پاسخ عارف به حملات اصلاحطلبان / حکمت حمایت رهبری از دولت پزشکیان چیست؟
هر روز اخبار فراوانی در رسانهها منتشر میشود که دنبالکردن آنها حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند کار دشواری است. بسته خبری تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیلهای صورتگرفته، مخاطبان خود را از مهمترین وقایع روز آگاه میکند.
مردم، مسئول دور از رانت را میخواهند
روزنامه جوان نوشت:
مردم میفهمند. خوب هم میفهمند. نمایندهای که از رانت و سوءاستفاده از قدرت دور باشد، از چشم مردم دور نمیماند! هرچند دوربودن از رانت قدرت و اطلاعات باید برای هر مسئولی اصل باشد و خلاف آن مایه تعجب است، اما روزگار چنان چرخیده است که حالا وقتی مردم میفهمند پسر جوان یک نماینده پیک موتوری یک رستوران بوده و حتی صاحب رستوران نمیدانسته که پیک موتوریاش فرزند نماینده مجلس است، حس خوبی پیدا میکنند. این حس خوب و حس قدردانی در مردم چنان اثر میگذارد که در یک روستا جمعیتی را که در شهرهای بزرگ برای تشییع هنرمندان و ورزشکاران و مشاهیر بزرگ جمع نمیشوند، در یک اجتماع بزرگ میبینیم.
خبر درگذشت فرزند جوان یک نماینده مجلس بر اثر سانحه سوختگی که به صورت گمنام در یک رستوران به عنوان پیک موتوری مشغول کار بود، موجی از تأثر و تأسف را در میان جامعه و همشهریهای او برانگیخت، اما نشان داد که میتوان آقازاده بود، شریف زندگی کرد و به رغم برخورداری از رانت به بیتالمال دستاندازی نکرد. روایت دردناک سید روحالله موسوی، نماینده مردم لردگان، از زندگی فرزند ازدسترفتهاش فقط یک سوگنامه پدرانه نیست؛ یک بیانیه اخلاقی است علیه تمام آنچه سالهاست به نام «آقازادگی» سلامت جامعه را زخمی کرده است.
در روزگاری که بوی تعفن برخی آقازادهها هر از گاهی شهر را پر میکند و فهرست طولانی رانتخواریها و امتیازگیریهای پیدا و پنهانشان راه به رسانهها باز میکند؛ روزگاری که شایستهسالاری قربانی قبیلهسالاری میشود و شغل و ثروت نه از مسیر عدالت که از دروازه «نسبتنامه» توزیع میشود؛ یاد چنین جوانانی، مثل نسیمی است که آلودگی را کنار میزند تا دوباره تصویر انسانیت دیده شود. اما حقیقت این است که سید احمد فقط یک نفر نیست. در این کشور، کم نیستند فرزندان مسئولانی که با وجود امکان دسترسی به امتیازات، شرافت را به هیچ رانتی نمیفروشند؛ همانهایی که بیصدا، بیادعا، و بیهیچ استفادهای از موقعیت پدر یا مادرشان، در میان مردم کار میکنند، سختی میکشند، و گمنام زندگی میسازند.
******
پاسخ عارف به حملات اصلاحطلبان
محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور در گفت و گو با روزنامه ایران درباره مسائل مختلفی از جمله مذاکرات غیرمستقیمی که با آمریکا انجام شد و همچنین انتقادات مطرحشده از سوی اصلاحطلبان به دولت صحبت کرد. بخشهایی از اظهارات وی به شرح زیر است:
* ما اهل صلح و گفتوگو هستیم. ما چه زمانی گفتیم با آمریکا مذاکره نمیکنیم؟ تأکید ما بر حضور واسطه در مذاکره ما با آمریکا این بود که این واسطه، شاهدی باشد تا اگر لازم باشد، حرفهای ما و آمریکا را اعلام کند. در آخرین مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا، وزیر امور خارجه عمان به عنوان طرف سوم حاضر بود و دید که ایران چه مواضعی داشت و آمریکا چه مواضعی و درعین اینکه روند مذاکرات به اصطلاح رضایتبخش بود، به ایران حمله کردند.
* آقای عراقچی وزیر امور خارجه هر بار از روند مذاکرات به دولت گزارش می داد. ممکن است در برخی نشستها روند پیشرفت مذاکرات تند یا کند بوده باشد، بالاخره هر طرف انتظاراتی از مذاکره داشتند، اما واقعیت این بود که در کنار این فراز و فرودها، روند کلی مذاکرات مثبت بود و به سمت همگرایی و رسیدن به نتیجه پیش می رفت.
