پرسش و پاسخهایی درباره بطن، متن و البته حاشیههای موسیقی
بیش از هشت ماه از انتصاب محمد الهیاری به سمت مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد اسلامی میگذرد. او پیشتر مدیریت دفتر آموزش و توسعه معاونت هنری را عهدهدار بود و قبل از آن هم در نهاد کتابخانهها و اداره کتاب مسؤولیت داشت؛ با این حساب میتوان سابقهای فرهنگی را برای الهیاری متصور بود؛ هر چند خود او معتقد است، برای احاطهی کامل بر حوزهای فرهنگی مانند موسیقی، به مدت زمان بیشتری نیاز است و...
با لحاظ کردن چنین پیشزمینهای، تصمیم میگیریم در فاصله 12 روز مانده به آغاز جشنواره موسیقی فجر و در شرایطی که هنوز خبرها تحتالشعاع اخبار جشنواره قرار نگرفته است، به دفتر موسیقی ارشاد برویم تا پرسشهایی را درباره وضعیت حال حاضر موسیقی کشور، تصمیمات اخیر دفتر موسیقی در این ارتباط و حاشیههایی چون ارکستر سمفونیک تهران و انصراف برخی هنرمندان از جشنواره بپرسیم. و البته اگرچه این گفتوگوی چند ساعته از پرسشهایی دربارهی جشنواره موسیقی فجر خالی نیست، اما به احترام نشست جشنواره و به پیشنهاد مصاحبهشونده، ترجیح دادیم تا روز نشست صبر کنیم و چندان وارد جزییات نشویم.
آنچه در ادامه می خوانید مشروح گفتوگوی خبرنگاران ایسنا با محمد الهیاری فومنی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است:
تسلط به حوزه موسیقی زمان میخواهد
در ابتدا از مدیر کل دفتر موسیقی میخواهیم که یک ارزیابی نسبی دربارهی عملکردش در این چند ماه داشته باشد و اینکه آیا توانسته است به افقی که در بدو ورود به این حوزه در ذهن داشته است دست پیدا کند؟ که پاسخ میدهد اهالی حوزه موسیقی باید عملکردش در این چند ماه را ارزیابی کنند.
او در عین حال چنین ادامه میدهد: برخی از اهالی حوزه موسیقی مراوده روزمره با دفتر موسیقی دارند و بعضی هم ارتباط کمتری با دفتر موسیقی دارند و ممکن است درباره آنچه که در دفتری موسیقی و یا طرز تفکر حاکم میگذرد، از دیگران چیزی شنیده باشند.
الهیاری اضافه میکند: قریب به 15سال است که در حوزه فرهنگ فعالیت میکنم. به نظرم یکی از مهمترین نکات دربارهی این حوزه، پیچیده و چند لایه بودن آن است. فرهنگ با فکر و خلاقیت انسانها سر و کار دارد، مانند حوزههای صنعتی یا تجربی نیست که با برخی محاسبات بتوان به برخی از نتایج رسید. اتفاقات این حوزه زنده است، انسان دائما در حال کشف و یادگیری است و نقطه ایستا ندارد و به همین علت هیچگاه به آن نقطه مطلوب نمیرسد. طبیعی است که هر چه مدت زمان بیشتری در یک حوزه فرهنگی مسوولیت داشته باشیم، تجربه بیشتری خواهیم داشت. مسوولیت داشتن در حوزه موسیقی نیز به همین صورت است، پس قاعدتا هشت ماه فرصت لازم برای احاطه داشتن بر تمام زوایای امر را فراهم نمیسازد.
او میگوید که در این مدت گفتوگوهای فراوانی با اهالی حوزه موسیقی داشته است و آنها تجربیات خود را در اختیارش قرار دادهاند؛ به همین دلیل توانسته به یک شناخت نسبی از حوزه موسیقی برای فعالیت به عنوان مدیر کل دفتر موسیقی دست پیدا کند.
