کرونا بیش از هر چیز یک مسئله اجتماعی است
تهران - ایرنا - شیوع کرونا در ایران ابعاد گستردهای نظیر کاهش نفوذ نهادها و چهرههای مذهبی و گسترش عقلانیت در جامعه دارد که این امر میتواند در دراز مدت تبعات متنوعی را به همراه داشته باشد.
با گذشت بیش از 50 روز از اعلام رسمی بیماری کرونا، هر روز ابعاد نوینی از این بیماری برای جامعه هویدا میشود. این ابعاد به حدی است که اگر بنا بود تا یک برنامه یا سیاست با یک روند عادی اجرا شود، شاید سالیان دراز به طول میانجامید اما فشارهای ناخواسته و اجتنابناپذیر این بیماری، موجب جهشی چشمگیر در پیشبرد بسیاری از برنامههای حاکمیت شده است.
«محمدعثمان حسینبر»، جامعهشناس و استاد دانشگاه ابعاد اجتماعی این بیماری همهگیر و پیامدهای آن را با پژوهشگر ایرنا به بحث نشسته است.
به نظر شما ابعاد اجتماعی شیوع کرونا چیستند؟
اگر منظور از ابعاد اجتماعی بیماری کرونا (کووید 19) جنبههایی از این بیماری باشد که با عوامل اجتماعی ارتباط دارد، میتوان گفت اکثریت این جنبهها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با عوامل اجتماعی در ارتباط هستند که در ادامه به برخی از این ابعاد اشاره خواهم داشت:
- بروز این بیماری، تحت تأثیر عوامل اجتماعی است. عادتهای غذایی و ارتباط انسانها با جانوران وحشی مثل خفاش جنبههایی از فرهنگ جوامع انسانی همانند «چین» هستند. این عناصر فرهنگی به عنوان زمینههای اجتماعی جهش ژنتیکی، انتقال از حیوان به انسان و بروز این بیماری در کشور چین و شهر «ووهان» عمل نموده است.
- شیوع و همهگیری این بیماری باتوجه درگیری جمعیت کثیری از مردم جوامع و نقش اساسی ارتباطات انسانی در انتقال و سرایت بیماری، بعد اجتماعی مهمی از این بیماری است و به راحتی میتوان آن را به عنوان یک مسئله اجتماعی تلقی نمود.
- فرایند بیماری و علائم آن، هرچند در درجه اول جنبههای زیستشناختی و پزشکی دارند، اما همانند اکثر بیماریها در چارچوب جامعه و اجتماع، معنایی اجتماعی پیدا میکنند و انسانها و جوامع براین اساس با آنها برخورد دارند. حتی برخی از این معانی اجتماعی میتوانند در تضاد آشکار با معانی زیستشناختی و یا پزشکی باشند.
- تعریف اجتماعی بیمار و نقش بیمار و شیوههای برخورد با آن بعد اجتماعی مهمی از بیماری را تشکیل میدهد و برهمین اساس معافیتها و محدودیتهای نقشی و ارتباطی و تعریف و ایجاد امتیازات خاص برای بیماران مشخص میشود و حتی چنین تمایزاتی بعد از مرگ بیمار هم وجود دارد.
- تعریف بیماری و جنبههای آن در سطوح فردی، گروهی (سازمانی، قومی، نژادی، جنسیتی، سنی و...)، جامعهای (کشوری) و جهانی از ابعاد اجتماعی مهم این بیماری محسوب میشود که هرکدام مباحث خاص و مفصلی را میتواند در بر بگیرد.
- بعد اجتماعی مهم دیگر این بیماری، پیامدهای آن برای جوامع و انسانها و گروههای آنها و به طور خاص پیامدهای اجتماعی بیماری است. این پیامدها میتوانند در سطوح فردی، گروهی، جامعهای و جهانی و در ابعاد زمانی کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت مطرح و مورد بررسی قرار گیرند.
رفتار مردم در ارتباط با کرونا را چگونه ارزیابی میکنید؟
باتوجه به ابعاد اجتماعی بیماری کرونا که قبلا ذکر شد، میتوان رفتار مردم ایران در ارتباط با این بیماری را بررسی و تحلیل کرد. البته در اینجا چیزی که غالبا به عنوان مسئله مطرح میشود شیوه برخورد مردم ایران با شیوع بیماری کرونا است.
