چشم پوشی مستکبران جهانی از نقض حقوق بشر و کشتار مردم بی دفاع
در بخشی از این یادداشت آمده است: اگر حقوق بشر به معنای درست آن در جهان اعمال نمیشود به این دلیل است که آمریکا و غرب هر آنچه که منافعشان را تامین میکند همراهی میکنند.
در بخشی از این یادداشت آمده است: اگر حقوق بشر به معنای درست آن در جهان اعمال نمیشود به این دلیل است که آمریکا و غرب هر آنچه که منافعشان را تامین میکند همراهی میکنند.
خبرگزاری مهر، گروه سیاست، سیده عذرا هاشمی نژاد: شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد یکی از نهادهای سازمان ملل میباشد که وظیفه جلوگیری از نقض حقوق بشر را به عهده دارد. در تعریف آن با توجه به عملکرد جهانی اش باید گفت شورایی است که با استفاده از مفاهیم ارزشی و انسانی به عنوان ابزار و پوشش سیاستها و اعمال ضد بشری غرب و آمریکا به وجود آمده و تبدیل به اهرم فشاری شده تا ملتها و دولتهای آزاده جهان را برای رسیدن به اهداف خود تحت سیطره خویش درآورده. مانند واژههای تروریسم، کنوانسیون حقوق زنان و....
رهبر معظم انقلاب در این باره میفرمایند: «برای بشریت، مصیبتی بالاتر نیست که مفاهیم و ارزشهای انسانی، اینطور در دست و پای این سیاستبازان خبیث بیفتد». (7/9/1369)
آمریکا و متحدانش متاسفانه واژه حقوق بشر را چنان بی ارزش نموده و ابزار گونه از آن استفاده نمودهاند که در سال 2005 کوفی عنان دبیر کل، بیان میدارد «کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل راه خود را گم کرده، خیلی سیاسی شده و به مجمعی تبدیل شده که در آن نقض کنندگان حقوق بشر با توطئه بر کار یکدیگر سرپوش میگذارند. در حالی که توسعه، صلح، امنیت و حقوق بشر ستونهای نظام ملل متحد می باشد».
به نظر میرسد در تعریف حقوق بشر امروزی، عنوان «حقوق بشر آمریکایی» بیشتر برازنده است چراکه با عملکرد ضد حقوق بشری در جهان، برتری نظامی و قدرت جهانی و سلطه طلبی، خود مظهر نقض حقوق بشرعیان میباشد. علت نام گذاری هفتم تا دوازدهم تیر ماه توسط رهبر معظم انقلاب به عنوان یاد آوری این جنایات آمریکا در سطح جهان، به هفته «حقوق بشر آمریکایی» بهتر درک میشود.
طی یک قرن گذشته در سطح جهانی کمتر کشوری است که از آسیب این شورای بازیچه آمریکا در امان مانده باشد. جنایات آمریکا در داخل سرزمین خود هم با سیاهپوستان و بومیان وجود دارد و در انقراض نسل آنان، آتش زدن مراکز اقلیتهای مذهبی و سوختن دهها زن، مرد و کودک، کشتن بی گناهان که هرچند روز یک بار در این کشور به دست پلیس انجام میشود، دیده میشود. تصمیمات خودخواهانه آنها به عنوان قدرت و نژاد برتر (!) مانند طرح «لوگانو» یا باشگاه لوگانو، طرح کشتی نوح و... برای کل مردم دنیا. بیان آن با افتخار نیز از جمله خصلتهای ضد بشری آمریکا و وابستگانش میباشد.
جنایات بی شمار در قارههای آفریقا، آسیا و کشتار هزاران انسان بی گناه ثبت شده در تاریخ، مانند جنگ دو کره در سال 1950 تا سال 1953 که منجر به تقسیم کره به دو کشور جنوبی و شمالی شد، به کارگیری بمب اتم در ژاپن و کشتن بیش از 200 هزار غیر نظامی، تجاوز به کشورها مانند ویتنام، و جنایاتی که در خلال آن در سالهای (1955 تا سال 1975) علیه مردم آن سرزمین انجام گرفت، پیاده کردن سربازان آمریکایی در عراق به بهانه واهی کشف زرادخانههای بمب اتم در سال 2001 و کشتار هزاران زن و مرد و کودک بی گناه، حمله مستقیم به افغانستان به بهانه مبارزه با تروریسم طالبان بمبارانهای هوایی از سال 2003، ایجاد گروه تروریستی داعش و تروریست پروری و پناه دادن به خشنترین تروریستهای دنیا، حمایت از رژیمهای خون آشام همچون صدام، رژیم صهیونیستی و امثالهم، حمایت و کمک به سعودیها در تجاوز و کشتار مردم بی گناه یمن و زندانهای مخفیشان در سراسر دنیا و جنایات در زندانهای گوانتانامو، ابوغریب در عراق و...، جنگ افروزی و کشتار هزاران نفر، که تنها بعد از حادثه یازده سپتامبر (بر اساس گزارش تحقیقی دانشگاه براون برای هزینههای جنگ افروزیهای آمریکا) مبلغ هشت تریلیون دلار اعلام شده است، آزمایش انواع تسلیحات نظامی و حتی ممنوعه بر روی مردم بی گناه در پروسه نظامی و سیاسی جنگ افروزی جهانی شان و سود کلانی که با صادرات تسلیحات به 96 کشور جهان به جیبشان واریز شده است، تنها بخشی از نمونههای بارز جنگ طلبی آنان است.
