پرهیز رییسی از تسلیت درگذشت ملکه؛ سیاسی، تاریخی یا واکنشی؟
صحبت از عرف دیپلماتیک است نه سوابق سیاسی و کافی است به یاد آوریم 8 سال پس از پایان جنگ ایران و عراق صدامحسین رییس جمهوری وقت عراق را هاشمی رفسنجانی برای شرکت در سازمان کنفرانس اسلامی به تهران دعوت کرد
عصر ایران؛ مهرداد خدیر - درگذشت ملکه بریتانیا همچنان در کانون بحث و تحلیل های سیاسی و رسانهای در دنیاست و به این بهانه به اتفاقات دوران 70 ساله سلطنت او و این که نهاد کهنه سلطنت تا چه زمانی قابل دوام است و نیز شخصیت الیزابت دوم پرداخته میشود.
مقامات جمهوری اسلامی ایران اما در این باره سکوت کردهاند و هر چن دو کشور ایران و انگلستان رابطه دارند و سفرا در دو پایتخت مستقرند و بریتانیا یک از طرف های مذاکرات احیای برجام با ایران است و بر خلاف ایالات متحده تهران هیچ گاه از گفت و گوی مستقیم با لندن تن نزده اما ابراهیم رییسی رییس جمهوری ایران پیام تسلیتی نفرستاده و حتی دفتر رییس جمهوری ایران نیز مبادارت به انجام آن نکرده است.
سکوت و پرهیزی که موضوع گزارش خبرگزاری فرانسه شده و به تازگی در همین تارنما انتشار یافت. (هر چند باید توجه داشت فرانسه و انگلستان در عین دوستی در شئون مختلف با هم رقیباند. در یکی سنت و سلطنت معتبر است و در دیگری نفی سنت و جمهوریت. در یکی جنازه ملکه را میخواهند در کلیسا به خاک بسپارند و ملکه رییس عالی کلیسا بود و در دیگری (فرانسه) همه پیوندهای خود با مذهب را گسستهاند و لاییکاند. اگر سکولارها نهادهای مذهبی را از سیاست جدا کردهاند و با نمادها مشکل ندارند لاییک ها اما نه به نهاد نه به نماد مذهب کار ندارند.)
احتمالا تصور خواهد شد با توجه به نقش محوری لندن در تحریم علیه ایران در 10 سال اخیر که اقتصاد ایران را دچار رشد صفر تا یک درصدی کرده یا سابقه استعماری بریتانیا پیام تسلیت رییس جمهوری ایران غیر عادی بود نه سکوت و پرهیز اما صحبت از عرف دیپلماتیک است نه سوابق سیاسی و کافی است به یاد آوریم 8 سال پس از پایان جنگ ایران و عراق صدامحسین رییس جمهوری وقت عراق را هاشمی رفسنجانی برای شرکت در سازمان کنفرانس اسلامی به تهران دعوت کرد و نیاز به توضیح نیست که محمد خاتمی رییس جمهوری بعدی و میزبان اجلاس خداخدا میکرده نیاید و البته نیامد!
یا به یاد آوریم وزر خارجه کنونی ایران در مراسم روی کار آمدن عبدالفتاح سیسی در مصر شرکت کرد در حالی که روابط تهران و قاهره همچنان قطع است و ایران کودتای مصر را تقبیح کرده بود.
اشاره دیگر میتواند پیام تسلیت ولادیمیر پوتین برای درگذشت ملکه در گرماگرم جنگ اوکراین باشد در حالی که انگلستان علنا از اوکراین حمایت میکند و سلاح و مواد غذایی میفرستد و بوریس جانسون نخست وزیر پیشین با سفر به کییف حمایت خود را از زلنسکی اعلام داشته بود.
