"گریز" مدیرکل آژانس از جایگاه قانونیاش!
آژانس بینالمللی انرژی اتمی همواره به عنوان مهمترین مرکز یا دیدبان هستهای بینالمللی مورد توجه کشورها بوده است؛ نهادی که در کارنامه خود به لحاظ سیاسی و حقوقی در برخی مقاطع تاریخی فراتر از قدرت و نفوذ کشورهای صاحب نفوذ عمل کرده است. از این رو جایگاه فنی هستهای و نیز بیطرفانه آژانس از سوی کشورهای عضو با حساسیت رصد میشود، هر چند که قوانین و مقررات هنوز به یک میزان مساوی اجرا نمیشوند...
به گزارش ایسنا، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مصاحبه اخیرش با یک روزنامه اتریشی که با واکنشهایی از سوی ایران به عنوان کشور عضو آژانس مواجه شده است، بیش از آنکه در جایگاه مقام ارشد دیدبان هستهای بین المللی ظاهر شود، به نظر در جایگاه یک بازرس و تحلیلگر فنی به ویژه در رابطه با موضوع هستهای ایران قرار گرفته است.
در چند بخش از این مصاحبه رافائل گروسی به صراحت درباره فعالیتهای هستهای ایران در گذشته و هم اکنون دست به "نیت خوانی" و "قضاوت" میزند در حالی که مدیرکل آژانس در این جایگاه نیست که بخواهد درباره روند فعالیتهای هستهای یک کشور قضاوت خود را لحاظ کند یا به طور مشخص درباره پایبندی یا عدم پایبندی فعالیتهای هستهای یک کشور عضو آژانس اظهار نظر کند.
آقای مدیرکل، خود را "دماسنج"برنامه هستهای کشورها معرفی میکند و به صراحت از "تب" و "علائم پنهان" ایران در گذشته صحبت کرده و در جایگاه یک کارشناس و نه مدیرکل، بدون توجه به اسناد آژانس به ویژه پرونده "پی ام دی" و نیز توافق اخیر ایران و آژانس که مسایل گذشته را حل و فصل شده تلقی کرده است، دیدگاه شخصی خود را مدنظر قرار می دهد و به شکلی مبهم مسایل گذشته و حال را به یکدیگر ربط می دهد. در حالی که دماسنج آژانس برای کشورها و اعضای دیگر آژانس به ویژه کشورهای هستهای به این خوبی کار نمیکند!
متاسفانه در سالهای اخیر شاهد بیتوجهی به توافقهای قبلی میان ایران و آژانس در چارچوب برجام به ویژه در موضوع "پی ام دی" از سوی آمریکا هستیم که تلاش کردند مقامات آژانس را در این مسیر با خود همراه کنند اما این تلاشها تا زمان مرحوم یوکیا آمانو به جایی نرسید ولی با آمدن رافائل گروسی پنجرههای مختلفی در این مسیر باز شده یا در حال باز شدن است.
مدیرکل آژانس در گفتوگویش با روزنامه اتریشی، بیپرده به افشای اطلاعات هستهای ایران خارج از چارچوب پادمانی هر چند به طور غیرمستقیم پرداخته است و در برخی موارد حتی وارد بیان جزییات شده است؛ آنجا که درباره میزان غنیسازی در ایران و نیز کیفیت مواد هستهای صحبت میکند.
در بخشی دیگر از این مصاحبه، مدیرکل یک تعریف یا ترم جدید از ادبیات رسانهیی هستهیی ارایه میکند. گروسی به جای واژه "گریز" هستهای که در سالهای اخیر آمریکا و سه کشور اروپایی برای توضیح زمان رسیدن ایران به بمب هستهای استفاده کردهاند و مورد انتقاد ایران نیز همواره بوده است، از عنوان "کیفیت قابل توجه مواد هستهای" برای توضیح مساله مذکور استفاده میکند و این اظهارات بلافاصله با واکنش تند ایران رو به رو میشود.
