کانالهای اختصاصی چین برای ایران در «پساجنگ»

پکن در شرایط حساس پس از جنگ اخیر به روابط با ایران نگاه ویژهای دارد و حتی کانال اختصاصی برای آن گشوده است؛ کانالهایی که به یک فرصت طلایی و بیبدیل برای دستگاه دیپلماسی و دولت محسوب میشوند.
به گزارش مشرق، سفر مسعود پزشکیان به چین در بطن تحولات پیچیده منطقهای و جهانی انجام شده است؛ سفری که در سایه پسا جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل معنا مییابد و ابعاد سیاسی و امنیتی ویژهای به خود گرفته است. حامد وفایی، استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران در گفتوگو با «ایران» تأکید میکند این حضور نه تنها در قالب اجلاس شانگهای بلکه در قالب دیدارهای مهم با مقامات ارشد حزب کمونیست و شرکت در رژه نمادین سالگرد پیروزی چین، کانالی تازه برای بازتعریف جایگاه ایران در معادلات منطقهای و جهانی گشوده است. به اعتقاد او این مذاکرات امنیتی، تقویت روابط دوجانبه و حضور نمادین حکایت از توجه ویژه پکن به تهران در یک دوره حساس دارد؛ توجهی که میتواند نقش ایران را در چشمانداز آسیای پساجنگ پررنگتر کند.
با توجه به همزمانی حضور آقای پزشکیان در نشست سران سازمان همکاری شانگهای با فضای پساجنگ 12 روزه ایران و اسرائیل و در پرتو وضعیت پیچیده روابط ایران با آمریکا، غرب و اسرائیل چگونه میتوان اهمیت این حضور را از منظر راهبردی، سیاسی و امنیتی تحلیل کرد؟
سفر اخیر آقای پزشکیان به چین در چهارچوب اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای را نمیتوان صرفاً یک حضور تشریفاتی یا عادی دانست؛ چرا که این سفر در شرایط ویژه پس از جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل انجام میشود و به همین دلیل ابعاد سیاسی، امنیتی و نمادین خاصی پیدا کرده است.
اهمیت این سفر زمانی بیشتر آشکار میشود که بدانیم چین برای تهران سه مسیر موازی و مکمل در نظر گرفته است: اول، مشارکت در اجلاس شانگهای بهعنوان یک سازمان همکاری امنیتی منطقهای؛ دوم، تقویت روابط دوجانبه ایران و چین؛ و سوم، دعوت به یک رویداد نمادین نظامی در پکن.
در بُعد دوجانبه برنامهریزی شده است که آقای پزشکیان با شی جینپینگ، رئیسجمهوری چین دیدار کند اما آنچه اهمیت بیشتری دارد، گفتوگوی مفصل او با مقامات ارشد حزب کمونیست چین است.
این موضوع نشان میدهد که پکن در شرایط حساس پس از جنگ اخیر به روابط با ایران نگاه ویژهای دارد و حتی کانال اختصاصی برای آن گشوده است؛ در حالی که میتوانست سفر را محدود به قالب اجلاس شانگهای کند.
در سطح چندجانبه نیز حضور در شانگهای به خودی خود اهمیت دارد، اما ترکیب آن با دیدارهای دوجانبه معنای تازهای به این سفر بخشیده و آن را به ابزاری برای بازتعریف جایگاه ایران در معادلات منطقهای تبدیل کرده است.
کانال سوم نیز بعدی نمادین دارد؛ رژهای که هر چند سال یکبار به مناسبت سالگرد پیروزی چین بر ژاپن در جنگ جهانی دوم در میدان «تیانآنمن» برگزار میشود.
امسال رهبر کره شمالی، ولادیمیر پوتین و سران جمهوریهای آسیای مرکزی در این مراسم حضور دارند و آقای پزشکیان نیز در کنار دیگر مقامات همچون رؤسایجمهوری بلاروس و پاکستان دعوت شده است. هرچند ایران مستقیماً در آن جنگ نقشی نداشته است اما دعوت رسمی پکن در این مقطع میتواند معنای سیاسی و نمادین تازهای داشته باشد و نشانگر تلاش چین برای برجستهسازی نقش ایران در معادلات آسیایی و جهانی باشد.
این تلاش چه تأثیری برای بازتعریف موقعیت ایران در نگاه شرق و غرب دارد؟
حضور آقای پزشکیان در کنار ولادیمیر پوتین، رهبر کره شمالی، رئیسجمهوری بلاروس و سران جمهوریهای آسیای مرکزی بر ایوان میدان «تیانآنمن» برای تماشای رژهای که در آن جدیدترین سلاحهای پیشرفته چین به نمایش گذاشته میشود، حامل پیام ویژه و نمادینی است.
