یک‌شنبه 4 آذر 1403

پادشاهی که احمد علاف خوانده شد

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
پادشاهی که احمد علاف خوانده شد

اعتیاد به جذابیت‌های جنسی، می‌گساری‌های بی حد و حصر و خوشگذرانی های دور فرانسه آنچنان شاه جوان را که منشاء قحطی گندم در سال‌های جنگ جهانی اول در ایران هم بود غرق در خود کرد که شکسته شدن پایه‌های سلسله پادشاهی و جمع شدن بساط شاهی از خاندانش هم نتوانست او را از این جذابیت‌ها دور کند.

به گزارش ایسنا، امروز سی ام تیرماه صد و هفتمین سالگرد تاج گذاری احمد شاه، هفتمین و آخرین شاه قاجار در سال 1293 شمسی است.

سابقه سفرهای چند باره و طولانی مدت شاه جوان به همراه پدر به کشورهای اروپایی به خصوص به فرانسه و شرکت در مراسم‌های متنوع و مختلط و عیاشی و می گساری چنان فکر و ذهن احمد میرزا را به خودش مشغول کرده بود که حضور در مونت‌کارلو و پاریس را به حضور در دربار و اداره ایران ترجیح می‌داد. شهرت این موضوع به حدی بود که مردم شوخ‌طبع تهران او را به‌جای احمدشاه «احمد علاف» خطاب می کردند.

دوران کودکی

احمد میزرا 12 بهمن 1275 شمسی از محمدعلی و ملکه جهان در تبریز به دنیا آمد و دوران کودکی را در تبریز سپری کرد و به عنوان تنها پسر ششمین شاه ایران به عنوان ولیعهد انتخاب شد و به تهران رفت و در دربار پدر پرورش یافت.

احمد میرزا هنگام فتح تهران و خلع محمدعلی شاه از سلطنت از سوی مجلس عالی رجال و بزرگان مشروطه چی، در سن 12 سالگی به عنوان شاه بعدی ایران انتخاب شد ولی به دلیل سن کم و ناتوانی در اداره تاج و تخت تا رسیدن به سن 18 سالگی دو تن از نایب السلطنه های ایران، دربار و کشور را اداره کردند. ابتدا عضدالملک و سپس ابوالقاسم ناصرالملک از بزرگان ایل قاجار نایب السلطنه شدند.

پس از خلع محمدعلی شاه، عده ای بر این نظر بودند که سلسله قاجار منقرض اعلام شود و سلسله جدیدی روی کار آید اما مشروطه خواهان بیم آن داشتند که برکناری سلسله قاجاریه موجب نقض بند هفتم قرارداد ترکمنچای که با روسیه منعقد شده بود، شود و زمینه‌ساز رویارویی دولت ایران و روسیه تزاری به وجود بیاید. مطابق این بند روس‌ها تنها فرزندان و نوادگان عباس میرزا را به عنوان وارثان تاج و تخت ایران به رسمیت می‌شناختند. با وجود اینکه تزارها مشکلی با برکناری اشخاص از پادشاهی نداشتند اما خود سلسله، مورد حمایت آنان بود.

مجلس عالی که متشکل از مشروطه‌خواهانی بود که تهران را فتح کرده بودند پس از بحث و گفت و گوهای فراوان و تلاش برای حفظ بند 37 قانون اساسی مشروطه تصمیم گرفتند احمد میرزا تنها پسر پادشاه مخلوع به عنوان شاه جدید ایران انتخاب شد. با وجودی که والدین شاهزاده نوجوان که مجبور به ترک کشور دوست نداشتند از فرزند خود جدا شوند اما مصلحت را در این دیدند پادشاه کوچک را به دست هیات فرستادگان مشروطه خواه بسپارند.

احمد میرزا در 17 سالگی با بدرالملوک والا دختر ظهیرالسلطان والا از نوادگان عباس میرزا ازدواج کرد. این ازدواج توسط مادر احمد میرزا ترتیب داده شد. عروس در هنگام ازدواج 12 ساله بود و در تنها مدرسه دخترانه تهران درس می‌خواند. مراسم عقد با تشریفات مفصلی انجام شد و حاصل این ازدواج دختر بزرگ احمدشاه، ایراندخت بود.