به طور مشخصتر اینکه مردم ایران در چارچوب برنامهها و اقدامات حفاظتی فردی و جمعی در مقابله با ویروس کرونا چکار میکنند؟ آنچه برمبنای اخبار و وقایع و همچنین گفتههای برخی مسئولین و برخی مصداقها (مثلا خلوتی نسبی فضاهای عمومی شهری، خلوتی و یا ترافیک ناچیز جادهها و کاهش سفرهای نوروزی تاحد 75 درصد، استفاده بخش قابل توجهی از مردم قابل مشاهده در شهرها با امکانات حفاظتی همانند ماسک و دستکش و همچنین هجوم مردم برای خرید چنین تجهیزاتی و نایاب یا کمیاب شدن آنها در بازار و...) میتوان گفت این است که اکثریت مردم (حداقل 50 درصد) در چارچوب برنامهها و اقدامات حفاظتی فردی و جمعی (عمومی) در مقابله با کرونا عمل میکنند و به عبارت دیگر بیشتر مردم با این برنامهها و اقدامات همراهی مینمایند.
البته توجه غالب در رسانهها و شبکههای اجتماعی بر بیاعتنایی مردم به این برنامهها (مثلا بسیاری از سفرهای نوروزی در این وضعیت)، ضدیت با این برنامهها (مثلا هجوم برخی مردم به اماکن متبرکه و یا بوسیدن و لیسیدن ضریحها) و یا کژبرخوردها با آنها (مثلا جایگزینی برخی روشها و یا درمانهای سنتی تحت عناوینی مثل طب اسلامی و یا طب ایرانی با این برنامهها و اقدامات) است.
این توجه رسانهها و شبکههای اجتماعی تاحدودی برداشت ما از رفتار مردم ایران را دچار سوگیری و منفی گرایانه میکند. البته کارکرد مثبت این نوع توجه این است که با بزرگنمایی رفتارهای غلط در برخورد با کرونا، مردم را تاحدودی از آنها دور کرده و موجبات همراهی بیشتر با برنامهها و اقدامات حفاظتی فردی و جمعی میشود.
علل و دلایل رفتارهایی که توصیف کردید چیست؟
چنانچه اشاره شد اکثریت مردم با برنامهها و اقدامات حفاظتی فردی و جمعی در برابر کرونا همراهی کردند. بدیهی است ترس و واهمه از ابتلای خود و اعضای خانواده به این بیماری از نزدیکترین عواملی است که مردم را به پایبندی به برنامهها و اقدامات حفاظتی وا میدارد. این امر خود، به میزان آگاهی از بیماری و جنبههای مختلف آن بستگی دارد. شبکههای اجتماعی و رسانهها نقش پررنگی در این امر ایفا نمودهاند.
هرچند پیامهای دولتی و حاکمیتی، بویژه از طریق صدا و سیما، نقش مهمی در این اطلاع رسانی داشتند، اما بخشهای غیرحاکمیتی و مردمی و بویژه متخصصین حوزه بهداشت و درمان، نقش پررنگی را اجرا کردند. همچنین نقش منابع اطلاعاتی و رسانههای خارجی درخور توجه بوده است. از سایر عوامل مهم که چه به صورت عمومی و چه به صورت سازمانی زمینهساز همراهی و یا وادار کردن مردم جهت اقدامات پیشگیرانه و یا کنترل کرونا شده است، برنامهها و محدودیتهای حاکمیتی همانند محدودیتهای سفر و تعطیلی بسیاری از واحدهای صنفی و یا دولتی بوده است که غالبا از طریق ستاد ملی مبارزه با کرونا مصوب و توسط نهادهای اجرایی، انتظامی و نظارتی اجرا میشد.
اما آنچه بیشتر درخور توجه بوده و هست و در فضای عمومی و رسانهای هم مورد بحث قرار گرفته، عدم پایبندی بخشی از مردم به برنامهها و اقدامات حفاظتی فردی و جمعی در مقابله با کرونا بوده که قبلا اشاره شد. درواقع بخشی از جامعه با برخوردهای متفاوت نظیر عدم رعایت این برنامهها، ضدیت با آن و یا کژبرخورد با این برنامهها و جایگزینی روشهای غیرمعمول و غالبا بیپایه، با این مسئله روبرو شدند. هر کدام از این رفتارها، علل مختلفی دارند که در اینجا به طور خلاصه به برخی از آن عوامل مهم اشاره میشود:
1- درهمتنیدگی شدید روابط و پیوندهای اجتماعی و وابستگی زیاد این روابط و پیوندها با تماسهای بدنی (دست دادن، روبوسی و بغل کردن) در جامعه ایران.