این حضور صرفاً یک مراسم نمایشی یا تماشای چند پرواز هوایی نیست، بلکه نشاندهنده جایگاهی است که ایران در معادلات امنیتی و سیاسی منطقهای و بینالمللی پیدا کرده و باید به آن توجه ویژه داشت.
در همین راستا چند نکته مطرح است؛ نکته اول به نقش سازمان همکاری شانگهای بازمیگردد. این سازمان در اصل یک نهاد امنیتی منطقهای است اما در سالهای اخیر مباحث اقتصادی نیز در آن پررنگ شده و بویژه پیوند «امنیت و اقتصاد» به محور اصلی دستور کار آن تبدیل شده است.
موضوعاتی همچون تحریمها، راهکارهای مقابله با فشارهای اقتصادی و ایجاد ظرفیتهای مشترک اقتصادی از جمله مسائلی است که این سازمان بر آن تمرکز کرده است. برای جمهوری اسلامی، این چهارچوب فرصت مهمی فراهم میکند تا بتواند هم در سطح چندجانبه با کشورهای عضو و هم در دیدارهای جانبی، مذاکراتی مؤثر و سازنده داشته باشد.
نکته دیگر آنکه اهمیت نشست شانگهای زمانی بیشتر آشکار میشود که به ترکیب کشورهای حاضر توجه کنیم. در کنار چین و روسیه که ستونهای اصلی سازمان هستند، کشورهایی چون هند، عربستان، پاکستان و جمهوریهای آسیای مرکزی نیز در جلسات مشارکت میکنند.
این تنوع سیاسی و جغرافیایی امکان ارزشمندی برای ایران ایجاد میکند تا هم جایگاه خود را در محور شرق تقویت کند و هم از ظرفیتهای امنیتی و اقتصادی این سازمان برای کاهش فشارهای غرب و گشودن مسیرهای تازه در روابط منطقهای بهره گیرد.
سفر آقای پزشکیان را تا چه اندازه میتوان بهعنوان فرصتی راهبردی برای ارتقای امنیت اقتصادی و تقویت بازدارندگی منطقهای ایران ارزیابی کرد؟
این سفر برای جمهوری اسلامی از چند جهت یک فرصت مهم و ویژه به شمار میآید. اول، از منظر امنیت اقتصادی است که میتواند در فضای پس از مکانیسم اسنپبک و فشارهای مرتبط با آن اهمیت دوچندان پیدا کند.
سازمان شانگهای بستری فراهم میآورد که ایران بتواند ظرفیتهای تازهای برای کاهش فشارهای اقتصادی و یافتن راهکارهای جایگزین در همکاریهای منطقهای بیابد. جهت دوم به بُعد بازدارندگی در برابر تجاوز احتمالی رژیم اسرائیل بازمیگردد.
حتی اگر فرض کنیم شرایط به گونهای باشد که امکان ایجاد بازدارندگی کامل فراهم نشود، حداقل میتوان هزینه اقدامات ماجراجویانه تلآویو را به شکل قابلتوجهی افزایش داد.
در چهارچوب معادلات چندجانبه، صدور بیانیههای مشترک، اقدامات حقوقی و حتی اجماع سیاسی در قالب سازمان شانگهای میتواند موجب شود که هرگونه اقدام نظامی احتمالی رژیم اسرائیل با هزینهای بسیار سنگینتر از شرایط عادی همراه باشد.
بهطور کلی کانالهایی که در جریان این سفر پیش روی ایران قرار گرفتهاند، در شرایط خاص پس از جنگ 12 روزه یک فرصت طلایی و بیبدیل برای دستگاه دیپلماسی و دولت محسوب میشوند.
این فرصت نه تنها در سطح روابط دوجانبه با قدرتهای بزرگ قابل پیگیری است، بلکه در بُعد چندجانبه و همچنین در چهارچوب یک سازمان امنیتی منطقهای مانند شانگهای نیز میتواند دستاوردهای مهمی به همراه داشته باشد.
انتظار میرود دولت بتواند با بهرهگیری از این ظرفیتها، حضوری مؤثر و با دست پر در این نشست داشته باشد؛ حضوری که هم پیام بازدارندگی را منتقل کند و هم مسیرهای تازهای برای همکاریهای اقتصادی و امنیتی بگشاید.
