جمعه 9 آذر 1403

آذربایجان در طول تاریخ به عنوان قلب ایران شناخته شده است

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
آذربایجان در طول تاریخ به عنوان قلب ایران شناخته شده است

عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی گفت: جریان‌های قوم‌گرا از اواخر دوره قاجار پدید آمده‌اند و آذربایجان در طول تاریخ به عنوان قلب ایران شناخته شده است.

عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی گفت: جریان‌های قوم‌گرا از اواخر دوره قاجار پدید آمده‌اند و آذربایجان در طول تاریخ به عنوان قلب ایران شناخته شده است.

به گزارش خبرگزاری مهر، هجدهمین نشست از سلسله‌نشست‌های «زبان‌شناخت» با موضوع «روند تحولات قومی در آذربایجان و پیامدهای آن برای زبان فارسی» با حضور عطاء‌الله عبدی، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی و مهدی صالحی، کارشناس مجری این نشست، دوشنبه 8 اسفند در سالن طاهره صفارزاده حوزه هنری برگزار شد.

عطاء‌الله عبدی به ریشه‌های تاریخی و مبانی تئوریک این موضوع پرداخت و گفت: جریان‌های قوم‌گرا از اواخر دوره قاجار پدید آمده‌اند، اما مسئله جدی به ویژه در دوره جدید روی آذربایجان متمرکز بوده است چون در طول تاریخ به عنوان قلب ایران شناخته شده و در دوران ساسانی پذیرش عمومی بر این بود که به آن ایرانویچ بگویند. مسئله دیگر وزن و جایگاه آذربایجان در کشور ایران است که شامل ویژگی‌های گوناگون اقلیمی و ژئوپلیتیکی، منابع طبیعی ارزشمند آن و جایگاه آذربایجان در تحولات کشور می‌شود.

وی شکل‌گیری جریان پان‌ترکیسم را به افرادی مانند «کوهن» و «ارمینسوس وامبری» یهود در قرن نوزدهم ربط داد و گفت: از آن زمان به بعد حامیان این جریان و دشمنان ایران همواره از این پدیده برای تضعیف ایران استفاده کرده اند. رهبران فکری این جریان مثل «اسماعیل آقچورا» و «ضیا گوگالیپ» با پایه‌گذاری این جریان عثمانی به دنبال اتحاد ترکان اغوز با محوریت عثمانی بودند.

این استاد دانشگاه به چگونگی فعالیت فعالان این جریان پرداخت و گفت: وجود فعالان قومی، که رابط میان رهبران و توده مردم هستند، این رهبران سیاسی را در عرصه‌های اجتماعی، رسانه‌ای و حوزه‌های هنری با توده مردم مرتبط می‌کنند و مباحث را به توده انتقال می‌دهند و بدین صورت این جریان را برای رسیدن به اهداف کلان پیش می‌برند. وی ادامه داد: در این زمینه، تئوری‌هایی هم در آذربایجان ما در رابطه با شکل دادن به جنبش قومی مورد نظر دارد پیاده می‌شود. اولین تئوری در این خصوص تئوری ابزارگرایان است که در آن از یک سری نخبگان اجتماعی، اقتصادی، هنری، ادبی و عمدتاً سیاسی بخصوص در عرصه‌هایی مثل انتخابات مختلف بهره می‌برند. عبدی درباره این ابزارگرایان خاطرنشان کرد: این قشر، به اصل قضیه چندان اعتقادی هم ندارند بلکه بیشتر این افراد را در راستای دستیابی به منافع فردی و درنهایت گروهی‌شان سوق می‌دهند و بدین ترتیب به توده‌ها آدرس می‌دهند و آنان را در خصوص مسائل مختلف تحریک می‌کنند.

عبدی سپس با اشاره به تأکید ابزارگرایان بر آموزش زبان با هدف برقراری ارتباط با توده‌ها گفت: این قشر بر این واقف‌اند که توده‌ها بخواهند هرکاری کنند باید به سمت کتاب و رسانه بروند.