2- ضعف و عدم نهادینه شدن سواد بهداشت و سلامت در بخش عمدهای از مردم و در نتیجه بیتوجهی آنها به قواعد و موازین بهداشتی.
3- فقدان و یا ضعف اطلاع رسانی، بویژه برای مناطق و اقشاری که دسترسی محدودتری به رسانهها، اینترنت و شبکههای مجازی دارند.
4- الزامها و اجبارهای معیشتی بخش قابل توجهی از مردم بویژه از اقشار پایین، حاشیهنشینان و کارگران که هم مجبور به امرار معاش روزانه خود در هر شرایطی هستند و هم توان و دسترسی چندانی به تجهیزات محافظتی در مقابل کرونا ندارند.
5- محدودیت دسترسی بخش زیادی از مردم به امکانات و مواد لازم برای پیشگیری و مقابله با کرونا (همانند ماسک، دستکش و مواد ضدعفونی) باتوجه به کمبود شدید آن در بازار و داروخانهها.
6- عدم انجام بخش زیادی از وظایف نهادهای دولتی و حاکمیتی در این شرایط بحرانی در رابطه با قرنطینه، فراهم کردن مایحتاج عمومی و مواد و تجهیزات مراقبتی، بویژه برای اقشار آسیبپذیر.
7- ضعف اعتماد به دولت، نهادهای حاکمیتی و رسانههای داخلی و بویژه صدا و سیما.
8- ضعف اعتماد به پزشکی مدرن و نظام بهداشت و درمان در کشور.
9- تقدیرگرایی، خرافهگرایی و برخی برداشتهای نادرست و مناسکگرایانه دینی و مذهبی.
10- ضعف همراهی و همکاری نهادها و مراجع مذهبی با برنامههای مقابله با کرونا.
11- ناهماهنگیهای گفتاری و عملی بسیاری از مسئولین کشوری و دستاندرکاران مربوطه که هم زمینه کاهش بیشتر اعتماد به آنها را فراهم میکند و هم آنها را در معرض اتهامات مربوط به بیتوجهی، کمتوجهی و یا سوءمدیریت قرار میدهد.
راهکارهای اجتماعی مواجهه و غلبه بر کرونا چه هستند؟
زنجیره انتقال کرونا در واقع یک زنجیره اجتماعی است و به ارتباطات انسانی کاملا وابسته است. بنابراین راهکار اصلی آن قطع این ارتباطات است. از این منظر میتوان این ویروس را یک ویروس ضداجتماعی و آفت روابط اجتماعی دانست. اما از آنجاکه در عمل امکان قطع روابط اجتماعی و ارتباطات انسانی وجود ندارد، به ناچار میبایست شکل این روابط را تغییر داد و محدودیتهایی را برای آن اعمال کرد. اما نکته جالب و بسیار مهم این است که این امر نیز، خود عمل و راهکاری اجتماعی است.
در معنای اعم و کلی، میتوان گفت هرنوع راهکار برای پیشگیری، کنترل، مقابله و درمان بیماری کرونا، از آنجا که جزو دستاوردهای انسانی است و نیاز به تصویب و تعریف اجتماعی دارد، راهکاری اجتماعی محسوب میشود. اما در این مورد و در معنای خاص میتوان راهکارهای اجتماعی را راهکارهایی دانست که مستلزم تغییر و یا تحدید روابط اجتماعی باشند و البته همانند معنای کلی، به تصویب و تعریف اجتماعی برسند. در این معنا، برای مقابله با شیوع بیماری کرونا و یا کنترل آن (تا ازبین رفتن خطر) میتوان راهکارهای زیر را مطرح نمود:
1- محدود کردن روابط اجتماعی جسمانی ضروری به اعضای خانوار که در یک خانه زندگی میکنند.
2- جایگزینی روابط اجتماعی حضوری و فیزیکی با روابط اجتماعی مجازی.
3- جایگزینی روابط اجتماعی جسمانی با روابط اجتماعی شفاهی و دیداری.
4- جایگزینی فاصله شخصی با فاصله اجتماعی در خارج از چارچوب خانوار.
5- استفاده از تجهیزات واسطهای مورد نیاز همانند ماسک و دستکش در ضرورتهای ارتباطات انسانی، روابط اجتماعی و یا کاری نزدیک با دیگران.
