وقتی علم و سنت یاریرسان یکدیگرند / از برپایی نمایشگاه دائمی نخلهای ایران تا برنامهای برای جلوگیری از هدر رفت آب
کار آفرین برتر جنوب کشور گفت: برنامهای دارم که از ضایعات شاخ و برگ نخیلات که معمولا سوزانده میشد یا دور ریخته می شد، مواد اولیه نئوپان که نیاز کشور است و از تنه نخل، ذغال اکتیو و پودر مواد اولیه برای تهیه نوعی کود کمپوست که با کود گاوی، مرغی و گوسفندی ترکیب میشود بسازم.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از هرمز؛ کارآفرینان در جوامع علاوه بر اینکه با استفاده از ابتکار و تلاش روزی خود را به دست می آورند؛ با ایجاد اشتغال سایر افراد جامعه را نیز در چتر حمایت خود قرار می دهند.
کارآفرینان با نگاهی دقیق و جامع به محیط اطراف کارهای فاخری را انجام می دهند که تاثیرات آن نه تنها در جامعه کنونی بلکه نسل های آتی نیز از آن بهره می برند.
استان هرمزگان به دریا، گرما، شرجی و نخل های سر به فلک کشیده اش شهرت دارد و هر کدام از این ظرفیت ها با بها دادن به آن می تواند منبعی از خیر و برکت و اشتغال زایی باشد؛ با توجه به شرایط آب و هوایی هرمزگان نخل داری اصولی بر پایه تجربه و علم در طول تاریخ این استان یکی منابع درآمد زایی برای مردمان این خطه بوده است.
نخل داری مانند میراثی در هرمزگان از نسلی به نسل دیگر رسیده و جوان ترها با تلفیقی از علم و تجربه این میراث را با چنگ و دندان حفظ می کنند برای شناسایی بهتر این حرفه گفتگویی داریم با غلامرضا انباز، کشاورز و کارآفرین برتر حوزه نخل استان هرمزگان، شهرستان رودان، بخش رودخانه.
لطفا خودتان را معرفی کنید و توضیحی مقدماتی درباره پیشینه ی کار خود بدهید.
غلامرضا انباز هستم فرزند مرحوم حاجی، متولد بیستم فروردین ماه 1351 در استان هرمزگان، شهرستان رودان، بخش رودخانه، دهستان مسافرآباد، روستای چیل بنان.
دوران دبستان را در آموزشگاه منتظر القائم سرکهنان گذراندم، دوران راهنمایی، دانش آموز مدرسه شهید آتش فراز نورآباد بودم و در دوره ی متوسطه به دلیل این که پدرم کشاورز بود و خودم هم علاقه مند به کشاورزی بودم و در رودخانه هنرستان کشاورزی نبود برای ادامه تحصیل به شهر رودان رفتم و در هنرستان کشاورزی رودان، مشغول به تحصیل شدم.
نکته ای که باید به آن اشاره کنم تأثیرگذاری ویژه ی آقای نورالله کرد مدیر وقت مدرسه راهنمایی ما و آقایان نوروز صالحی و گرامی افریدون در علاقه مند کردن بیشتر بنده به کار کشاورزی بود که مخصوصا آقای کرد ما را به باغ های همجوار آموزشگاه یعنی باغ های پدر بزرگوار شهید بی نیاز و مرحوم غلامحسین جریانی می برد و ما را به شکل عملی با کار کشاورزی آشنا می کرد که زمینه مناسبی را در بنده از جهت کشاورز شدن، ایجاد کرد.
پس از پایان هنرستان، مسیر کار را چگونه طی کردید؟
دیپلم کشاورزی که گرفتم جوانی 18 ساله بودم که مرحوم پدرم قطعه زمینی به مساحت 2 هکتار در همان زادگاهمان (چیل بنان) برای کار کشاورزی به بنده دادند و روحیه بنده طوری بود و هست که از اهل فن، مشاوره می گرفتم و می گیرم که کار را به بهترین نحو پیش ببرم و انجام بدهم، مهندس منوجهر سالاری - رییس وقت خدمات کشاورزی رودخانه - از کسانی بودند که مورد مشورت قرار گرفتند و با توجه به اطلاعی که از علاقه مندی بنده داشتند گفتند باید سطح کمی کار را گسترش بدهم و زمینی به مساحت 80 هکتار که از مرکز گسترش واگذار شده بود در اختیار بنده گذاشتند که 5000 اصله نخل از انواع مضافتی، کلیته، مرداسنگ، شاهانی و پیاروم در سال 1372، کاشتم.
شما ظاهرا پله پله مسیر پیشرفت را طی کردید، در این زمینه توضیح بدهید.