وی به جریان ابداع سنت‌ها در این جریان پرداخت و گفت: این بحث در حوزه مفاهیم و نمادها بیشتر جلوه می‌کند. به عنوان مثال تیم تراکتورسازی تبریز یکی از این نمادها است که از دهه هشتاد مطرح شد. این پدیده فراتر از یک تیم فوتبال عمل کرد و شعارها و ایده‌هایی پشت این قضیه تدارک دیده شد؛ این جریان ابداع سنت‌ها به شدت از طرف باکو و ترکیه جدی گرفته می‌شود.

عبدی در پاسخ به پرسش مهدی صالحی مبنی بر اینکه آیا سنت‌های قومی برای مردم می‌سازند گفت: به هر جریان و عنصر و پدیده‌ای از منظر قومی نگاه می‌شود. عرفان، ادبیات، سنت‌ها، آداب و رسوم، جشن‌ها، موسیقی، معماری، خوشنویسی، ضرب المثل‌ها و...

وی در پاسخ به پرسش صالحی مبنی بر اینکه آیا این موارد را مصادره به مطلوب کرده و از آن خود کرده‌اند یا اینکه می‌خواهند موارد تازه‌ای بسازند، گفت: بیشتر سعی بر مصادره به مطلوب کردن دارند. به عنوان مثال ترکان را پایه‌گذار عرفان جا می‌اندازند یا می‌گویند خوشنویسی متعلق به ما است.

در ادامه هادی بابایی فلاح، پژوهشگر هنرهای تجسمی با اشاره به عدم وجود مرزبندی بین هنرمندان در گذشته گفت: در حوزه خوشنویسی مکتب شکوهمند تبریز را داریم که هنرمندانی از تمام ایران در آن حضور دارند ولی سندی مبنی بر مسأله قومیتی در آن دوره وجود ندارد.

عبدی سپس به مهاجرت نخبگان از شرق ایران در جریان حمله مغول به غرب، که ترکیه است، پرداخت و گفت: نخبگان، پایه‌گذاران و خاستگاه بسیاری از این مواردی که ذکر شد خراسان بوده است که مولانا یکی از این نخبگان است. وی افزود: هزاران مولانا و «بکتاش ولی» در حوزه‌های مختلف دارند به عنوان نخبگان و پایه گذاران ترک شناخته می‌شوند. دکتر عبدی اضافه کرد: شاعری به نام «ملأ محمد فضولی» داریم که در عراق بوده و به چهار زبان فارسی، کردی، ترکی و عربی شعر گفته ولی به عنوان شاعر ترک می‌شناسند و او را در برابر فردوسی قرار می‌دهند. این در صورتی است که برخی بر این باورند این شاعر کرد است و شعرهایی به کردی کرمانجی سروده است.

عبدی زمان آغاز این جریان را اواخر امپراتوری عثمانی در قرن نوزدهم دانست و خاطرنشان کرد: عثمانی در آن دوره با چالش‌هایی جدی مواجه شد؛ در جنگ‌ها و رقابت‌هایی که با رقبای اروپایی داشت عمدتاً ناکام بودند. درنتیجه، دست به اصلاحاتی با عنوان «تنظیمات عثمانی» زد که در آن به نتیجه مطلوب نرسید. به همین خاطر به فکر رها شدن از آن وضعیت افتادند که یکی از بحث‌ها که مطرح شد، راه‌اندازی جریان قوم‌گرا بود. اینکه باید از ایدئولوژی اتحاد امت اسلامی، که مدنظر عثمانی بود، رها شویم و به سمت جهان ترک بیاییم. این استاد دانشگاه خوارزمی خاطرنشان کرد: عامل این تفکر یهودی‌ها بودند؛ ازجمله این یهودی‌ها، فردی لهستانی به نام «کوهن» بود.