6- حذف مسافرتهای درون و بین شهری جز در موارد اضطراری.
7- به تعویق انداختن مراسمات، جلسات و گردهماییها به زمان ایمن و یا جایگزینی آن با روشهای مجازی و غیرحضوری.
8- استفاده از حداقل ممکن اعضاء و یا حاضرین در جلسات و یا مراسمات حضوری ضروری.
9- حذف و یا به تعویق انداختن مراسمات جمعی مذهبی (نماز جماعت و جمعه، زیارتها و...) تا زمان ایمن.
10- جایگزینی کار حضوری و فیزیکی با دورکاری و یا کار مجازی درحد امکان.
11- جایگزینی کلاس و آموزش حضوری با آموزش و برنامههای مجازی.
12- استفاده از نهادها و شخصیتهای مذهبی و صاحب نفوذان اجتماعی برای تعریف اخلاقی، مذهبی و اجتماعی پروتکلهای بهداشتی و درمانی مقابله با کرونا.
13- حذف کلیه روابط اجتماعی جسمانی با بیماران و ناقلان، محدودیت روابط با استفاده از تجهیزات واسطهای با آنها به مراقبان خانوادگی و کادر درمانی و در کنار اینها حداکثر مراقبتها و حمایتهای اجتماعی مورد نیاز تا زمان بهبودی کامل.
14- اجتناب از خریدهای عمده و بیش از نیاز مواد ضدعفونی و تجهیزات محافظتی همانند ماسک و دستکش در راستای گسترش محافظت جمعی همشهریان و هموطنان در مقابل کرونا و در نهایت کاهش ریسک ابتلای خودشان.
15- استفاده از فضاها، ظرفیتها و تجهیزات در دسترس، بویژه برای بنگاهها و واحدهای تولیدی، جهت تأمین بیشتر نیازهای فزاینده مردم بویژه به مواد و تجهیزات محافظتی و مراقبتی و ایجاد خطوط تولید یا تبدیل آنها در این راستا.
16- حمایتهای اجتماعی از طریق ارتباطات تلفنی و مجازی و پشتیبانی اقتصادی با تأمین نیازهای معیشتی و بهداشتی و درمانی از قشرهای آسیبپذیر و بویژه خویشاوندان. سازمانهای مردمی و تشکلهای مددکاری میتوانند در این زمینه نقش پررنگی داشته باشند.
17- حمایت عاطفی و قدردانی و تحسین کادر بهداشتی و درمانی و سایر اقشاری که با به جان خریدن ریسک ابتلا به کرونا درحال خدمت رسانی به بیماران و سایر مردم هستند.
18- اسکان، تغذیه، مراقبت و قرنطینه کودکان خیابانی و مردم بیخانمان.
19- حمایت اجتماعی از مردم و کسب و کارهای آسیبدیده از راههایی مثل بخشیدن یا امهال وامها، بخشیدن اجاره و یا دادن فرصت و...
20- مشارکتهای داوطلبانه در برنامهها و اقدامات مقابله با کرونا، رسیدگی به اقشار آسیبپذیر، بیماران کرونایی و خانوادههایشان.
پیامدهای شرایط پیش آمده به واسطه شیوع کرونا، در کوتاه مدت و میان مدت و بلندمدت برای جامعه ایران چه خواهد بود؟
مهمترین این پیامدها در ایران را میتوان در سه دوره کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت در موارد زیر خلاصه کرد. البته نمیتوان ادعا کرد این پیامدها، تنها مربوط به اثرات شیوع بیماری کرونا هستند. بلکه این پیامدها ناشی از ترکیب عوامل مختلف مربوط به شرایط جامعه ایران با شیوع این بیماری میباشند.
الف) در کوتاه مدت:
- همهگیری تاریخی بینظیر در کشور از حیث گستردگی.
- تلفات انسانی قابل توجه در مقایسه با پیشرفتهای پزشکی صورت گرفته و انتظارات موجود.
- فشار زیاد و بیش ازحد به بخش بهداشت و درمان کشور و تلفات قابل توجه کادر درمانی.
- ایجاد همدردی اجتماعی و جهانی و ارتقای نسبی هویت و همبستگی ملی و انسانی.
- چالشها و فشارهای اقتصادی قابل توجه بویژه برای اقشار پایین و آسیبپذیر جامعه باتوجه به توقف یا از بین رفتن بسیاری از فعالیتهای اقتصادی و معیشتی.
