شنبه 3 آذر 1403

کنجکاوی و نقد، دانشگاه‌ها را از انفعال نجات می‌دهد / تجاری‌شدن علم، معضل مهم محیط‌های آموزشی

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
کنجکاوی و نقد، دانشگاه‌ها را از انفعال نجات می‌دهد / تجاری‌شدن علم، معضل مهم محیط‌های آموزشی

در نشستی که به صورت مجازی و توسط دفتر مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی برگزار شد، موضوع انفعال دانشگاه مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

به گزارش ایسنا، دکتر سید جواد میری؛ عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این نشست، با اشاره به ویژگی‌های یک دانشگاه منفعل گفت: از نظر من دانشگاه در حال انفعال، دانشگاهی است که کنجکاوی پژوهشگر و انسان آکادمیک در آن، فضولی تلقی می‌شود و نقد را سرپیچی از اوامر شبکه ریاست دانشگاه و یا آموزش عالی می‌داند. نقد با کنجکاوی شکل می‌گیرد. نقد یعنی؛ فرد مقابل به حرف من گوش داده، برای من اهمیت قائل بوده و مرا نقد کرده است.

این استاد جامعه‌شناسی گفت: در این سیستم و با این معیارها ببینید با استاد یا معلمی که حس کنجکاوی را در دانشجو یا دانش‌آموز برمی‌انگیزد، چه رفتاری می‌شود؟ تشویق می‌کنند و یا حذف یا بازنشست می‌شود؟ در شهرستان‌ها اوضاع از این خیلی بدتر است. این به قول داستایوفسکی، این نوع دانشگاه‌ها «خانه بلها» است و نمی‌توانند در آن معضلات جامعه را صورت‌بندی کنند. ویژگی یک جامعه زنده و پویا این است که بتواند مشکلات و پریشان‌حالی خود را صورت‌بندی کرده و تبدیل به مسئله کند. دانشگاه باید فعالیت سیاسی داشته باشد؟

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ضمن بیان یکی از خاطرات «علی‌اکبر سیاسی» رئیس دانشگاه تهران در دهه 1320 گفت: در حال حاضر دانشگاه زمین احزاب سیاسی شده و در زمان انتخابات هر بخش دانشگاه فعالیت سیاسی می‌کند. دانشگاه قرار نیست بنر سیاسی دست بگیرد و برای احزاب فعالیت کند. دانشگاه قرار نیست وارد کارزار سیاسی شود و چپ و راست شود. بسیج، دفتر تحکیم وحدت، دفتر مقام معظم رهبری و... هر کدام از یک حزب حمایت کنند. باید به این پرسش پاسخ دهیم که آیا در ایران دانشگاه استقلال سیاسی دارد یا زیرمجموعه تولیت امر سیاسی است؟

وی ادامه داد: کار دانشگاه با کار احزاب سیاسی منافات دارد. کار دانشگاه فعالیت و اکتیویسم سیاسی نیست. بلکه کار دانشگاه تبدیل امر سیاسی به امر دانشگاهی است. دانشگاه باید امر سیاسی و موضوعات سیاسی را مفهوم‌بندی کند. مثلا مشخص کند اگر نگاه چپ و راست در جامعه وجود دارد، نگاه این احزاب به بازار چیست؟ در مورد روابط خارجی چه نگاه و موضعی دارند و...

سیاست‌زدگی مدیران دانشگاه‌ها

دکتر میری گفت: مدیریت دانایی در دانشگاه ذیل احزاب تعریف شده است. این وضعیت است که انفعال ایجاد می‌کند. دغدغه‌های مدیران از جنس سیاسی است. برای همین تصمیمات آن‌ها به دلیل فشارهای از بیرون ممکن است تغییر کند و امتیازهای بدهند یا بگیرند.

با اشاره به موضوع رتبه‌بندی جهانی دانشگاه‌ها گفت: دانشگاه ملی سنگاپور در این رتبه‌بندی‌ها جزو دانشگاه‌های برتر است. ولی مولفه‌های برتری آن چیست؟ مولفه‌های موفقیت آن‌ها دغدغه‌های سیاسی مدیران نیست و به دلیل فعالیت حزبی به عنوان دانشگاه برتر شناخته نشده.

دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی با اشاره به تاریخ دانشگاه گفت: وظیفه دانشگاه رشد توسعه و ترقی در جامعه بوده است. دانشگاه یک جامعه متمدن است که آن ارتباطات طایفه‌ای قبیلگی نباید باشد. یکی از نشانه‌های جامعه متمدن و بالغ «تقسیم وظایف» است.

وی ادامه داد: به نظر من افرادی که در زمینه پرسش انفعال دانشگاه‌ها سوال می‌پرسند دغدغه اجتماعی ندارند و از منظر سیاسی به این موضوع می‌پردازند.

در حال حاضر پژوهش‌های دانشگاهی متناظر با دغدغه‌های کشور نیست و یا بررسی این موضوع که چقدر از بودجه کلان کشور به پژوهش‌ها اختصاص می‌یابد و با کشورهای دیگر مثل کره‌جنوبی و سنگاپور و... مقایسه شود. وظیفه دانشگاه‌ها پرداختن به این موضوعات است.

استاد جامعه‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهتگی گفت: در دانشگاه‌های ما معیار برگزیده شدن مدیران چیست؟ اصلا معیار انتخاب مدیران چیست؟ من از تجربه زیسته خودم در دوران آخر احمدی‌نژاد، دوره اول و دوره دوم روحانی، فهمیدم که انتخاب مسئولین دانشگاه‌ها در هیچ‌کدام از این دوره‌ها دغدغه آکادمیک نبوده و بر اساس دغدغه‌های طایفگی و قبیلگی سیاسی انجام شده‌است.

اهمیت عرصه سیاست‌گذاری در انفعال دانشگاه‌ها

دکتر سید جواد میری با اشاره به عرصه‌های مختلف جامعه بیان کرد: در جامعه سه عرصه وجود دارد: عرصه عمومی، عرصه سیاست‌گذاری و عرصه سیاست‌مداری. سیاست‌گذاران پل ارتباطی بین عموم مردم و سیاست‌مداران هستند. این افراد هستند که گوش شنوا و چشم تیزبین دارند و می‌توانند معضلات جامعه را تشخیص دهند و به نحو مناسب به سیاست‌مداران ارائه دهند. سیاست‌گذار باید دانش و توانایی را داشته باشد که کتاب‌ها و صحبت‌های 200 صفحه‌ای را تبدیل به دو صفحه کند و به سیاست‌مدار ارائه دهد. چنین افرادی در جامعه ما کم هستند.

وی گفت: در جامعه ایران، لایه سیاست‌گذاری سردرگم است. به نظر من مشکل این لایه، این است که افرادی در این بخش قرار می‌گیرند که در کار اجرایی خسته و یا بازنشست شده‌اند. باید جریانی شکل گیرد که سیاست‌گذاری را که یک کار آکادمیک است، در جامعه به رسمیت بشناسد. باید این دغدغه شکل گیرد که به این رشته‌ها توجه شود.

وی اضافه کرد: دانشگاه باید مسائل و معضلات را شناسایی و صورت‌بندی کند. انجام ندادن این کارها نشانه انفعال دانشگاه است. نه این‌که بگوییم چرا دانشجو اعتراض نمی‌کند و یا تنور انتخابات را داغ نمی‌کند. این اقدامات نشانه سیاست‌زدگی است. کار اصلی دانشگاه تبدیل مسائل سیاسی به مسائل آکادمیک و صورت‌بندی فکری مسائل سیاسی است.

این جامعه‌شناس در پاسخ به سوالی که در خصوص چگونگی تحقق استقلال مدیریتی دانشگاه‌ها گفت: اولین اقدام پیدا کردن خودآگاهی است. این‌که بلوغ دانشگاه در تقسیم کار و وظایف است. کار احزاب سیاسی در مجلس است. نیروی نظامی باید کار نظامی انجام دهد، فرد اقتصادی، کار اقتصادی، صنعتی کار صنعتی، حوزوی کار حوزوی و فرد دانشگاهی هم باید کار دانشگاهی انجام دهد.

دکتر میری بیان کرد: باید در تاریخ نگاه کنیم که چرا شرایط این‌گونه شده است؟ در طول تاریخ یک تغییر بنیادی در کشور ایجاد شده که قدرت تصور می‌کند اگر یک نهاد مستقل شکل بگیرد و قدرت را نقد کند، باعث تضعیف و از بین رفتن آن می‌شود. در صورتی که نقد باعث تداوم قدرت می‌شود.