استثمار ایران نیز توسط غرب به سالهای دور میرسد و سهم آمریکا به طور مستقیم در حکومت ایران از کودتای 28 مرداد و سرنگونی حکومت دکتر مصدق آغاز و سپس حمایت از حکومت دیکتاتوری پهلویها علنیتر میشود.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شکست آمریکا، روند حقوق بشری استکباری را در حمایت از صدام در جنگ هشت ساله با ایران، با دادن کمکهای مالی و انواع تجهیزات نظامی مدرن، حتی سلاحهای شیمیایی، نشان داد. این در حالی است که بر اساس ماده 6 منشور نورنبرگ (جنایات بین الملل) آغاز کردن یک جنگ تجاوزکارانه «نه تنها یک جنایت بین المللی، بلکه خطرناکترین نوع جنایت بین المللی است».
از طرف دیگر با حمایت و کمک به جریانهای ضد انقلاب و منافقین نقشی فعال در ایجاد آشوبها و اغتشاشات سالهای آغازین نظام اسلامی ایران ایفا کردند که منجر به جنایات بی شمار این گروهها در کشتار مردم بی گناه و مسئولین کشور شد. مهمترین این جریانها مجاهدین خلق یا به فرموده امام خمینی (ره) منافقین بودند. این گروهک در 30 خرداد 1360 با اعلام جنگ مسلحانه علیه هموطنان خود (!) در سلسله عملیاتهای تروریستی، بیش از 17000 نفر از مردم عادی و مسئولین را به شهادت رساند.
منافقین تنها در تیر ماه سال 1360 این اقدامات تروریستی را انجام دادند:
6 تیر ترور ناموفق رهبر معظم انقلاب،
7 تیر حادثه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی ایران در تهران و شهادت شهید بهشتی و 72 تن از یاران،
8 تیر ترور شهید کچویی از یاران انقلاب اسلامی،
11 تیر ترور شهید محراب آیت الله صدوقی در یزد به شیوه وحشیانه انتحاری،
12 تیر سقوط هواپیمای مسافربری ایران به مقصد دبی توسط موشک ناو متعلق به آمریکا در خلیج فارس و کشته شدن همه 290 نفر سرنشین آنکه تنها 66 کودک زیر 13 سال داشت،
این اقدامات مصداق بارز نقض حقوق بشر است که توسط منافقین و آمریکا انجام شده است.
از نظر آنان گروهک منافقین با انبوهی از مدارک مبنی بر تروریست بودن در دادگاه بین المللی ژنو و به اذعان جامعه جهانی، نه تنها محکوم نیست بلکه همچنان مورد حمایت غرب و به خصوص آمریکا و رژیم صهیونیستی اسرائیل میباشد چرا که این گروهک را عاملی برای کنترل و فشار بر ایران و همسو با اهداف خود میداند. آنها با حضور مقامات شان در نشستهای منافقین و شرکت و سخنرانی وبیناری در گردهماییهای آنان چهره ریاکارانه خود را در جهان به نمایش میگذارند و بیش از اینکه پایبند به حقوق انسانی و قانونی باشند به منافع سیاسی خود اندیشیده و علناً از ترور و تروریسم حمایت میکنند و با کمال تاسف این گونه چشم پوشی های مستکبران جهانی از نقض حقوق بشر و کشتار مردم بی دفاع در دنیا آنقدر زیاد است که در این مقال نمی گنجد.
اگر حقوق بشر به معنای درست آن در جهان اعمال نمیگردد به این دلیل است که آمریکا و غرب هر آنچه که منافعشان را تامین نماید حمایت و همراهی نموده و حقوق بشر استکباری را بر جهان تحمیل مینمایند و این واژگان مقدس و ارزشی به عنوان ابزار پوششی آنهاست. از این جهت رهبر معظم انقلاب به حق چنین نامی را برای حقوق بشر آنها برگزیدهاند.