این استاد دانشگاه در ادامه در راستای همین جریان مصادره به مطلوب کردن نخبگان و هنرها ادامه داد: کتاب‌های پان‌ترکیستی در ترکیه تولید می‌شود و سپس با یارانه جمهوری اسلامی در کتابخانه‌های ملی و دانشگاه‌ها و مراکز مختلف ایران با حجم بالایی پخش می‌شوند!؟

وی ادامه داد: اینها در جعل و وارونه نویسی تاریخ کارشان را تمام کرده‌اند و می‌گویند که از نظر تاریخی نسبتی با فارس‌ها نداریم برای نمونه می‌گویند، ستارخان برای نجات ترک‌ها با فارس‌ها جنگید. تاریخ را تحریف و وارونه نشان می‌دهند و اکنون دارند به ادبیات عامه می‌رسند و دارند در این عرصه ادبیات و کتاب‌های جهت دار تولید می‌کنند.

وی به بحث محرومیت نسبی به عنوان یکی دیگر از مباحث مطرح شده در حوزه تئوری توسط جریان‌های پان‌ترکیست در آذربایجان پرداخت و گفت: در این بحث، که در عرصه اقتصادی مطرح است، دارند تصویری عجیب و غریب در خصوص عقب‌ماندگی منطقه و پیشرفت کشورهای آذربایجان و ترکیه مطرح می‌کنند و می‌گویند ما برای چه در ایران بمانیم وقتی که پیوندی تاریخی هم با فارس‌ها نداریم. رسانه‌های ترکیه دارند جامعه‌ای آرمانی برای آنان ترسیم می‌کنند و طبیعی است که ذهن‌شان به سمت آنجا رود.

وی افزود: البته این بحث بینابینی است و خود ما نیز داریم در این میان به آنها پاس گل می‌دهیم. وی ادامه داد: بیشتر تولیدات رسانه‌ای ما بر ضد خودمان است و به جای بهره‌وری در راستای منافع و هویت ملی‌مان، پول هدر می‌رود. دکتر عبدی با لحنی آمیخته با تأسف گفت: بخشی از کودکان آذربایجانی ما تحت تأثیر رسانه‌های ترکیه دارند با لهجه ترکی استانبولی حرف می‌زنند.

عبدی به اهدافی کلان که پان‌ترکیسم در خصوص ایران دنبال می‌کند پرداخت و گفت: ایدئولوژی که پان‌ترکیسم در رابطه با شمال غرب ایران به دنبالش است، مبتنی بر ایده‌ای است که به فکر یک گستره وسیع جفرافیایی از اروپای شرقی تا شمال چین است. تأکید پان‌آذریست‌ها هم بر اتحاد آذربایجان شمال و به اصطلاح خودشان آذربایجان جنوبی است و پان‌ترکیسم مدنظرشان شامل ترکیه، آذربایجان، ترکمنستان و ترک‌های اغوز (به تعبیر خودشان) می‌شود.

وی با اشاره به اینکه کشورآذربایجان همیشه احساس خفگی ژئوپولیتیکی دارد و فقط یک نوار باریک ارتباطی برای ارتباط با شرق دارد، به ماجرای سوء‌استفاده رژیم صهیونیستی از این جریان پرداخت و گفت: اسرائیل هم می‌داند که از مجرای این بحث، می‌تواند ایران را به چالش بکشد و گرنه این جریان و کشور باکو اصلاً برایش مهم نمی‌تواند باشد.

عبدی به سه دوره فعالیت‌های ایدئولوژی الحاق‌گرای پان‌ترکیسم از نظر تاریخی در رابطه با ایران پرداخت و گفت: این دوره‌ها شامل اواخر عثمانی تا روی کارآمدن آتاتورک و رضاشاه؛ پایان جنگ جهانی اول تا پایان جنگ جهانی دوم و دیگر پس از پیروزی انقلاب اسلامی می‌شوند.

