یک شرارت؛ چند اشارت و دلالت
به گزارش مشرق، محمد ایمانی یادداشتی را در کانال تلگرامی خود با عنوان؛ یک شرارت؛ چند اشارت و دلالت منتشر کرد:
کاری که ایران قدرتمند با آمریکا و دنباله هایش در منطقه کرده، به این زودی ها از یاد آنها نخواهد رفت. آمریکا در منطقه، فقط 7000 میلیارد دلار هزینه را بر باد نداد، بلکه تحقیر شد.
واژگونی فواره "رویای آمریکایی"، "قرن جدید آمریکایی" و "نظم جدید آمریکایی"، از زمانی آغاز شد که ایران و متحدانش، نقشه در حال اجرای آمریکا و اسرائیل و انگلیس را به ضد نقشه تبدیل کردند. روسیه و چین و دیگران از آن به بعد بود جرئت کردند نظم آمریکا را به چالش بکشند.
داعش، پوشش و اسم مستعاری است برای آن که سیا و موساد و ام آی سیکس، جنایت های تروریستی غیر قابل دفاع را به اجرا بگذارند و گرنه، کمر دولت داعش با آن همه هیبت و هیاهو، همان زمان در سوریه و عراق شکست که مقامات آمریکایی با سران داعش جلسه می گذاشتند، تسلیحات پیشرفته می دادند و از جهات مختلف، تامین شان می کردند.
روزی که حاج قاسم کمر دولت داعش را می شکست، مجله نیوزویک تیتر زد: "او نخست با آمریکا جنگید و اکنون در حال خورد کردن داعش است". چه نسبتی می توانست میان آمریکا و داعش باشد، جز کارفرما و کارگزار؟
هر یک هموطن ما که خونش به دست حرامیان بر زمین می ریزد، به قدر جنایت علیه همه ملت ما باید مهم تلقی شود، حساسیت و هوشیاری ایجاد کند، و تا مجازات شبکه طراح جنایات تعقیب شود.
در عین حال باید توجه داشت که اولا ده ها شبکه ترور و خرابکاری در همین چند ماه گذشته، به همت نهاد های اطلاعاتی - پیش از ارتکاب هر جنایتی - شناسایی و بازداشت شده اند. امنیت موجود با وجود انبوه طراحی ها، سند اقتدار امنیتی است.
ثانیا تروریستی که هشت خشاب با خود داشته و با کمک تیم پشتیبان می توانسته دست کم 100 نفر را به خاک و خون بکشد، با درایت و شهامت مثال زدنی یک نیروی خدماتی حرم حضرت شاهچراغ، مهار و ناکار و زنده گیری شده است. این هم، بُعد دیگری از اقتدار امنیتی کشور ماست که خود مردم، توطئه ها را مهار می کنند.
مشابه همین موفقیت در جمع کردن بساط گروهک های ترویستی فرقان و منافقین و کومله و دموکرات و... در دهه 60، و سپس جمع کردن بساط فتنه های ترکیبی تا به امروز (نظیر فتنه پاییز پارسال)، به دست خود مردم پدید آمده است.
این، یعنی بسیج ملی؛ یعنی هر کس که دلش برای کشورش می تپد، توانمندی هایش را پای کار می آورد، ولو ارزشمند ترین آنها، یعنی جان.
سوم؛ جمع شدن و سازمان یابی مزدوران تروریستی در برخی کشورهای همسایه را باید جدی گرفت و در صورت اثبات، سر مار را در همان مبدا میزبان کوبید.
در عین حال، این مهم نباید ما را از تمرکز بر اولویت ها که همان حرکت عمومی پیشرفت کشور و مانع زدایی از مسیر است غافل کند.
دشمن چون از حجم پیشرفت ها در میادین گوناگون هراسان است، اشرار را سازمان می دهد و پیش می فرستد. ما هم باید زدن ضربات دردناک به شیاطین اکبر را سرلوحه برنامه های خود کنیم؛ و ضمنا از یاد نبریم که اگر دشمنان خارجی و اشرار اجیر شده، بعضا جرئت شرارت پیدا می کنند، به خاطر حرمت شکنی و تحرکات ساختار شکنانه ای است که یک شبکه آلوده سیاسی، اقتصادی، رسانه ای و فرهنگی در داخل مرتکب می شود.
خط تحریف است که بستر تهدید و تحریم و ترور را پدید می آورد. اگر می خواهیم امنیت مردم ما مخدوش نشود و جرئت از کارفرمایان و کارگزاران جنایت سلب گردد، باید به این شبکه مفسد داخلی ضربه زد و مفصل های ارتباطی و هم پوشانی آنها را از هم گسیخت. کارفرمای خط تحریف و خط ترور یکی است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.