احمدشاه چهار بار دیگر نیز ازدواج کرد و به‌جز از لیدا جهانبانی که صاحب فرزندی نشد، صاحب سه دختر به نام‌های مریم دخت از دل‌آرام، ایراندوخت از بدرالملوک، همایون دخت از خانم‌خانما معزی و یک پسر به نام فریدون میرزا از فاطمه خانم شد.

از آنجا که بر اساس قانون اساسی مشروطه احمد میرزا به دلیل سن کم نمی‌توانست بر کرسی سلطنت تکه زند برای او نایب السلطنه انتخاب کردند. اولین نایب‌السلطنه، بزرگ ایل قاجار عضدالملک بود. او مرد کاردانی بود و تلاش کرد تا وضعیت ناآرام دوران حکومت محمدعلی شاه را آرام کند.

او با تشکیل هیاتی از سیاستمداران باتجربه تلاش کرد تا راه اندازی مجلس شورای ملی که به دستور مجلس محمدعلی شاه تعطیل شده بود، کشور را اداره کند. این هیات مستوفی الممالک را به عنوان وزیر دربار و حکیم الملک را به عنوان دست راست او انتخاب کرد. حکیم الملک یک تسویه سیاسی را رهبری کرد و تعدادی از مقامات دربار را که به فساد و ناکارآمدی متهم بودند برکنار کرد. دومین نایب‌السلطنه ناصرالملک قره گوزلو بود که نقش مهمی در تربیت احمد میرزا داشت.

جنگ جهان اول

زمان تاج گذاری احمدشاه هم‌زمان با آغاز جنگ جهانی اول بود. با وقوع این رخداد او فرمان بی‌طرفی دولت ایران را صادر کرد اما این حکم کوچکترین تاثیری در چند پاره و مستعمره شدن ایران نداشت. احمدشاه در ابتدای مرداد ماه سال 1297 شمسی و به دنبال پایان جنگ جهانی اول صمصام السلطه بختیاری را از صدراعظمی عزل و در 16 مرداد 1297 وثوق الدوله را به رییس الوزرایی انتخاب کرد. وثوق‌الدوله توانست امنیت نسبی در کشور برقرار کند. او غائله نایب حسین کاشی گنده لات شهر کاشان و کمیته مجازات متشکل از از جمله میرزا ابراهیم خان منشی‌زاده و سرتیپ اسدالله خان ابوالفتح‌زاده و چند تن دیگر را تشخیص می دادند هر کس خارج از دین و قانون است را ترور می کردند، سرکوب کرد.

البته در دوره وثوق‌الدوله قرارداد ننگین 1919 با دولت انگلیس منعقد شد. این پیمان کلیه اختیارات مالی و اقتصادی و سیاسی و نظامی کشور را به دست انگلیسی می سپرد که البته در پی انتقادهای گسترده و فراوان روحانیون و مردم تهران، اجرایی نشد و در تیر 1299 شمسی استعفای وثوق‌الدوله را قبول کرد. بعد از او میرزا حسن خان مشیرالدوله صدراعظم شد. شاه کوشش کرد در دوره مشیرالدوله و سپهدار رشتی روابط به سردی گراییده خود با روسیه ها را تقویت کند از این رو مشاورالممالک انصاری را به مسکو اعزام کرد تا زمینه انعقاد قرارداد 1921 ایران و روسیه را فراهم کند.

احمد و کودتای رضا

زمستان 1299 شمسی احمدشاه تسلیم سیدضیاء طباطبایی و رضا خان میرپنج فرمانده قشون قزوین شد و مجبور به انتخاب سید ضیاء به عنوان صدراعظم جدید ایران شد. او خرداد سال 1300 شمسی موفق به عزل سیدضیاء شد و انتخاب قوام السلطنه به عنوان صدراعظم جدید ایران شد. سفرهای پی در پی احمدشاه به کشورهای اروپایی به خصوص فرانسه از یک سو و اوضاع نابسامان قشون و ناآرامی های نظام و سیاسی گوشه و کنار کشور موجب سقوط یکی پس از دیگری کابینه های احمدشاه شد. قوام، مشیرالدوله، کابینه دوم قوام، مستوفی الممالک و کابینه آخر مشیرالدوله در پی هم از سوی احمدشاه روی کار آمدند.

