چهارشنبه 7 آذر 1403

کشتی شکستگانیم...!

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع

در اواخر دهه چهارم انقلاب و در سالهای پایانی دهه نود، سینما با مشکلات جدی مواجه بود. گاهی متولیانش با سوء مدیریت به آتش این بحران می افزودند گاه مشکلات دیگر به سراغ این سینما می‌آمد. بحران ویروس کرونا در سال 2020 دنیای فرهنگ و هنر در جهان را با مشکلات جدی روبه‌رو کرد. از تعطیلی تولیدات سینمایی تا تعطیلی سینماها و سالن‌های موسیقی و تئاتر. در ایران اما داستان چیز دیگری بود. نه سینمادار...

«تابناک»؛ محمدعلی حیدری، بحران هر روز شدت می‌گیرد. شدتی به مراتب بیشتر از روزهای پیشین. سینما مستثنی از این بحران نیست چه بسا در نقطه مرکزی این دایره فرهنگ و هنر قرار دارد. چشم‌ها به سینماست و تصمیمات مدیرانش. آنچه از تاریخ به یاد می‌آوریم این است که این سینما همواره بر مسیر بحران حرکت داشته. از تعطیلی و به آتش کشیدن سینماها در سال‌های 57 تا دوران هشت ساله جنگ تحمیلی.

اما چه شد که این سینما تسلیم این بحران‌ها نشد و در دل بحران دوباره متولد شد و در شرایط جنگ هشت ساله، هم جهانی شد - هم سرافراز هم سربلند. وقتی به تولیدات و افتخارات آن دهه نگاهی می‌اندازیم متحیر می‌شویم که چطور «خانه دوست کجاست؟» عباس کیارستمی، «ناخدا خورشید» ناصر تقوایی و... هم در دل جنگ ساخته می‌شوند هم قله‌های افتخار در جهان را می‌پیمایند؛ درست زمانی که عراق و بسیاری از قدرت‌ها ایران را مورد تهاجم قرار دادند اما در همین کشور نه خبری از فرهنگ بود نه از سینما!

رمز موفقیت سینمای ایران چه بود که توانست بر بحران جنگ و شرایط اقتصادی سخت فائق آید. آن سال‌ها تنها به ساخت فیلم هم اکتفا نشد. از برگزاری جشنواره فیلم فجر [آن هم با حضور چهره‌های بین‌المللی] در دل جنگ تا جشنواره‌های دفاع مقدس و کودک و رشد و روستا. از متولیان سینما تا بدنه آن همگی سینما را دوست داشتند و برای سرافرازی و سربلندی آن کوشش می‌کردند. این مسیر ادامه یافت اما با پایان جنگ سینما در شکل دیگری مسیر خود را ادامه داد. هر سال بحران با شکلی جدید به سراغش آمد از افزایش هزینه در تولید [در سال‌های اولیه دهه هفتاد] تا دیگر مسائل، اما متولیان سینما و بدنه آن توانستند با وجود مشکلات از پس آن برآیند و راهشان را ادامه دهند. با گذشت چهار دهه پس از پیروزی انقلاب مخاطب همراه همیشگی این سینما بود.

اما در اواخر دهه چهارم انقلاب و در سالهای پایانی دهه نود، سینما با مشکلات جدی مواجه بود. گاهی متولیانش با سوء مدیریت به آتش این بحران می افزودند گاه مشکلات دیگر به سراغ این سینما می‌آمد. بحران ویروس کرونا در سال 2020 دنیای فرهنگ و هنر در جهان را با مشکلات جدی روبه‌رو کرد. از تعطیلی تولیدات سینمایی تا تعطیلی سینماها و سالن‌های موسیقی و تئاتر. در ایران اما داستان چیز دیگری بود. نه سینمادار از تکلیفش با خبر بود و نه اهالی سینما و نه متولیانش. شکل تصمیم‌گیری در اینجا انگار با تمام دنیا متفاوت بود.

از اعتراضات سینماداران تا بیکاری بدنه سینما - بحران این بار با شکلی متفاوت‌تر از گذشته حتی در کوران جنگ - مواجه بود. آنچه از گذشته می‌توان آموخت این است که مشکل اصلی سینما اکنون بحران کرونا و یا مشکلات اقتصادی نیست؛ بلکه بحران سوء مدیریت است. مدیریتی که نه تکلیف خود را می‌داند و نه چشم‌اندازی از [حتی] فردای خود دارد. مدیریتی که حتی بدیهی‌ترین تصمیمات لازم را هم قادر به گرفتنش نیست و حتی برای تصمیماتش هم بحران پدید می‌آید.

خاطرمان هست انتخابات شورای صنفی نمایش و داستان‌های آن. مدیریتی که نه تجربه‌ای در حوزه سینما داشته و نه شناختی از آن. آنچه این کشتی را به زیر آب فرو می‌برد طوفان و امواج دریا نیست بلکه ناخدای آن است که نه راهش را می‌شناسد و نه توان کنترلش را دارد. اگر این مسیر مدیریتی با بحران‌های اجتماعی دیگر ادامه یابد - سرنوشت این سینما چندان روشن نخواهد بود. نهادهای فرهنگی و هنری، خانه سینما، سینماگران، سینمادارن و... باید در شرایط بحرانی کنونی فکری بیندیشد و با تعامل و همفکری راه‌حلی برای عبور از بحران کنونی بیابند.