بنده الحمدلله از انجام کار، ابایی نداشتم، در همان 28 سال پیش، از آبان ماه، پرتقال و دیگر مرکبات را از باغداران رودخانه می خریدم و برای تأمین بازار میوه بندر لنگه و جزیره کیش به آنجا می بردم و در کنار این کار، دوستم مهندس منوچهر سالاری حدود سال 1384، مشاوره دادند که آقای انباز شما که کشاورز هستید و نخل، دارید به فکر احداث سردخانه هم باشید و با توجه به اینکه نخل هایی که سال 1372 کاشته بودم به ثمر نشسته بود با تکیه به مشاوره های دقیق و فنی، از سال 1384 شروع به ساختن سازه سردخانه نگهداری خرما و محصولات کشاورزی کردم که در سال 1386، اولین سردخانه کشاورزی بخش رودخانه با حضور دکتر شیخ الاسلام، استاندار وقت هرمزگان در دولت نهم به بهره برداری رسید.
برای بازاریابی و فروش محصولات خود چه اقداماتی را انجام داده اید و می دهید؟
برای یافتن مشتریان خوب و خرماشناس و فروش خرمای باکیفیت بخش رودخانه در نمایشگاه هایی که در کشور مخصوصا بم، کرمان و بوشهر برگزار می شد حضور می یافتم و در همین نمایشگاه ها بود که با بازاریاب های داخلی و خارجی آشنا شدم که پس از ان از با مشتریان و خریدارانی از کشورهای روسیه، افغانستان، اوکراین، ترکیه، پاکستان، هندوستان، اندونزی، قطر و عمان، آشنا شدم که نتیجه اش 14 سال ارتباط مستمر و صادرات موفق است.
درباره وضعیت سردخانه و حجم و تناژش توضیح بدهید.
سردخانه ای که در سال 1386 افتتاح شد و اولین سردخانه بخش رودخانه هم بود با 500 تن ظرفیت، کارش را شروع کرد که با گرفتن ارزش افزوده پس از 14 سال به 13500 تن، افزایش یافته است که موجب اشتغال زایی مستقیم 50 نفر و غیر مستقیم 150 نفر به شکل فصلی است که در تمام سال، فعالیت دارند که جمعیتی حدود 900 نفر را از عواید و آثار این مجموعه، بهره مند می کند.
از وضعیت تحصیلی خود بگویید، پس از هنرستان، ادامه تحصیل دادید؟
هر چند به گفته بزرگان اهل خرد، تجربه، پدر علم است منتها در کنار فعالیت سنگین اقتصادی در سالهای 90 تا 94 مدرک کارشناسی خود را با معدل 25/17 در رشته مدیریت بازرگانی از مؤسسه غیرانتفاعی قشم دریافت کردم و در این کار، تجربه عملی خیلی نتیجه بخش بود.
از مشکلات و سختی های این مسیر موفقیت در کارتان بگویید.
نبود پول و اعتبار لازم در ابتدای کار، نبود ضامن با توجه به نبود تحصیل کردگان و کارمندان کافی، مشکل اسناد و نبود اسناد رسمی برای ودیعه و وثیقه از مشکلات اصلی و عمده بود تا جایی که در مورد خاصی که می خواستم وامی یکصد میلیون تومانی از جهاد کشاورزی استان، بگیرم مدیرکل وقت جهاد کشاورزی استان، مدرک موجود ما را نمی پذیرفت و از ما خواستند مدرک مهمی را ارائه بدهیم و وقتی به آقای دکتر شیخ الاسلام استاندار وقت هرمزگان مراجعه ای در این باب، داشتم، ایشان شخصا کار ضمانت بنده را انجام دادند تا وامم را دریافت کنم که این موضوع در سفر رییس دولت نهم به هرمزگان، بازگو شد.
ظاهرا این خاطره، عواید خیری هم داشته در این زمینه و کارهای دیگر خیراندیشانه خودتان بگویید
البته هر چه هست لطف خدا و نور هدایت اوست که دلها را متوجه خدمت و خیر می کند لکن این خاطره، منجر به همکاری ویژه در ساخت درمانگاه روستای جنت آباد، پاسگاه انتظامی ماشنگی، فضایی مربوط به بسیج خواهران پایگاه مقاومت شهید محمدی، دبستان سردار شهید حاجبی روستای پله ای، آزمایشگاه جدید درمانگاه روستایی زیارتعلی، نمازخانه مدارس از جمله آموزشگاه فاطمیه نورآباد و پی گذاری سالن ورزشی دبیرستان شهید آتش فراز نورآباد که این مورد متأسفانه ادامه نیافت و در آغاز، متوقف شد.
از نخلستان پنج هزار اصله ای و تجهیز و تأمین سردخانه بگویید که به چه منوال، پیش رفت؟
از این نخلستان، 100 اصله وقف طرح ایتام کمیته امداد، 50 اصله مختص ستاد عتبات عالیات و 14 اصله هم وقف حوزه علمیه نوپای خواهران شده که ان شاء الله منشأ خیر و برکت خواهد بود.
در زمینه ی ساخت سردخانه هم با مشارکت بانک کشاورزی انجام شد، نیروهای سازنده سازه و فضا از جوانان و مهندسان هرمزگان تأمین کردیم و همه دستگاهها ساخت ایران سربلند و کشور عزیزمان هستند و بعضی موتورها سردخانه هم که آلمانی بودند در استان فارس، آماده سازی و بسته می شدند.