- کمرنگ شدن و تضعیف بسیاری از ارتباطات انسانی و روابط اجتماعی بویژه به صورت حضوری و فیزیکی.
- تشدید ارتباطات و روابط اجتماعی درون خانوار و خانواده و البته همراه با افزایش نسبی اختلافات و تضادهای درون خانوادگی، بویژه بین زوجین.
- تشدید فشارها بویژه بر زنان باتوجه به افزایش بسیار زیاد مراقبتهای حفاظتی و بهداشتی در خانه و همچنین افزایش قابل توجه کارهای منزل.
- به حاشیه رفتن قابل توجه نهادهای مذهبی و کنشگران آنها باتوجه به تعطیلی اکثریت مراسمات و مناسک مذهبی (بویژه نماز جمعه و جماعت) و تعطیلی یا محدود شدن فعالیت اغلب فضاهای مذهبی (همانند مساجد و حوزههای علمیه و زیارتگاهها).
- به حاشیه رفتن نهادهای آموزشی از آموزش و پرورش تا دانشگاهها باتوجه به توقف آموزشهای حضوری و کلاسی.
- فشار شدید بر دولت و حاکمیت باتوجه به وظایف و مسئولیتهای آنها و همچنین انتظاراتی که از دولت در چنین شرایط بحرانی میرود.
- تعطیلی نسبی و توقف فعالیت بخشهای عمده گردشگری.
- توقف مسافرتهای ورودی و خروجی به خارج از کشور و کاهش تقریبا 75 درصدی مسافرتهای داخلی.
- ازبین رفتن ترافیکهای درون شهری و برون شهری.
- کاهش آلودگی هوا و تخریب محیط زیست.
- افزایش شدید استفاده از اینترنت و فضای مجازی در بیشتر حوزههای جامعه و نهادهای اجتماعی همانند اقتصاد، آموزش، سیاست، دین و خانواده. در واقع فعالیتهای مجازی در بسیاری از موارد درحال حاضر جایگزین فعالیتهای حضوری شده است.
ب) در میان مدت:
- رکود اقتصادی.
- رشد شدید بیکاری و فقر.
- تلاش حکومت و مردم برای احیای اقتصاد و بازیابی فرصتهای شغلی.
- احتمال بالای اعتراضات مردمی و بویژه اقشار پایین و کارگران.
- ترمیم نسبی ارتباطات انسانی و روابط اجتماعی به صورت حضوری و به شکل رودررو.
- ارتقای نسبی جایگاه خانواده در فرایند جامعهپذیری و تعاملات بین نسلی.
- افزایش توجه به نهاد و کادر بهداشت و درمان و ارتقای جایگاه اجتماعی آنها.
- ارزیابی انتقادی سیاستها، برنامهها و عملکرد دولت و حاکمیت در افکار عمومی و کاهش مشروعیت آنها.
- بازگشت نسبی نهادها و مراکز مذهبی به فعالیتهای خود.
- تلاش نهادها و کنشگران مذهبی برای ورود مجدد به متن جامعه و ترمیم جایگاه اجتماعی خود. این نهادها بعید است بتوانند جایگاه و نفوذ قبل از کرونای خود را بدست آورند. اما تاحدودی جایگاهشان ترمیم خواهد شد.
- بازگشت نسبی مراکز و نهادهای آموزشی به فعالیتهای عادی و حضوری آموزشی.
- ارتقای نقشآفرینی اینترنت و فضای مجازی در کارکردهای نهادهای اجتماعی شامل سیاست، اقتصاد، آموزش، مذهب، بهداشت و درمان و حتی خانواده.
- تثبیت دولت الکترونیک و ارتقای جایگاه آن در کشور.
- ارتقای سواد سلامت و مراقبتهای بهداشتی در جامعه.
ب) در دراز مدت:
- تثبیت و نهادینه شدن خانواده هستهای.
- تسریع در گذار ایران از یک جامعه سنتی به یک جامعه مدرن.
- تسریع روند فردگرایی.
- ارتقای جایگاه علم، دانشگاه و عقلانیت در جامعه.
- کمرنگ شدن بسیاری از خرافات منتسب به دین و عقلانیترشدن دین.
- دیجیتالی شدن بیش از پیش بسیاری از حوزهها و نهادهای جامعه و تسریع در فرایند جهانی شدن کشور.
*س_برچسبها_س*