جشنواره موسیقی فجر؛ رقابت یا دورهمی؟
الهیاری در پاسخ به پرسشی دربارهی تم «موسیقی ایرانی» جشنواره فجر 97 و اینکه آیا امسال هم جشنواره موسیقی فجر با محوریت خاصی برگزار میشود؟ اظهار میکند: این موضوع گفتوگوی درازدامنی است و باز هم دو دیدگاه غالب در کشور وجود دارد؛ یک اینکه جشنواره را ببریم به سمتی که بخشهایی از آن در فضای رقابتی برگزار شود یا اینکه بیشتر یک دورهمی اهالی موسیقی باشد.
«نگاه شما چیست؟» پاسخ میدهد: «به نظر من بهتر است که بخشهایی از جشنواره را به سمت رقابتی شدن ببریم؛ به گونهای که جوانها در یک فضای رقابتی حضور پیدا کنند، دیده شوند و سکوهای اعلام موفقیت باشند. در حوزه موسیقی چنین چیزی را کم داریم، اگرچه که در سایر رشتههای هنری این سکوها هست و کمک میکند تا بتوانیم نفرات برتر در حوزه خاص را معرفی کنیم و مدام به دنبال این نباشیم که چه باید انجام دهیم تا در یک جشنواره خارجی پذیرفته شویم.»
«ما تلاش میکنیم تا با اصلاحاتی که میتوانیم در آییننامه به وجود بیاوریم، بخشهایی از جشنواره را رقابتی کنیم؛ البته در حال حاضر جشنواره موسیقی جوان هر سال در یک فضای رقابتی سالم محمل حضور شمار قابل توجهی از نوجوانها و جوانها شده است و کار شرکتکنندهها در این جشنواره در حضور بهترین اهالی موسیقی داوری میشود. جشنوارههای کوچکتر مانند «نوای خرم» و «جشنواره دانشجویی صبا» همهساله برگزار میشود و در حال جا افتادن در بین مخاطبان هستند.»
او اضافه میکند: امسال در نظر گرفتیم تا برای نشان دادن توجه حاکمیت و پررنگ کردن جشنوارههای موسیقی که برگزار میشوند، برگزیدههایشان در جشنواره فجر حضور پیدا کنند. همیشه این سوال مطرح است که نتیجه مقام آوردن در جشنوارههای موسیقی چه خواهد بود؟ یکی از نتایج میتواند حضور آنها در فجر باشد.
الهیاری در پاسخ به اینکه با توجه به تمایلی که برای رقابتی شدن جشنواره موسیقی فجر وجود دارد، چرا امسال این نگاه را عملیاتی نکرده است؟ میگوید: امسال جشنواره را براساس آییننامهای برگزار میکنیم که سال گذشته تدوین شده و امسال دومین سال اجرای آن است؛ البته آییننامه تصریح به غیررقابتی یا رقابتی بودن جشنواره ندارد اما روح آن بر اساس غیررقابتی بودن است. من به عنوان مدیرعامل دفتر موسیقی مایل نبودم خارج از آییننامه عمل کنیم و ترجیح میدادم اگر به تغییر لازم است در همان آییننامه اعمال کنیم.
چند پیشنهاد برای پخش پاپ جشنواره فجر
از او سوال میکنیم که موسیقی پاپ به عنوان یک صنعت فرهنگ، چه کارکرد و جایگاهی در جشنواره موسیقی فجر میتواند داشته باشد؟ آیا جانمایی این بخش در جشنواره موسیقی فجر به عنوان مهمترین رویداد موسیقایی کشور با هدف تأمین هزینهها الزامی است؟
محمد الهیاری چنین پاسخ میدهد: بحث حمایت مالی حضور موسیقی پاپ در جشنواره موسیقی فجر تعارف ندارد، ولی درصدی را که بخش پاپ در کنار دیگر حوزهها از جمله موسیقی کودک، بانوان، کلاسیک، نواحی، بینالملل و تلفیقی به خودش اختصاص داده است 20 درصد یا کمتر است؛ البته به نظر من باید شرایطی را فراهم کنیم تا در بخش پاپ نیز رقابت به وجود بیاید؛ حال میتوان این رقابت را در بخش دیگری از سال برگزار و برگزیدگان آن را برای اجرا به جشنواره معرفی کرد یا اینکه همین جشنواره محملی برای رقابت باشد و با نظرسنجی از مردم برگزیدگان را معرفی کرد.
