پلاسکو دوباره میریزد!
در آخرین روز دی ماه سال 1395 حادثهای تلخ در قلب پایتخت روی داد که خاطره آن تا سالها از ذهن شهروندان پاک نخواهد شد. آری، ساختمان پلاسکو با بیش از نیمقرن فعالیت تجاری فروریخت و جان شریف شانزده آتشنشان فداکار و تعدادی دیگر از هموطنان را گرفت. ضمن اینکه برآوردهای انجام شده از خسارت 15 هزار میلیارد ریالی و بیکاری حدود سه هزار نفر کارگر حکایت دارد. علتهای وقوع این حادثه و حوادث مشابه،...
در آخرین روز دی ماه سال 1395 حادثهای تلخ در قلب پایتخت روی داد که خاطره آن تا سالها از ذهن شهروندان پاک نخواهد شد. آری، ساختمان پلاسکو با بیش از نیمقرن فعالیت تجاری فروریخت و جان شریف شانزده آتشنشان فداکار و تعدادی دیگر از هموطنان را گرفت. ضمن اینکه برآوردهای انجام شده از خسارت 15 هزار میلیارد ریالی و بیکاری حدود سه هزار نفر کارگر حکایت دارد.
علتهای وقوع این حادثه و حوادث مشابه، از ابعاد گوناگون مورد توجه افکار عمومی، کارشناسان و مسئولان قرار گرفته است. اما آنچه کمتر بدان پرداخته شده، ناکارآمدی قوانین و مقررات در موضوعات مرتبط با ایمنی شهری است. این نکته زمانی بیشتر جلوه مینماید که بدانیم تنها چهار ماه قبل از حادثه پلاسکو، مصوبه «توسعه و بهبود خدمات ایمنی و آتشنشانی» در 23 شهریور 1395 با اهدافی همچون رعایت اصول، ضوابط و مقررات ایمنی در ساخت و سازها و فضاهای شهری، ارتقاء ایمنی ساختمانها و توانمندسازی شهروندان برای مقابله با حوادث احتمالی، در شورای اسلامی شهر تهران به تصویب رسیده است. این نوشتار به دنبال تحلیل علل عدم دستیابی مصوبه مذکور به اهداف تعیین شده است.
خروجیهای اولیه این خطمشی امیدوارکننده به نظر میرسید که میتوان از میان آنها به این موارد اشاره کرد: همکاری مؤثرتر شهرداریهای مناطق با سازمان آتش نشانی در زمینه نظارت بر وضعیت ایمنی ساختمانهای پرخطر، توجه بیشتر مالکان و سازندگان ساختمانهای با کاربری مختلف به رعایت ضوابط ایمنی در زمان احداث، تجهیز تعداد اندکی از اماکن عمومی با ملزومات ایمنی، تهیه دستورالعمل ایمنی مدارس، بوستانها، کتابخانههای عمومی و...، برگزاری دورههای مشترک آموزش میان کارکنان سازمان آتشنشانی و شرکت بهرهبرداری مترو و تهیه محتوای آموزشی مناسب در زمینه ایمنی برای گروههای مختلف شهروندان.
اما اکنون پس از گذشت شش سال از تصویب و ابلاغ خطمشی مورد اشاره، در مواردی فاصله قابل توجهی میان خروجیهای اولیه و اهداف مورد انتظار مصوبه مشاهده میشود. از جمله اینکه نظارت بر وضعیت ایمنی ساختمانهای موجود مطابق برنامه زمانبندی پیشبینی شده انجام نشده و برای شهروندان ملموس نیست. همچنین موضوع مشارکت در ایمنسازی اماکن عمومی پیشرفت ناچیزی داشته است. تعامل مطلوبی بین سازمان آتشنشانی و سازمانهای همکار همچون راهنمایی و رانندگی، صدا و سیما، آموزش و پرورش و... برای تحقق اهداف شکل نگرفته است. طرح جامع و اثربخش آموزش شهروندی نیز که مقرر بود بر اساس ماده 10 مصوبه ظرف شش ماه تهیه شود تاکنون تهیه نشده است.
از دلایلی که مانع تحقق کامل اهداف مورد انتظار مصوبه شده است می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- کم توجهی تحلیلگران و خط مشی گذاران به شرایط اقتصادی و سیاسی جامعه که به علت کاهش درآمدهای ارزی کشور و همچنین عایدی های شهرداری تهران، عملا اجرای برخی از مواد این مصوبه غیر ممکن به نظر می رسد. از جمله در ماده سوم مصوبه آمده است: «سازمان آتش نشانی تهران مکلف است با استفاده از امکانات و توانایی های درون و برون سازمانی در جهت کمک به ایمن سازی سالیانه حداقل ده درصد (10%) از اماکن عمومی، از طریق مشارکت در تأمین تجهیزات اولیه ایمنی و آتش نشانی اقدام نماید». با توجه به اینکه سازمان مذکور فاقد درآمد کافی و پایدار می باشد، می بایست منبع مالی چنین تکلیفی در متن مصوبه مشخص می شد.
