ویژگیهای خاص عصای سفید هوشمند ایرانی / روایت جانباز روشندلی که پوزه آمریکاییها را به خاک مالید!
خبرگزاری فارس - گروه آسیبهای اجتماعی، مهدی امیری پور: گفتوگو با او گرمی خاصی دارد، برای حضور در خبرگزاری فارس دعوتش کردیم تا روای قصه روشن دلان جامعه باشد، آنهایی که عصای سفید به دست دارند و نمادی از عزت و توانمندی کشور هستند اما خود او سرگذشت جالبی دارد و نابینای مادر زاد نیست، جانباز است و نیت کرده جانش را برای وطن فدا کند اما در یکی از عملیاتها از ناحیه چشمها جانباز جبهههای جنگ میشود تا برای همیشه یک یادگاری از بعثیها در وجودش باقی بماند.
مثل یک رزمنده سحرخیز بود و سر ساعت، شاهد حضورش در خبرگزاری بودیم، کمی مزاح کرد و گفت اگر تصویرش را در خبرگزاری فارس پخش کنیم باید عطری می زد، گپ و گفت ما با او 2 ساعتی طول کشید، مهربان است و ذره ای از عِرق به وطن عقب نشینی نکرده است، با این حال تلاش میکند تا این بار در سنگری دیگر یک رزمنده واقعی باشد.
با او درباره چالشهای پیش روی روشن دلان جامعه صحبت کردیم، از دغدغههایش گفت و روای بی مهریها نسبت به جامعه روشن دل بود، از تحریمها و ظرفیتهای جوانان برای دور زدن تحریمها صحبت کردیم تا آن وظایفی که مسئولان در قبال نابینایان دارند. متن زیر حاصل این گفتوگوی ما با حمید جعفری مدیرعامل شبکه ملی افراد دارای معلولیت بینایی و رزمنده تخریب چی است:
به عنوان سوال نخست، اساساً نابینایی را چگونه تفسیر میکنید؟
به نوبه خودم هفته عصای سفید یا روز جهانی عصای سفید را به همه نابینایان و روشن دلان کشور تبریک میگویم، امیدواریم بتوانیم با همدیگر محیط امن و همراه با آرامش ایجاد کنیم.
تعریفی که از نابینایی می شود داشت آن است که نابینا شخصی است که دارای اختلالات بینایی باشد، به حدی که نتواند امورات روزانه و روزمره خود را به تنهایی جلو ببرد. طبق فرمولهای جهانی ممکن است دید یک فرد یک دهم یا یک بیستم باشد و حتی کمتر از اینها دید باشد، به این تناسب نابینا و کم بینا تعریف می شود.
تشکلی نوپا برای خدمت به روشن دلان جامعه
شبکه ملی نابینایان در چه سالی تأسیس شد و چه اهداف و رویکردهایی را دنبال میکند؟
شبکه ملی نابینایان یک سازمان مردم نهاد است و در سال 1399 تأسیس شده است، این شبکه یک تشکل نو و جدیدی است که در عرصه نابینایان فعالیت میکند و نخستین شبکه ملی نابینایانی است که در تمام کشور دارای شعب است.
ما اهدافی برای این شبکه داریم، ایجاد همگرایی، هم افزایی با دیگر شبکههای داخلی و خارجی، حمایت از افراد دارای معلولیت، نظارت بر اجرای قانون حمایت از افراد دارای معلولیت و ایجاد محیط آرام در قالب مناسب سازی و مبلمان شهری و محیط خانه، برگزاری سلسله کلاسهای آموزشی برای نابینایان و آشنایی با فناوری های نوین. ما در این بحث حرف بسیاری داریم چرا که تجهیزات می تواند میزان وابستگی یک فرد دارای معلولیت نابینایی را به محیط اطراف خود کاهش دهد.
ایجاد یک ارتباط ارتباط ارگانیک با دیگر تشکل ها به ویژه تشکل های بین اللملی نیز یکی از اهداف ماست و در همین راستا اقدامات مطلوب و متعددی را اجرا کرده ایم که از آن جمله میتوان به دیدار با سازمانهای مردم نهاد و حضور در نمایشگاه های بین المللی داخلی خارجی اشاره کرد. در واقع ما به یک سمتی می رویم تا ساختاری را ایجاد کنیم که یک نابینا بتواند به راحتی از امکانات داخلی استفاده و میزان وابستگی خود به محیط اطراف را کمتر کند.
این تشکل نوپا است اما در تلاشیم تا تمامی 7 کارگروه را در این تشکل فعال کنیم و بتوانیم در آن مسائل مربوطه را پیگیری کنیم، یکی از آن کارگروهها، آمار است که در حال فعالیت است و امروز قریب به 60 تشکل در تمامی استانهای کشور داریم.
