ورود بورس به دوره ثبات و بازسازی / نگاهی به 6 ریزش سنگین شاخص کل در بحرانهای پنج سال اخیر + جدول

اقتصادنیوز: قطعا یکی از بزرگترین ریسک های مترتب بر بازارهای مالی، ریسک جنگ است و ریسک و اثرگذاری جنگ بر بورس ها را نمیتوان با پدیده های دیگر مقایسه کرد. نظرات کارشناسی مطرح شده توسط فعالان بازار سرمایه، انتظار 20 تا 25درصدی در کاهش قیمتهای بورس پس از جنگ را نشان می داد.
نگاهی به آنچه در دو هفته جنگ و دو هفته پس از بازگشایی در بازار سرمایه گذشت
با وقوع جنگ تحمیلی اسرائیل علیه ایران، هیات مدیره سازمان بورس و اوراق اقدام به تعطیلی بازار اوراق بهادار طی دوره سه روزه 25 تا 27 خردادماه 1404 کرد که البته پس از آن، شورای عالی بورس نیز دو دوره 3 روزه دیگر این تعطیلی را تمدید کرد.
تعطیلی بازار سرمایه با اقبال بازار مواجه شد؛ چرا که سهامداران به دلیل پیشبینی نداشتن نسبت به روند جنگ، تغییرات بازارهای دیگر، تغییرات مستمر ریسک ها و شرایط ژئوپولتیکی و... امکان برآوردی از چشم انداز بازار نداشته و در مقابل، در انتظار ریزش بزرگ بازار به دلیل شرایط جنگی بودند. تدبیر سازمان بورس و در ادامه شورای عالی بورس در تعطیلی دو هفته ای بازار، از دید برخی از سهامداران بهترین اقدام سازمان در این دوره بوده است. البته به دلیل اهمیت نقدشوندگی و جلوگیری از تغییر ماهیت، صندوقهای سرمایهگذاری در اوراق بهادار با درآمد ثابت تنها در دوران جنگ، سه روز فعالیت نداشتند و در هفته دوم جنگ، بازگشایی شدند. بازگشایی این صندوقها در شرایط جنگی و مدیریت بسیار مناسب برای خروج سنگین نقدینگی از این صندوقها، یکی از دستاوردهای ممتاز مدیریت بازار در دوره جنگ بود.
جنگ تحمیلی ایران و اسرائیل به صورت کاملا ناگهانی متوقف شد. این توقف در کنار فشارهای بخشی از بازار و تاکید دولت بر فعال شدن همه بخش های اقتصادی، شاید مهمترین عاملی بوده است که زمینه ساز بروز نقدهای عملکردی به سیاستگذار ان بازار سرمایه پس از بازگشایی بازار شد. بر اساس آنچه در مصاحبه های مسوولان مختلف بازار سرمایه و سازمان بورس تاکنون بیان شده است، در دوره جنگ، جلسات مختلف کارشناسی با صاحب نظران، نخبگان، مدیران، فعالان و سیاستگذاران بازار برای بررسی شرایط و طرح سناریوهای بازگشایی بازار برگزار شد و حتی شورای عالی بورس نیز در این ایام جلساتی را برگزار کرد. سازمان بورس گفته است که چهار سناریو برای بازگشایی بازار مدنظر بوده است: سناریوی اول، اجرای مدل هایی مانند دامنه باز برای تسریع در به تعادل رسیدن بازار که این مدل مورد تایید وزیر اقتصاد و سازمان نبود. یکی از دلایل عدماقبال این سناریو، عدمتجربه قبلی در این خصوص بود و گفته شد اگر قرار بر شوک درمانی باشد، باید مسبوق به سابقه بوده و برای آن زمینه سازی شود. مدل دیگر، طراحی دامنه نوسان غیرمتقارن بود که با توجه به اینکه پیش از آن تجربه شده و موفق نبوده است، از این مدل نیز استفاده نشد. سناریوی سوم، دامنه محدود مثبت و منفی یکدرصد بود. این مدل نیز برای بازگشایی بازار رد شد، چرا که این مدل به یک روند فرسایشی منتهی می شد و عملا تفاوتی با تعطیلی بازار نداشت. سناریوی چهارم که در نهایت اجرایی شد، فعالیت بازار با شرایط خاص که پیش از جنگ نیز وجود داشته، یعنی بازگشایی با دامنه مثبت و منفی 3درصد بوده است.