- لحاظ نکردن توان سازمان آتش نشانی تهران) بودجه، زیرساخت، ضمانت اجرایی اخطاریهها و منابع انسانی ناکافی) در اجرای برخی تکالیف محوله از جمله بازدید دوره ای از تمامی ساختمان ها، فضاهای شهری، معابر، تأسیسات، تجهیزات و تسهیلات شهری و گزارش نواقص موجود (هر سال برای اماکن پر خطر، هر سه سال برای اماکن میان خطر و هر ده سال برای اماکن کم خطر). ضمن اینکه بانک اطلاعاتی لازم و جامع در مورد این اماکن وجود ندارد.
- تحلیل غیر دقیق از گروه های هدف خط مشی و عدم مشارکت همه ذینفعان در تدوین مصوبه: با توجه به اینکه رعایت الزامات ایمنی در ساختمان ها برای مالک و سازنده هزینه هایی دربر دارد و مشوق های لازم برای ترغیب آنان به مشارکت در اجرای خطمشی در نظر گرفته نشده است، برخی از مخاطبان به راه هایی برای دور زدن قانون روی آورده اند.
اما نگاهی دقیقتر به موضوع نشان میدهد علت اصلی عدم توفیق مصوبه در دستیابی به اهداف خود، بیدقتی خطمشیگذاران در شناسایی «مسأله» بوده است. بدیهی است زمانی که مسأله به درستی شناسایی نشود، راه حل طراحی شده نیز مسأله را حل نخواهد کرد. مروری بر اهداف کلی که در مقدمه این مصوبه ذکر شده نشان می دهد که مسأله اصلی که موجب تدوین و تصویب این خط مشی شده است، افزایش تعداد و تنوع حریق و حوادث شهری و افزایش خسارات جانی و مالی ناشی از آن است که انتقادات زیادی را در زمینه ناکارآمدی در مقابله با حوادث، ضعف اطلاع رسانی و آموزش عمومی و همچنین کمبود مقررات لازم در زمینه ایمنی ابنیه شهری، متوجه شهرداری و سازمان آتشنشانی تهران نموده است. بروز برخی حوادث خبرساز در سطح شهر نیز موجب شد تا این موضوع با جدیت بیشتری در دستور کار قرار گیرد. با تحلیل مفاد هریک از مواد این مصوبه می توان مواردی را به عنوان مسائل مدنظر خطمشیگذاران به شرح جدول زیر ذکر نمود.
جدول 1: احصاء مسائل مدنظر خط مشی گذاران به تفکیک مواد مصوبه
شماره
موضوع ماده
مسأله مورد نظر خطمشیگذاران
1
نظارت و بازرسی های ضوابط ایمنی و آتش نشانی در کلیه ساختمان ها، ابنیه و تجهیزات شهری
وجود ساختمان های با ریسک بالا و احتمال وقوع حوادث در گروههای پرخطر و میانخطر و تمایل کم مالکان به ایمن سازی
2
الزام مالکان ساختمانهای جدیدالاحداث به رعایت ضوابط و مقررات ملی ساختمان و دستورالعمل ایمنی و آتش نشانی
عدم تمایل داوطلبانه مالکان و سازندگان به رعایت ضوابط ایمنی
3
ایمن سازی سالیانه ده درصد از اماکن عمومی از طریق مشارکت در تأمین تجهیزات ایمنی
بی توجهی متولیان اماکن عمومی به موضوع ایمنی و کمبود بودجه
4
الزام نهادها و سازمان ها ی دولتی و عمومی به رعایت ضوابط ایمنی در فضاهای عمومی
حساسیت پایین مدیران دولتی به پایش وضعیت ایمنی فضاهای در اختیار
5
تدوین آیین نامه ها و دستورالعمل های فنی در زمینه های تخصصی (نحوه اعزام نیرو، نحوه انجام عملیات، خرید و نگهداری ماشین آلات و تجهیزات، جانمایی ایستگاهها)
فقدان دستورالعمل ها و رویه های استاندارد اجرایی و عملیاتی
6
تأمین فضای مورد نیاز جهت احداث ایستگاههای جدید توسط شهرداری تهران
تأخیر در رسیدن به محل حادثه به دلیل کمبود و مکان نامناسب ایستگاهها
7
تأمین خودروها و تجهیزات مقابله با حریق و حوادث در فضاهای مترو و آموزش کارکنان
فقدان امکانات و مهارت لازم برای مقابله با حریق و حوادث در مترو
8
لحاظ نمودن حداقل زمان رسیدن خودروهای عملیاتی در کلیه طرح های تغییر و توسعه معابر و خطوط حمل و نقل عمومی
زمان طولانی حضور نیروهای امدادی در محل حوادث به دلیل مشکلات ترافیکی و دسترسی
9
تدوین دستورالعمل ایمن سازی و مقاوم سازی عناصر غیر سازه ای شامل مبلمان و تجهیزات شهری
افزایش میزان سقوط و حوادث عناصر غیر سازه ای در سطح شهر
10
تهیه و اجرای طرح آموزش های ایمنی اثربخش و استاندارد با همکاری سازمان ها و نهادهای ذیربط
سطح پایین آموزش و فرهنگ عمومی در زمینه موضوعات مرتبط با ایمنی و اثربخش نبودن آموزش های موجود
اما واقعیت چیست و مسأله اساسی کدام است؟ با تحلیل سلسله مراتبی بین مسائل یاد شده و لحاظ روابط علی معلولی بین آنها، میتوان مسائل را به صورت جدول زیر خلاصه نمود؛ به نحوی که مسائل اصلی و ریشهای در ستون سمت راست و مسائل فرعی (که البته بیشتر برای شهروندان و مسئولان، ملموس هستند) در سمت چپ جدول دیده میشوند.