الهیاری در عین حال ادامه میدهد: توجه بیشتر جدول به گونههای موسیقی جدی، نشاندهنده توجه بالای برگزارکنندگان و سیاستگذاران به این گونه از موسیقی نسبت به گونههای مصرفی است؛ البته به دلیل اینکه گونه مصرفی موسیقی مخاطب دارد، در یک جشنواره مردمی آن را شرکت میدهیم.
چرا جشنواره موسیقی فجر را جدی نمیگیرند؟
از مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میپرسیم که چرا اغلب هنرمندان مطرح و شناختهشده کشورمان جشنواره موسیقی فجر را به عنوان مهمترین رویداد این حوزه جدی نمیگیرند؛ در حالی که این نگاه برای مثال در حوزه سینما و برای جشنواره فیلم فجر وجود ندارد؟
او میگوید: یک نگاه سیاسی به جشنواره وجود دارد که میگویند دولتی و محدود است، در صورتی که برگزارکنندهها، آن را محفلی میدانند که اهالی موسیقی یک بار در سال دور هم بنشینند. جشنواره موسیقی فجر نیاز دارد که تسجیل هویت کند که یک دورهمی بزرگ است یا یک جشنواره رقابتی و برای کدام دسته از مخاطبان است؛ البته رقابتی شدن آن باید برای جوانترها باشد؛ چون باید احترام پیشکسوتان را نگه داشت. همچنین باید نگاه بینالمللی به جشنواره فجر را تقویت کنیم؛ البته امسال با وجود اینکه گروههای بینالمللی خیلی خوبی داریم ولی در پوستر جشنواره از عبارت بینالملل استفاده نکردیم، برای اینکه به آنچه آییننامه تعیین کرده است وفادار باشیم. امسال همه انتخابهای جشنواره توسط هیات انتخاب آثار و گروهها صورت گرفته است.
دفتر موسیقی در مقابل انصرافدهندگان اعلام موضع رسانهای نکرد
در هفتههای اخیر برخی از هنرمندان از حضور در جشنواره انصراف و برخی هم اعلام کردند که در آن شرکت نخواهند کرد. نظر او را در این زمینه جویا میشویم. میگوید: عموم افرادی که بحث حضور پیدا نکردن در جشنواره را پیش کشیدند برای حضور دعوت نشده بودند ولی دفتر موسیقی در مقابل افرادی که از جشنواره انصراف دادند اعلام موضع رسانهای نکرد؛ زیرا این کار فضا را ناآرامتر میکرد. گروههایی که اعلام انصراف کرده بودند به دفتر موسیقی دعوت شدند و با آنها گفتوگو کردیم. به آنها گفتیم که بهخاطر موسیقی و با دل و روحشان در جشنواره حضور پیدا کنند، اینگونه نباشد که حضور فیزیکی داشته باشند ولی فکرشان جای دیگری باشد و تحت هیچ شرایطی اجباری روی آنها نیست.
مدیرکل دفتر موسیقی ادامه میدهد: تمام حرف من این بود که موسیقی در شرایطی که باید رسالت خود را برای بهتر کردن حال جامعه به انجام برساند، کمک کند. با این هنرمندان درباره سقوط هواپیما، سیل سیستان و بلوچستان و... صحبت کردیم و اتفاقا از دل آن جلسات تصمیماتی برای جانباختگان هواپیما و سیلزدگان گرفته شد. در نتیجه چند گروهی که انصراف داده بودند به جشنواره بازگشتند.
او تاکید میکند: به علت پیچیدگیهای حوزه فرهنگ، تنها با تعامل و اعتماد میتوان به هدفهایی رسید که شاید نتوان در فضای اجبار به آن رسید. این فضا، فضایی است که باید بر دلها حکومت کرد و عواطف به هم نزدیک شود تا هنرمند با جان دل کاری را انجام دهد.
