از دروغ نیره تا دروغ مصی؛ آزادی با بمب و موشک
نوبراندازان اجارهای در موسسههای جنگطلب و نظامیگرا مانند ناتو به دنبال آزادی مردم ایران می گردند، آزادی از جنس خون و موشک!
نوبراندازان اجارهای در موسسههای جنگطلب و نظامیگرا مانند ناتو به دنبال آزادی مردم ایران می گردند، آزادی از جنس خون و موشک!
خبرگزاری مهر، گروه سیاست: شبکههای مافیایی جهان وطن و متصل به مجامع نظامی - صنعتی دنیا همواره با ایجاد یا سوار شدن بر بحران و جنگ بدنبال منافع اقتصادی خود هستند. این جریانهای ثروتمند با مانیپیوله کردن نهادهای بینالمللی، با خرج پول و استفاده از نفوذ یا ایجاد لابی و برگزاری و مدیریت کنفرانسهای امنیتی و تأسیس و هدایت اندیشکدهها و توصیههای آنان، نتایج دلخواه را بدست میآورند. نتایجی که گاهی همان دستور جنگ و خونریزی است اما چون از درون محافل رسمی چون سازمان ملل و شورای امنیت ملل متحد بیرون آمده، جنایت مشروع است. جریانهای ضدایرانی نیز همواره شبکههایی را با ابعاد دیپلماتیک، حقوقی و رسانه و... فعال و از این مسیر نیات خود را محقق میکنند.
یکی از ابزارهای اصلی جریانهای جنگطلب، استفاده از شخصیتهای موجهی است که با حضور در مؤسسات فکری و نهادهای تصمیمساز و با گفتمانی در زرورق بسط آزادی و حقوق بشر فعالیت میکنند. نمونههایی را میتوان در گذشته بررسی کرد: زینب السویج، دختری عراقی که با شعار آزادی، افکار عمومی را برای اقدامات نظامی آمریکا در عراق همراه کرد. این حامی جنگ نظامی، چند سال بعد در آمریکا برای ارتقا حقوق بشر یک مؤسسه خصوصی ایجاد کرد. یا دختری به نام "نیره" با حضور در کنگره آمریکا در سال 1990 شهادت داد که که سربازان عراقی در کویت، نوزادان نارس را از محفظه درمانی بیرون آورده و کشتند. موضوع جنایت علیه بشریت داغ شد و جرج بوش توانست نیروی نظامی به خلیج فارس اعزام و بمباران عراق را با شعار نجات مردم کویت آغاز کند.
جریانهای ضدایرانی از همین روند بهرهبرداری میکنند و از برندهایی چون مسیح علینژاد، حامد اسماعیلیون (همسر یکی از جانباختگان حادثه هواپیمای اوکراینی) یا نازنین بنیادی (بازیگری هالیوودی) برای تصمیمسازی در محافل بینالمللی تلاش دارند چند محور را محقق کنند: خنثیسازی تلاش دستگاه سیاست خارجی ایران و رفع تحریمها؛ به بنبست کشاندن سیاست خارجی و منزوی کردن ایران در جامعه جهانی؛ راه انداختن جنگ تبلیغاتی با هدف تسهیل پذیرش پیشنهادات ضدایرانی در مردم؛ تصویب اقدامات قهری یکجانبه و شاید جنگ نظامی.
در ادامه همین سبک اثرگذاریها، بعد از دعوت نازنین بنیادی، بازیگر هالیوود و فعال حقوق بشری در نشست غیررسمی شورای امنیت، حضور خانم علینژاد (خبرنگاری که از اندیشکده واشنگتن بهدلیل «تلاش برای تضمین منافع آمریکا و صهیونیستها در منطقه» جایزه دریافت کرد) و آقای اسماعیلیون در شهر هالیفکس کانادا در کنفرانس جهانی امنیت موسوم به «کنفرانس هالیفکس» بود. این فوریوم با حضور مقامات نظامی و سیاسی بینالمللی، اساتید دانشگاه و نخبگان برگزار میشود. موضوع کنفرانس هالیفاکس، مسائل امنیتی در جهان و تقویت همکاری استراتژیک میان ملتهای دموکراتیک است. این کنفرانس در سال 2009 با بودجه دولت آمریکا افتتاح شد و در سال 2011 مستقل شد. در این نشست بیش از 300 نماینده از بیش از 70 کشور گرد هم میآیند و رسانههای کانادایی از آن به عنوان «داووس امنیت بینالملل» یاد میکنند. این نشست تنها رویداد در نوع خود در آمریکای شمالی است.
حمایت از تحریم و فعال کردن مکانیزم جنگی ناتو
وبگاه این کنفرانس، ناتو و وزارت دفاع ملی کانادا را بهعنوان حامیان اصلی نشست معرفی کرده است. گنجاندن نام ایران در سیاستهای رهبران گروه 7 میتواند ماحصل اظهارات این دو فرد ضدایرانی در نشستهای این کنفرانس باشد. راهاندازی مکانیزم جنگی ناتو و بسیج توانمندیهای مالی، امنیتی، اطلاعاتی و نظامی علیه ایران دلیل حضور این دو شخصیت است.
علینژاد که چندی قبل با رئیس جمهور فرانسه دیدار کرد، در مورد این دیدار گفت: «من از او خواستم که اعتراضهای ایران را با عنوان واقعی آن؛ انقلاب به رسمیت بشناسد که چنین کرد. از رؤسای گروه هفت میخواهم که با جمهوری اسلامی همان رفتاری را پی بگیرند که با رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی و پوتین کردند». او از کشورهای غربی خواست تا در مقابل جمهوری اسلامی متحد شوند و روابط خود را با تهران تقلیل دهند. علی نژاد با حمایت از تحریمهای ایران گفت: «اگر رژیم جنگافروز جمهوری اسلامی با اتحاد ما ایزوله شود، میتواند به مردم ایران این توان را بدهد تا بتوانند در داخل کار را تمام کنند». علینژاد در اظهار نظری در همین نشست گفت: «نایاک به لابیهای خارج از ایران میگوید به ایران حمله نکنید؛ من میگویم به حرف نایاک گوش نکنید!».
نشست مشترک مسیح علینژاد، نازنین بنیادی در کنار هیلاری کلینتون جنگطلب در واشنگتون در اجلاس جهانی زنان از دیگر اقدامات جهت تغییر فضا علیه ایران و پروندهسازی برای کشور است. مسیح علینژاد در این نشست با القای جنایت علیه بشریت از بازداشت 15000 ایرانی بعد از اعتراضات اخیر گفت و از اعدام آنها خبر داد! اعداد و ارقامی که جاستین ترودو نخست وزیر کانادا هم بعداً توئیت کرد و ساعتی بعد مجبور شد آن را پاک کند. او انزوا و اجماع جهانی علیه ایران را خواستار شد. باید خاطرنشان کرد که عمده مصاحبهها و اظهارات مسیح علینژاد و حامد اسماعیلیون با ادبیاتی احساسی است و تلاش میکنند با این تکنیک، اثرگذاری اظهاراتشان بر مخاطب بیشتر شود.
امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه، در یک سخنرانی با اشاره به دیدار خود با مسیح علینژاد و فعالان حقوق بشر زن ایران، خیزش سراسری مردم ایران را «انقلاب» خواند! هدف چنین دیدارهایی مدیریت ادراک رهبران دنیا از فضای فعلی ایران است. مسیح علینژاد در دیدار با مکرون از فرانسه خواسته بود به عنوان اولین کشور جهان، انقلاب مردم ایران را به رسمیت بشناسد.
آلترناتیوی بهنام اپوزیسیون خارج نشین
رویکرد حمایت از اپوزیسیون خارج نشین ایرانی با نگاه آلترناتیوسازی از اهداف چنین نشستهایی است. مرحلهای از دشمنی با مردم یک کشور که سابقه آن به دشمنی آمریکا علیه کوبا میرسد. اپوزیسیونی از شهروندان کوبا که زمینه افزایش تحریم آمریکا علیه کوبا را بهواسطه لابی کاسبان آمریکایی تحریم فراهم میکرد. علینژاد در نشست هالیفکس گفت: این نخستینبار در تاریخ است که ما شاهد اتحاد اپوزیسیون در خارج و داخل ایران هستیم. وقتی به براندازی جمهوری اسلامی برسیم، ما همه با هم متحدیم. سران کشورهای دموکراتیک هم باید این را ببینند، متحد شوند و با ائتلافی از مخالفان شامل اپوزیسیون، فعالان حقوق بشر و جامعه مدنی دیدار کنند.