شاه که اوضاع نابسامان داخلی را کمتر تحمل می کرد و بیشتر ترجیح می داد در سفر باشد پس از بازگشت کوتاه مدت خود به کشور، با سقوط کابینه مشیرالدوله در آبان 1302 مجبور شد رضاخان سردارسپه را که از سال 1300 وزیر جنگ بود، به رییس الوزرایی انتخاب کند و بار دیگر در آبان 1302 شمسی کشور را برای همیشه به مقصد فرانسه ترک کرد. این سفر در حقیقت آغازی بر تبعید احمدشاه از ایران بود.

احمدشاه در فروردین 1303 رضاخان را از ریاست الوزرایی عزل کرد اما مجلس شورای ملی دخالت شاه در عزل و نصب صدراعظم را نپذیرفت و مجبور شد بار دیگر رضاخان را رییس الوزرا کند. رضا خان در شهریور و مهر 1303 شمسی با حمله به خوزستان شورش خزعل را که به ادعای رضاخان، مورد حمایت احمد شاه بود سرکوب کرد.

سرانجام احمدشاه در 9 آبان 1304 شمسی با رأی مجلس شورای ملی از سلطنت خلع و سلسله قاجاریه منقرض اعلام شد.

ماده واحده خلع قاجاریه به این شرح بود: مجلس شورای ملی به نام سعادت ملت، انقراض سلطنت قاجاریه را اعلام نموده و حکومت موقتی را در حدود قانون اساسی و قوانین موضوعه مملکتی به شخص آقای رضاخان پهلوی واگذار می‌کند. تعیین تکلیف قطعی حکومت موکول به نظر مجلس مؤسسان است که برای تغییر مواد 36 تا 40 قانون اساسی مشروطه تشکیل می‌شود.

مجلس موسسان که متعاقبا گشایش یافت، رضاخان را با نام رضا شاه پهلوی پادشاه ایران اعلام کرد. احمدشاه این اقدام مجلس را مغایر قانون اساسی و غیرمشروع دانست اما در عمل نتوانست اقدامی برای مقابله با خلع خود انجام دهد.

سرنوشت آخرین شاه سلسله قاجار احمد شاه در اسفند سال 1308 شمسی در فرانسه رقم خورد. او بر اثر ورم کلیه در «نویی سورسن» در حومه شهر پاریس در 33 سالگی درگذشت و جسدش طبق وصیتش به عتبات عالیات حمل شد و در کنار آرامگاه پدرش محمدعلی شاه که او هم در جوانی مرده بود در کربلا دفن شد.

احمدشاه ثروت قابل توجهی برای فرزندانش به ارث گذاشت که روزنامه‌های وقت فرانسوی آن را 75 میلیون فرانک تخمین زدند.

حوادث تاریخی

در سالهای پادشاهی احمد شاه ایران شاهد حوادث متعددی بود. اعدام شیخ فضل‌الله نوری در مرداد 1288، فرار محمدعلی شاه از ایران در شهریور 1288، اولتیماتوم روسیه به ایران در اردیبهشت 1290، به توپ بستن بارگاه امام رضا (ع) توسط نظامیان روسیه در فروردین 1291، قیام مردم بوشهر علیه نظامیان انگلیس در مرداد 1294، قیام شیخ محمد خیابانی در فروردین 1299، قیام میرزا کوچک‌خان جنگلی در خرداد 1299 و کودتای رضاخان پهلوی در اسفند 1299 مهمترین رویدادها و حوادث دوران 17 ساله پادشاهی احمد شاه قاجار بود.

در صحنه بین‌المللی نیز وقوع جنگ اول جهانی در تیر 1293 و انقلاب بلشویکی در روسیه در آبان 1296 و تاسیس جامعه ملل در تیر 1297 مهمترین رخدادهای خارجی دوران حکومت وی بود.

منابع:

بهار، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، 281-282

محمدتقی بهار. تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران. ج 1، ص 38

تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، دکتر مهدی ملک‌زاده، جلد ششم

سیمای احمدشاه قاجار، تألیف محمدجواد شیخ الاسلامی

انتهای پیام

پادشاهی که احمد علاف خوانده شد 2
پادشاهی که احمد علاف خوانده شد 3
پادشاهی که احمد علاف خوانده شد 4
پادشاهی که احمد علاف خوانده شد 5
پادشاهی که احمد علاف خوانده شد 6
پادشاهی که احمد علاف خوانده شد 7