نگاهی که بخش بانوان را برگرداند
او درباره اینکه امسال با چه نگاهی بخش بانوان بازگشت و همچنین بخش کودک و نوجوان اضافه شد؟ به خبرنگاران ایسنا توضیح میدهد: امسال پس از انتشار فراخوان، بانوان و گروههای کودک و نوجوان حضور فعالی داشتند. هیات انتخاب آثار نیز از میان گروهها امتیازدهی کردند و گروههایی که امتیاز بالاتری داشتند حائز حضور در جشنواره شدند؛ البته بخش بانوان میتوانست بیشتر باشد ولی این نگرانی وجود داشت که بعد از یک دوره نبود، غلبه قابل توجهی در جدول اتفاق بیفتد.
الهیاری همچنین درباره تعیین کیفیت اجراها و آثار راهیافته به جشنواره موسیقی فجر هم تاکید میکند: هیات انتخاب به تمامی گروههایی که در فراخوان شرکت کردهاند نمره و امتیاز دادهاند و هر گروهی که از نبودش ناراضی باشد، معدلش را اعلام خوهیم کرد.
تا چه حد برای موسیقی نواحی برنامه دارید؟
به محمد الهیاری میگوییم که مسوولان حوزه موسیقی در کلام همواره بر موسیقی نواحی تأکید داشتهاند. اما این اهمیت قائل شدن تا چه اندازه در عمل اتفاق میافتد و خود او تا چه حد بر حضور پررنگ موسیقی اقوام در جشنواره موسیقی فجر تأکید دارد؟
پاسخ میدهد: «اگر به تقویم عملیاتی موسیقی دفتر موسیقی نگاه کنید، متوجه خواهید شد که برگزاری دو جشنواره پررنگ است؛ البته من مخالف هستم که گزارش عملکرد خود را صرفا به جشنوارهها محدود کنیم، ولی هم جشنواره ملی موسیقی جوان که موسیقی ردیف دستگاهی و نواحی را شامل میشود و هم جشنواره موسیقی نواحی دو اتفاق جدی است که با حمایت دولت و بودجه عمومی برای تقویت جریان موسیقی ایرانی اتفاق میافتند. ضمن اینکه در طول سال در دفتر موسیقی، بودجه حمایتی صرف حمایت از تولیدها در حوزه موسیقی ردیف دستگاهی و نواحی میشود.»
«موسیقی ایرانی و اقوام بیشترین پیوند را با تاریخ، فرهنگ، آداب و زبان ما دارد و از طرفی کمترین تزاحم را با آموزههای شریعت اسلام دارد؛ به همین دلیل از اهمیت بالایی برخوردار است. البته این حوزه از موسیقی طرفداران زیادی دارد و طبیعی است که ما باید علاوه بر برگزاری جشنواره، تلاش کنیم تا آنچه که حمایت دفتر موسیقی با بودجه عمومی است، متوجه این دو گونه موسیقی باشد.»
هنرمندان نواحی را شناسایی کنید
به او یادآور میشویم که در طول سال هنرمندان نواحی در سکوت از دنیا میروند و آنگونه که باید شناسایی نشدهاند. چرا این افراد توسط مراکز ارشاد در استانها شناسایی و به جامعه معرفی نمیشوند؟
مدیرکل دفتر موسیقی در این زمینه چنین توضیح میدهد: در حال حاضر هنرمندان بالای 60 سال که دارای نشان درجه یک هنری هستند به موسسه هنرمندان پیشکسوت معرفی میشوند. یکی از برنامهها در رابطه با بیمههای فراگیر است که در صندوق اعتباری هنر روی میدهد. همچنین یک سری حمایتهای بیمه از طرف خانه موسیقی رخ میدهد. در جشنواره موسیقی نواحی نیز هر سال تلاش میشود که گروههای مختلف شرکت کنند. در استانهای مختلف نیز جشنوارههای منطقهای موسیقی قومی برگزار میشود. در جشنواره فجر نیز بخش قابل توجهی از جدول به اجراهای نواحی اختصاص داده شده است. این برنامهها چیده شده است ولی اینکه آیا آنها به درستی به صورت انداموار به خوبی با هم مفصلبندی شده است یا نه موضوع دیگری است. آن چیزی که اجرا میشود حتما با نقطه مطلوب فاصله زیادی دارد؛ به نظر من مفصلبندی لازم بین قطعات این پازل به طور کامل صورت نگرفته است و هنوز راه زیادی را تا انجام شدن دارد.