در همین راستا حامد اسماعیلیون از طومار اینترنتی درخواست «اخراج دیپلماتهای ایرانی» از کشورهای عضو گروه 7 و سازمانهای بینالمللی حمایت کرد. طوماری که راهاندازی آن از سوی کاوه شهروز آغاز شد و حامد اسماعیلیون از آن حمایت کرد و انزوای ایران و خنثیسازی تلاش دستگاه سیاست خارجی کشور برای رفع تحریمها از اهداف آن بود. کاوه شهروز از مرتبطین اروین کوتلر، وزیر اسبق دادگستری کانادا است که تلاش زیادی برای خروج گروهک تروریستی منافقین از فهرست تروریستهای دنیا انجام داد.
همچنین علینژاد از ماکرون خواسته بود، به جای جمهوری اسلامی با چهرههای اپوزوسیون در آینده دیدار کند و اتحادیه اروپا را برای پذیرش ایران سکولار آماده کند. چندی قبل علینژاد از آغاز به کار «سازمان جهانی آزادی» خبر داد و گفت بنا داریم با اتحاد اپوزیسیون کشورهای مختلف، فشار بر دیکتاتورها را بیشتر کنیم.
حامد اسماعیلیون با نقش محوری تجمعات خارج از ایران چند بار برای تجمعات در سراسر جهان فراخوان داد و تصاویر تجمع به طور گسترده از رسانههای مختلف داخلی و خارجی پوشش داده شد. تجمعاتی که برای رساندن حرفشان به پارلمان اروپا یا کنگره آمریکا انجام شد تا بتوانند خواستههای خود را به مکانیزم اجرایی این نهادهای تصمیمگیر وارد کنند.
تجزیه ایران؛ مسیر ورود نیروی خارجی
علینژاد با برنارد لوی نماد تجزیه کشورهای جهان هم دیدار کرد. برنارد لوی را میتوان نماد سازمان اطلاعات فرانسه و ناتو در منازعات بینالمللی دانست. سودان از جمله مناطقی بود که برنارد لوی در منازعات شاخ آفریقا به آن سفر کرد. سودان اولین کشور عربی بود که تجزیه شد. لیبی پروژه بعدی بود. برنارد هانری لوی در مارس 2011 به بنغازی رفت و با مخالفان قذافی ملاقات کرد. لوی اما در پروژه تجزیه عراق پس از مداخله ایران شکست خورد.
اسماعیلیون در کنفرانس هالیفکس در جلسهای با عنوان عجیب "مبارزان آزادی زنان" صحبت میکرد. عنوانی که از سوریه، لیبی، عراق تا افغانستان مورد بهرهبرداری قدرتهای جنگطلب دنیا بوده است. گروهک تروریستی منافقین از همین دست گروهها بوده است! اسماعیلیون با ادعای نزدیک بودن انقلاب در ایران گفت: «تفاوت اعتراضات جاری با جنبشهای قبلی این است که بر مبنای ایدئولوژی نیست و با شعار زن، زندگی، آزادی که در خاورمیانه بسیار پیشرو است؛ فکر میکنم این بار به سرانجام میرسد. بسیاری از مردم به این انقلاب امیدوارند و به زودی پایان جمهوری اسلامی فرا میرسد. تقاضای اصلی ما از دولتهای غربی این است که مانع این راه نشوند».
اسماعیلیون و علینژاد در نقش کارگزاران مجامع نظامی - صنعتی دنیا همواره تلاش کردهاند در تصمیمسازی برای نهادهای بینالمللی اثرگذاری کنند و با دیدار با مقامهای ارشد دولتی و بینالمللی آنها را مجاب کنند تا رودرروی جمهوری اسلامی بایستند. هدف این رویارویی نه کمک به مردم، بلکه نیل به اهداف لابیهای بازیگردان این دو کارگزار است. با بررسی نمونههای خارجی مشخص میشود که خروجی این سناریوها، جنگ نظامی و تجزیه بوده؛ جنگی که هزاران کیلومتر دور تر از کارگزاران و عاملین تحقق جنگ رخ داده و دیگر نامی از کارگزارانش نمیشنویم؛ آنچه باقی مانده، نام هزاران کودکی است که در جنگهای نظامی به اصطلاح مشروع کشته شدند.