چرا گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران پاسخ رسمی به اتهامات را نادیده میگیرد؟
شورای حقوق بشر مدعی است که ارسال سؤال به کشورها در مورد اتهامات، از روشهای راستیآزمایی مسایل مختلف است؛ اما گزارشگر ویژه ایران علیرغم دریافت پاسخها به اتهامات وارده، نوشته تهیه شده دیگران را قرائت میکند؛ چون به دنبال تمدید مأموریت خود است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، احمد بینا؛ فعال حقوق بشر نتایج یک دهه حضور خود در اجلاسهای حقوقبشری و گفتوگو با گزارشگران ویژه کشوری و گزارشگران موضوعی را در قالب کتابی منتشر کرده و خلاصه آن را در قالب مقاله علمی در اختیار تسنیم قرار داده است که در چند شماره با عنوان "نیمه تاریک حقوق بشر بینالملل" منتشر خواهد شد، آنچه میخوانید بخش چهاردهم و پایانی این مطلب است.
اعلامیه جهانی حقوق بشر و نیمه تاریک آن
اعلامیه حقوق بشر در سال 1948 در یک اقدام تشریفاتی توسط همسر رئیسجمهور آمریکا (النور روزولت) در سانفرانسیسکو رونمایی شد، این اعلامیه برگرفته از اعلامیه حقوق بشر انقلاب فرانسه و بیانیه اعلام استقلال آمریکا است.
نقاط ضعف و کمبود اعلامیه حقوق بشر
ماده اول اعلامیه حقوق بشر میگوید: «تمام افراد بشر آزاد به دنیا میآیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند. همه دارای عقل هستند و باید با یکدیگر با روح برادری رفتار کنند.» اما نویسندگان اعلامیه مشخص نکردهاند که این ماده از اصول موضوعه برگرفتهشده یا معادل و همارز سایر مواد آن است.
تحمیل حقوق بشر مادی به کشورهای اسلامی از سوی اتحادیه اروپاهمچنین مشخص نیست قاعده «تمام افراد بشر باید با یکدیگر با روح برادری رفتار کنند»، توصیهای اخلاقی، دستوری قانونی و حقوق بشری است؛ چنانکه «رفتار برادرانه» نیز تعبیر ابهام دارد؛ یعنی معلوم نیست که چه رفتاری ناقض روح برادری است و چه رفتاری با روح برادری سازگار است.
به فرض اینکه بدانیم که دستور به رفتار برادرانه چه چیزی را الزام و تکلیف میکند، این پرسش همچنان مطرح است که سزای کسی که با این امر مخالفت و از آن سرپیچی کند، چیست. حقیقت این است که مفاد این ماده را چیزی بیش از یک اندرز پدرانه یا برادرانه نمیتوان تلقی کرد. بقیه مواد آنهم اشکالاتی دارد که طرح آن باعث مطول شدن این نوشتار میشود.
راستیآزمایی ادعاها و اتهامات در شورای حقوق بشر
روند سازوکار شورای حقوق بشر بهگونهای است که کشورها و سازمانهای غیردولتی به راحتی ادعاها و اتهاماتی را علیه کشور مورد نظر مطرح میکنند. بدون اینکه سند و مدرکی ارائه شود یا فردی باشد که پس از پاسخ به اتهامات آن را قضاوت کند. پس از طرح نظرات کشورها، گزارشگر و سمنها بدون بررسی و اثبات اتهامات و ادعاها، رأیگیری صورت میگیرد و در بخش رأیگیری هم توضیح داده شد که چگونه عمل میکنند. کشورهای غربی با طرح اتهامات کلی مانند نبود آزادی بیان یا عدم دادرسی عادلانه و... در کشور موردنظر تلاش میکنند، آن را بیاعتبار و متهم به نقض حقوق بشر کنند.
این در صورتی است که کشورهایی که با این هجمه روبهرو میشوند، زمانی بین 5 تا 7 دقیقه فرصت دارند، نسبت به اتهامات وارده دفاع کنند.