وجود حدود 200 هزار نابینا در کشور
آماری از نابینایان و روشن دلان کشور دارید؟
افراد نابینا در کشور ما نیز به تناسب با دیگر کشورها است، در واقع یک نسبتی در دنیا وجود دارد که میگویند آمار معلولان کشورها بین 8 تا 10 درصد آمار آن جامعه است، من در دیداری که با انجمن نابینایان برلین پایتخت آلمان داشتم آنها تأکید کردند که قریب 140 هزار نابینا در کشور آنها وجود دارد.
ما تقریبا بین 140 هزار تا 200 هزار نابینا به صورت رسمی در کشور نابینا داریم که اما تحت پوشش بهزیستی شاید حدود 70 هزار نفر است که پرونده دار هستند و مستمری به آنها تعلق میگیرد و قریب به 800 هزار کم بینا داریم که در مجموع کم بینا و نابینا در کشور به 1 میلیون نفر می رسند.
بیمهری سازمانها نسبت به استخدام 3درصدیها
عمده مشکلاتی که روشن دلان با آن روبرو هستند چه هست؟
معلولان به تبع نیازمند برخی امکانات هستند تا خود را با محیط جامعه وفق داده و از این رو همیشه این افراد دارای مشکلات هستند، بر این اساس مشکلات زیادی وجود دارد برای یک فرد نابینا، جسمی حرکتی یا معلولان ذهنی و اعصاب و روان، جنس مشکلات متفاوت است اما در چند موضوع مشترک هستند، نخستین مسأله بحث اشتغال است، اگر این مسأله برای یک فرد عادی بحث معیشتی باشد برای معلول دوچندان است، یک شخص معلول اگر در خانه بنشیند بیماریهای بسیاری به سراغ او می رود و مشکلات او چندین برابر می شود.
ما می توانیم بگوییم مشکل اساسی همه معلولان در کشور اشتغال است، براساس قانون حمایت از افراد دارای معلولیت در سال 1397، 3درصد از استخدام های کشور می بایست از طبقه معلولان باشد، در دفترچه های استخدام معمولاً این نیازمندی ها را چاپ می کنند اما متأسفانه دستگاه ها همکاری لازم را نمیکنند، برخی اوقات این همکاری نکردن ها به دلیل قوانین ناقصی است که ایجاد شده است. به طور مثال دستگاه های عمومی مانند بانک ها و شهرداری ها یا این 3درصد را جذب نمیکنند و یا اصلاً نظارتی بر فعالیت آنها دراین باره صورت نمی گیرد که ببینند آیا این 3درصد را توانسته اند جذب کنند یا خیر!
ما در کمیته چهارم که آقای مخبر حضور داشت به این ماجرا اعتراض کردیم و قرار شد تا این بحث حل شود، به آقای لطیفی سازمان امور استخدامی کشور دستور داده شد تا برای نظارت بر استخدام 3درصد در دستگاه های عمومی دستورالعملی صادر و تدوین شود. این یک حرکت خوبی بود و باید از آقای مخبر قدردانی کنیم.
آقای مخبر در یکی از جلسات تأکید کرد که سازمان بهزیستی به کمک وزارت کار رصد خانه ای را ایجاد کند تا تمام دستگاه ها را موظف کنند تا چه میزان از قوانین حمایت از افراد دارای معلولیت را رعایت کرده اند، اگر رعایت نکرده باشند نام آنها در یک سایتی که طراحی شود باشد آورده شود تا دستگاه های کم کار را مردم بدانند.
آمار اشتغال نابینایان را دارید؟
هنوز آمار درستی از اشتغال نابینایان و کم بینایان جامعه در دست نیست اما برخی می گویند نزدیک 50 هزار نیازمند به کار هستند، باید تلاش کرد تا برخی کارهایی که مختص معلولان هستند را دستگاهها بتوانند از همین معلولان استفاده کنند، به طور مثال همین اپراتورهای 118 بسیار برای اشتغال معلولان مناسب است اما به بخش خصوصی واگذار شده است و بخش خصوصی نیز نابینایان را نمی پذیرد!
گفتند هر زمانی بینا شدید بیایید برای مصاحبه!