او در عین حال اضافه میکند: باید در نظر گرفت که پهنه فرهنگی ایران، پهنه گستردهای به طول جغرافیایی خود است و هر پهنهای آداب و رسوم خود را دارد؛ الان شما به سیستان و بلوچستان که میروید با شاخههای مختلف موسیقی مواجه هستید و یا در سمنان بیشترین گویشهای زبانی و آواها را داریم؛ به همین دلیل رسیدگی به همه اینها کار دشواری است.
الهیاری میگوید که همه استانها تقاضا دارند که یک جشنواره موسیقی محلی برای خود برگزار کنند، ولی این نگرانی وجود دارد که با یک فضای جشنوارهزده در کشور مواجه شویم. تنها کارمان این شده که چهار یا پنج روز خیمهای را بلند و چراغی روشن کنیم و سپس تمام شود و برویم تا سال بعد.
گمشده بزرگی به نام تاریخ شفاهی در موسیقی
«چرا آثار اصیل موسیقی نواحی در دسترس نیست؟»
او در پاسخ به سوال بالا میگوید: گمشده بزرگی از موسیقی ما در تاریخ شفاهی است؛ یعنی ما با اساتیدی در موسیقی مقامی و نواحی مواجه هستیم که به شیوه استاد و شاگردی آموختهاند و آنچه که میدانند را در سینه دارند و آنچه که میدانند را به صورت هوشی و سینه به سینه منتقل میکنند. بخش قابل توجهی از این تاریخ شفاهی به علت کهولت سن یا از دست دادن این افراد از بین رفته است؛ لذا پروژه تدوین تاریخ شفاهی موسیقی ایران در پهنههای مختلف کار بسیار لازمی است.
ادامه میدهد: ما سال گذشته برای برگزاری صدمین سالگرد هنرستان موسیقی تهران با بیش از 50 نفر از فارغالتحصیلان کهنسال هنرستان گفتوگوهای بالای دو ساعت ضبط کردیم. دوستان من آنها را تدوین کردند و قرار بود که از تلویزیون یا در بخش سینما حقیقت جشنواره موسیقی فجر به عنوان کارهای مستند به نمایش درآورده شوند و در مراکز آرشیوی کشور نگهداری شود. پروژه تدوین تاریخ شفاهی موسیقی از جمله برنامههای اساسی من است و امیدوارم با تأمین اعتبار بتوانیم این کار را شروع کنیم، منتهی این کار تنها با یک دفتر یا مجموعه به سرانجام نمیرسد، تعداد قابل توجهی از اساتید ما هستند که اطلاعات آنها در سینه است وبا از دست دادن آنها همه آن تاریخ موسیقی نیز از بین خواهد رفت.
آوردن موسیقی نواحی به سطح شهر؛ خوب یا بد؟
موسیقی نواحی و دستگاهی آنگونه که باید در بین جوانترها و عامه مردم جا نیفتاده است، یکی از راههای جا انداختن این موسیقی آوردن آن به سطح جامعه خوانده میشود؛ همانند آنچه در اجراهای خیابانی شاهد هستیم. با این حال دو دیدگاه در این زمینه وجود دارد؛ یک اینکه موسیقی نواحی جایگاه بالایی دارد و محل اجرای آن در خیابان نیست و نگاهی دیگر که بر اساس نظریه بازتولید مکانیکی اثر هنری بنیامین بر این باور است که اگرچه تکثیر هنر از قداست و ارزش والای آن میکاهد و به تعبیری باعث از بین رفتن هاله هنر ناب میشود اما در نهایت به افزایش سطح فرهنگ جامعه نیز منجر خواهد شد.