وی ادامه داد: این یک پرسش تاریخی است که چرا با تغییر دولت، رییس دانشگاه‌های ما تغییر می‌کنند؟ فلیسوف‌ها، جامعه‌شناسان و اهل نظر باید این پرسش‌ها را مطرح کنند.

در دانشگاه‌ها باید به چه مسائلی پرداخته شود؟

عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: باید در دانشگاه پرسیده شود که مسائل امنیتی را چگونه می‌توان صورت‌بندی کرد؟ در دولت‌های دوم خاتمی، احمدی‌نژاد، روحانی از ارزش پول ملی کاسته شد و پول ملی بی‌ارزش شد. باید در دانشگاه‌ها به این مسائل پرداخته شود. اگر در دانشگاه نگاه سیاسی داشته باشیم، نمی‌توانیم این مشکلات را ببینیم و صورت‌بندی کنیم.

این پژوهشگر جامعه‌شناسی با اشاره به وضعیت معیشتی معلمان گفت: باید بررسی شود فردی که بودجه‌بندی انجام می‌دهد چگونه فکر می‌کند و در کشور اولویت‌بندی بر چه اساسی است؟

این جامعه‌شناس در پاسخ به سخن یکی از شرکت‌کنندگان که می‌گفت دانشگاه رسالت خود را گم کرده و دانشجو و استاد خود را محدود به مسائل درسی کرده‌اند، گفت: نکته این‌جاست که در حال حاضر در دانشگاه دغدغه علم و درس نیز وجود ندارد. به دغدغه‌های دانشگاهی رنگ و بوی سیاسی و امنیتی می‌دهند. خیلی از اساتید اعتقاد دارند سری که درد نمی‌کند را دستمال نمی‌بندند. چرا در مورد موضوعاتی که باعث ایجاد مشکل می‌شود (مثل کودک‌کار، روسپی‌ها، تقسیم عادلانه درآمدها و...) بنویسم؟

سهم شورای عالی انقلاب فرهنگی در انفعال دانشگاه‌ها این پژوهشگر در خصوص سهم شورای عالی انقلاب فرهنگی در انفعال دانشگاه‌ها گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی وظیفه دارد در عالی‌ترین سطح مشکلات حوزه دانشگاه و فرهنگ را حل کند ولی شاهد هستیم موضوعات و مشکلاتی که به آن شورا ارجاع داده می‌شود، قفل می‌شود.

وی ادامه داد: شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار است لایه سیاست‌گذاری باشد ولی با ساحت سیاست‌گذاری اجتماعی، فرهنگی و... آشنایی ندارند. این نهاد بر اساس شیخوخیت است. هر کس که ریش سفیدی داشت در این نهاد وارد می‌شود. در صورتی که سیاست‌گذاری نیاز به دانش آکادمیک دارد.

وی افزود: حتی نگاه شیعی هم بر اساس شیخوخیت نبوده. امام علی (ع) به دلیل سن نسبت به دیگران برتری نداشت چرا که از نظر سنی کوچک‌تر از دیگران بود. اعلمیت دلیل برتری او بوده است.

نقش سندیکاها و اصناف در جلوگیری از انفعال استاد جامعه‌شناسی در مورد نقش دانشجویان در به وجود آمدن انفعال در دانشگاه‌ها گفت: این درست نیست که بگوییم دانشجویان هیچ فعالیتی نداشته باشند. تقویت امور صنفی و سندیکاها مهم است. ولی متاسفانه مدیران به دنبال این هستند که با استفاده از قانون و خود ساختار، ساختار را بلاموجود کنند.

وی ادامه داد: به نظر من در ایران ساختار مهم نیست، «شاخدار» مهم است! هر مدیری که می‌آید تمام قوانین و عاملیت‌ها و... را طوری به کار می‌گیرد که تبدیل به شاخ می‌شود و در چشم نهاد فرو می‌کند.

سید جواد میری به نبود نظارت بر عملکرد مدیران اشاره کرد و گفت: نهادهای ما ضعف عمده و بنیادین دارند و قوه نظارتی در آن ها وجود ندارد.