اشاره کردید که نابینایان را به سختی استخدام میکنند، این روند چگونه است و در چه مراحلی آنها را رد میکنند؟
نابینایان و کم بینایان در مرحله کتبی آزمون تقریبا رد نمی شوند چرا که امروزه یکی از گروه های معلولانی که تواسنته اند از نظر علمی پیشرفت کنند همین نابینایان و کم بینایان هستند، اما در مصاحبه، مصاحبه کنندگان این عزیزان را رد می کنند چرا که دست آن ها برای امتیاز دهی باز هست. به طور مثال در یکی از شهرها یک وزارتخانهای جذب داشته و در مرحله آزمون مصاحبه، از شخص نابینا می پرسند که چند بچه دارید، گفته است 2 فرزند و او را رد کرده اند، این جای تأسف دارد و باید با فرموده های رهبر معظم انقلاب درباره جمعیت تطبیق داد. به چند خواهر نابینا دیگر گفتهاند هر زمانی بینا شدید بیایید برای مصاحبه! این در حالی است که جامعه آماری نابینایان نشان میدهد از رشد علمی بالایی برخوردار هستند.
بنده در سال 2010 دیداری با برخی مدیران تشکلهای مردم نهاد در اسپانیا داشتیم، در آن دیدار از مدیرعامل آنجا پرسیدم که شما چند نفر استاد دانشگاه در این کشور دارید، پاسخ داد شنیده ام یک نفر در مادرید در حال تدریس است. این در حالی است که در ایران دهه ها نفر از نابینایان در مقاطع دکتری در حال تدریس هستند و بنده هم حدود 10 سال است در دانشگاه آزاد اسلامی در حال تدریس هستم.
مناسب سازی در ایران متولی خاصی ندارد
یکی از موضوعات اهم برای جامعه نابینایان، مناسب سازی خیابانهاست، چقدر امروز این مهم صورت گرفته است؟
حقیقت آن است که مناسب سازی در کشور به شکل منسجم انجام نمی شود، هر شخصی، ارگان و سازمانی به تناسب خود در حال اجرای این موضوع است، خوب است اما بعضاً می بینیم نتیجه های خوبی را شاهد نیستیم، ما می بینیم در برخی اوقات نابینایان با تابلوهای خیابان تصادف میکنند، یا موزاییک های برجسته یا حتی تیرک های در پیاده روها را به وفور میبینیم. زمانی که آقای قالیباف شهردار تهران بود در جلسه ای نسبت به نصب و جانمایی تیرکها در پیاده روها اعتراض کردیم، این اقدام به جای عقوبت موتورسوارها و یا... نابینایان یا زنانی را تنبیه خواهد کرد که در حال عبور از پیاده رو هستند.
بحث مناسب سازی در ایران مسیر بسیار دشواری دارد و یک مرکزیت باید این موضوع را هدایت کند. اگر یک جایی می آید نسبت به نصب موزاییک ها اقدام می کند باید توجه کند موزاییکها با یک نابینا حرف میزند، اگر برجسته باشد معنای دیگری دارد و اگر کوچکتر باشد معنای دیگری دارد اما می بینیم که این مسیرها را برعکس کار میگذارند و گاهی اوقات موجب تصادم نابینا می شود.
تولید عصای هوشمند ایرانی
طیف روشن دلان جامعه در بحث خرید تجهیزات نیز با مشکلاتی روبرو هستند، تفسیر شما از این گلایهها چیست؟
امروز متاسفانه تجهیزاتی خریداری می شود که در انبارها دپو می شود چرا که نابینایان قادر به استفاده از آنها به دلیل بی کیفیتی نیستند، ببینید ما کار عملی در باره تجهیزات انجام داده ایم. یکی از مسائل و مشکلات پیش روی ما مربوط به بحث لوازم توانبخشی در کشور است. تلاش کرده ایم نسبت به بومی سازی برخی تجهیزات کارهایی انجام دهیم، یکی از کارها این است که ما تولید تجهیزات توانبخشی را آغازکردیم به گونهای اگر تجهیزات خوبی در دنیا می دیدیم حتی بدون خرید یکی از آنها تلاش کردیم تا آنها را بومی سازی کنیم به طور مثال مانند دستگاه مکان یاب، قلم هوشمند و دستگاه پول شناس و... این را بهتر از نمونه خارجی آن تولید کردیم.
ما اخیراً یک عصای هوشمندی را طراحی کردیم که این عصا 2 ویژگی دارد که در دنیا بی نظیر هستند و اصلا در دیگر کشورها ساخته نشده است، این عصا با فرستادن امواج و برخورد با مانع، تبدیل به ویبره می شود یا نشان می دهد که نابینا نزدیک یک مانع می شود. ما در کنار این ویژگی عمومی که در دنیا وجود دارد 2 تکنولوژی جدید اضافه کردیم، این که عصای هوشمند قادر است چاله ها و شیب های رو پایین را شناسایی و به نابینا اعلام کنند، در دنیا این عصا وجود دارد اما تنها سطح را شناسایی می کند و این دستگاه نسبت به جوی آب، پله ها، چاله های به سمت پایین و شیب های پایین هشدار می دهد.
