کیک اقتصاد ایران کوچک شد
یارانه نوعی پرداخت انتقالی است. پرداخت انتقالی، شامل یارانه یا مالیات میشود که هردو ابزاری برای توزیع مجدد درآمد و کاهش فاصله طبقاتی و تامین هزینه کالاهای عمومی است، بنابراین باید یارانه پرداخت شود، اما چگونگی پرداخت آن نیز اهمیت بسیاری دارد.
یکی از مهمترین شاخصههای اقتصاد آزاد، کاهش تصدیگری دولت در تولید و توزیع است و با فرض پذیرش این سیاست در گام نخست باید یارانه و سوبسید از اقتصاد ایران حذف شود. در حالی که حذف یارانه علاوه بر آسیب بر معیشت، بر تولید نیز تاثیرگذار است. از سوی دیگر، کنترل نرخ تورم پیششرط حذف هرگونه یارانه است. اقتصاددانان برای ساماندهی به این شرایط راهکارهای متفاوتی ارائه میدهند. برخی معتقدند اقتصاد باید آزاد و نظام بازار تعیینکننده قیمتها باشد و برخی نیز نظام فعلی پرداخت یارانهها را صحیح میدانند و فقط نحوه مدیریت آن را نقد میکنند.
صمت در این گزارش برای یافتن راهکاری عملی در شرایط فعلی اقتصاد ایران به گفتوگو با کارشناسان پرداخته است.
ضرورت اصلاحات در پرداخت یارانهها
در ادبیات اقتصادی، یارانه ماهیتی از جنس مالی است که برای افزایش قدرت خرید شخص یا خانوار در دسترسی به یک کالا در نظر گرفته میشود و ممکن است بهصورت نقدی بهسمت تقاضا یا در قالب کاهش نرخ کالا به وی پرداخته شود.
یارانه بهصورت نظری با افزایش دسترسی به کالا هم موجب افزایش رضایتخاطر مصرفکننده و هم افزایش فروش عرضهکننده میشود و در نتیجه باید نتایج مثبتی بهدنبال داشته باشد، اما از اساس یارانه در عمل چهره دیگری دارد. پرداخت یارانه که در واقع نوعی دستکاری نرخ محسوب و بهطورمعمول باعث بر همخوردن نظم موجود پیرامون عرضه و تقاضای یک کالا میشود. اصلیترین اهداف پرداخت یارانهها حمایت از اقشار آسیبپذیر و جلوگیری از افزایش قیمتها است، بنابراین با لزوم رعایت الزامات این بخش، بهنظر میرسد که حمایت از تولید و صادرات، تامین امنیت غذایی و... نیز باید موردتوجه قرار گیرد تا از این طریق، بتوان از بار مالی فزاینده و بهتبع آن از افزایش هزینه دولت، کسری بودجه و تورم جلوگیری کرد.
بدونشک سیاستهای چالشی در پرداخت یارانهها در چند دهه اخیر همراه با تبعاتی بوده که آثار آن در اقتصاد کنونی متبلور است. در حال حاضر، سامان بخشیدن به روشهای پرداخت یارانهها یکی از دغدغههای مهم دولت است که با در نظرگرفتن تمام جوانب تاثیرگذار بر آن، اجرای صحیح طرح مزبور، امری اجتنابناپذیر خواهد بود.
واضح است که اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها از سالهای نخستین برنامه پنجم توسعه راهی برای برونرفت از توزیع ناعادلانه ثروت است، اما هماکنون در اجرای این طرح، اشکالات و نواقصی مشاهده میشود که ضرورت توجه و اصلاح برخی فرآیندها در این زمینه از الزامات مهم بهشمار میآید و بهنظر میرسد برای بهبود اقتصاد کشور باید فاصله موجود میان اهداف و وضعیت کنونی اقتصاد را پیمود و موانع پیشرفت را از میان برداشت، بهعبارتی، شکاف میان وضعیت مطلوب موردانتظار و وضعیت موجود، ضرورت تحول اقتصادی بهویژه اجرای طرح هدفمندسازی یارانهها در کشور را در فهرست برنامههای اولویتدار و الزامی قرار داده است.