در همین حال، مدیران سازمان بورس در مصاحبه هایی اشاره داشته اند که برای بازگشایی بازار، پیشنهاد حمایت های 100 تا 120هزار میلیارد تومانی (همت) را مطرح کرده بودند اما به نظر میرسد صرفا نظام بانکی و بانک مرکزی با تزریق 60همت موافقت کرده و حتی تا پایان هفته گذشته کمتر از این مبلغ به صندوقهای بازار جهت حمایت از سهام واریز شد. روز اول بازگشایی بازار به خوبی نشان داد که پیشبینی سازمان بورس برای رد موضوع دامنه یکدرصد کاملا درست بوده است، چرا که صف فروش در روز اول بازگشایی بازار حدود 28 همت بوده است و دامنه یک درصدی، احتمالا به معنای طولانی شدن حذف صف ها و ایجاد یک سیستم فرسایشی برای به تعادل رسیدن بازار بوده است.
اما انتقاد اصلی فعالان بورسی در این دوره، به شیوه بازگشایی بازار بر می گردد. تقریبا در دو روز اول معاملاتی پس از بازگشایی صف های سنگین حضور داشته و به نظر میرسد حمایت های صندوقهای تثبیت و توسعه از بازار سهام، صرفا محدود به منابع قبلی خودشان و حدود 3 تا 4همت بوده است. این موضوع نشان میدهد که هماهنگی بین دستگاهی برای حمایت از بازار از روز اول موفق عمل نکرده و در دو روز اول نظام بانکی و بانک مرکزی ورودی در بازار نداشتند که این موضوع میتواند به دلیل توقف ناگهانی جنگ و تصمیم سریع برای بازگشایی بازار باشد. از روز سوم شاهد حمایت برخی بانکها از سهام خود بودیم و در روزهای 10 و 11تیرماه، یعنی روزهای چهارم و پنجم بازگشایی شاهد تزریق نقدینگی نظام بانکی و کاهش حدود 70درصدی صف های فروش بودیم.
ارزیابی مدیریت فضای بازار پس از جنگ در مقایسه با بحرانهای گذشته
قطعا یکی از بزرگترین ریسک های مترتب بر بازارهای مالی، ریسک جنگ است و ریسک و اثرگذاری جنگ بر بورس ها را نمیتوان با پدیده های دیگر مقایسه کرد. نظرات کارشناسی مطرح شده توسط فعالان بازار سرمایه، انتظار 20 تا 25درصدی در کاهش قیمتهای بورس پس از جنگ را نشان می داد اما در عین حال، این انتظار نیز وجود داشت که با شروع قدرتمند حمایت از بازار در روز نخست، ریزش ها به مراتب کمتر باشد.
در جدول زیر ریزش های سنگین مهم شاخص کل بورس در بحرانهای پنج سال اخیر بورس به نمایش درآمده است. اگر هفته پیش که بازار کاملا مثبت بود را در نظر نگرفته و کف شاخص کل از روز نخست بازگشایی تاکنون را که مربوط بهروز 18تیرماه 1404 است در نظر بگیریم، شاخص کل در بدترین شرایط و با سختگیرانه ترین شرایط، طی روزهای پس از جنگ 11.6درصد کاهش داشته است که هفته پیش حدود 5درصد این ریزش را جبران کرده و کاهش شاخص از ابتدای جنگ تا پایان هفته قبل، حدود 6.6درصد بوده است.
بنابراین بیشترین میزان ریزش مقایسه ای شاخص کل پس از جنگ، 11.6درصد بوده است که در مقایسه با بحرانهای بازار که ناشی از قیمتگذاری دستوری، حبابی بودن قیمتها و... بوده است، ریزش به مراتب کمتری را نشان میدهد. این در حالی است که تاکنون بازار سرمایه با چنین حجم عرضه هایی و صف های فروشی که تا 32 همت نیز افزایش یافته بودند، مواجه نبوده است.
همین موضوع به خوبی نشان میدهد با وجود نقدها به عدمحمایت مناسب از بازار طی سه روز نخست بازگشایی که احتمالا ارتباط چندانی با سازمان بورس یا شورای عالی بورس ندارد و به دلیل عدمتامین نقدینگی لازم بوده است، مدیریت بزرگترین ریسک بازار یعنی ریسک جنگ، نسبت به مدیریت بحرانهای دیگر بازار قابل قبول تر بوده است و طی هشت روز بازار به تعادل نسبی رسید؛ اگرچه همچنان اثرات هیجانی با توجه به اخبار متناقض درخصوص تداوم حمله، اسنپ بک و... در بازار همچنان وجود دارد.
همچنین بخوانید ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید