آموزش حضوری شد اما.../ اصرار وزیر جنگ اسرائیل به جنگ ترکیبی علیه ایران / تفرقه زیر سایه رأفت جایی ندارد
تداوم چشمانداز تورمی در سال جاری، نان، گروگان قاچاقچیان، 21 درصد جمعیت تهران در خطر بافتهای فرسوده، 5/16 میلیارد دلار قرارداد نفتی طی 7 ماه، اثر یارانههای نقدی بر معیشت خانوارها، بحران سیاسی جدید در اسرائیل، چگونه نخست وزیر پاکستان برکنار شد؟، تردید درباره آمار واقعی مبتلایان به کرونا و ورود به پیک هفتم از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش تابناک، روزنامههای امروز پنج شنبه 18 فروردین ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که تجارت 101 میلیارد دلاری بدون FATF، دسیسه تفرقه در جوار امام رئوف، نبض تند قیمت کالاهای اساسی و تقلای دشمنان برجام در کنگره در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
آموزش حضوری شد اما...
غزل لطفی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد نوشت: با پایان تعطیلات نوروز و اعلام صریح ستاد پیشگیری و مبارزه با کرونا و ابلاغ این دستور توسط وزارت آموزش و پرورش به مدارس، آموزش حضوری شد. بیتردید، بازگشت به آموزش حضوری، اجتنابناپذیر بود و این اتفاق دیر یا زود در دستور کار سیستم آموزشی کشور قرار میگرفت، اما در این میان چند موضوع به جهت برقراری محیطی امن برای آموزش که اولیا بتوانند با اعتماد کامل، فرزندان خود را به مدرسه بفرستند قابل تامل است؛ 1- «خود مراقبتی» از مهمترین مولفههای مصونیت در برابر کروناویروس است و در این زمینه مسوولان آموزش کشور باید الگو باشند. اما ما در روزهای نخست سال شاهد بودیم یوسف نوری، وزیر آموزش و پرورش در سفر استانی خود به خوزستان در مجامع عمومی بدون ماسک ظاهر شد. 2- پس از اعلام آموزش حضوری صددرصدی، مسوولان نظام آموزشی کشور اعلام کردند، سه گروه «مبتلایان به کرونا، دانشآموزانی که علائم کرونا دارند و دانشآموزانی که مبتلا به بیماریهای زمینهای هستند» میتوانند به طور موقت از آموزشهای غیرحضوری استفاده کنند، اما هیچ راهکاری در این زمینه ارایه نشده است و فقط پیدرپی ادارات آموزش و پرورش با تماس و حضور در مدارس بر آموزش حضوری تاکید میکنند و بلاتکلیفی دانشآموزانی که در سه دسته ذکر شده هستند همچنان ادامه دارد. 3- در اطلاعیه اولیه اعلام آموزش حضوری تاکید شده است؛ «هر مدرسه در شیفت / نوبت آموزشی خود برنامه هفتگی رسمی و عادی خود را با چینش زمان استاندارد هر زنگ در دورههای اول و دوم ابتدایی دنبال خواهد نمود.» سپس اعلام کردند مدیریت زمان کلاسهای درسی برعهده مدیران مدارس است و این خود نشان میدهد در نوشتن دستورالعمل اولیه نظرات کارشناسی نبوده که نیاز به تغییرات داشته است. 4- الزام «فاصلهگذاری اجتماعی» حذف شده است و این...
