از فشار کاری تا خودکشی / افزایش ظرفیت پزشکی؛ کارآمد اما در ابهام
گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو - ریحانه فتحی؛ وقتی شاعر میگفت: «کاش میشد مرد. مثل راه رفتن، خوابیدن، خریدن کردن، کاش میشد خواست و مرد.» ما مردن را غاز همسایه میدانستیم نه مرغ خانهی خودمان. آدمیزاد با خودش که فکر میکند میگوید من که نمیمیرم، آن شخص ثروتمند که مریض نمیشود، آن پزشک که خودکشی نمیکند. اما پزشک هم خودکشی میکند، خستگی امان یک پزشک را هم می برد. فارغ از خودکشی، جامعهی پزشکی...
گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو - ریحانه فتحی؛ وقتی شاعر میگفت: «کاش میشد مرد. مثل راه رفتن، خوابیدن، خریدن کردن، کاش میشد خواست و مرد.» ما مردن را غاز همسایه میدانستیم نه مرغ خانهی خودمان. آدمیزاد با خودش که فکر میکند میگوید من که نمیمیرم، آن شخص ثروتمند که مریض نمیشود، آن پزشک که خودکشی نمیکند. اما پزشک هم خودکشی میکند، خستگی امان یک پزشک را هم می برد. فارغ از خودکشی، جامعهی پزشکی در دوسال گذشته عزادار 230 تن از پارههای تنش شده است؛ پزشکان متخصص، پزشکان عمومی، پرستارها، عزیزانی که به علت فشارهای کاری هفتهها خانواده شان را ندیدند. مادران بارداری که به علت فشرده بودن ساعات کاری و نبود نیروی جایگزین در محل کار حاضر شدند و کرونا دامنشان را گرفت و غمشان را بر دلمان گذاشت. در میان این از دست دادنها اما، هربار خبر خودکشی یکی از رزیدنتها را شنیدیم در بهتی عظیم فرو رفتیم. منیره فروغی دانشجوی دکترای تخصصی زنان و زایمان دانشگاه علوم پزشکی، یازدهمین رزیدنتی بود که جان خودش را از دست داد. برخی مرگ وی را به کرونا ربط میدهند و برخی دیگر این واقعهی تلخ را در ادامه خودکشی سریالی رزیدنتها میدانند. همین غم باعث شد هانیه رادخواه، متخصص بیماریهای داخلی و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، در صفحه اینستاگرامش بنویسد: «خودکشی، ایست قلبی، مهاجرت، افسردگی و...؛ قرار نبود پایان ما این باشد. قرار بود گلهای خندان باشیم فرزندان ایران باشیم، اما نبودیم... روا نیست که مرگ پایان ما باشد و خاک، حافظ این همه آرزو..» طبق آمار رسمی در سال هزار و چهارصد، 11 تن از رزیدنتها را از دست دادیم. پیش از فوت فروغی هم، خودکشی دست کم 3 رزیدنت تایید شده بود؛ تاییدی که آتشش بالاگرفت و مدتی در فضای مجازی جریان ساز شد. جریان از توییتر آغاز و به چند جلسه در کلاب هاوس کشیده شد و درنهایت آتشش با چند تیتر تحت عنوان «خودکشی سریالی رزیدنت ها» به خاکستر بدل شد؛ مانند خودکشی چهار تن از دستیاران پزشکی تهران در اردیبهشت ماه هزار و چهارصد؛ مانند خودکشی سه دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز؛ مانند خبر فوت مامای بارداری که مبتلا به کرونا میشود اما به علت نبود نیروی کار به اندازهی کافی استراحت نمی کند و در اثر ایست قلبی همراه جنین اش چشم از جهان میبندد. هنوز آتش فشار کاری رزیدنت ها، زیر خاکستر باقی ست. هنوز هم رزیدنت ها، پزشکها و متخصصین زیر بار فشارهای کاری هستند. شاید کسی که صبح در بیمارستان به ما لبخند زده است؛ عصر به کشتن خودش و رها شدن از این فشارها و تعلقات فکر میکند. با همهی این اوصاف مشکل از کجاست؟ ریشهی این خودکشیها از کجا آب میخورد؟ دکترمهدیار سعیدیان، پزشک و خبرنگار، درمورد مشکلات رزیدنتها در مصاحبه با ایسنا اظهار میکند: «حداقل شیفت رزیدنتهای ایرانی باید بیست و چهارساعت باشد و ممکن است تا سی و دو ساعت هم ادامه پیدا کند. در شرایط شیوع کرونا این شیفتها حساب و کتابی نداشت و به علت نبود نیروی کافی رزیدنتها را مجبور میکردند پشت سرهم شیفت بمانند. این درحالی ست که طبق قانون هر رزیدنت موظف به 12 کشیک درماه است که دانشگاههای علوم پزشکی این قانون را به سلیقهی خود تغییر میدهند.» یکی از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زنجان در مصاحبه با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو اذعان داشت: «از جمله مهمترین مشکلات رزیدنتها حجم کاری بالا و دستمزد اندک آنهاست، ضمن اینکه آیندهی شغلی آنها در برخی تخصصها در هالهای از ابهام قرار دارد و باعث بدبینی افراد نسبت به آینده میشود. کارکردن در فضای بیمارستان به اندازهی کافی استرس زا ست و نداشتن تسهیلات کافی و مهمتر از آن، رفتار نامناسب برخی از اساتید و متخصصین هم فشار مضاعفی را به رزیدنتها و انترنها وارد میکند و آنها را به سمت خودکشی سوق میدهد» گزارشات و برخی تحقیقات محلی هم حاکی از آن است که، برخی اساتید به علت راه افتادن بخشهای خصوصی و کار در این بخش ها، زمان کمتری را در بیمارستانها صرف آموزش می کنند و بیشتر فشارهای روانی و کاری بر روی رزیدنتها تخلیه میشود. فشار کاری که اصلیترین دلیل خودکشی و مرگ رزیدنتها و پزشکها است به طور مساوی هم بینشان تقسیم نمیشود. طبق گزارش ها شرایط برای رزیدنتهای سال اولی با سال دوم، سوم و چهارم متفاوت است؛ شیفتهای زیادی دارند و بیست و یک شب در ماه را در بیمارستان سر میکنند. همهی این اخبار و گزارشهای نگران کننده خبر از آن میدهند که هرچندوقت یکبار فشاربیش از حد کاسهی صبر چندنفری را سر ریز میکند و منجر به از دست رفتن عزیزی میشود؛ اما شاید مصوبهی شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص افزایش بیست درصدی ظرفیت پذیرش، در رشتهی پزشکی عمومی، راه حل این قبیل مشکلات باشد. بنابر این مصوبه، ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشکی عمومی دانشگاهها در دانشکدههای علوم پزشکی تا سال 1404 بیش از دو برابر خواهد شد. مقرر شده است که در سال 1401 حدود بیست درصد یا به عبارتی 1600 نفر به ظرفیت پذیرش پزشکی کشور اضافه شود. طبق این مصوبه، وزارت بهداشت موظف شد در اسرع وقت آیین نامهی نحوهی افزایش ظرفیت پزشکی را تدوین و به سازمان سنجش ارائه بدهد. طی اخرین پیگیریهای خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو از برزویی، معاون ستاد راهبردی نقشه جامع علمی کشور، با خبر شدیم آیین نامه تدوین و به سازمان سنجش ارسال شده است؛ اما محتوای این آیین نامه در هالهای از ابهام است و جزئیات آن هنوز در معرض دید کارشناسان و متقاضیان شرکت در کنکور سراسری قرار نگرفته است. شنیدهها حاکی از این است که این آئین نامه که از وزارت بهداشت به سازمان سنجش ابلاغ شده است کپی شده از سند عدالت آموزشی (مصوب 1392) میباشد که از قضا چندباری هم به علت مشکلات ریشهای در ساختار خود به وزارت بهداشت عودت داده شده است. با توجه به برگزاری کنکور سراسری و مدت محدود باقی مانده تا اعلام نتایج کنکور، امیدواریم وزارت بهداشت و سازمان سنجش هرچه زودتر دست بجنبانند تا با تبیین یک رویکرد به جا و کارآمد، فشار کار روی دوش کادر درمان را کم کنند.