این جامعه‌شناس در خصوص اجازه رشد ندادن به سندیکاها و امور صنفی گفت: اساتید و دانشجویان مشکلات جدی مثل آزار جنسی، دزدی‌ها و سرقت علمی دارند ولی هیچ‌کدام را نمی‌توان پیگیری کرد.

وی ادامه داد: در کشورهایی که تفکیک نقش صورت گرفته، نهادهای صنفی را تقویت کرده‌اند. ولی ما تصور می‌کنیم اگر هر جا جامعه شکل بگیرد و مردم جمع شوند، امنیت ملی به خطر می‌افتد. در کشورهای پیشرفته، امور مختلف از هم جدا شده‌اند و جامعه شخصیت یافته است. این موضوع به معنی روبروی هم قرار گرفتن نیست.

دکتر میری گفت: در جوامع مدرن بین فرد و قدرت لایه‌های مختلفی مثل سندیکاها، اصناف، سمن‌ها و... وجود دارند. با وجود این لایه‌ها پتک قدرت بر سر افراد خورده نمی‌شود و می‌توان از طریق سندیکاها و... پیگیری کرد. در این جوامع قدرت در خدمت جامعه است، نه جامعه در خدمت قدرت.

تجاری‌شدن علم معضل مهم محیط‌های آموزشی در ایران

دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در خصوص مشکلات جامعه دانشگاهی گفت: مشکل این است که من دانشگاهی به دنبال کار اقتصادی و پروژه گرفتن هستم. ساعات موظفی افراد هشت صبح تا چهار بعدازظهر است ولی از رئیس گرفته تا مرئوس، به این ساعت پای‌بند نیستند. اگر یک فرد این مشکل را داشت، مشکل شخصی بود، ولی وقتی بیشتر افراد مجموعه این‌طور هستند، ساختار مشکل دارد.

وی با اشاره به «تجاری‌شدن علم» به عنوان یکی از آفات محیط‌های آموزشی گفت: تجاری‌سازی بد نیست، ولی جای آن در مدرسه و دانشگاه نباید باشد. در حال حاضر علم، دانش‌آموز، دانشجو و... را تبدیل به کالا کرده‌اند و به نابرابری اجتماعی دامن‌زده‌اند.

تغییرات سیستم آموزشی در دوران کرونا

این جامعه‌شناس در مورد تغییرات سیستم آموزشی در دوران کرونا گفت: سیستم آموزشی سال‌هاست که در حال تغییر است. چرا که شیوه‌های آموزشی مثل ایستادن سر صف، کلاس‌های منظم و... زاده نظام سرمایه‌داری بودند. این نوع کلاس ها به دنبال تربیت آدم‌ها برای کار در کارخانه‌ها است. ولی ما متاسفانه به این شیوه‌ها چسبیدیم و آن را رها نمی‌کنیم.

وی ادامه داد: زندگی و هستی هر فرد را به شیوه‌ای مجبور به تغییر می‌کند. در این دوران کرونا ما به اجبار و به ناچار تغییر کردیم. برای ما حتما باید یک بدبختی مثل کرونا، نفروختن نفت و... پیش بیاید تا شروع به تغییر کنیم. الان یکی از مشکلات آموزش غیر حضوری ما اینترنت است.

این جامعه‌شناس به صحبت‌های مهدی بازرگان و شهید بهشتی در سال‌های اول انقلاب در خصوص تعهد و تخصص اشاره کرد و گفت: به قول دکتر چمران، تخصص و تعهد هر دو مهم است ولی اگر فردی که تخصص ندارد، مسئولیتی قبول کند، نشانه بی‌تقوایی است. این موضوع امر بدیهی است ولی ما این امر بدیهی را هنوز رعایت نمی‌کنیم.

از نظر این استاد جامعه‌شناسی؛ گاهی در پس یک درهم‌ریختگی، منطق وجود دارد. در اینجا عقلانیت بروکراتیک را می‌فهمند ولی ما به دلایلی، این قاعده که شرایط به این صورت باشد را انتخاب کرده‌ایم.

دکتر میری به روستای «ایستا» نزدیک طالقان اشاره کرد و گفت: در این روستا انتخاب کرده‌اند که خود را از تمامی ابزار و لوازم مدرنیته دور کنند. با نگاهی به این شرایط می‌توان تصور کرد که اگر از عرف جهانی دور شویم، چه آینده‌ای خواهیم داشت.

انتهای پیام