جدول 2: شناسایی مسائل و علل اصلی و فرعی
کم توجهی شهروندان به موضوعات ایمنی
بی توجهی شهروندان به دریافت آموزش در موضوعات مرتبط با ایمنی
افزایش تعداد و تنوع حریق و حوادث
افزایش خسارات جانی و مالی ناشی از حریق و حوادث شهری
عدم توجیه اقتصادی اقدامات ایمن ساز ساختمان برای شهروندان
تمایل کم مالکان و سازندگان به رعایت اصول ایمنی در ساختمانهای موجود و در حال ساخت
عدم مطالبه گری موضوعات ایمنی از مسئولان
بی توجهی به مسائل ایمنی در خرید و فروش مسکن
حساسیت پایین و کم توجهی مسئولان به موضوعات ایمنی
ضعف در تولید محتوای آموزشی اثربخش
کمبود مقررات الزام آور ایمنی
عدم اختصاص بودجه کافی
ناکارآمدی در مقابله با حریق و حوادث
عدم واگذاری زمین مناسب برای تأمین ایستگاه
بهره گیری کم از دستاوردهای علمی
ضعف همکاری های بین سازمانی
کمبود تجهیزات روزآمد و آموزش های مورد نیاز
کم توجهی به تدوین رویه های عملیاتی استاندارد
در مجموع با توجه به جدول بالا شاید بتوان گفت: مسأله اصلی که باعث افزایش حریق و حوادث و خسارات جانی و مالی مترتب بر آن شده این است که موضوع ایمنی برای بسیاری از شهروندان و مسئولان به عنوان یک «مسأله» مطرح نیست و در نتیجه نباید انتظار داشت که راه حل ارائه شده در قالب مصوبه مذکور، مسأله را به درستی حل کند. به گونهای که مثلا یک شهروند در خرید مسکن به عوامل متعددی توجه دارد ولی ایمنی ساختمان را مد نظر قرار نمی دهد. همچنین سازندگان و مالکان ساختمان های خصوصی و مسئولان اماکن عمومی، رعایت اصول ایمنی را به دلیل هزینه های مترتبه از فهرست اولویت های خود خارج می کنند. در این زمینه پیشنهاد میشود پیشبینیهای لازم برای تهیه شناسنامه ایمنی ساختمانها و رتبه بندی آنها و در نتیجه تأثیرگذاری بر قیمت انجام شود تا هزینههای انجام شده جبران شده و حتی تبدیل به منفعت شود. تنها در این صورت است که تمایل به پرداخت هزینهها در میان شهروندان افزایش خواهد یافت و مشارکت بیشتری در حوزه ایمنی شکل خواهد گرفت.
بنابراین، به نظر می رسد خط مشی گذاران در گام نخست و به عنوان اصلی ترین مسأله، باید به حساس سازی شهروندان و مسئولان به موضوعات ایمنی و آتش نشانی بپردازند. در این راستا باید به ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، رسانهای و اطلاعرسانی مسأله در سطح عمومی توجه شود.
اگر حساس سازی و مطالبه گری عمومی به درستی انجام شود، بسیاری از اقدامات پیشگیرانه مرتبط با ایمنی و آتش نشانی، به مطالبه عمومی تبدیل شده و به صورت داوطلبانه توسط شهروندان، اجرا و مدیریت خواهد شد. نتیجه این امر، کاهش چشمگیر حریق و حوادث شهری و خسارات جانی و مالی ناشی از آن و جلوگیری از فروپاشی پلاسکوهای آینده خواهد بود.
مهدی محمدی، دانشجوی ترم سوم دوره دکترا در رشته مدیریت دولتی در دانشگاه تهران
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.