آلودگی بصری، معضل جدید کلانشهرها
فرشاد پرویزیان، نایبرئیس انجمن اقتصاددانان در رابطه با این موضوع به صمت گفت: در آزادترین اقتصادها نیز یارانه پرداخت میشود، حتی کشور امریکا که بیش از سایر کشورهای جهان مدعی آزادی اقتصادی است، در قالب کارتهای الکترونیکی به افرادی که درآمدشان کمتر از 3 هزار دلار در ماه است، یارانه خرید غذاهای نیمهآماده پرداخت میشود. در واقع برای حمایت از اقشار کمدرآمد در همه اقتصادهای جهان یارانه پرداخت خواهد شد، بنابراین سیاست پرداخت یارانه از ریشه غلط نیست، اما چگونگی پرداخت آن میتواند این کار را به سیاستی غلط تبدیل کند.
وی در ادامه گفت: اساس یارانه باید به گروههایی که سطح درآمدی پایینتری از حد استاندارد برای تامین حداقل نیازهای زندگی دارند، پرداخت شود. سیستم اقتصادی، مالیاتستانی را بهعنوان منبعی برای تامین یارانهها پیشبینی کرده. مالیات ابزار اصلی توزیع مجدد درآمد است. در هر اقتصاد، افرادی میتوانند فعالیتهای اقتصادی درآمدزا انجام دهند که به دولت مالیات پرداخت میکنند و دولت از طریق این مالیات، کالاها و خدمات عمومی را تامین میکند و در اختیار همه مردم قرار و شکاف درآمدی بین گروههای مختلف را کاهش میدهد، بخشی از این یارانه بهصورت کالاها و خدمات عمومی کلی در جامعه و بخشی از آن در قالب بستههای حمایتی و یارانه به گروههای هدف تعلق میگیرد. پرویزیان بیان کرد: برای رفع این مشکلات و خروج از بحران، اقتصاد ایران باید خصوصیسازی و به مردم واگذار شود. دولت نیز فقط باید بر فعالیتهای اقتصادی نظارت کند تا نظام بازار، تعیینکننده روند اقتصاد باشد. اگر در بخشی، قیمتها بهنحوی باشد که دولت خواستار کاهش آن است، نباید بهصورت دستوری عمل و فقط باید اقدام به تنظیم بازار با افزایش عرضه آن کالا کند. در آلمان که اقتصاد اول اروپا است، بهترین خودروهای دنیا تولید میشود، در این کشور از ورود خودروهای چینی بیکیفیت جلوگیری نمیشود و هیچ تعرفهای نیز برای واردات خودرو وجود ندارد و واردات این خودرو نیز تولید خودرو در این کشور را بهخطر نینداخته است. وی عنوان کرد: شرایط اقتصاد ایران بهنحوی است که بودجه دولت کسری داشته و برخی از منابع مالی ایران نیز در خارج از کشور بلوکه شده و امکان دسترسی به آن وجود ندارد. در چنین شرایطی دولت میتواند برخی از مخارج را حذف و خدمات خود را گران کند، یارانه پرداخت نکند، مالیاتها افزایش دهد یا درخواست چاپ پول بدون پشتوانه از بانک مرکزی داشته باشد که اثرات تورمی شدیدی خواهد داشت. این مشکلات ناشی از آن است که در ایران به برخی کالاها نیاز است که آن را در اختیار نداریم. لازم است، تلاش کنیم این کالاها در کشور تولید شود.
تجربههای موفق دنیا نشان میدهد حتی در بدترین شرایط اقتصادی نیز با حمایت و تقویت تولید میتوان به اقتصاد برتر دنیا تبدیل شد. این کار نیازمند حمایت همه مردم است. بودجه اکنون محدودیتهایی دارد که برای رفع آن باید بهدنبال رفع مشکل اصلی و رفع تحریمها برای افزایش درآمد دولت باشیم.