کاظم غریب آبادی، نماینده دائم ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در توییتی روز دوشنبه در انتقاد از ساخت واژگان جدید از سوی مدیرکل آژانس، گفت: ترسیم معیارهای خودساخته مانند «گریز» و «کیفیت قابل توجه مواد هستهای» برای کشورهایی که تحت نظارت آژانس به غنی سازی اورانیوم می پردازند، غیرمرتبط است، ضمن این که در اسناد حقوقی آژانس نیز هیچ جایگاهی ندارد.
وی ادامه داد: بیش از 1300 تن اورانیوم با غنای بالا و 300 تن پلوتونیوم در جهان وجود دارد و برابر گزارش اجرای پادمان های آژانس در سال 2019 نیز «کیفیت قابل توجه مواد هستهای» در سطح جهانی افزون بر 216448 بوده است. اگر اینگونه باشد، در جهان بسیار خطرناکی زندگی می کنیم!
این دیپلمات ایرانی تصریح کرد: آیا مدیرکل گروسی میتواند به ما بگوید که «کیفیت قابل توجه مواد هستهای» برای پنج کشور دارنده سلاح و همچنین کشورهایی مانند هلند، آلمان، ژاپن، برزیل و آرژانتین چقدر هست؟! بهتر نیست فعالیتهای هستهای تحت پادمان را اینگونه اندازهگیری نکنیم؟!
رافائل گروسی در مصاحبه خود در پاسخ به این سوال که زمان گریز هستهای برای ایران چه زمانی است و این کشور چقدر با ساخت بمب هستهای فاصله دارد، گفته بود: در آژانس، ما در مورد زمان «گریز هستهای» صحبت نمی کنیم، بلکه به «کیفیت قابل توجه» مواد هستهای که حداقل مقدار لازم اورانیوم غنی شده یا پلوتونیوم مورد نیاز برای ساخت یک بمب است، نگاه میکنیم. ایران در حال حاضر «کیفیت قابل توجه» مواد هستهای را ندارد.
در نگاهی خوشبینانه اگر هم مدیرکل سعی کرده تا واژهای کم اثر و فنی را جایگزین واژه "گریز هستهای" با بار سیاسی فراوان کند، اما با این کار نه تنها این واژه را کم اثر نکرده بلکه برای آن معادل دیگری ساخته است که به لحاظ ماهوی میتواند در تحلیلهای فنی و سیاسی در آینده بحثبرانگیز باشد.
گروسی در بخشی از گفتوگویش اعلام می کند که "ایران در حال حاضر «کیفیت قابل توجه» مواد هستهای را ندارد". آیا این بخش از صحبتهای وی رمزگشایی از برنامه هستهای ایران و تحلیل سیاسی و فنی گزارشهای آژانس آن هم از زبان مدیرکل نیست؟
ایجاد عناوین جدید که بعضا با هدف سیاسی برای جلب افکار عمومی از سوی کشورهای هستهای درباره فعالیتهای هستهای ایران صورت گرفته است امر تازهای نیست همان طور که آمریکا و کشورهای اروپایی در روند مذاکرات برجامی در فضای رسانهای عنوان "مکانیسم ماشه" را جایگزین "سازوکار رسیدگی به اختلاف در برجام" کردند.
به گزارش ایسنا، رویکرد مدیرکل جدید آژانس با روی کار آمدن وی که با حمایتهای سیاسی آمریکا همراه بود از سوی ایران همواره با احتیاط و ابهام دنبال شده است. با این وجود ایران تا کنون در همکاری با آژانس در قالب پادمان جامع و پروتکل الحاقی هم چنان رویکرد مسالمت جویانه در پیش گرفته است. با این حال این برای چندمین بار است که ایران در ماه های اخیر نسبت به مواضع و اقدامات مدیرکل بیانیه اعتراضی به طور رسمی جدای از اعتراضهای غیرعلنی صادر کرده است. ضروری است تا دبیرخانه آژانس در رویکرد خود با کشورهای عضو علاوه بر حفظ فاصله سیاسی و حقوقی با کشورهای صاحب نفوذ، نسبت به بیطرفی دیدبان هستهای بینالمللی بیش از پیش جانب احتیاط نگه دارد.
انتهای پیام