یعنی پاک کردن صورت مساله؛ چون واحدهای آموزشی عمدتا از امکان مکانی برقراری فاصلهگذاری آموزشی برخوردار نیستند و در تعداد زیادی از کلاسهای درسی، 30 تا 40 دانشآموز در یک کلاس هستند و زیرساختها هم فراهم نشده است پس این گزینه حذف میشود! 5- هیچگونه پیششرطی برای واکسیناسیون دانشآموزان به جهت حضور در مدارس نیست درحالی که همه میدانیم واکسن از مهمترین مولفههای مقابله با ویروس کرونا است؛ و در پایان مدیران مدارس مکلف به تسریع «اقناعسازی و آگاهیبخشی و رفع نگرانیها و ایجاد آرامش، نشاط و انگیزه حضور دانشآموزان در مدارس و هماهنگی کامل با خانوادهها» شدهاند. حال سوال مهم این است که اقناعسازی با دستورات یکباره امکانپذیر است؟ آیا رفع نگرانی نیازمند فراهم آوردن زمینه و زیرساختهای لازم نیست تا اولیا با مشاهده آن بتوانند با اطمینان خاطر فرزندان خود را به مدرسه بفرستند؟ برقراری آموزش حضوری لازم و ضروری است، اما در شرایطی که روی لبه تیغ پیک هفتم کرونا قرار داریم، نیازمند استانداردهایی در موضوع رعایت پروتکلهای بهداشتی است که به نظر میرسد در روزهای گذشته مدارس امکانات فراهم آوردن آنها را نداشتهاند و پیچیدن یک نسخه واحد جوابگوی کل کشور نیست و دستورالعمل بازگشایی مدارس، نیاز به بازنگری دارد تا با رویکردی متفاوت و سلامتمحور مجدد تدوین شود.
تفرقه زیر سایه رأفت جایی ندارد
جواد شاملو در سرمقاله امروز رسالت با عنوان تفرقه زیر سایه رأفت جایی ندارد نوشت: آدم اتفاقات ناگهانی را باور نمیکند؛ چندثانیهای طول میکشد تا بفهمد چه رخ داده است. کسانی که مورد سرقتهای خیابانی قرارگرفتهاند، این بهت پس از حادثه را بهخوبی درک میکنند. حس میکنی نکند کسی با تو شوخی کرده، نکند دوستی، رفیقی کسی پشت سرت پنهانشده تا غافلگیرت کند. فرض کن تو هم مثل تمام آدمهای معمولی هیچ دشمن خونیای نداری. داری قدم میزنی، نه در خیابانهای بدنام و ناامن، نه در یکشب تاریک و در کوچه و پسکوچههای پایینشهر، در بزرگترین صحن حرم امام رضا و در روز روشن. در جایی که سالها است رنگ دعوا و نزاعی به خود ندیده و برای این مسائل ته دل کسی نلرزیده. نماز ظهر و عصر را خواندهای و امام را زیارت کردهای و اکنون داری بر میگردی. درحالیکه مزه زیارت هنوز زیر زبانت حس میشود و گرمای لذتبخش بهاری صحن آزارت نمیدهد. سرشار از احساس امنیت و لذتی که ناگهان ضربات چاقو یکی پس از دیگری بر پیکرت فرومیآیند. نه یک ضربه و دو ضربه، بیست ضربه. چگونه میخواهی درک کنی چه میشود؟ درک کنی چرا؟ درک کنی چه کسی؟ چرا اینجا؟ چرا الآن؟ وقتی داشتی از همان فلکه آب همیشگی و همان بابالرضای همیشگی وارد حرم میشدی نمیدانستی فاصلهات با شهید اصلانی شدن تنها همین یک زیارت است. امام رضا گفته بود هرکه به زیارتم بیاید در سه منزل آخرت به او سر خواهم زد. یکی از آن سه منزل هنگام جان دادن است و هنگام جان دادن تو در خود حرم بود. شخص ضارب، اما ازبکی تبار است و از مرز پاکستان وارد کشور شده. ظاهرا ربط خاصی به افغانستان ندارد، اما خبرهای اولیه او را افغانی معرفی میکنند. ابعاد این قضیه هنوز کاملا مشخص نیست. ظاهرا شخص انگیزههای تکفیری داشته؛ اما این پایان ابهامات نیست. از زمان قدرتگیری دوباره طالبان در افغانستان تلاش دشمن برای تنشافکنی