آشوبها چگونه زمینهساز تحریم اقتصادی میشود؟/ فردای اغتشاشات اقتصاد ایران میماند و زخمهایش!
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو؛ ملت ایران در سوگ دختر جوان خود نشسته بود تا ابعاد فوت مهسا امینی مشخص شود که فراخوانهایی برای تجمع در شهرهای مختلف منتشر شد. این اعتراضات که قرار بود صدای مردم ایران را بروز دهد، رفته رفته با شعارهای تند و هنجار شکنانه همراه شد. همچنین تا کنون خسارتهای جانی و مالی فراوانی را به مردم، اموال عمومی و نیروهای انتظامی وارد کرده است. در گذشته هم وقوع حادثههایی...
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو؛ ملت ایران در سوگ دختر جوان خود نشسته بود تا ابعاد فوت مهسا امینی مشخص شود که فراخوانهایی برای تجمع در شهرهای مختلف منتشر شد. این اعتراضات که قرار بود صدای مردم ایران را بروز دهد، رفته رفته با شعارهای تند و هنجار شکنانه همراه شد. همچنین تا کنون خسارتهای جانی و مالی فراوانی را به مردم، اموال عمومی و نیروهای انتظامی وارد کرده است. در گذشته هم وقوع حادثههایی نظیر آنچه این روزها در جریان است، بهانه هایی به دست دشمنان اقتصاد ایران داده تا تحریم های جدید علیه کشور اعمال کنند. این تحریم ها اثرات قابل توجهی بر اقتصاد ایران گذاشته است که بررسی این تاریخچه میتواند درسهای فراوانی برای امروز ما داشته باشد. فتنه 88 و سرمستی تحریم کنندگان به طور مثال قطعنامه 1929 شورای امنیت در حالی که حائز قاطعترین رای در بین قطعنامههای صادر شده علیه ایران بود در خرداد ماه 1389 درست بعد از آشوبهای سال 1388 تصویب شد. این قطعنامه در پی تحریم ارائه خدمات مالی و وضع محدودیت بر تجارت کالا بود. اما چرا این اجماع بی سابقه علیه ایران در زمینه هستهای، موشکی و اقتصادی که همگی مولفههای قدرت یک کشور به حساب میآیند با اتفاق نظر کشورهای جهان علیه ایران شکل گرفت؟ علت این بود که ایران را به واسطه تلاش برای کنترل اغتشاشگران و کاهش آسیب به اموال عمومی و حفظ جان و مال شهروندان به نقض حقوق بشر متهم کرده بودند. بعد از صدور قطعنامه 1929 آمریکا در تیر ماه تحریمهایی ناظر بر بخش انرژی و بانکداری اعمال کرد، در مهرماه اروپا صنایع نفت و گاز، حوزه بیمه و مالی را تحریم کرد و این روند ادامه داشت تا جایی که فروردین 1391 مجموع تحریمهای وضع شده به 19 مورد رسید. اثرات اعمال این محدودیتها خود را در کاهش ارزش صادرات کشور و کاهش تشکیل سرمایه جدید در کشور طی سالهای بعدی نشان داد. تکرار سناریو پرونده سازی در سال 98 شبیه به این اتفاق بعد از اغتشاشات سال 1398 رخ داد، در آن زمان بعد از افزایش یک شبه قیمت بنزین بدون اعلام قبلی توسط دولت روحانی اعتراضات گستردهای در شبکههای مجازی در رابطه با نحوه برخورد دولت با مردم و عدم توجه به اقناع افکار عمومی مطرح شد. این اعتراضات در فضای حقیقی به کف خیابانها کشیده شد، اما با آتش زدن بانکها و اموال شهرداری و مقابله با نیروی انتظامی آنچه رخ داد بیشتر به جنگ خیابانی با نیروهای امنیتی و مردم شبیه بود تا اعتراضات به سیاستگذاری اقتصادی دولت. در آن زمان هم نیروهای امنیتی به وظیفه خود عمل نموده و سعی کردند از آتش اغتشاشات بکاهند، ولی در نهایت اتحادیه اروپا برخی از فعالان مالی ایران را به بهانه نقض حقوق بشر تحریم کرد و اعلام کرد شهروندان و شرکتهای تحت پوشش اتحادیه اروپا از تعامل مالی با نهادها و افراد تحریم شده خودداری کنند. همچنین تیم سیاست خارجی آمریکا نیز اعلام کرد: «اعتراضات ایران به شدت تحت تاثیر سیاست خروج آمریکا از برجام و فشار حداکثری اعمال شده توسط ترامپ است. رهبران ایران متوجه خواهند شد هزینه مقاومت در برابر سیاستهای آمریکا، ارزش این همه هزینهای که در داخل کشور باید بپردازند را ندارد و مقابل آمریکا زانو خواهند زد.» داغ این روزها اواخر هفته گذشته بود که خبر انتقال مهسا امینی به بیمارستان با انتشار عکس وی بر روی تخت بیمارستان، درست پس از انتقال به گشت ارشاد، در شبکههای اجتماعی به صورت گسترده پخش شد و نظر کاربران را به خود جلب کرد. فعالین شبکههای مجازی انتقاد خود را نسبت به اتفاقی که برای خانم امینی رخ داده بود ابراز میکردند و انتظار به حق روشن شدن ابعاد قضیه را داشتند، در همین حال تعلل مسئولان در پاسخگویی لحظه به لحظه التهاب این فضا را بیشتر میکرد. همین تعلل در جهاد تبیین باعث شد رسانههای خارجی به اصطلاح دلواپس حقوق مردم ایران سعی کنند بیان روایت ماجرا را مغرضانه در دست بگیرند و داستان را آن طوری حکایت کنند که از این اوضاع آب هم برای خودشان گرم شود.