متولیان شورای حقوق بشر و کمیساریای عالی ادعا میکنند، یکی از روشهای راستیآزمایی ارسال سؤال در مورد اتهامات به کشورها و یا مذاکره حضوری با نمایندگان کشورهاست؛ در صورتی که گزارشگر ویژه ایران علیرغم جواب مکتوب یا جلسه مذاکره حضوری و جوابگویی مستند نمایندگان جمهوری اسلامی ایران به اتهامات وارده، همان نوشتهای که برایش تهیه کردهاند را در صحن شورا قرائت میکند؛ زیرا گزارشگر به دنبال رضایت کسانی است که انتخابش کردهاند و مجدد قرار است برای یک سال دیگر انتخاب شود، نگارنده با احمد شهید، عاصمه جهانگیر و جاوید رحمان دیدار داشته است.
ذکر این نکته ضروری است، نیمه تاریک حقوق بشر بسیار گستردهتر از این چند نمونه است که بهصورت اختصار اشاره شد؛ امید است در نوشتههای بعدی، سایر ابعاد نیمهتاریک حقوق بشر بینالمللی به رشته تحریر درآورده شود.
پیامدهای عملکرد سازمان ملل و شورای حقوق بشر
گزیدهای از پیامدهای عملکرد سازمان ملل و شورای حقوق بشر (طی 75 سال گذشته) به این شرح است:
دیرهنگامی نیست که سازمان ملل متحد که قرار بود بر اساس نمایندگی واقعی ملتها استوار باشد و در وادی احقاق حق و صلح و امنیت آنان گام بردارد، متأثر از تاریخ خشونتورزی و خونریزی و تضییع حقوق ملل، به سازمانی منفعل و کم اثر و ناکارآمد بدل شده و از منظر نهادی و رویهای نشان داده که بهطور حقیقی نماینده ملتهای عضو ظاهر نشده است.
این سکوت سازمان ملل و این بیعملی و ناکارآمدی سازمانهای عریض و طویل حقوق بشری پیامدهای بسیار بدی برای مردم بیدفاع جهان دارد، زیرا وقتی حکومتهای شرور دریابند اینگونه جنایات برایشان عواقبی ندارد، مسلماً آن را تکرار خواهند کرد.
از زمان تأسیس سازمان ملل (سال 1945) تاکنون بیش از 285 جنگ مسلحانه به وقوع پیوسته است که مبتنی بر آمار یک نهاد فکری آلمانی حدود 40 میلیون نفر قربانی داشته است و هنوز هم تعداد زیادی از جنگهای مسلحانه در جهان مانند، سودان، سودان جنوبی، لیبی و غزه جریان دارد.
اکنون در آستانه هفتاد و پنجمین سال تصویب اعلامیه حقوق بشر، جنگها و جنایات متعدد توسط کشورها در حال رخ دادن است. در طول جنگهای قرن بیستم 200 میلیون انسان کشته شدند. فقط سه هفته از قرن بیستم، کره زمین روزهای بدون جنگ را سپری کرد. همچنین طبق گزارش سازمان ملل 4 میلیون کودک در قرن 21 در جریان جنگها کشتهشده و یا آسیبهای جانبی متعددی دیدهاند.
خانم رابینسون؛ کمیسرعالی حقوق بشر در پنجاهوچهارمین اجلاس کمیسیون حقوق بشر در سال (1376) میگوید: «در این پنجاهمین سالگرد، موردی برای جشن گرفتن، تبریک گفتن و خوشحالی کردن وجود ندارد. ما نمیتوانیم ادعا کنیم طی این پنجاه سال فعالیت در زمینه حقوق بشر، دستاورد قابلتوجهی در کم کردن موارد نقض حقوق بشر داشتهایم، در همین دهه دو بار شاهد کشتار دستهجمعی (ژنو ساید / نسلکشی) علیه صدها هزار افراد انسانی بودیم. حاصل پنجاه سال فعالیت، سازوکارهای مختلف حقوق بشری و اجرای برنامههایی که میلیونها دلار هزینه داشته و بر پا کردن تعداد بیشماری اجلاسهای جهانی و ایراد بیانات و خطابههای گوناگون ناامیدکننده، نشاندهنده این امر است که نتایج بهدستآمده تناسبی با سرمایهگذاری انجام شده ندارد».