بین ایران و افغانستان به بهانه مقابله با طالبان شدت گرفت. در شبکههای اجتماعی محتواهای مختلفی برای چهرهنگاری خشن و خطرناک افغانستانیهای داخل کشور انتشار یافت. حال بعدازاینکه بر سر اتفاقات استادیوم، حواس مردم بهخوبی متوجه مشهد شد، در منطقهای به حساسیت حرم امام رضا علیهالسلام اقدامی با این خشونت عریان شکل میگیرد و بهپای افغانستانیها نوشته میشود. سالها پیش هم در همین مشهد دشمن با تحریک غیرت مردم علیه زوار عراقی امام رضا، سعی در تفرقهافکنی بین مردم ایران و عراق داشت که منجر به رویش شعار «ایران و العراق لا یمکن الفراق» شد. گویی بازهم دستی سعی دارد از حضرت امام رضا برای سیاست تفرقهافکنی خود بهره ببرد. حالآنکه امام هشتم نماد رأفت است و عامل وحدت بین شیعه و سنی و ایرانی و عراقی. تفاوت افغانستان با عراق این است که اهل افغانستان امروز عملا بخشی از جامعه ایران را تشکیل میدهند. حضور چند میلیون افغانستانی در ایران، باعث میشود تنش بین ایران و افغانستان علاوه بر یک تنش سیاسی و ملی، یک تنش خطرآفرین اجتماعی باشد. از این گذشته دشمن در پی غیریتسازی و بیگانهنمایی هرچه بیشتر اهالی افغانستان است. سخت است مردمی همزبان و همفرهنگ را بیگانه دانست و مرزی مصنوعی را به رسمیت شناخت، اما به مدد ایجاد هراس، این امر ممکن میشود که باید در مورد آن هوشیار بود.
اصرار وزیر جنگ اسرائیل به جنگ ترکیبی علیه ایران
روزنامه جوان نوشت: بنی گانتز، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی روز چهارشنبه در نشستی با سفرای 80 کشور گفت: «جهان باید ایران را تحت فشار بگذارد تا در غیاب توافق، از پیشبرد برنامه هستهای خود دست بردارد». او در اشاره به توافقی که در وین در حال مذاکره بوده، ادعا کرد که برخلاف آن، یک توافق هستهای خوب «توافقی است که تاریخ انقضا نداشته باشد که به ایران مشروعیت بدهد تا برنامه هستهای خود را پس از پایان آن پیش ببرد و همچنین با نظارت گسترده در همه جا و در هر زمان و نظارت بر موشکهای بالستیک که ایران در حال توسعه آن است، همراه باشد.» بخش پایانی سخنان او جالب توجه است که گفته: «اگر توافقی وجود نداشته باشد، جهان باید «طرح ب» را اجرایی کند که «استفاده از زور، استفاده از فشار اقتصادی و استفاده از فشار دیپلماتیک» است.» سخنان وزیر جنگ صهیونیستها یادآور اشارهای است که رهبر معظم انقلاب بهمن ماه گذشته به نحوه جنگ دشمنان با ایران داشتند. ایشان در دیدار فرماندهان و اعضای نیروی هوایی ارتش فرمودند: «دشمنان ما، جبهه دشمن - چون دشمن یک جبهه است؛ یک جبهه عظیم است - امروز دست زده به یک تهاجم ترکیبی؛ تهاجم دشمن یک تهاجم ترکیبی است؛ یعنی جنبه اقتصادی در آن هست، جنبه سیاسی در آن هست، جنبه امنیتی در آن هست، جنبه رسانهای در آن هست، جنبه دیپلماسی در آن هست - از همه جهت یک حمله ترکیبیِ دستهجمعی را شروع کردهاند - ما هم در مقابل بایستی حرکتمان حرکت ترکیبی باشد؛ از همه جهت بایستی تلاش کنیم.» اسرائیل و جبهه دشمنان ایران سالهاست استفاده از زور، فشار اقتصادی و فشار سیاسی را همزمان علیه ایران استفاده میکنند. علاوه بر آن جنگ رسانهای را هم علیه ایران پیش میبرند و حالا سخنان صریح وزیر جنگ اسرائیل شاهدی دیگر بر این جنگ ترکیبی است.