وی به تاکتیک‌های این جریان پرداخت و گفت: بازتعریف عناصر هویتی آذری‌ها در راستای پیوند دادن آنها با جهان ترک؛ بازنویسی و تحریف تاریخ با رویکرد ایران ستیزانه؛ برجسته‌سازی جایگاه و اهمیت زبان ترکی در آذربایجان و تعریف ریشه تاریخی جعلی برای آن؛ تحقیر و منکوب نمودن زبان فارسی و انکار حضورتاریخی آن در آذریایجان؛ مبارزه با عقاید مذهبی تشیع به عنوان یکی از عناصر اصلی پیوند آذری‌ها در ایران؛ تعریف و ابداع سنت‌ها و نمادهای فاقد اصالت تاریخی برای آذری‌ها؛ تهاجم به مفاخر و نمادهای ایرانی مانند کوروش، داریوش، فردوسی، شاهنامه، تخت جمشید و ترویج سوءظن میان آذری‌ها و سایر بخش‌های ملت ایران در ابعاد مختلف را ازجمله این تاکتیک‌ها برشمرد.

این پژوهشگر دربیان این تاکتیک‌ها گفت: این جریان در هر دوره به اقتضای شرایط روی یک سری موارد تمرکز کرده است. وجود ایران را به معنی واقعی نفی می‌کند و فرهنگ ترکی را به اعماق تاریخ می‌برد. این تحریف‌ها در منابع درسی جمهوری باکو نیز آمده است برای نمونه اداعا دارند سومری‌ها و بابلی‌ها ترک بوده‌اند. می‌خواهند نگاه به فرهنگ ایرانی را حذف و برچسب ترکی روی آن بگذارند. توانمندی‌های زبان ترکی را مطرح کرده و از ضعف‌های زبان فارسی می‌گویند و زبان فارسی را تحمیلی عنوان می‌کنند.

عبدی به تضاد با عقاید شیعی در جمهوری باکو اشاره کرد و گفت: در مراجع مختلف رسمی ادعا می‌کنند ما همه سنی بوده‌ایم و این شیعه بوده که بین ما اختلاف انداخته است. بدون هیچ منبعی، مدام سنت‌سازی و هویت سازی می‌کنند. به عنوان مثال، سعی دارند که تپه حسنلو، که جام حسنلو در آن یافت شد، را از آن ترک‌ها جلوه بدهند.

عبدی در خصوص تهاجم پان‌ترکیست‌ها به دیگر اقوام گفت: در آذربایجان غربی کردها را جوامعی وارداتی می‌پندارند و از ابعاد تاریخی و فرهنگی به کردها و فارس‌ها هجوم می‌برند.

وی به دوره اواخر عثمانی تا روی کارآمدن آتاتورک و رضاشاه پرداخت و گفت: شکست عثمانی در اصلاحات تنظیمات، ایده‌هایی مبنی بر بازگشت به ریشه‌های ترکی را مطرح کرد که طرح این موضوع ابتدا در محافل ادبی شکل گرفت. قابل تأمل است که تمام کتاب‌های تولید شده در آن مقطع، هم اکنون دارند در آذربایجان ما ترجمه می‌شوند تا ملت ترکی هم در اینجا شکل بگیرد. ما این همه متخصص و نیروی کارآمد و میهن‌پرست در حوزه ادبیات داریم ولی در این حوزه‌ها وارد نمی‌شوند!

این استاد دانشگاه با اشاره به تلاش پان‌ترک‌ها برای حذف زبان‌های عربی و فارسی از زبان ترکی گفت: زبان عثمانی، یک زبان عربی فارسی است و پالایش زبان عثمانی از واژه‌های عربی و فارسی و نشاندن واژه‌های من درآوردی ترکی ازجمله اقدامات مدنظر این جریان است. درواقع، همه میراث ما را دارند مصادره می‌کنند و از طرف دیگر به جعل همه چیز می‌پردازند چون پول و استراتژی پشت این قضیه است.