* واقعاً وضعیت دولت چهاردهم با همه دولتهای گذشته متفاوت است و این تفاوت، نه فقط به خاطر تحریمها، بلکه به دلیل مشکلات ساختاری است که از سالهای دور انباشت شده. باوجود اینها، دولت هیچ گاه نخواسته با برجسته کردن مضیقههای مالی در جامعه ایجاد نگرانی کند یا کاستیهای خود را با برجسته کردن این مضیقهها توجیه کند.
* خوشبختانه آقای پزشکیان از هیچ جریان یا فردی توقع بالایی ندارد. توقع آقای پزشکیان فقط این است که افراد خبره یا نخبه، در خدمت نظام و حل مشکل مردم باشند، راهکار بدهند و کمک کنند. واقعاً تا امروز من این گله را از آقای دکتر پزشکیان نشنیدم که چرا فلان گروه به دولت کمک نکرد. واقعاً این گله را از ایشان نشنیدم. دولت با همه گروهها کار میکند و ما به نظرات همه گروهها احترام میگذاریم. پیشفرض خود من این است که باید از کسی در دولت استفاده کرد که برنامه و راهبرد دولت را قبول داشته باشد. این راهبردی است که خود من مصر هستم آن را در دولت دنبال کنم و خوشبختانه در این زمینه با آقای دکتر پزشکیان هماهنگ هستیم.
* اساساً انتقاد و طرح نظرات حق همه شهروندان بهویژه اصلاحطلبان است، اما فکر میکنم برخی از دوستان ما متوجه موقعیت و جایگاه دولت نیستند. متوجه نیستند که دولت در چه شرایط حساس سیاسی، اجتماعی و منطقهای کار خود را شروع کرد، یا در چه شرایط حساسی در حال حرکت است. در کنار اینها متوجه این واقعیت هم نیستند که این دولت، به واقع یک ظرفیت مهم برای اصلاحطلبان و طرح مطالبات و خواستههای آنان است. دولت از این مسیر عدول یا عقبنشینی نکرده، اما بنای دولت لحاظ کردن همه شرایط کشور و درعین حال همکاری با ارکان کشور است.
******
پیششرط سناریوی تجزیه
روزنامه وطنامروز نوشت:
جنگ 12 روزه برای رژیم صهیونیستی یک شکست راهبردی بود. همزمان با آغاز ترورها و حملات تجاوزکارانه، اسرائیل انتظار داشت یک آشوب در ایران ایجاد شود و بعد از تبدیل شدن به جنگ داخلی، منجر به براندازی جمهوری اسلامی شود. رژیم صهیونیستی در این جنگ نشان داد به جای تکیه صرف بر توانایی نظامی خود، روی ایجاد آشوب و بیثباتی در داخل ایران حساب ویژهای باز کرده است.
هدف اصلی اسرائیل نه براندازی جمهوری اسلامی، بلکه تجزیه ایران است و سرنگونی جمهوری اسلامی پیششرط آن به شمار میرود. مشکل واقعی اسرائیل نه جمهوری اسلامی، بلکه وجود یک دولت - ملت بزرگ، متکثر اما یکپارچه، دارای عمق استراتژیک و توان نظامی بازدارنده است. ابزار اصلی نیز گروهکهای تجزیهطلب و تروریستی فعال در آن سوی مرزهای غربی و شرقی کشورند. این استراتژی در جنگ 12 روزه هم خودش را نشان داد؛ جایی که حمایت علنی و فوری گروهکهای تروریست کرد از حملات اسرائیل، نه فقط یک موضع سیاسی، بلکه آمادگی عملیاتی برای ورود به صحنه و راهاندازی جنگ داخلی بود. گزارشهای متعدد نشان میدهد این گروهکها از جمله حزب پاک، از ساعات اولیه حملات اسرائیل، حمایتشان از رژیم صهیونیستی در برابر ایران را اعلام کردند.
اورشلیمپست اسرائیل در گزارشهای اخیر خود به صراحت این راهبرد را ترسیم کرده است. بنابر اذعان این رسانه صهیونیستی، «کردها و یهودیان، متحدان طبیعی یکدیگرند» و «کردستیزی پس از یهودستیزی بزرگترین نفرت منطقه است». با تاکید بر این همانندی، اورشلیم پست پیشنهاد میدهد اسرائیل روابطش را با گروههای کرد فعال در عراق عمیقتر و آمریکا را وادار کند پایگاههایش را در کردستان عراق نگه دارد.
