پای درس آقا | سردار شهید سلیمانی تجسم ارزشهای معنوی و انقلابی یک کشور بود
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، در آستانه سومین سالگرد شهید نیمه شب جمعه، حاج قاسم سلیمانی هستیم، کسی که صداقت عشقش به طریق حق و ولایت الهی، شهادتش را «حراره لا تَبرد ابداً» ساخت تا دلهای ما زمینیانِ درمانده، در فراقش چون تکه گدازه آتش بگیرد و بسوزد. شاید بهتر باشد ولی خدا را از زبان ولی دیگر شناخت، برای همین ما خودمان را درگیر تفاسیر متوهمانه و بچگانه نمیکنیم و گوش خود را به سخنان نائب ولایتکلیه میسپاریم تا او به تبیین شخصیت حاج قاسم برآید.
شهید سلیمانی با خودسازی به چهره درخشان امت اسلامی تبدیل شد
من یاد او [شهید سلیمانی] را هرگز فراموش نمیکنم، و همچنین شهید ابومهدی مهندس (رضوان الله تعالی علیهما) میخواهم عرض بکنم، این است که شهادت سلیمانی یک حادثه تاریخی است، یک حادثه معمولی نیست که از یاد تاریخ برود؛ این در تاریخ ثبت شد به عنوان یک نقطه روشن. و شهید [سلیمانی]، هم قهرمان ملت ایران شد و هم قهرمان امت اسلامی شد؛ این نکته اساسی است. ایرانیها هم به خودشان افتخار کنند که مردی از میان آنها از یک روستای دورافتاده برمیخیزد، تلاش میکند، مجاهدت میکند، خودسازی میکند، تبدیل میشود به چهره درخشان و قهرمان امت اسلامی.
کسی که تجسم ارزش های معنوی و انقلابی یک کشور بود
[سردار شهید سلیمانی] قهرمان ملت ایران است، به خاطر اینکه ملت ایران داشتههای فرهنگی خودش و معنوی خودش و انقلابی خودش را و ارزشهای خودش را در او متبلور دید، در او مجسم دید. ایشان هنوز زنده بود و رفت و آمد میکرد - خیلی هم معمولی؛ هیچ پیرایهای هم برای خودش قائل نبود - که من میدیدم در این خیابانها عکسهای او را زدهاند و به او افتخار میکنند. وقتی شهید شد، فقط انقلابیها نبودند که او را تکریم کردند و بزرگداشت برای او در ذهن و عالم واقع و خارج ایجاد کردند [بلکه] همه اقشار نسبت به او - حتی کسانی که انتظار نمیرفت نسبت به یک عنصر انقلابی، این جور ابراز احساسات بکنند - ابراز احساسات کردند؛ چرا؟ به خاطر همین: تبلور ارزشهای فرهنگی ایرانی و ایران بود؛ این خیلی باارزش است. (1399/09/26)
مرد میدان
انقلابیگری با زبان نیست، با عمل است؛ عمل جلوتر از زبان بایستی انسان را راه ببرد؛ و واقعاً کسانی که در این زمینهها فعالیت میکنند، کار انقلابی انجام میدهند و این [کارها] انقلابیگری است. در اول سال 98 در سیل خوزستان، شهید سلیمانی و شهید ابومهدی مهندس، هر دو در کف میدان حضور داشتند و دو طرف مرز را به هم وصل کردند. یعنی شهید ابومهدی موجب شد امکانات و وسایلی را که در خوزستان لازم بود، از آن طرف مرز، از داخل عراق، از بصره و بقیه جاها بیاورند داخل کشور؛ که کمک بسیار بزرگی بود. خود این حضور این دو عزیز، دو ستاره برجسته میدان مجاهدت، موجب شد که کسان زیادی، هم در این طرف، هم در آن طرف به اینها نگاه کنند و وارد بشوند. البته در آن قضایا مردمِ ما امتحان خوبی دادند؛ هم در خوزستان، هم در بقیه جاها از همه جا واقعاً شتافتند و کار کردند. (1399/05/10)
گریه عزاداری، گریه عزم و اراده است
از بعد از حادثه کربلا عزاداری شهدا یک کار رایجی شد که عزاداری کنند برای شهیدان و ائمه (علیهم السلام) این را ترویج میکردند که تا امروز هم باقی مانده. و برخلاف آنچه بعضی تصور میکردند - در یک برههای یک گرایشات روشنفکرانهای در بعضی بود که [عزاداری،] گریه ضعف و مانند این چیزها است - گریه در مجالس شهیدان، گریه ضعف نیست، گریه اراده است، گریه عزم است، گریه تبیین احساسات عالی یک انسانِ وسطِ میدان است. عزاداریِ شهدا امروز همین جور است؛ امروز تشییع جنازه شهدا، مجلس عزای شهیدان، تکرار نام شهیدان، عزا است، گریه هم در آن هست، اما وسیلهای برای احساس عزت، احساس قدرت و احساس شجاعت است. [در تشییع] همین شهید عزیز اخیرمان [سردار سلیمانی]، شما ببینید چه اتفاقی در سرتاسر کشور افتاد؛ نه فقط کشور ما، در بیرون از این کشور هم [تجلیل] این شهدای عزیز اخیر - شهید سلیمانی و ابومهدی مهندس و دیگران - چه حادثهی عظیمی را به وجود آورد! جهتیابی و جهتدهی مجالس عزا به این معنا است؛ یعنی شماها مجالس عزا را و عزاهای مردم را در آن جهتی که مورد نظر ائمه (علیهم السلام) است و مورد نیاز جامعه است میتوانید هدایت کنید و پیش ببرید. (1398/11/26)
پایان پیام /