با توجه به شرایط پس از جنگ و محدودیتهای موجود، چگونه میتوان نقش چین را بهعنوان شریکی برای تقویت جایگاه ژئوپلیتیکی تعریف کرد؟
یک نکته مهم در بحث دوجانبه با چین این است که این سفر، فرصتی برای مذاکرات مفصل درباره پروژههای مشترک ایران و چین نیست بلکه بستری برای طرح مسائل راهبردی و حیاتی جمهوری اسلامی در شرایط فعلی پسا جنگ فراهم میآورد؛ شرایطی که نه در وضعیت جنگ کامل هستیم و نه صلح مطلق برقرار است. در این فضا، دیدار با آقای شی جینپینگ و سایر رهبران ارشد حزب کمونیست چین، فرصتی ارزشمند برای اعلام عزم جمهوری اسلامی در حوزه همکاریهای راهبردی با چین به عنوان یک قدرت جهانی است.
جنگ اخیر بسیاری از مسائل را برای مسئولین کشور شفاف کرده و روشن ساخته که امروز از سوی آمریکا و اروپا نمیتوان انتظار حمایت و همراهی جدی داشت؛ آمریکا که تهران را بمباران کرده و اروپا نیز نقش مؤثری در حمایت اقتصادی ندارد. در چنین شرایطی، چین به عنوان کشوری که زنجیره ارزش جهانی را در اختیار دارد، اهمیت ویژهای پیدا میکند و ضروری است جمهوری اسلامی سهمی از این زنجیره ارزش برای خود تعریف کند.
اصول همکاری با چین بر پایه ترکیب ابعاد اقتصادی، امنیتی و سیاسی استوار است. انتظار اینکه چین به طور مستقیم در مسائل امنیتی جمهوری اسلامی وارد عمل شود، واقعبینانه نیست اما اگر بتوانیم سهمی از زنجیره ارزش این کشور برای خود تثبیت کنیم و در چهارچوب همکاریهای راهبردی اقتصادی - ژئوپلیتیکی وارد تعامل شویم، میتوان بازدارندگی ژئواستراتژیک و امنیتی را از طریق ابزارها و ظرفیتهای ژئواکونومیک چین تقویت کرد.
اگرچه در این سفر امکان ارائه طرحهای مفصل به چین وجود ندارد، اما جمهوری اسلامی میتواند عزم خود را برای آغاز دورهای جدید در روابط با چین به اطلاع مقامات این کشور برساند. یک پیام شفاف، موجز و آشکار در این زمینه میتواند نقطه شروعی راهگشا برای همکاریهای راهبردی و ایجاد جایگاه مستحکمتر ایران در عرصه اقتصادی و ژئوپلیتیکی با چین باشد.
در چنین شرایطی چه نقش و تأثیری میتوان برای گفتوگوها و هماهنگیهای دوجانبه و چندجانبه رئیسجمهوری با قدرتهای آسیایی متصور شد؟
به نظر میرسد که انتقال پیام از سوی رئیسجمهوری ایران به رهبر چین از طریق مقامات ارشد نظام، میتواند فضایی تازه برای گفتوگوهای آینده ایجاد کند. آنچه در جریان است، نشاندهنده اهمیت و جدیت حضور ایران در این اجلاس است و برنامههایی که برای آقای پزشکیان تدارک دیده شده، حکایت از استقبال ویژه چینیها دارد. اگرچه شرکت در اجلاسها مانند مجمع عمومی سازمان ملل همراه با دیدارهای حاشیهای است، در شانگهای ثقل اصلی بر اجلاس و سخنرانی رئیسجمهوری متمرکز است اما کانالهای دوجانبه و چندجانبه نیز فعال شدهاند که در شرایط کنونی کشور، ظرفیت قابل توجهی برای استفاده در مسائل هستهای و مذاکرات فراهم میآورد.
بهویژه فرصتی برای هماهنگی میان ایران، روسیه و چین در حاشیه نشستها ایجاد میشود که میتواند نشان دهد تهران با این دو کشور گفتوگو و همکاری راهبردی دارد. از سوی دیگر، سوءاستفاده برخی کشورهای اروپایی از چهارچوبهای برجام، بدون توجه به تحولات منطقه و تجاوزات آمریکا و رژیم اسرائیل به حقوق ایران به عنوان یک عضو NPT زمینهای را فراهم کرده است تا تهران بتواند با استفاده از ظرفیتهای چین و روسیه، یک پاتک حقوقی در شورای امنیت طراحی کند. این ظرفیتها به مذاکرات و هماهنگیهای سطح بالای ایران با چین و روسیه بستگی دارد و حضور فعال ایران در کانالهای چندجانبه شانگهای میتواند بستری مناسب برای پیشبرد این اهداف
فراهم آورد.
منبع: روزنامه ایران