تورم خواهد شد و این دور باطل باید توسط بانک مرکزی شکسته شود...
همتی پیشتر و در زمانی که مسئولیتی نداشت و در دانشگاه تهران مشغول تدریس بود نیز نسبت به سیاستهای ارزی فرزین در بانک مرکزی تحت عنوان سیاست تثبیت ارزی با محوریت ارز 28500 تومانی انتقادات جدی داشت و معتقد بود این مسیر به افزایش تورم و خلق پول میانجامد و باید جلوی رانت ارزی گرفته شود...
در دولت چهاردهم نیز به نظر میرسد در بستر تغییر ریل سیاست ارزی، چالش سیاستگذار بر سر ارز ترجیحی 28500 تومانی است. ارزی که حذف یا ماندنش تبعات خاص خود را به دنبال دارد و دولت باید تمام ابعاد آن را در نظر بگیرد. اگر همتی وزیر اقتصاد به دنبال تغییر سیاست تثبیت ارزی و احتمالا محدودیت بیشتر برای ارز ترجیحی است، بهتر است با درس گرفتن از تجربه دولتهای روحانی و رئیسی، به دنبال راهکار حمایتی واقعی از سفره و معیشت مردم باشد.
چراکه نمیتوان به یکباره به سراغ تغییر سیاستهای پولی و ارزی رفت و آسیبی که به قدرت خرید مردم وارد میکند را نادیده گرفت، از سوی دیگر باید به فکر بهبود تجارت خارجی و رونق صادرات بخش خصوصی بدون ایجاد رکود در فضای کسب و کار بود، مسالهای که مطالبه فعالان اقتصادی از دولت چهاردهم است»
***
ماجرای نامه فائزه هاشمی از زندان اوین چیست؟
مشرق نوشت: «فائزه هاشمی در یک نامه سرگشاده از درون زندان نوشته است که به دلیل تلاش برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری توسط برخی افراد تهدید به قتل شده است...
فائزه هاشمی در گزارش خود نوشته است:
بعد از انتخابات نسبت به افراد غیرهمراه با خود و یا منتقد خود با انگهای نادرستی چون مزدور، دارای مأموریت، آدمفروش، جاسوس، حکومتی، کارمند دولت در اینجا و... واردشده و مشابه گروههای فشار با ایجاد فضای وحشت و خفقان سعی در ساکت کردن آنها کرده و بعضاً موفق هم میشوند.
با ایجاد هیاهو و فحاشی و شعار مانع رأی دادن برخی از زندانیان در انتخابات ریاستجمهوری اخیر شدند. از 8 صبح تا 12 شب روز جمعه در راهروی منتهی به درب خروجی بند نشستند، همبندیهایشان را پاییدند و اجازه عبور ندادند. فضا بهقدری خوفناک بود که زندانبانان نیز جرات باز کردن درب برای عبور رأیدهندگان را نداشتند و این 8 نفر نتوانستند رأی بدهند!...
خانم فائزه هاشمی در بخش دیگری از روایت خود دست به افشاگری علیه اخبار جعلی از زندان به بیرون که اغلب مورداستفاده رسانههای ضدانقلاب نیز قرار میگیرد پرده برداشته و نوشته است که این باندهای وابسته به نفاق گزارشهای دروغین به بیرون از اندرزگاه میفرستند که با واقعیت کیلومترها فاصله دارد، هاشمی در ادامه نامه خود مینویسد:
خبرسازی از طریق انتشار اخبار مبالغهآمیز و نادرست درباره افراد و وقایع داخل زندان. در فرهنگ لغات آنها، ممنوعالملاقاتی یعنی تبدیل یک جلسه ملاقات حضوری به ملاقات کابینی. عدم دسترسی به پزشک، یعنی ویزیت شدن زندانی دو هفته یکبار توسط پزشک زنان، دو نوبت یا بیشتر سونوگرافی در دوران حاملگی، چک شدن فشار و قند و... چند بار در هفته و حضور پرستار در موارد ضروری. تغذیه نامناسب، یعنی در اختیار داشتن مواد غذایی خام ماهانه ازجمله لبنیات و حبوبات و برنج و... و دریافت ناهار و شام آماده بهصورت روزانه با هزینه زندان و امکان خرید روزانه از فروشگاه کوچک زندان و خریدهای هفتگی از بیرون با خرج از جیب خود.