همزمان با این پیشنهادات اورشلیم پست برای تقویت روابط اسرائیل و گروهکهای کرد تجزیهطلب، گروهک تروریستی جیشالظلم اعلام کرده با تمام شاخههای مسلح بلوچ در پاکستان و افغانستان ادغام شده تا جبههای واحد علیه ایران تشکیل دهند. خوشباوری است اگر زمانبندی این دو اتفاق را تصادفی بدانیم. نقشه راهی که رژیم صهیونیستی برای گروهکهای ضدایرانی ترسیم کرده، این است که با فعال شدن بیش از پیش علیه ایران، مقدمات هر حمله احتمالی اسرائیل علیه کشورمان را فراهم کنند.
******
مابه التفاوت بنزین 3 هزار و 5 هزار تومان هیچ آوردهای برای دولت ندارد
محسن زنگنه، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در گفت و گو با خبرگزاری ایلنا درباره افزایش قیمت بنزین و تاثیر آن بر تورم کشور و جلوگیری از این آثار تورمی گفت: «مشکل اصلی این دولت این است که کلا اهل گفتوگو نیست. یعنی درباره اتفاقاتی که رخ میدهد نه تنها گفتوگو نمیکند؛ حتی من فکر میکنم آن بخشی که کارهایی را اجرا میکنند هم با بخشهای دیگر گفتوگو نمیکنند، یعنی دولت به مجمعالجزایری تبدیل شده که هر بخش از کار بخش دیگر بیخبر است».
وی درباره افزایش نرخ بنزین افزود: «ما هنوز نمیدانیم هدف دولت از تعیین قیمت 5 هزار تومان چیست. آیا هدف جلوگیری از قاچاق است؟ تفاوت سه هزار تا پنج هزار تومان چقدر میتواند در قاچاق نقش داشته باشد؟ اگر هدف کاهش مصرف است، این میزان افزایش چقدر اثر دارد؟ اگر هم هدف نوسازی ناوگان است، از یک طرف سال گذشته 350 هزار خودرو فرسوده را اسقاط کردیم اما چرا باید مالکان خودروهای فرسوده که برای اسقاط اقدام کردهاند، اکنون تنبیه شوند و بنزین گرانتر بخرند؟»
این نماینده مجلس شورای اسلامی بیان کرد: «هر چقدر هم به مردم گفته شود، 60 لیتر اول بنزین خودتان را دارید، 100 لیتر بعدی را هم دارید باز هم تاثیرات آن عدد وجود دارد. بحث این است افزایش قیمت بنزین به چه دلیل است؟ آیا برای کسری بودجه است؟ من محاسبه کردم کل پولی که از این محل به جیب دولت میآید به همان میزان در تورم هزینه خود دولت از بین میرود و هیچ آوردهای برای دولت ندارد».
زنگنه تاکید کرد: «منابع افزایش قیمت بنزین جزء منابع هدفمندی است یعنی باید در یارانه نقدی و مصارف هدفمندی قرار گیرد. در واقع عملاً چیزی دست دولت را نخواهد گرفت، زیرا کسری بودجه را تامین نخواهد کرد. از سوی دیگر بنزین 3 هزار تومانی تفاوتش با 5 هزار تومان در ماه چیزی حدود 400 هزار تومان فرق قیمت دارد، این عدد رقم آنچنانی نیست که بخواهد تاثیری در کاهش قیمت داشته باشد. مگر این که دولت بگوید من یک شیبی را میخواهم آغاز کنم و هر ماه قرار است به قیمت اضافه کنم که به نظر من این اقدام هم اثرات تورمی خطرناک دارد، دولت یکجا تصمیم بگیرد بسیار بهتر از این است که جامعه را در یک بلاتکلیفی قرار دارد».
******
تذکر به سفیر ایران در چین به خاطر دیدار با روحانی
حضور عبدالرضا رحمانی فضلی، سفیر کنونی ایران در چین و وزیر کشور دولت یازدهم و دوازدهم در جمع وزرای دولت اعتدال و دیدار با حسن روحانی حاشیههای زیادی را به همراه داشته است. منتقدین اعتقاد دارند که رحمانی فضلی در برهه کنونی مسئولیت بسیار مهمی بر عهده داشته و نباید فعالیتهای دیگری غیر از حوزه مسئولیت خود انجام دهد.