عبدی افزود: در دوره نخست برای نمونه فردی مانند گوگ آلپ با نوشتن مقاله‌ای به طرح این پرسش که عثمانی چه طور می‌تواند خودش را با تأکید بر ریشه‌های ترک مطرح کند؟ پرداخت. یک استراتژی سه مرحله‌ای را مطرح می‌کند که یکی از آنها حذف یا نفی هویت ارمنی‌ها، کردها و عرب‌های ساکن عثمانی بود.

این پژوهشگر به دومین مرحله تاریخی جریان پان‌ترکیسم، که از زمان پایان جنگ جهانی اول تا پایان جنگ جهانی دوم است، پرداخت و گفت: در این مرحله بحث جذب و ادغام خویشاوندان تورانی شامل کشور آذربایجان، آذربایجان ایران و قفقاز حول جهان ترک مطرح می‌شود.

وی افزود: در این مرحله، این جریان به دست شوروی افتاد که جریان پیشه‌وری پیدا شد و غائله فرقه دمکرات آذربایجان در 21 آذر 1324 تا 21 آذر 1325 با حمایت شوروی شکل گرفت اما این غائله با خروج نیروهای شوروی از آذربایجان به‌دلیل نداشتن پایگاه مردمی گروه‌های مسلح واگرا با شکست همراه شد.

عبدی گفت: افکار واگرایانه با ادبیات مارکسیستی در مناطق قومی کشور به ویژه آذربایجان توانست در میان برخی از روشنفکران نفوذ و بسط یابد. در این پیوند هر دو گروه یعنی واگراها و شوروی اهداف خواص خود را پی‌گیری می‌کردند. کمونیست‌ها نیز در قالب پان‌ترکیسم پی‌گیر توسعه طلبی در قفقاز و شمال غرب ایران بودند و در سوی دیگر پان‌ترک‌ها هم با بهره‌گیری از ادبیات چپ مانند خلق‌های تحت ستم ایران، ستم ملی، حق تعیین سرنوشت و.... توانستند در میان بخشی از مردم منطقه ایجاد پایگاه کنند.

وی با اشاره به تقابل نخبگان فکری در آغاز دوره پهلوی با جریان قوم‌گرای پان‌ترکیسم گفت: این نخبگان اکثراً آذربایجانی‌های میهن دوستی چون تقی زاده بودند که در انتقاد از آنان می‌گفت اینها دارند به طرز عجیبی از مغول دفاع می‌کنند! چون پان‌ترک‌ها به‌شدت از چنگیز، که او را ترک می‌پنداشتند، به عنوان یک جهان‌گشا دفاع می‌کنند.

عبدی گفت: عثمانی در جنگ جهانی اول با غارت انبارهای غله تبریز و کرمانشاه، نقش زیادی در قحطی ایران داشت. او درباره مرحله سوم این جریان تاریخی گفت: در این مرحله نیز بحث یکدست شدن این کشورها و مناطق، که همان توران است، پیش آمد که با از میان برداشتن کردها، ارمنی‌ها و عرب‌ها و تشکیل ملت ترک تحقق خواهد یافت. دراین مقطع است که نخستین اقدام علیه ما در قالب اتحاد اسلامی صورت گرفت و در فاز اول، عثمانی و صهیونیست‌ها و باورمندان به اتحاد اسلام، پروژه پان‌ترکیسم را پیش بردند.

قابل توجه است، این نخستین نشست در خصوص پرداخت به موضوع یاد شده است و نشست دوم با همین موضوع، دوشنبه آینده 15 اسفند برگزار خواهدشد. سلسله نشست‌های «زبان‌شناخت» در حوزه هنری واقع در خیابان سمیه، نرسیده به حافظ، روبروی کوچه پورموسی برگزارمی‌شود و عموم علاقه‌مندان و پژوهشگران برای شرکت در این نشست می‌توانند در حوزه هنری حضور یابند.