با این وصف سکوت و پرهیز ابراهیم رییسی از ابراز همدردی یا تأسف در هر سطح و حتی با ادبیات سرد را تنها نمیتوان در سوابق تاریخی جستوجو کرد (موارد نقض: عراق دوران صدام و مصر) یا همسو با حملات نواصولگرایان به انگلستان دانست (چون سفارتخانه باز شده) یا دلیل آن را تحریمها دانست (زیرا چین و روسیه هم پای 7 قطعنامه تحریمی را امضا کرده یودند) و نه حتی به باورهای مذهبی نسبت داد (چون نماینده ایران در تشییع جنازه لئونید برژنف کمونیست و خداناباور هم شرکت کرده بود، این پیرزن که خداباور و مسیحی بوده و قرار است در کلیسا دفن شود).
از منظر دیپلماتیک و نه سیاسی و تاریخی این اجتناب را می توان واکنش جمهوری اسلامی ایران به نوع مواجهه دربار و دولت بریتانیا با درگذشت امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران در 14 خرداد 1368 و 31 سال و سه ماه قبل دانست. چون آنها نیز سکوت کردند و تسلیت رسمی نفرستادند. در حالی که از شرکت در تشییع جنازه محمد رضاشاه پهلوی در قاهره در سال 1359 در سطح سفیر به سبب تأثیر منفی بر مناسبات خود با جمهوری اسلامی ایران خودداری کرده بودند.
آن سکوت و پرهیز به خاطر فضای خاص پس از فتوای امام خمینی برای قتل سلمان رشدی نویسنده انگلیسی هندی تبار بود که دولت برتیانیا برنتافت و آن را علیه شهروند خود توصیف کرد و در چنان فضایی پیام نفرستادند.
14 سال بعد و پس از زلزله بم اما برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی ولیعهد بریتانیا که اکنون پادشاه شده به ایران سفر کرد و هر چند در قالب یک انجمن خیریه و مدادی آمده بود اما از رییس جمهوری وقت ایران - سید محمد خاتمی - هم تقاضای ملاقات کرد و پذیرفته شد و دیدار گرمی شکل گرفت و تصاویر آن منتشر شد و در روزهای اخیر هم بازنشر شده است.
برخی آن ملاقات را جبران نوع مواجهه دربار و دولت بریتانیا در قبال درگذشت رهبر فقید و پایهگذار جمهوری اسلامی ایران دانستند و البته اصولگرایان سنتی که خواهان گسترش روابط با بریتانیا بودند و خود اهل رفت و آمد به لندن هستند بر رییس جمهوری اظلاحطلب ایران چندان خرده نگرفتند.
موضع نواصول گرایان در قبال بریتانیا اما به شدت تندتر و منفی تر از اصول گرایان سنتی است و در جریان اشغال سفارت هم دیده شد. اشغالی که اگرچه به زیان منافع ملی و دولت احمدی نژاد تمام شد اما سال ها بعد برای بری از حاضران آن رزومه و سابقه انقلابی فراهم کرد.
با این اوصاف امتناع ابراهیم رییسی از هر نوع واکنش به درگذشت ملکه بریتانیا بر خلاف عرف رایج در دنیا و اقتضای روابط فیمابین را میتوان دو گونه تفسیر کرد: یکی در ادامه مواضع شداد و غلاظ نواصولگرایان بر خلاف اصولگرایان سنتی علیه انگلستان یا واکنش به نقش تلویزیون فارسی بیبیسی در خبرپراکنی یا اختلافات دیگر و دیگری از حیث عرف دیپلماتیک و تشریفاتی با این توجیه که آغازکننده لندن بود که برای درگذشت امام خمینی بر خلاف سنت رایج در این کشور پیام تسلیت نفرستاد یا دفتر یادبود را امضا نکردند.
در این میان البته این خبر قابل توجه است که پس از درگذشت ملکه بریتاینا دبیر کل سازمان ملل دستور داد پرچم تمام کشورهای عضو در محوطه این سازمان در نیویورک به نشان همدردی به حالت نیمه افراشته درآید و خبری منتشر نشد که دفتر نمایندگی ایران مخالفت کرده باشد.
تماشاخانه