یک‌شنبه 13 خرداد 1403

چرا بازرگان بازی را به رقیب واگذار کرد؟

وب‌گاه عصر ایران مشاهده در مرجع
چرا بازرگان بازی را به رقیب واگذار کرد؟

5 سال قبل در همایش بازرگان و انقلاب اسلامی پرسشی طرح شد که در این نوشته به آن پرداخته شده است: اگر مهندس بازرگان یک سیاست‌مدار کهنه‌کار و با هوش با دهه‌ها سابقه فعالیت سیاسی و سال‌ها زندان بود چرا و چگونه بازی را به روحانیون واگذار کرد...

عصر ایران؛ مهرداد خدیر - امروز 30 دی ماه، بیست‌و هشتمین سالروز درگذشت مهندس مهدی بازرگان نخست وزیر دولت موقت (‌دولت انتقالی از سلطنت پهلوی به جمهوری اسلامی) است که پس از 9 ماه نخست‌وزیری، عضویت در شورای انقلاب و 4 سال نمایندگی مجلس شورای اسلامی و در پی حذف نیروهای ملی - مذهبی از حاکمیت در جایگاه منتقد فعالیت کرد و هر چند ثمره مخالفت خود با ادامه جنگ بعد از بازپس گیری بندرخرمشهر را با قبول قطعنامه 598 دید، اما در دیگر آرزوهای سیاسی چنین نبود و تحقق آنها را ندید.

استاد و رییس پیشین دانشکده فنی دانشگاه تهران و مؤسس اصلی نهضت آزادی ایران تنها سه روز بعد از بازگشت امام خمینی و در حالی که شاپور بختیار نخست‌وزیر و مستقر بود، مأمور تشکیل دولت انقلابی شد.

بختیار قبل‌تر گفته بود: «کشور، نمی‌تواند بیش از یک دولت داشته باشد» و رهبر انقلاب در نطق 12 بهمن 1357 و پیش از آن که نام نخست‌وزیر مورد نظر فاش شود، به صراحت گفت: «مردک می‌گوید که یک مملکت که با دو دولت نمی‌شود. خوب! معلوم است این. تو غیر قانونی هستی. برو.» در همین سخنرانی است که می‌گوید: «من توی دهن این دولت می‌زنم. من دولت تعیین می‌کنم. من به واسطه این که ملت مرا قبول دارد دولت تعیین می‌کنم».  تنها 3 روز بعد روز بعد حکم نخست‌وزیری مهدی بازرگان صادر شد. این بار رییس دولت را نه شاه که یک مرجع‌تقلید در جایگاه رهبر انقلاب معرفی می‌کرد. انقلابی که سه ماه قبل از آن شاه گفته بود صدای آن را شنیده است.

انقلابی که شاپور بختیار هم به حقانیت آن اذعان داشت منتها می‌خواست حال که شاه رفته و زندانیان آزاد و ساواک منحل شده بیش از آن ادامه نیابد. رأی اعتماد به نخست‌وزیر را هم خود ملت در خیابان‌ها ابراز کرد نه کسانی که تا اندک زمانی قبل‌تر به نام آنان در مجلس شورای ملی حاضر بودند و در آن زمان استعفا کرده و رفته بودند و به همین خاطر روزنامه‌ها از راه پیمایی پنج‌شنبه بعد از معرفی بازرگان در بهمن 1357 با عنوان «رأی اعتماد» یاد کردند و از این حیث مهدی بازرگان هم با اسلاف و هم با اخلاف خود متفاوت است چرا که هر چه نخست‌وزیر یا رییس الوزرای قبل اوست با فرمان پادشاه مأمور تشکیل دولت شده حتی دکتر محمد مصدق که الگوی بازرگان بود و او نه از پادشاه که از رهبر روحانی انفلاب براندازنده سلطنت و بعد از مشروطه از مجلس شورای ملی رأی اعتماد می‌گرفتند و او از خود مردم. در تاریخ جمهوری اسلامی هم هر که را که بعد از او نخست‌وزیر شد رییسان جمهور به مجلس شورای اسلامی معرفی کردند (محمد علی رجایی، محمد جواد باهنر، محمد رضا مهدوی کنی و میر حسین موسوی).

