دوشنبه 5 آذر 1403

کرونا و جهان‌بینی حکمرانی ایران و غرب / حرکت به سوی تمدن نوین اسلامی

خبرگزاری میزان مشاهده در مرجع
کرونا و جهان‌بینی حکمرانی ایران و غرب / حرکت به سوی تمدن نوین اسلامی

کرونا معیار و محکی خوبی بود تا تفاوت میان نوع نگاه به انسان در جامعه اسلامی ما و جوامع لیبرال غربی آشکار شود؛ در یکسوی جهان، برای در اولویت درمان قرار گرفتن، بیماران به تناسب رنگ پوست‌شان تفکیک و در سوی دیگر جهان حتی اتباع بیگانه غیرمجاز نیز مشمول درمان دولتی می‌شوند.

خبرگزاری میزان - کرونا سه ماه است سراسر جهان را در برگرفته و ساحات مختلف زندگی بشری را تحت تاثیر قرار داده است؛ از اقتصاد و اجتماع و سیاست تا خصوصی‌ترین رفتار‌ها و کنش‌های زیست فردی انسان‌ها.

کرونا و تقابل دو محور تمدنی فارغ از زمینه‌ها و پیامد‌ها و تبعات این ویروس اپیدمیک و پاندمیک، آنچه بواسطه کرونا، تبلوری عیان داشته است، رخ‌نمایی تفاوت‌های ماهوی و عملکردی دو گونه محور تمدنی است؛ محور تمدنی غربی با شناسه لیبرال - سرمایه داری و حاکم در دو سوی آتلانتیک (آمریکا و اروپا) و محور تمدنی اسلامی که بارزترین تجلی‌اش در شاخص‌ترین کشور جهان اسلام یعنی جمهوری اسلامی ایران نمایان است.

کرونا پرده از شعار‌های خوش رنگ و لعاب غرب لیبرال ناظر بر حقوق انسان‌ها و کرامت آدمیان و آزادی آن‌ها و غیره... برداشت و به عیان‌ترین شکل ممکن ثابت کرد که انسان در غرب به ماهوی وجودی نه تنها ارزش و اعتباری ندارد بلکه به‌سان اسب رمان معروف «جورج اورول» است که وقتی کارکرد اقتصادی و سودآوری‌اش رو به زوال رفت، وجودش نیز باید مضمحل شود!

کرونا و داروینیسم اجتماعی در غرب کرونا ثابت کرد که در جهان‌بینی غرب لیبرال همانطور که زمانی «آدام اسمیت» واضع نظریه اقتصادی لیبرالیسم گفته بود، انسان‌ها خودخواه هستند و باید در جهت ارضای حس خودخواهی و سودطلبی خود آزادانه گام بردارند و حتی در این مسیر از قربانی کردن همنوعانشان نیز اکراه نداشته باشند؛ همان چیزی که از آن با عنوان «داروینسم اجتماعی» و «تنازع برای بقا» یاد می‌شود و در غرب کرونازده‌ی این روزها، به عیان‌ترین شکل ممکن تجلی یافته است.

«توماس هابز» از فیلسوفان سیاسی متقدم مکتب لیبرالیسم نیز زمانی تعبیر «انسان، گرگ انسان» را به کار برده بود که مبین نوع نگاه پایه گذاران فرهنگ اجتماعی و سیاسی غرب به انسان است؛ انسانی که بنا بر تفکر ایده‌پردازان لیبرالیسم در درنده‌خویی ذیحق است و چنانچه او را در چهارچوبه قانون! قرار نداد، می‌تواند همنوعانش را برای بقا و یا سود و ارضای غریزه‌های سرکشش لگدمال کند. کرونا به خوبی این وجه از تفکر حاملان مکتب لیبرالیسم را برجسته کرد.