نایبرئیس انجمن اقتصاددانان در پایان به صمت گفت: بنابراین ابتدا ایران باید حقوق اصلی خود را باز پسگیرد و با دنیا ارتباط برقرار کند، تحریمها باید رفع یا دور زده شود.
با برقراری دیپلماسی اقتصادی و ارتباط با کشورهای همسایه نیز میتوان به بهبود درآمدهای دولت کمک کرد. کشور به درآمد نیاز دارد، همچنین ریسک اعتباری ایران باید کاهش یابد. نرخ تشکیل سرمایه ثابت در 10 سال اخیر در ایران منفی بوده. تولید ناخالص داخلی نیز به یکسوم کاهش یافته و کیک اقتصاد ایران کوچک شده است.
توزیع کوپن مشکلگشای اقتصاد نیست
محمدرضا سبزعلیپور، کارشناس اقتصادی به صمت گفت: نظام کوپنی در سطح ملی که ما هم آن را در ابتدای انقلاب طی دوران جنگ تجربه کردیم، مشکلات فراوانی بههمراه دارد. مهمترین موضوع این است که فسادزا است. بههرحال، در این سیستم باید دستگاه نظارتی خیلی قوی وجود داشته باشد که بسیار هزینهبر است. اگر همان مبلغ بهصورت نقدی حتی به افراد دهکهای پردرآمد هم پرداخت شود، بهصرفهتر است تا بخواهید چنین سیستم نظارتی راه بیندازید. سیستم کوپنی یک نظام نظارتی خیلی قوی میخواهد که اگر نداشته باشید اصلا به هدف اصابت نمیکند. وی گفت: برای بررسی تصمیمات نسنجیده و غلط برخی مسئولان مبنی بر کوپنی کردن اقتصاد ایران باید ابتدا پرسید؛ آیا ایران کشوری فقیر و بیپول است؟ ایران دارای موقعیتهای جذاب و بینظیری و آرزوی بیشتر جهانیان است؛ امروز شرایط اقتصاد ایران 180 درجه با ظرفیتها و جایگاه این کشور در جهان متفاوت است. بخشی از معضلات و نابسامانیهای اقتصادی ناشی از تحریمها و فشارهای بینالمللی است، اما بخش اعظم آن از بیتدبیری و سوءمدیریت دولتها نشأت میگیرد. دولتهای گذشته و حال، همگی وعده ساماندهی اوضاع اقتصاد را بهکرات دادهاند، اما در عمل نهتنها هیچ اتفاق مثبتی رخ نداده، بلکه روزبهروز وضعیت بدتر نیز شده است. سبزعلیپور توضح داد: کشوری که ثروتمند است، باید مردمش نیز در رفاه باشند، اما اکنون قرار است توزیع کوپن آغاز شود. تجربه کوپن در ایران آنهم بعد از پیروزی انقلاب، به آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بازمیگردد. کوپن زمانی کاربرد دارد که تولید و واردات کالا محدودشده باشد و تقاضا بیش از عرضه باشد، اما در حال حاضر نهتنها کالاهای اساسی بهوفور تولید میشود، بلکه واردات کالاهای اساسی و حتی کالاهای لوکس در حد زیادی انجام میشود؛ بهطوریکه عرضه بیش از تقاضا است. صحبت درباره تخصیص یارانهها است. یارانهها بهطورمعمول یا نقدی یا غیرنقدی است. ما شاید کار کارشناسی دقیق و درستی را درباره یارانهها در کشور انجام ندادیم و همیشه به دلایلی از دوران جنگ یاد میکنیم که ارائه کوپن روش موفقی بوده است. درست است که آن زمان در شرایط سختی قرار داشتیم که کوپنها توزیع ارزان عمومی مردم را به نسبتی که بتواند شرایط را برای مردم بهلحاظ حداقل معیشت تامین کند، موفق بود؛ اما توجه کنید که شرایط متفاوت است. آن زمان نیازها و شرایط مردم و رویکردهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مردم کامل با این دوره یا حداقل2 دهه اخیر متفاوت بود. این کارشناس تصریح کرد: اینکه فکر کنیم اگر یارانهها را در قالب کوپن به مردم ارائه کنیم، بهطورحتم این طرح موفقتر خواهد بود و اصل یارانهها بهدلیل شرایط خاص اقتصادی محل تردید است، بپذیریم که یارانه در کشور ما، طی 10، 15 سالی که اجرا شده، ناموفق بوده است. شرایط اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی حاکم بر کشور که این روزها شاید خیلی نمود جدیتری در کشور دارد، نشان میدهد که مردم شرایط سختی دارند و این روشها موفق نبوده است.