در اینباره مجتبی زارعی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «به سفیر ایران در چین در کمیسیون امنیت ملی بهخاطر دیدار با حسن روحانی تذکر جدی دادم، اقدامات ضد امنیتی حسن روحانی که سالها روابط با چین را به تأخیر انداخته بود این روزها تشدید شده است.
به تمام دوستداران مناسبات تمدنی ایران و چین اطمینان میدهیم که هیچ حرکتی ولو در حد یک احوالپرسی غیر مرتبط با ماموریت کاری بازیگران اطراف روابط ایران و چین از رصد ما دور نخواهد بود».
******
حکمت حمایت رهبری از دولت پزشکیان چیست؟
روزنامه کیهان نوشت:
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بخشی از سخنان اخیرشان که به مناسبت بزرگداشت هفته بسیج ایراد کردند، فرمودند: «از رئیسجمهور محترم و دولت خدمتگزار حمایت کنیم. کارهای خوبی را شروع کردهاند؛ بعضی از کارهایی را که شهید رئیسی شروع کرده بود و نیمه کاره مانده بود، ادامه دادند این کارها دارد انجام میگیرد و انشاءالله نتایج این کارها را مردم بعدها خواهند دید. بایستی از دولت حمایت کرد. دولت بار سنگینی بر دوش دارد. اداره کشور کار آسانی نیست. کار سختی است و این برعهده دولت است.»
حمایت از مردم و حل مسایل کشور و ریلگذاری برای آینده به طور حتم از مسیر حمایت از دولتی که به وسیله مردم سرکار آمده و دارای صلاحیتها و ظرفیتهای لازم برای اداره مسایل گوناگون کشور است، میگذرد البته نه اینکه حمایت از مردم و حل مسایل کشور منحصر به حمایت از دولت باشد بلکه مهمترین و مؤثرترین مسیر در این میان حمایت از دولت است و دلیل آن این است که هیچ نهاد دیگری در کشور استعدادهای انسانی و مادی مجموعه دولت را در اختیار ندارد. البته حمایت از دولت و حمایت از هیچ نهاد دیگری با انتقاد سالم و مشفقانه و بهکارگیری زبان مناسب منافات ندارد و بلکه نقد عملکرد با این صفات کمک به دولت و وجه دیگری از کمک به حل مسایل مردم است.
تاکیدات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی از دولت ممکن است این شائبه را به وجود آورد که رهبری به حل مشکلات مردم توجه چندانی نفرمودهاند و یا انتقادی به دولت ندارد. این تصور از بنیاد خطاست چراکه اولا مهمترین فلسفه وجودی دولت، خدمت به مردم و حل مسایل آنان و حمایت از دولت حمایت از مردم است. ثانیا به دلیل آنکه از مجاری مختلف، اطلاعات کشور و وضعیت روز مردم به رهبر معظم انقلاب میرسد و اساسا روحیه رهبری پیگیری امور از مجاری مختلف رسمی و غیررسمی است، اطلاعات ایشان از هر مسئول دیگری در کشور بالاتر بوده و به همین دلیل انتقاداتی که ایشان به عملکرد دولتها داشتهاند همواره بیش از انتقادات دیگران و صریحتر از دیگران بوده است اما بیان علنی و تکرار این انتقادات در فضای عمومی که بسیاری طالب آن هستند و به نفع رهبری به حساب میآورند، از منظر رهبری به نفع کشور نیست و کمکی به حل مسایل مردم نمیکند.
دقیقا از همین رو آنانکه دل در گرو حل مسایل مردم دارند و از اطلاعات کافی هم برخوردار میباشند، روش مواجهه رهبری با دولتها - حمایت آشکار و انتقاد غیرآشکار - را مصلحانهترین روش میدانند. این روش زمینه پذیرش انتقادات غیرآشکار را در دولت تقویت میکند کما اینکه همواره دولتهایی که مورد خطاب انتقادات غیرآشکار رهبری واقع شدهاند، حمایت علنی رهبری از دولت را انرژی تازهای برای حل مسایل مردم ارزیابی کرده و سپاسگزاری نمودهاند.