فیلسوفان و ایده‌پردازان متاخر مکتب لیبرالیسم به داوری در منازعه میان فردگرایی و آزادی لجام‌گسیخته و سودطلبی و زیاده‌خواهی‌های انسان از یک سو و حقیقت و نوع‌دوستی از سویی دیگر پرداختند و در این کشاکش، برتری را به سودطلبی بلاانقطاع آدمیان دادند و از دل چنین رویکردی لیبرتارین‌ها و مینارشیست‌ها زاده شدند که نه تنها در حوزه اقتصادی انباشت سرمایه را توجیه می‌کردند که نسخه تبعیض و سرکوب حقوق عمومی و حقوق اقلیت‌ها را نیز در این فرآیند انباشت سرمایه، تجویز می‌کردند.

غرب وحشی! علی‌ایحال، کرونا زیرپوست غرب لیبرال را نشان داد و غرب ظاهرساز تمدن‌نما را به مثابه همان غرب وحشی به جهانیان و حافظه تاریخی بشرعرضه کرد. تاریخ فراموش نمی‌کند که بزرگترین جنگ‌ها و جنایت‌ها و نسل‌کشی‌های تاریخ بشر را اجداد همین غربی‌های کت‌وشلواری و ادکلن‌زده و با پرستیژ و پرنسیب مرتکب شده‌اند و حالا که به تعبیر «بیل‌گیتس» کرونا یک جنگ جهانی دیگر را به بشر تحمیل کرده، باز هم این سردمداران رژیم‌های لیبرال غربی هستند که رل منفی را ایفا می‌کنند.

رواج دزدی مدرن در غرب کرونازده در قضیه بحران کرونا، فرهنگ و تمدن غربی با همان پیشینه نظری که بخشی از آن در سطور بالا قید شد، محصول خود را نشان داد؛ در این یک دو ماه اخیر در خبر‌ها بسیار خواندیم که دولت‌های غربی محموله‌های ماسک و موادضدعفونی‌کننده یکدیگر را به یغما می‌بردند؛ حتی در رسانه‌های غربی تعابیری همچون «ماسک دزدی» و یا «دزدی مدرن» رواچ پیدا کرد.

آمریکا به عنوان سرسلسله مکتب لیبرالیسم متوحش و زیاده‌خواه، در قضیه ماسک دزدی سرآمد و پیشتاز بود. ابتدا این فرانسه کشور متحد آمریکا بود که از دزیده شدن محموله‌های ماسک خریداری شده‌اش از چین توسط آمریکا خبر داد. ظاهرا دلالان وابسته به دولت آمریکا در همان پکن، ماسک‌های متعلق به فرانسه را با روش‌های کلاهبردارانه خریدرای و روانه آمریکا کرده بودند.

پس از فرانسه، دیگر متحد اروپایی آمریکا یعنی آلمان نیز واشنگتن را متهم به ماسک دزدی کرد؛ ماجرا از آنجایی شروع شد که آمریکا اقدام به تطمیع صاحبان یک کارخانه تولید ماسک‌های تنفسی در بانکوک تایلند کرد و صاحبان این کارخانه نیز 200 هزار ماسک را که پیش‌تر به پلیس برلین فروخته بودند، بجای آلمان به سمت آمریکا فرستادند؛ امری که خشم مقامات دولت محلی برلین را برانگیخت و باعث شد آن‌ها ترامپ رئیس رژیم آمریکا را دزد مدرن بنامند.

آمریکا حتی در دزدیدن ماسک به خواهرخوانده شمالی خود یعنی کانادا نیز رحم نکرد و مانع رسیدن500 هزار ماسک جراحی ان95 به مردم کانادا شد.

پیشنهاد وقیحانه پزشک فرانسوی؛ بازتابی از نگرش منحط لیبرالی وقتی کشور‌های غربی متحد در بحبوحه بحرانی همچون کرونا اینچنین به یکدیگر بی‌رحمی می‌کنند و محموله‌های پزشکی و درمانی یکدیگر را می‌ربایند، قابل تصور است که رفتار آن‌ها با جوامع و کشور‌های غیرمتحد نیز به چه میزان ظالمانه باشد؛ بنابراین پیشنهاد بی‌شرمانه آن دو پزشک انسان‌نمای فرانسوی در تلویزیون ملی فرانسه مبنی بر تبدیل مردم آفریقا به موش آزمایشگاهی برای بررسی میزان تاثیر واکسن سل بر روی بیماران غربی کرونایی، چندان تعجب‌برانگیز نیست و از عمق انسان‌ستیزی رسوخ کرده بر شیفتگان لیبرالیسم متوحش حکایت دارد.