با این شرایط، تنها مشکل، گرانی لحظهبهلحظه کالا و خدمات است که این مسئله به سوءمدیریت و نبود نظارت کافی مسئولان بازمیگردد. توزیع کوپن، مشکلگشای اقتصاد و زندگی مردم نیست. تاکید میکنم کوپن اصلا برازنده ایران و ایرانی نیست؛ پس از دولت و مجلس درخواست میکنم ایران را به 40 سال پیش برنگردانند.
سبزعلیپور در پایان خاطرنشان کرد: درد اقتصاد و مشکل امروز مردم، نداشتن امکان خرید کالا با کوپن نیست، بلکه زیرخط فقر بودن، تنگی معیشت، تورم و گرانی لحظهبهلحظه و نابسامانی بازار است. در ایران همه نوع کالای داخلی و خارجی بهوفور یافت میشود. اگر پول بدهی، هر نوع کالایی را که بخواهی بدون نیاز به کوپن درب منزل تحویل داده میشود؛ پس کالا موجود است و مشکل بیپولی و گرانی است. این مشکلات را میتوان با تدبیر، سیاست و برنامه بهراحتی حلوفصل کرد.
سخن پایانی
اوایل سال 1401، دولت سیزدهم سرانجام سیاست حذف ارز ترجیحی را اجرا و برای خانوادهها بسته به دهک آنها یارانه 300 و 400 هزارتومانی به ازای هر نفر در نظر گرفت، گرچه در لایحه بودجه سال 1401 بهصراحت بیان شده بود، حذف ارز ترجیحی بهشرط بازگرداندن قیمتها به شهریور سال 1400 و ارائه کالابرگ الکترونیکی برای کالاهای اساسی انجام شود، اما دولت در حال حاضر هیچکدام از این 2 شرط را اجرا نکرده است. البته بهتازگی اعلام کرده بهزودی شرط دوم یعنی ارائه کالابرگ الکترونیکی را برای تمام کشور کلید میزند و بعد از بررسی نتایج اجرای آزمایشی این طرح در برخی از استانها آن را بهصورت کامل اجرا خواهد کرد؛ هرچند همچنان درباره شرط بازگشت نرخ کالاها به شهریور 1400 چیزی عنوان نشده و از شواهد بازار نیز چنین برنمیآید که ارادهای برای اجرایی کردن آن وجود داشته باشد. در ظاهر آقایان شرط دوم را قبل از شرط اول اجرایی میکنند و وعده تحقق شرط اول را میدهند؛ این در حالی است که باوجود وضعیت اقتصادی فعلی بازار حسابی بر موج گرانی سوار است و حالا حالاها خیال پیاده شدن ندارد. علاوه بر این، مسائل توزیع کالابرگ یا همان کوپن تجربهای بود که ما تنها در دوره جنگ داشتیم و سالها است از آن تجربه عبور کردهایم، در نتیجه مشخص نیست، دولت چگونه قرار است این طرح را پیگیری کند و نمیتوان با قاطعیت از موفقیت دولت در این کار صحبت کرد. از سوی دیگر، موضوع اصلی مردم انتخاب بین یارانه نقدی یا کالابرگ نیست، درد اصلی، درد نداری است که این روزها بهشدت شهروندان را به تنگ آورده است.