از الهیاری سوال میکنیم که تا چه حد به آوردن این سبک از موسیقی در سطح جامعه معتقد است؟ توضیح میدهد: موسیقی سنتی و نواحی ما اصالتی دارد که باید آن را حفظ کرد؛ مثلا اگر نواخته یا خوانده میشود، باید آداب آن را رعایت کرد. ولی نگاه متقابل این دیدگاه میگوید که باید ضمن حفظ اصالتها کمک کرد که این موسیقی، مصرفی و مورد اقبال عموم واقع شود؛ به همین دلیل گروههایی را داریم که به شیوه جدیدتر موسیقی نواحی مینوازند و از آنها استقبال میشود. همچنین نوازندگانی را داریم که در دسته نوازندگان ردیف دستگاهی قرار میگیرند یا خوانندگانی را داریم که در دسته ردیف دستگاهی قرار میگیرند اما خودشان را به مرزهای پاپ نزدیک کردهاند و تلاش میکنند عامهپسندتر بخوانند و مردم نیز از آنها استقبال میکنند.
او اضافه میکند: دفتر موسیقی در جهت حفظ اصالتهای موسیقی رسالت دارد و باید بخش قابل توجهی از دقت خود را مصروف به صیانت از مرزهای این موسیقی اصیل کند؛ البته از طرفی دفتر موسیقی نمیتواند نسبت به خیل عظیم مخاطبان و سلیقه آنها بیتوجه باشد. توجه به حفظ اصالتها و تلاش برای جلب توجه روزافزون مردم به این سبک از موسیقی، در مقابله با گونههایی از موسیقی که طرفداران زیادی دارند ولی تا آنجا که باید با فرهنگ ما مطابق نیستند، مرز باریکی دارد. باید کمک کنیم که زبان جامعه و زبان موسیقی ردیف دستگاهی تطابق بیشتری با هم داشته باشند.
پیوند موسیقی با هنرهای دیگر برای بهتر شنیده شدن
میگوییم که امروزه عصر هنرهای بینا رشتهای است. شاید بتوان این نوع موسیقی را در تعامل با هنر دیگری دید و ملموستر وارد زندگی مردم کرد. آیا به این امر فکر کردهاید؟ پاسخ میدهد: این اتفاق افتاده است؛ یعنی از حامل موسیقی استفاده میشود تا پیامهای مختلفی به جامعه برسد. حامل موسیقی مکمل حاملهای دیگر میشود تا پیام کامل و چند بعدیتری به گوش و نظر مخاطب برسد. مثلا امروزه میبینیم که حوزه موسیقی با نمایش، پیوند میخورد و شاهد اجراهایی هستیم که هم نمایش دارد و هم موسیقی و مخاطب نیز از آن استقبال میکند. این اتفاق در حوزه سینما سابقه دارد که شاهد جریان جدی موسیقی فیلم روبهرو بودیم.
او اضافه میکند: در حوزه موسیقی میل به اجرای فردی و دیده شدن با اجرای فردی وجود دارد. تبدیل یک اجرای تکنوازی به دو نوازی، سه نوازی و یا گروه نوازی، زحمتها و هزینههای خاص خود را دارد. حال همراه کردن یک ارکستر با یک گروه بزرگ که کار نمایش انجام میدهند، سختیهای خاص خود را دارد و نیازمند تجربه است. ولی شاید در سال تنها چهار پنج نمونه همراهی ارکستر با گروه نمایشی داشته باشیم.
ارتباط دفتر موسیقی با صداوسیما در چه سطحی است؟
الهیاری درباره لزوم تعامل بیشتر بین دو نهاد فرهنگی مهم کشور یعنی وزارت ارشاد (دفتر موسیقی) و صداوسیما (مرکز موسیقی و سرود صداوسیما) چنین اظهار میکند: صداوسیما به عنوان رسانه ملی تابع سیاستگذاریهای کلی است که در سازمان برایش تعیین میشود. صداوسیما نسبت به سلامت شنیداری و روحی مردم در مقابل محتوای موسیقی که از رادیو یا تلویزیون پخش میشود، احساس مسوولیت میکند، البته در صداوسیما خطوط قرمزی هم وجود دارد که برخی از کارها پخش میشود و برخی از کارها پخش نمیشود.