در مورد دیگری که بواسطه کرونا برجسته شد و بازتابی از حرص و آزمندی ترویج شده در جوامع لیبرال غربی بود، شاهد بودیم که مردم در آمریکا و اروپا برای خرید و ذخیره کردن خارج از نیاز کالا‌ها به فروشگاه‌ها هجوم بردند و حتی برای خرید برخی کالا‌ها به روی یکدیگر سلاح کشیدند.

افزایش خرید و فروش سلاح در آمریکا در آمریکا که مرکز غرب وحشی است، در همین دوران کرونایی، فروش سلاح چندین برابر شده است و ساعات کاری فروشندگان سلاح در ایالت‌های مختلف این کشور به دلیل هجوم مشتریان تسلیحات و مهمات، افزایش یافته است. هر چند تعیین رقم دقیق فروش اسلحه در آمریکا به سبب عواملی نظیر ممنوعیت بررسی سوءسابقه بواسطه خرید اسلحه، ناممکن است، اما «اداره تحقیقات فدرال آمریکا» در ماه گذشته میلادی از بررسی 3 میلیون و 700 هزار مورد سوءسابقه خبر داد که حدود 2 میلیون و 400 هزار آن‌ها مرتبط با خریداران اسلحه بود.

تبعیض در درمان بیماران کرونایی در غرب نمونه دیگری از انسان‌ستیزی لیبرالیسم غربی در این دوران کرونایی، تبعیض در درمان بیماران بود. روزنامه نیویورک‌تایمز طی گزارشی فاش کرده، دولت آمریکا به مناطقی از آمریکا که بیشتر ساکنان آن سیاه‌پوست هستند، برای تأمین تجهیزات پزشکی توجه نمیکند و برخورد با بیماران مبتلا به ویروس کرونا، همراه با تبعیض نژادی است. این روزنامه درباره انفجار بمب ساعتی نژادی در ایالتهای جنوبی آمریکا نیز هشدار داده است.

تبعیض فاحش در ارائه خدمات بهداشتی در آمریکا باعث شده تا بیشتر مبتلایان به کرونا در ایالت‌های این کشور را سیاهپوستان و رنگین‌پوستان تشکیل دهند. آنطور که نشریه آتلانتیک گزارش داده، در ایالت‌هایی نظیر «میشیگان»، «ایلینوی»، «کارولینای شمالی»، «ویسکانسن» نسبت بین جمعیت سیاهپوست با مبتلایان سیاهپوست معنادار است. برای نمونه، طبق گزارش نشریه آتلانتیک در شهر «میلواکی» مرکز ایالت ویسکانسن، با وجود آنکه سیاهپوستان تنها 26 درصد جمعیت این شهر را شامل می‌شوند، اما بیش از 80 درصد از جانباختگان کرونا در این شهر را سیاهپوستان تشکیل می‌دهند.

در ایتالیا، کشوری غربی که تحت زعامت تفکرات لیبرالیستی اداره می‌شود، اوج داروینیسم اجتماعی و تبعیض در قضیه کرونا نمایان شد. «اگر بیماری که از ناراحتی شدید تنفسی رنج می‌برد، سن بالایی داشته باشد، درمان نمی‌شود»! این سخنان یکی از مسئولان درمانی ناحیه لمباردی در شمال ایتالیاست که در اوایل شیوع کرونا در این کشور به رسانه‌ها درز یافت.

در اسپانیا، دیگر کشور غربی که در آن کشور نیز تفکر حاکمیتی غالب، مبتنی بر پاردایم لیبرالیستی - سرمایه‌داری است، نوع دیگری از انسان‌ستیزی در قالب کرونا نمایان شد و سربازان اسپانیایی که برای مقابله با شیوع کرونا فعالیت می‌کنند، بیمارانی را در خانه‌های سالمندان یافتند که به حال خود رها شده و بعضی از آن‌ها جان خود را از دست داده بودند.