در هر سالگرد به نکته ای پرداخته‌ام و قصد تکرار در میان نیست و در آخری که بازتاب بیشتری داشت به برخی اشتباهات هم. پس در این گفتار دو نکته مد نظر است:

اول این که انگار نوع برگزاری مراسم سالگرد مهندس بازرگان در این سال ها دماسنج فضای سیاسی در سرمای زمستان بوده چندان که هر وقت گشایشی رخ داده مجال آیینی به یاد او فراهم‌تر بوده است. امسال هم بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان - و نه نهضت آزادی ایران - بنا داشت مراسم محدودی در دفتر انجمن اسلامی مهندسین برگزار کند اما چنانچه پیش‌بینی می شد تماسی گرفته شده و خواسته‌اند برگزار نشود.

دوم اما خاطره ای است از 5 سال پیش که انجمن اندیشه و قلم میزبان همایش «بازرگان و انقلاب اسلامی»‌ بود که روز دوشنبه 16 بهمن 1396 برگزار شد و اجرای آن را به این نویسنده سپردند.

8نفر در پنل آن سخن گفتند و کوشیدم به جای توزیع وقت به شکلی اجرا و مدیریت کنم که پاره‌ای ابهامات روشن شود و به همین خاطر وقت بیشتری برای عباس سلیمی‌نمین فعال سیاسی اصول‌گرا لحاظ شد تا دیگران هم با فراغ بال سخن بگویند. گزارش مشروح آن همایش در رسانه‌ها انعکاس یافت و در این یادداشت غرض اشاره به یک پرسش خاص است که یکی از شرکت‌کنندگان در تنفس بین دو بخش همایش از نویسنده این سطور خواست طرح کند. سؤال این بود: اگر مهندس بازرگان یک سیاست‌مدار کهنه‌کار و با هوش با دهه‌ها سابقه فعالیت سیاسی و سال‌ها زندان بود چرا بازی را به روحانیون واگذار کرد و چرا نتوانست پیش‌بینی کند که قانون اساسی یی که در مجلس خبرگان تصویب می‌شود با پیش‌نویس تفاوت‌های اساسی دارد و چرا همان پیش‌نویس را که به امضای اولیه امام و مراجع ثلاث قم هم رسیده بود به رفراندوم نگذاشت و بر تشکیل مجلس مؤسسان اصرار ورزید که به خبرگان تبدیل شد؟ پاسخ یکی از شرکت‌کنندگان با استفاده از تمثیلی فوتبالی را نیک به خاطر دارم اما نقل نمی‌کنم چون حاوی اتهام یا ابهامی بود.

نشستن در جایگاه مجری مجال نداد تا نظر خود را بگویم و اینجا طرح می‌کنم. بازرگان می‌پنداشت امام خمینی مانند مهاتما گاندی در هند عمل خواهد کرد و او که کتاب نهضت آزادی هند را نوشته و نهضت آزادی ایران را پایه گذاشته نخست‌وزیر شده تا نقش جواهر لعل نهرو را برای گاندی ایفا کند و بعدتر دریافت امام خمینی تنها یک رهبر مذهبی نیست و در سیاست‌ورزی چندان تبحر دارد که بالاتر از همه مدعیان سیاست قرار می‌گرفت و اتفاقا واقع گراتر از دیگرانی بود که به شدت آرمان‌زده بودند. کما این که توانست از ظرفیت همه نیروهای ضد شاه بهره ببرد. با این که خود نماد تام و تمام گفتمان اسلام انقلابی بود اما توانست گفتمان‌های دیگر اعم از ملی و ملی‌مذهبی و شریعتی و چپ و سنتی را هم زیر چتر خود بیاورد حال آن که بازرگان تنها یک گفتمان را نمایندگی می‌کرد. گفتمانی که اتفاقا پس از او عمق یافته و ایرانیان امروزه از هر زمان دیگری بیشتر به ارزش مدارا پی برده‌اند.

تماشاخانه

ببینید | خوردن پای «مرغ اژدهایی» توسط ثروتمندان ویتنامی / برای زیبایی زنان مفید است!

100 تن قاچاق تاغ در شش ماه گذشته / دستبرد به یک سایت مطالعاتی (فیلم)

فیلم های دیگر docReady(function () { if (window.innerWidth کانال عصر ایران در تلگرام
چرا بازرگان بازی را به رقیب واگذار کرد؟ 2
چرا بازرگان بازی را به رقیب واگذار کرد؟ 3
چرا بازرگان بازی را به رقیب واگذار کرد؟ 4