در زمینه ی صادرات، تجربه بین المللی و فعالیت های خودتان بگویید
در نمایشگاه های مختلفی در کشورهای روسیه، ترکیه، تونس، ارمنستان، افغانستان، حضور مستمر داشته ام و الحمدلله عواید این ارتباطات، ارزشمند و مؤثر بوده است و در حال حاضر هم رییس هیأت مدیره کنسرسیوم خرما و عضو اتاق کشاورزی هرمزگان هستم و در چندین دوره به لطف خدا کارآفرین برتر ملی و استانی بوده ام که الحمدلله رب العالمین سه دیدار ویژه با رهبر معظم انقلاب اسلامی داشته ام و در دولت های اصلاحات، نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم مورد تشویق قرار گرفته ام.
از روزهای سخت و تلخ کار بسته بندی خرما و سردخانه بگویید که چطور پیش رفت؟
در سردخانه داری چون تجربه کافی نداشتم در سالهای 92 و 93 با بازرگانی و صمت استان، برای ذخیره میوه شب عیداستان، قراردادی بستیم و با توجه به اینکه اطلاعات کافی نداشتیم و ژنراتورها به اندازه کافی نبود و در همان اثنا، برق روستا حدود سه شبانه روز قطع بود نزدیک به 70 تن مرکبات ما با ارزش حدود 15 میلیارد ریال، ضرر کردیم که البته با همه تلخی اش درس آموز و تجربه
مفیدی بود.
آقای انباز چه وقت هایی خیلی خوشحال است و حالش خوب است؟
خوشحالی من خدمت به مردم و باز کردن گره از کار مردم است که البته اصل و اساس، لطف خداست و بس، خوشحالی من اشتغال مستقیم و غیرمستقیم پایدار 150 نفر از همشهریان عزیز با جمعیت بهره مند حدود 900 نفر است و خدماتی که با افتخار و شکر، به نخلداران، کشاورزان و باغداران می کنم و از اینکه توفیق الهی شاملم شده که در عرصه های ملی و بین المللی با فعالیت های اقتصادی و هدف دار، بتوانم برای استانم و منطقه ام، اعتبار و احترامی کسب کنم.
از حال و روز خرما بفرمایید و آخرین وضعیت کار شما در این حوزه مهم و بنیادی
با توجه به تخصص و سابقه کاری من در حوزه خرما و با توجه به اینکه از حدود 440 رقم خرمایی که در جهان، وجود دارد، با شناسایی که از استان های جنوبی از بوشهر تا سیستان و بلوچستان، به دست آورده ام، 150 رقم آن در استان های ایران، کاشته می شود.
بنده با سفرها و رایزنی هایی مختلف داخلی و خارجی که داشته ام، با اختصاص 20 هکتار زمین در کنار سردخانه ای که در روستای زادگاهم چیل بنان قرار دارد تمام این 150 رقم را با یافتن پاجوش ها کاشته ام و نامش را نخلستان ایران گذاشته ام که در واقع نمایشگاه دائمی نخل های ایرانی است که به نظرم در نوع خودش کم نظیر است که برای مثال 100 اصله از رقمی به نام مجول که در کشورهای آفریقایی مانند تونس و مراکش، کاشته می شود و یل پیاروم که خرمای خشکباری ایران با شهرت جهانی است را کاشته ام.
در 28 سال تجربه کاری گرانبهای خود تا کنون به اهداف اصلی خود در حوزه خرما که غذای کامل است دست پیدا کرده ام.
از برنامه های ویژه خود در حوزه ی نخیلات بگویید، چه کار خاصی را پیگیری می کنید؟
برنامه بسیار خوبی که الآن دارم پیگیری می کنم این است که از ضایعات شاخ و برگ نخیلات که معمولا سوزانده می شد یا دور ریخته می شد، مواد اولیه ی نئوپان که نیاز کشور است و از تنه نخل، ذغال اکتیو و پودر مواد اولیه برای تهیه نوعی کود کمپوست که با کود گاوی، مرغی و گوسفندی ترکیب می شود بسازم که تا حد زیادی از فرسایش خاک، جلوگیری می کند، در شیرین شدن خاک، مؤثر است و به خاطر داشتن فیبر بالا، در دوره کم آبی، آب را نگه می دارد و از هدررفت آب، جلوگیری می کند که البته این طرح، الهام گرفته از حضورم در نمایشگاه کشاورزی کشور هندوستان است که آنها این کار را با نارگیل و تنه آن می کردند و اجرای کامل این طرح، انقلابی در بازیافت و بهره مندی چندباره از نخل پربرکت است.
مطلب پایانی را بفرمایید.
خدای بزرگ را بابت توجه و تلاشی که لطف کرده تا بتوانم در منطقه، شهرستان و استان خودم مفید باشم شکر می کنم بابت همکاری هایی که در حوزه های مختلفی مثل حمایت از محرومین، آزادی زندانیان، جوانان، ورزش، سلامت و آموزش و در مجموع، خدمت به مردم، داشته ام و از خدای بزرگ که حامی، پشتیبان و یاریگر اصلی بنده است می خواهم تقدیر و سرنوشت من، مفید بودن در تقدیر و سرنوشت همنوعان و همشهریان عزیزم باشد.
انتهای پیام /