همچنین دبیرکل سازمان ملل در نشستی به مناسبت گرامیداشت هفتادوپنجمین سالگرد مجمع عمومی این سازمان، به ناکامیها و نقصانهای این نهاد بهرغم برخی دستاوردهای آن اذعان داشت و اعلام کرد همهگیری کووید 19 از وجود نقصهای جدی در چندجانبهگرایی، همکاری و همبستگی جهانی پرده برداشته است.
وی در این راستا چند نمونه را برشمرد: افزایش شدت و مدت جنگافروزیها و دشواری روزافزون مقابله با آنها، تشدید تنشهای ژئوپلیتیک، بازگشت تهدید رویارویی هستهای، تعمیق نابرابریها و بیعدالتیها، افزایش قحطی و گرسنگی، تشدید روزافزون فقر مطلق برای نخستین بار در دهههای گذشته، چالش تهدیدهای فناوریهای نوین (جنگ سایبری، جعل اطلاعات، نفرتپراکنی).
و امروز مهر سال 1402 [زمان نگارش این متن] حملات علیه مردم غزه با بهانهای دیگر شروع شده و در این حملات تمام حقوق انسانی مردم غزه در حد جنایت علیه بشریت نقض شده است.
نتیجهگیری
همانگونه که ملاحظه شد؛ جریان جهانی حقوق بشر با نوعی پیچیدگی و چندلایگی همراه است. با اینکه ساختار حقوق بشری، ژستهای متولیان و نهادهای موجود حقوق بشری اهداف ارزشمندی نظیر دنیای امن و جهانی عاری از خشونت را برای جهانیان تعریف کردهاند، اما مشاهدات و بررسیها قابل تأمل است. اندیشه حقوق بشر در مقوله اجرایی مبین نیمه تاریکی است که به علت انحصارطلبی و عملکرد نادرست برخی از مؤسسین اولیه، حقوق بشر را بهعنوان وجهالمصالحه فزونطلبیها قرار میدهد و ملل جهان را به هر سرنوشتی که خود میخواهد، مبتلا میسازد.
تعمق و تفحص در شاخصهای نیمه تاریک حقوق بشر نوعی ا ایده و ااست. از آنجا که ایده حقوق بشر، گفتمان مقبول زمانه توسط کشورهای غربی شده است، امکان مخالفت صریح و مستقیم با آن (توسط همین کشورها) وجود ندارد. در چنین وضعیتی است که مغلطهها غلبه کردهاند؛ در ابتدا تفکر حقوق بشری را وارد مرحله مفهومسازی کردند که موجب پدیدار شدن استانداردها، رژیمها و هنجارهای بینالمللی موردپسندشان شد.
با ظهور نهادها و معاهدات بینالمللی، حقوق بشر به سرعت به زبان بینالمللی جدیدی تبدیل شد که سعی در به کنترل درآوردن دولتها دارد و تخطی از آن هزینههای گزافی را به این دولتها تحمیل میکند؛ صدور قطعنامههای پیدرپی، انتصاب مأموریتداران ویژه کشوری، تعیین هیئت حقیقتیاب ثمره همین مخالفتهاست. برخوردهای دوگانه با موضوعات حقوق بشری، عدم صداقت و شفافیت در رأیگیری اعضا (شورای حقوق بشر) و نادیده انگاشتن برخی از سمنهای حقوق بشری میراث مخربی است که برآمده از این رویکرد است که موجب شده حقوق بشر هرگونه توانایی رهاییبخشی حقیقی را از دست بدهد و اساساً به عدالت منتهی نشود.
نیمهتاریک حقوق بشر را میتوان به مفهوم نگاه حقوق بشر حداقلی کشورهای غربی منتسب ساخت. هنگامی که این دولتها میان منافع و حقوق بشر، تعارضهای مشخصی دریابند، اصول و مفاهیم حقوق بشر را با معیار و محک منافع و مصالح خود صورتبندی میکنند؛ سپس برخی اصول و موازین را رد و نقض و به اجرای برخی مبادرت میورزند. چنین نگاه پراگماتیستی به حقوق بشر منجر به نقض تعهدات بینالمللی میشود که خودشان مبدع آن بودهاند. از این رو، وضعشناسی حقوق بشر با چالشهای سیستماتیک همراه است که اصلاحات روبنایی، سطحی و درونساختاری منجر به تحقق حقوق ملتها نخواهد شد.