پنج‌شنبه 17 آبان 1403

کاوه؛ عکاس اولین شهید انقلاب در مشهد / چریک پاکباخته خمینی

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
کاوه؛ عکاس اولین شهید انقلاب در مشهد / چریک پاکباخته خمینی

شهید آبشناسان در معرفی او این طور می گوید: اگر در دنیا یک چریک پاکباخته و دلباخته به اسلام و روح الله خمینی وجود داشته باشد، محمود کاوه است.

شهید آبشناسان در معرفی او این طور می گوید: اگر در دنیا یک چریک پاکباخته و دلباخته به اسلام و روح الله خمینی وجود داشته باشد، محمود کاوه است.

خبرگزاری مهر، فرهنگ و اندیشه - زهرا زمانی: در سال 1340 در شهر مشهد به دنیا آمد. پدرش از کسبه مشهدی بود. اصلیتشان از دهستان بیهود از توابع شهرستان قاینات بود. او از کسانی بود که در دوره پهلوی مقلد امام خمینی بود و با مقام معظم رهبری و سید عبدالکریم هاشمی نژاد در ارتباط بود. شهید کاوه بعد از اتمام دوره راهنمایی، به کسب علوم دینی در حوزه علمیه پرداخت. مدتی بعد با رهبر انقلاب به این نتیجه رسید که اگر با اخذ مدرک پایان دبیرستان وارد حوزه شود، موفق تر خواهد بود. او در کلاس های درسی مسجد جواد و امام حسن مجتبی، به خصوص کلاس های رهبر انقلاب که در آن دوره با عنوان حاج سید علی آقا شناخته می شد شرکت می کرد. صدای خوب شهید کاوه و خواندن قرآن با صوت باعث شد تا کتابی را به عنوان اولین هدیه از مقام معظم رهبری در آن دوره دریافت کند. او روزهای بحبوحه انقلاب در پخش اعلامیه های امام خمینی چه داخل دبیرستان و چه در بیرون از آن تلاش می کرد و همراه پدرش در تظاهرات ها شرکت می کرد. مقام معظم رهبری از جمله کسانی بود که با سخنرانی های خود در آن دوره تاثیر بسیار زیادی روی او گذاشت.

این طور که از زبان خواهر شهید کاوه گفته شده است او در زمینه عکاسی از وقایع انقلاب فعالیت داشته و عکس اولین شهید انقلاب در مشهد، به وسیله شهید کاوه گرفته شده است.

دوره آموزشی

شهید کاوه در سال 1358 یک دوره آموزش عمومی و نیزآموزش جنگ های نامنظم را به مدت چهارماه به همراه سه نفر دیگر از کادر سپاه پاسداران خراسان در پادگان امام علی سپری کرد. او یکی از جوانترین فرماندهانی بوده که از روزی که جنگ آغاز شد، در میدان رزم حضور داشته است و سه سال بعد فرماندهی تیپ ویژه شهدا را بر عهده می گیرد و موفقیت ها و انجام عملیات خارق العاده توسط این تیپ با فرماندهی او باعث می شود که این تیپ به لشکر ارتقا پیدا کند.

عملیات ها

آزاد سازی سد بوکان و جاده 47 کیلومتری آن، آزادسازی جاده صائین دژ به تکاب، آزاد سازی محور استراتژیک پیرانشهر به سردشت که به عنوان مرکزیت و نقطه ثقل عناصر منافقین به شمار می آمد و منجر به انهدام مرکز رادیویی آنها و فتح ارتفاعات مهم مرزی منطقه آلواتان و آزاد سازی زندان دوله تو و کشته شدن بیش از 750 نفر از این عناصر شد، از جمله نبردهای تهاجمی بود که به وسیله شهید محمود کاوه و همرزمانش در تیپ ویژه شهدا طرح ریزی و به اجرا گذاشته شد. تعداد عملیاتی که به وسیله کاوه علیه متخاصمین در کردستان فرماندهی شده آنقدر زیاد است که ذکر تمامی آنها میسر نیست.

جراحات

او بارها در طول حضور خود در میدان رزم مجروح شد. از عملیات پاکسازی در روستای محمدشاه از توابع مهاباد در اسفند 1361 تا اصابت 12 ترکش نارجک به ناحیه سر در اردیبهشت 1365 در منطقه عمومی حاج عمران عراق موسوم به تک حاج عمران.

از نگاه شهید آبشناسان

شهید آبشناسان در معرفی او این طور می گوید: اگر در دنیا یک چریک پاکباخته و دلباخته به اسلام و روح الله خمینی وجود داشته باشد، محمود کاوه است و هر رزمنده ای که بخواهد خوب و پخته و آبدیده شود باید تیپ ویژه شهدا پیش او برود. او دارای فضایل روحی و اخلاقی ویژه ای بود و انجام کار خالصانه و بی ریا را سرلوحه زندگی خود قرار داده بود. عموما کم سخن می گفت و بیشتر عمل می کرد و همواره سعی می کرد وحدت ارتش و سپاه حفظ شود.

شهید کاوه مرد بزرگی بود. نظامی بزرگی هم بود، با سن کمش کارهای بزرگی کرد. در انتها به چند تک خاطره از این فرمانده شهید را از کتاب کاوه به قلم کوروش علیانی را مرور می کنیم:

رزمندگانی که در اسراییل آموزش دیده بودند

اولین حضور یگان ویژه شهدا در کردستان همان راهپیمایی در سنندج بود. قبل از راهپیمایی محمود هی می آمد و رفت و هی تای آستین ها و گترها و بند پوتین ها و فانسقه ها را چک کرد؛ چندبار. تا از همه مطمئن نشد نرفتیم داخل شهر. وارد شهر شدیم و تا مقر رفتیم. خبر رسید که همان شب رادیوهای محلی ضدانقلاب اعلام کرده اند یک واحد ویژه به کردستان آمده که لااقل شش ماه در اسراییل آموزش دیده است. ما را گفته بودند. گفته بود در اسراییل آموزش دیده ایم. خیلی ترسیده بودند.

وبالاخره محمود کاوه در 10 شهریور 1365 در منطقه عمومی حاج عمران بر روی قله 2519 حاج عمران بر اثر اصابت ترکش خمپاره در سن 25 سالگی به شهادت رسید.

یکی از همرزمانش از خبر شهادت او در میان مردم مهاباد این طور یاد میکند: برای مردم امنیت آورده بود... وقتی محمود شهید شد، فکر کردیم مهاباد جشن بگیرند. رسیدیم به مهاباد. همه جا عزا بود و ختم و فاتحه. می گفتند برای ما امنیت و آسایش آورده بود.