نمونه اولیه این عصا تولید شده و در حال قالب گیری هستیم و اگر بتوانیم در هفته معلولان در 12 آذرماه رونمایی می کنیم، یک تکنولوژی دیگر این است که یک نابینا وقتی حرکت می کند یک پل سست وجود دارد این عصا تا فاصله 25 سانتی متری را اسکن می کند، اگر سطح محکم باشد اجازه حرکت به نابینا را میدهد و اگر سطح سست باشد با تولید صدا مانع حرکت او می شود.
ما در بحث بومی کردن تجهیزات قابلیت را داریم و می توانیم به شرط آنکه حمایت شویم، واقعا نیاز داریم که حمایت شویم، بنده شخصاً این هزینه عصا را پرداخت کردم و آن دانشجویی که روی این موضوع کار می کند می گوید از هزینه ماهانه خودم برای روی این پروژه هزینه کرده ام. ما در حال تلاشیم تا یک شرکت دانش بنیان را ایجاد کنیم تا بتواند تجهیزات ویژه نابینایان و حتی معلولان را تولید کنیم.
حمایت بیمه؛ تقریبا هیچ!
از آنجایی که نابینایان به مانند دیگر معلولان دچار مشکلات جسمی میشوند، نقش حمایت بیمهها را چگونه ارزیابی میکنید؟
در بحث درمان و مسائل پزشکی و تجهیزات توانخبشی و توانخبشی باید هزینه های معلولان و حق پرستاری پرداخت شود، به این معلولان ماهانه 1میلیون تومان پرداخت می شود با معلولیت شدید. ما پینشهاد دادیم که بیمه تکمیلی هم در قالب بیمه سلامت باشد و بیمه ای که بتواند تمام خدمات معلولان را پوشش بدهد باید باشد اما تاکنون این موضوع محقق نشده است و بیمه ای با این اختیارات وجود ندارد. کما اینکه امروز قریب به 58 خدمت ستاره دار است که باید بیمه ها از آن حمایت کنند که بیمه سلامت 8 خدمت آن را تحت پوشش قرار داده است اما تلاش میکند تا دیگر خدمتها نیز ارائه شود.
در کمسیون بهداشت مجلس کمیته بهزیستی تشکیل شده که آقای بندپی ریاست آن را برعهده دارد و در آن برخی از مشکلات جامعه افراد دارای معلولیت را بررسی می کنیم، در واقع هزینههای مشاوره فاقد پوشش هیچ بیمهای هستند و اگر بخواهم بگویم بیمهها چندان به نابینایان توجهی ندارند، قرار است با بیمه سلامت جلسه ای داشته باشیم تا راهکاری را برای خدمت بهتر به این جامعه ترسیم کنیم.
از طرفی دیگر هم جان نابینایان همیشه در خطر است، متأسفانه طی 4 سال گذشته برخی از همین عزیزان در اثر سقوط در چالههای مترو و آسانسور سقوط کرده اند و جان خود را از دست داده اند، باید بیمه ها نیز به این موضوع ورود جدی کنند و از نابینایان حمایت کنند.
ضبط صوت، قلم و خودکار ما است
یکی از بحثهای دارای اهمیت، مسأله تحصیل نابینایان در دانشگاهها و مدارس است، آیا در این باره توجهی به طیف شما شده است؟
در بحث آموزش و پرورش در مقاطع ابتدایی و راهنمایی مدارس استثنایی وجود دارد که نابینایان و اساساً معلولان در این مدارس مشغول به تحصیل هستند، ما در این زمینه رشد خوبی داشته ایم اما حدود 2دهه است که متوقف شده است و باید در قوانین، نوع آموزش ها و مسائل دیگر تجدید نظر شود.
در مقاطع دانشگاهی، بحث متفاوت تر است، آنجا دیگر افراد معلول از امکاناتی مانند مدارس استثنایی برخوردار نیستند بلکه باید در کنار دیگر دانشجویان تحصیل کنند و امکاناتی که برای دانشجویان وجود دارد تنها در همان بدو ورود به دانشگاه است، برای معلولان جایگاه خاصی در روز آزمون وجود دارد و از طرفی دیگر در آزمون ها از وجود یک منشی برخوردار هستند. البته نقدهایی به این موضوع دارم، این منشی برای پر کردن آزمون کمک می دهند. متاسفانه این منشی ها غالباً ناتوان هستند به طوری که اغلب نابینایان به کمک سرایداران و یا افرادی غیر متخصص سوالات امتحانی را پاسخ میدهند که اگر اغلب اوقات با خطاهای فاحشی روبرو می شوند. علاوه بر آن برخی از استادان دانشگاه به نابینایان اجازه استفاده از ضبط صوت را نمیدهند و ما هم میگوییم این ضبط صوت قلم و خودکار ما است!