در نهایت خبر فوت مهسا امینی منتشر شد و اولین واکنش رسانه ملی همان شب با انتشار فیلم دوربینهای مدار بسته که دلالت بر عدم وجود خشونت فیزیکی در مقر پلیس امنیت اخلاقی حین بیهوش شدن مهسا امینی داشت، منتشر شد. پس از آن نیز مسئولان عالی رتبه کشور با خانواده امینی ارتباط گرفته و قول پیگیری این واقعه تا روشن شدن تمام ابعادش و برخورد قاطعانه با عاملان احتمالی را دادند. در نهایت طی روز های اخیر پزشکی قانونی نظر نهایی خود را اعلام کرد و گفت: «هیچگونه آثاری از ضرب و جرح در ناحیه سر و صورت و آثار کبودی در اطراف چشمها و شکستگی در قاعده جمجمه مهسا امینی مشاهده نشده است.» آشوب در شهر بعد از این واقعه از آنجا که احساسات انسان دوستانه برخی اشخاص جریحه دار شده بود و فضا برای سوء استفاده فراهم بود، فراخوانهایی در فضای مجازی منتشر شد جهت اعتراض به برخوردهایی که توسط گشت ارشاد با زنان مخصوصا مهسا امینی صورت گرفته بود. این اعتراضات در همان ابتدای کار در برخی شهرها رنگ و بوی تجزیه طلبی به خود گرفت و بعد از آن در دیگر شهرها نیز با روندی غیر از اعتراضات اجتماعی متعارف جلو رفت. شواهد نشان میدهد آنان که سعی میکنند مسیر شلوغیها را در کف میدان مشخص کنند شباهتی به مردم معترض ندارند چرا که شهروند معترض خواستار اصلاح است و نمیخواهد مشکل عمق بیشتری پیدا کند، او نمیخواهد گرهای تازه بر کلاف پیچیده مشکلات موجود زده شود. آتش زدن دستگاهای آمبولانس، آتش زدن مامور نیروی انتظامی و روانه کردن بدترین توهینها به او، آتش زدن پرچم ایران بعد از لگدمال کردن آن، آتش زدن قرآن، فروکردن چاقو در سینه یک بسیجی که اقداماتی نفرت انگیز هستند از دست هموطنان معترض و نگران ایران برنمی آید. اغتشاشات چگونه به اقتصاد آسیب میزند؟ با توجه به اتفاقات اخیر هرچند نیروی انتظامی با صبر و خویشتن داری با آشوبگران برخورد کرد، احتمال صدور قطعنامه یا اعمال تحریمی جدید علیه ایران توسط کشورهای اروپایی و آمریکا دور از انتظار نیست. آتش این اغتشاشات درست زمانی روشن شد که تلاشهای فراوانی برای احیاء روابط تجاری با همسایگان صورت گرفته، صادرات کنندگان با هزار زحمت صادرات را افزایش داده اند، نمایندگان ایران در مذاکرات امتیازات گستردهای از کشورها مقابل گرفته اند، رئیس جمهور ایران برای دیدار با مسئولان دیگر کشورها و سخنرانی در سازمان ملل به نیویورک سفر کرده و در کمتر از یک ماه پیش ایران بعد از سالها انتظار به طور رسمی به عضویت سازمان همکاریهای شانگهای درآمد. اگر پس از خاموش شدن تنور آشوبها دوباره اجماع جهانی علیه اقتصاد ایران شکل بگیرد، چه کسی قادر خواهد بود جوانه نورسی که حین بی اثر شدن تحریم سبز میشود و قرار است درآینده اقتصاد ایران میوه بدهد را از سرما زدگی حفظ کند؟ اغتشاشگران با آتش زدن اموال عمومی و آسیب رساندان به شهروندان نه تنها برای دولت هزینه تراشی کرده و ملتی را داغدار فرزندان دیگر خود میکنند بلکه همانطور که گفته شد آب به آسیاب تحریم کنندگان اقتصاد ایران میریزند.