به او میگوییم کافی است به ترانههای تیتراژ برخی سریالها که گاهی هر شب هم پخش میشود، گوش بسپاریم تا متوجه شویم که به نظر میرسد این خطوط قرمز تا حدودی سلیقهای است و شاید خوراک موسیقی در صداوسیما باید ضابطهمندتر تأمین شود که میگوید: با توجه به صحبتهایی که با دوستانمان در مرکز موسیقی صداوسیما داشتهایم، سالانه باید چندهزار ترک موسیقی در قالب آهنگ تیتراژ یا آهنگ پیام بازرگانی از شبکههای مختلف پخش شود. سازمان در طول سال به حجم قابل توجهی از تولید نیاز دارد. صدا و سیما در بخشی از ملاحضات خود سعی میکند سیاستهای کلی را لحاظ کند و در بخشی هم باید به ذائقه و خواست مخاطب توجه کند؛ چون به عنوان یک رسانه ملی راضی به از دست دادن مخاطبان خود نیست.
مدیر کل دفتر موسیقی اضافه میکند: دفتر موسیقی این رسالت را به این معنا ندارد. دفتر موسیقی اگر به یک اثر مجوز میدهد، معنای اولیه این نیست که آن محتوا را کاملا تأیید میکند؛ بلکه دفتر موسیقی وقتی اثری را بلامانع اعلام میکند به این معنا است آن اثر حداقلهای لازم را برای انتشار دارد. اگرچه که ممکن است اگر سلیقه تک تک اعضای شورای ترانه را درباره محتوای شعر یک آهنگ که بر آن نقد وارد است، بسنجید با آن شعر موافق نباشند؛ ولی قرار نیست که نظر آن جمع محدود آن چیزی باشد که در جامعه اتفاق میافتد. حال اینکه مردم از آن استقبال کنند یا نکنند به خود آنها برمیگردد.
او میگوید که اگر بخواهیم کار کیفی عرضه شود باید مسابقهای برگزار کنند و داوران حداکثرهای کیفی اثر را بررسی کرده و از کارهای برتر تقدیر شود.
الهیاری در این زمینه ادامه میدهد: سندی تحت عنوان سند شورای هماهنگی موسیقی کشور در شورای انقلاب فرهنگی در شرف تصویب است. این سند دو صفحه است و چندین سال است که در شورای انقلاب فرهنگی برای آن زحمت کشیده شده است. در این سند یک شورا از دستگاههای متولی در حوزه موسیقی کشور از جمله ارشاد و صداوسیما پیش بینی شده است و قرار است سیاستگذاریهای کلی حوزه موسیقی در دستگاههایی که در موسیقی مسوولیت دارند، اتفاق بیفتد. همچنین قرار است این سند کمک کند که ضربآهنگ تصمیمگیریها، ضربآهنگ منظمتر و همنواتری در حوزه موسیقی شود. من امیدوارم با راه افتادن این شورا که مسوولیت آن با معاونت هنری وزارت ارشاد است، تصمیمگیریهای بهتری برای حوزه موسیقی با کمک و هم فکری هنرمندان این حوزه صورت بگیرد.