دفاع از خود، یعنی حمله، در صورت اعتراض به این نحوه نادرست خبررسانی، متهم میشوی به انجام مأموریت حکومتی برای عادیسازی شرایط زندان و یا شنیدن این عبارات آنچه ما میگوییم درست است و هرکسی غیرازاین، این عبارات را معنا کند... خورده است و متعاقباً دریافت بارانی از حملات و تخریبها و تهدیدها...
فائزه هاشمی در پایان نامه خود از تشکیل گروه فشار در زندان خبر داده تا جایی که برخلاف ادعاهای بیرونی حتی به رأیگیریهای ساده در درون بند نیز پایبند نبوده و با هوچیگری و دادوفریاد و نیز تهدید آن را ساکت میکنند!»
***
انتقاد روزنامه نزدیک به قالیباف از زمزمه تشکیل فراکسیون جدید در مجلس
صبح نو نوشت: «طی روزهای اخیر اخباری در رابطه با تشکیل یک فراکسیون جدید در مجلس شورای اسلامی منتشر شد. به تازگی یک روزنامه اصلاحطلب در گزارشی به بحث تقسیمبندی جدید سیاسی - فراکسیونی در مجلس دوازدهم پرداخت. در این گزارش که به نوعی سعی شده برخی نمایندگان را تشویق به تشکیل یک فراکسیون جدید کند، گفته شده که تشکیل این فراکسیون امتیازاتی را برای نمایندگانی که سعی دارند از فراکسیون انقلاب اسلامی جدا شوند، ایجاد میکند.
پس از گزارشهایی که در برخی رسانههای اصلاحطلب درباره تشکیل یک فراکسیون جدید و جدا شدن برخی از نمایندگان از فراکسیون انقلاب منتشر شد، ابوالقاسم جراره نماینده مجلس و دبیر کل شریان این خبر را تأیید کرد. جراره در مصاحبهای با اشاره به امکان تشکیل فراکسیون جدید در مجلس گفت: «مجلس فعلا دو فراکسیون دارد، سه فراکسیون نشده؛ اما حرف و صحبت زیاد است.»...
بسیاری معتقدند تشکیل یک فراکسیون جدید در مجلس موجب خواهد شد که فراکسیون مستقلین از شکاف ایجاد شده بهره ببرد و این اقدام موجب شکاف میان نیروهای انقلابی میشود. برخی معتقدند فراکسیون جدیدی که زمزمههای شکلگیری آن شنیده شده در صورتی که ایجاد شود به فراکسیون اقلیت جدید تبدیل خواهد شد.
بااینحال با توجه به فضایی که در مجلس دوازدهم حاکم است به نظر نمیرسد که تشکیل یک فراکسیون جدید به نفع جریان انقلابی باشد برای همین بسیاری از بزرگان جریان انقلابی به موضوع وحدت در میان نیروهای انقلابی مجلس تأکید دارند و معتقدند نباید وحدت در فراکسیون اصلی نیروهای انقلابی از بین برود.»
***
دوقطبی روسهراسی و روسستایی باطل است
فرهیختگان نوشت: «در فضایی که برخی دچار افراط شده و هرگونه کنشی را که مسکو در تقابل با منافع ملی ایران نشان میدهد، نیز توجیه میکنند، در سوی مقابل برخی طیفهای سیاسی نزدیک شدن به مسکو را به معنی دور شدن از غرب دانسته و با نگاهی مطلقا منفی به روابط با روسیه نگریستهاند. این طیف مترصد فرصتیاند تا هرگونه اظهارنظر مقامات روسی را که خلاف رویکرد ایران تلقی میشود به دستآویزی برای روسهراسی تبدیل کنند.
نمونه نزدیکتر از این تقابل را نیز در چند روز اخیر پس از آنکه روسیه از احداث کریدور زنگزور در خاک ارمنستان حمایت کرد، مشاهده کردیم. اگرچه این موضع برخلاف رویکرد تاکیدی تهران مبنیبر مخالفت با تغییر مرزهای جغرافیایی است اما نمیتوان توقع داشت که مسکو نیز مواضعش را کاملا منطبق با ایران مطرح کند.
مسیر درست در این دوگانه مخرب این است که از دریچه منافع ملی و غیرایدئولوژیک روابط تهران و مسکو را تحلیل کرده و راهکارهایی را پیشنهاد داد که قدرت تقویت اشتراکات و کاهش اختلافات دیدگاهی را داشته باشد. این امر نیز کاملا نسبی بوده و با نگاه صفر و صدی نباید به ارزیابی آن نشست.»