******
دوگانه سازی یا عملیات علیه قدرت بازدارندگی ایران
سایت صراطنیوز نوشت:
دوگانه سازی علیه امنیت از طرحهای مهم دشمن و ضدانقلاب برای ضربه زدن به کشورمان است، از همین رو است که طرح هر موضوعی علیه تجهیزات دفاعی همچون موشک مورد استقبال شدید رسانههای معاند قرار میگیرد. اخیرا «اسماعیل کهرم» که روزگاری به عنوان مشاور «معصومه ابتکار» در دولت روحانی شناخته میشد در سخنانی عجیب و غیر مرتبط طی دوقطبی علیه موشک عنوان کرده: «میشود پول چند موشک را صرف برطرف کردن آلودگی هوا کرد."
این موضوع بلافاصله توسط رسانههایی همچون ایران اینترنشنال بازتاب داده شد.
تخریب قدرت نظامی کشورمان بعد از جنگ 12 روزه و همچنین تاثیری که موشکهای ایرانی بر عقب نشینی دشمن داشت، نوعی خط خطرناک است که به نظر میرسد نهادهای امنیتی و قضایی باید بدان ورود کنند. این دوقطبیها علیه امنیت کشور که مطلوب رژیم صهیونسیتی است درحالی مطرح میشود که اخیراً «سیاوش اردلان» خبرنگار بیبیسی فارسی به همین روش سعی کرد دوگانه امنیتی و محیط زیستی بسازد. وی در توییتی نوشت: «اینکه جمهوری اسلامی توانسته دهها سال با سیاست خارجی پرهزینه و زیانبارش در برابر سختترین تحریمها توسط قویترین کشور دنیا بایستد، گواهی بر درایتش نیست بلکه گواهیست بر منابع طبیعی سرشار ایران که صرف این کار شد. ولی امروز محیطزیست فریاد میزنه: اکولوژی دیگه پاسخگوی ایدئولوژی نیست».
این نحوه استقبال از سخنان کهرم که وی را مشاور پیشین قلمداد و به او وجهه میدهند در کنار دوقطبی مطلوب بی بی سی فارسی به خوبی از اهداف ضد امنیتی بیگانگان پرده بر میدارد. نکته اساسی اینجاست که آلودگی هوا شهرها و همچنین مشکلات زیست بوم چه ارتباطی با موشک دارد؟ اگر قرار باشد هر دوقطبی در این راستا ساخته شود در مرحله بسیار دور و بعید و کاملا غیر مرتبط چنین دوغگانهای در ذهنها خطور میکند. بنابراین طرح چنین موضوعی بعد از جنگ 12 روزه و مشاهده دشمن در زمینه قدرت موشکی ایران درست بازی در پازل و خواسته دشمن است.
در حوزه آلودگی هوا مسائل مختلفی وجود دارد که میتوان این موارد را مورد توجه قرار داد. همچنین در این استدلال که با پول چند موشک میتوان مشکل آلودگی هوا را حل و فصل کرد نیز خطای شدید محاسباتی وجود دارد و نوعی بزرگ نمایی و هزینه زایی بیش از حد برای دفاع از کشورمان را القاء میکند؛ این در شرایطی که حداقل نگاهی به جنگ 12 روزه، رژیم صهیونسیتی با هزینه بسیار هنگفتی این جنگ را آغاز و متحمل مبالغ گزافی شد که اخبار آن در رسانهها موجود است.
از هر سو خصوصا پس از حساسیتهای ایجاد شده بعد از جنگ تحمیلی 12 روزه به دوگانگی کاذبی که ایجاد شده و خیلی زود مورد استقبال ضدانقلاب قرار گرفت، نگاه میکنیم طرح بعید و غیرمرتبط چنین موضوعی باید به طور جدی مورد بررسی و پیگیری قرار گیرد. این دوقطبیسازیهای تصنعی که در ظاهر رنگ محیطزیستی و نقد کارشناسی به خود میگیرد، در واقع ادامه همان خط عملیات روانی علیه قدرت بازدارندگی ایران است؛ خطی که بعد از مشاهده تأثیر راهبردی موشکهای ایرانی در جنگ اخیر، با شتاب بیشتری دنبال میشود. پیوند زدن موضوعی چون آلودگی هوا به بودجه دفاعی نه تنها فاقد بنیان کارشناسی است، بلکه میتواند بخشی از پازل بزرگتر دشمن برای القای بالا بودن هزینههای دفاعی و تضعیف توان بازدارندگی کشور باشد.