الهیاری در پاسخ به اینکه چرا رسانهای مانند صداوسیما که هزینههایش با بودجه کشور تامین میشود، به جای داشتن دغدغه شکل دادن به ذائقه مخاطب، باید بیشتر به فکر توجه به ذائقه و حفظ مخاطب باشد؟ بیان میکند: افزایش آگاهی و دانش سطح سلیقه مخاطب را بالا میبرد. اگر ما و خود مخاطب برای افزایش دانش او در زمینه موسیقی تلاشی نکنیم تا بتواند خوب و بد را از هم تشخیص دهد، باید در فضاهایی مانند فضای مجازی و تلویزیون به دنبال آنچه که از موسیقی ارائه میدهند، باشد تا همان را مصرف کند. ما باید کمک کنیم تا مردم بتوانند با موسیقی خوبی که به تعالی آنها کمک میکند، آشنا شوند. زمانی که این اتفاق رخ ندهد، چون چیزی در اختیار مخاطب قرار نگرفته است، مجبور است همان چیزی که میشنود را گوش کند. ما باید تلاش کنیم تا هم سطح آگاهی و دانش بالا رود و هم مخاطب انتخابگر باشد. ما الآن بیشتر از صداوسیما از طرف شبکههای اجتماعی تحت هجمه هستیم. امروز جریانهای ناسالمی در موسیقی تلاش میکند تا باورهای فرهنگی، ملی و دینی ما را تضعیف کند.
در ادامه با او مطرح میکنیم که چرا در مناسبتهای ملی که کشور به یکباره با آن مواجه میشود، مانند شهادت سردار سلیمانی، سقوط هواپیما یا سیل و... شاهد پخش کارهای نازلی در حوزه موسیقی هستیم که مدام هم از شبکهها تکرار میشوند؟ آیا نمیتوان با تشکیل جلسات فوری و هماهنگی چند نهاد متولی موسیقی، آثاری در شأن این مناسبتها و شخصیتهای ملی تولید کرد؟
الهیاری پاسخ میدهد: گاهی برخی اتفاقات آن قدر بزرگ هستند که جامعه هنری در کنار دیگران سعی میکنند واکنش داشته باشند و عمق ناراحتیشان را در حد بضاعت خود درباره اتفاقی که روی داده نشان دهند؛ حال یک نفر دلنوشتهای مینویسد، فردی هم یک اثر موسیقی میسازد و اجرا میکند که البته باید این احساسات مدیریت شود.
لغو اجرای ارکستر سمفونیک مخاطب را میرنجاند
در ادامه گریزی به حاشیههای اخیر ارکستر سمفونیک در نبود شهرداد روحانی میزنیم و از مدیر کل دفتر موسیقی میخواهیم که دیدگاه خود را بیان کند. میگوید: به طور طبیعی هر پدیدهای نمیتواند خارج از بستر اجتماعی خود رخ دهد؛ یعنی هر اتفاقی در یک متن روی میدهد و خارج از آن متن، نمیتوان آن را تفسیر کرد. به نظر من رهبر ارکستر برای مدتی اعلام دوری کرده است، ولی ارکستر برای یک اجرا با رهبری او بلیط فروخته است و لغو اجرا ممکن است باعث ناراحتی مخاطبان شود. ما خیلی از زمینه فکری افراد در ارتباط گذشتهشان درباره یکدیگر مطلع نیستیم و رفتاری که رخ میدهد میتواند ماحصل یک ارتباط قدیمی باشد.
او ادامه میدهد: در هر صنفی ممکن است افراد با هم اختلاف نظراتی داشته باشند ولی اینکه این اختلافات در مقابل مردم بروز کند واقعا جای ناراحتی دارد و باعث آزردگی خاطر آنها میشود.
در پایان از الهیاری سوال میکنیم که آیا برنامهای برای حضور رهبرهای خارجی خوب و انتقال تجربیاتشان به ارکستر وجود دارد؟ میگوید: بهزودی بنیاد رودکی شورایی را برای بحثهای مدیریت ارکستر خواهد داشت که اعضای حقوقی آن شامل مدیریت بنیاد رودکی، مدیریت دفتر موسیقی و تعدادی از هنرمندانی که در زمینه ارکستر فعالیت کردهاند، خواهد بود. این شورای مدیریتی کمک خواهد کرد تا تصمیمهای خوب و ماناتری برای ارکسترها اتفاق بیفتد و شامل زایشهای هنری جدیتری برای ارکسترها باشیم. یکی از سیاستها میتواند حضور رهبرهای با تجربه از کشورهای مختلف، رهبرهای ایرانی در خارج از ایران و رهبرهای خوب داخل کشور باشد.
گفتوگو: پیوند مرزوقی نگار ذکایی
انتهای پیام