موارد فوق‌الذکر تنها بخش‌هایی از تبعیض و انسان‌ستیزی مروجان مکتب منحط و ضداخلاقی لیبرالیستی - سرمایه‌داری است که بحران کرونا آن را بیشتر عیان کرد. حالا این موارد را مقایسه کنید با آنچه در دوران کرونا در ایران اسلامی گذشت.

مصادیق جهاد در بحبوحه کرونا در ایران اسلامی، در همان ابتدای شیوع کرونا که کیت‌های تشخیص تولید داخل وجود نداشت و طبیعتا استفاده از کیت‌های وارداتی با محدودیت مواجه بود، بسیج جامعه پزشکی با خرید بخشی از کیت‌های وارداتی تشخیص به تست گرفتن از مردم در مناطق کمتر برخوردار و فاقد آزمایشگاه کشور پرداختند.

در ایران اسلامی، پرستاری مراسم عروسی‌اش را برای رسیدگی به بیماران کرونایی به تعویق انداخت و سختی و بی‌خوابی و فشار‌های کاری و عصبی ناشی از خدمت درمانی در شیوع کرونا را به گذراندن روز‌های شیرین و تکرارنشدنی مراسم ازدواج ترجیح داد.

در ایران اسلامی، در این دوران کرونایی، طلاب جهادی و جوانان بسیجی به فعالیت شبانه‌روزی در کارگاه‌های تولید دستکش و ماسک و ضدعفونی معابر و حتی خانه‌های مردم پرداختند.

در ایران اسلامی، در همین روز‌های کرونایی، در برخی شهرها، طرح «هر محله یک قربانی» شروع شد و اهل محل با قربانی کردن گوسفند، گوشت آن را به نیازمندان محل اعطاء کردند.

در ایران اسلامی، بیماران کرونایی افغانستانی همانند بیماران ایرانی بدون کوچکترین تبعیض و بصورت کاملا رایگان در مراکز درمانی دولتی پذیرش و بستری شدند؛ امری که قدردانی سفارت افغانستان از جمهوری اسلامی ایران را در پی داشت.

در ایران اسلامی در بحبوحه شیوع کرونا و نیاز مراکز درمانی به داوطلبان جهت ارائه خدمات درمانی، جوان طلبه‌ای در یکی از بیمارستان‌ها به قدری سرگرم کمک به کادر درمانی و خدمت به بیماران کرونایی بود که فرصت رفتن بر بالین همسر بیمارش را که از قضا در بخش ICU همان بیمارستان بستری بود را نیافت و وقتی همسرش به رحمت خدا رفت، برای خراب نکردن روحیه همسنگران جهادگر درمانی‌اش، در بیرون بیمارستان در گوشه‌ای تنها به سوگ و گریه نشست.

موارد فوق‌الذکر، فقط بخش‌های بسیار کوچکی از جلوه‌های جهاد وایثار و وحدت و همدلی آحاد مردم ایران اسلامی در مواجهه با بحران کروناست. بدون‌تردید، این جلوه‌گری درخشان ایثار و همدلی، نشئت گرفته از عمق و رسوخ فرهنگ اسلامی در میان مردم ماست.

برخی روشنفکرنمایان که طی دهه‌های اخیر درصدد تحقیر فرهنگ متعالی اسلامی - ایرانی جامعه ما و غالب کردن سبک زندگی منحط غربی در ایران بودند، حالا با مقایسه رفتار حاکمیت و مردم ایران با رفتار غربی‌ها در نحوه مواجهه با کرونا، باید در افکار خود تجدیدنظر کنند؛ البته اگر مغرض نباشند.

روزهای کرونایی اخیر بخشی از گام دوم انقلاب را به نمایش گذشت. گامی که ناخدای باخدای انقلاب شکوهمند اسلامی درباره آن گفتند «گام دوم انقلاب» تجدید مطلعی است خطاب به ملت ایران و به‌ویژه جوانان که به‌مثابه منشوری برای «دومین مرحله‌ی خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی» خواهد بود و «فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی» را رقم خواهد زد. این گام دوم، انقلاب را «به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنافداه) هست» نزدیک خواهد کرد.