لزوم ورود دانش بنیانها به نیازمندیهای نابینایان / وقتی یک جانباز نابینا پوزه آمریکاییها را به خاک مالید
شرکت های دانش بنیان چقدر توانسته اند نیازهای نابینایان و حتی جامعه افراد دارای معلولیت را رفع کنند؟
در کشورهای دنیا بسیاری از نرم افزارها و سخت افزارهای ویژه افراد دارای معلولیت وجود دارد که در ایران به دلیل گران بودن وارد نمی شود، به طور مثال انواع ساعتها در کشور تولید نمیشوند، ساعتهای مطلوب حدود 3 میلیون و حتی به بالاتر است، ما باید در این زمینه ها ورود کنیم یا حتی ما تجهیزات پزشکی مانند تست های قند خون و فشارسنج خون و ترازوی گویای ویژه نابینایان نداریم البته بنده با یکی از شرکت های داخلی هماهنگی های صورت دادم که یک ترازوی آلمانی که تبدیل به ترازوی گویا کنیم و یا حتی دستگاه فشار سنج را به فارسی تبدیل کنیم که این امر محقق شد. در این زمینه ها کمبود شدید داریم و باید به طور جد شرکت های دانش بنیان وارد این موضوع شوند.
ما هرجایی حرفی برای گفتن داشته باشیم طرف مقابل سر تسلیم فرود می آورد، بنده به یک واقعه جالب اشاره می کنم: در دنیا یکی از مهمترین رویدادهای نابینایان، تأسیس یک نمایشگاه بین المللی بود که در سال 2003 اتفاق افتاد که در آلمان که کشور نمایشگاه ها است تأسیس شد و هر ساله برگزار می شود، برخی از کشورها با یک دستگاه به میدان این نمایشگاه می آمدند و اما حضورشان را تثبیت کرده بودند، ما در حال بازدید از نمایشگاه بودیم که رژیم صهیونیستی با یک تلفن که دکمههای آن را برای نابینایان بزرگ کرده بود حضور داشت، واقعاً به غیرت ما برخورد، با بنیاد شهید صحبت کردیم و گفتیم می خواهیم آنجا غرفه داشته باشیم و خوشبختانه 6 سال است که در آن نمایشگاه غرفه داریم.
در 2 تا 3 قبل ما در آن نمایشگاه با یک شرکت بزرگ آمریکایی صبحت کردیم، این شرکت تولید کننده نرم افزارهای مهم برای نابینایان است، گفتیم میخواهیم با شما برای ساخت یک نرم افزار همکاری کنیم اما نپذیرفتند، بعد از آن در کشور با همکاری یک شرکت آن نرم افزار را تولید کردیم و بعد از آن سال به نمایشگاه رفتیم، من لپ تاپ را روشن کردم و نرم افزار روشن بود، دیدم یک هیأتی آمد و مترجم گفت این ها آمریکایی هستند، آمده اند با شما دیدار کنند، گفتند که ما شنیده ایم شما نرم افزاری را برای تولید صدا برای کامپیوتر طراحی کرده اید و حتی اسم آن را بیان کردند و آنها از این نرم افزار خوششان آمد. کشوری که به ما توجه نمی کرد به ما گفتند که حاضر به همکاری با شما هستیم، ببینید شما وقتی حرفی برای گفتن داشته باشید طرف مقابل زانو می زند.
از آنجایی که حرفی برای گفتن داشته ایم آمریکایی ها در این زمینه ها ورود کرده اند، آنها می خواهند ما نباشیم و با نسل خلاق ایرانی مشکل دارند و مسأله عمیق تر از آنجا است. توصیه می کنم به جوانان برای سازندگی کشور فعالیت کنند، بنده یک جانباز جنگ هستم و معلول مادر زاد نیستم، تخریب چی بودم، ما یک زمانی نیاز بود که جانمان را فدای کشور کنیم اما بخشی از عضو بدنمان را فدای کشور کردیم، امروز کشور نیاز به بازسازی و سازندگی دارد و این ما هستیم که می توانیم این وطن را بسازیم، تخریب وطن کاری ندارد اما سازندگی است کشور را سرافراز است، همان طور که امروز در عرصه علمی سرافراز است.
پایان پیام /