یک‌شنبه 4 آذر 1403

اشتباه «اسکوچیچ» / افزایش نرخ بهره مخالفت‌ها و موافقت‌ها / دیپلماسی به معنای تعارف نیست!

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع

ترسیم منظومه دیپلماتیک جدید در تهران، دیدار در آستانه پایان غرب، چرا اعترافات بولتون برای ایران مهم است؟، مالک سابق هفت‌تپه به 20 سال حبس محکوم شد، شناسایی 150 فعال اقتصادی با درآمدی بالای 100 میلیارد تومان، بازگشت غول نفتی بد قول، سکوت کامل درباره فرزند میرسلیم، تحکیم رابطه با روسیه هشدار به ترکیه و بررسی ابعاد نشست محیط زیستی تهران از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های...

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز چهارشنبه 29 تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که سفر پوتین و اردوغان به تهران و دیدار با رهبر انقلاب از یک سو و امضای تفاهمنامه 40 میلیارد دلاری با شرکت گازپروم و احیای دریاچه ارومیه در اغما از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:

دیپلماسی به معنای تعارف نیست!

حنیف غفاری طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان دیپلماسی به معنای تعارف نیست! نوشت: حوزه سیاست خارجی و روابط بین‌الملل به‌مانند یک «ماتریس» است! ماتریس در یک تعریف کلی، به آرایشی مستطیلی شکل از اعداد در قالب سطر و ستون شکل یافته گفته می‌شود. هراندازه تعداد سطر‌ها و ستون‌ها بیشتر باشد، ماتریس ابعاد گسترده‌تری را به خود می‌گیرد. در تحلیل احتمالات و رفتار‌ها و خصوصا در حوزه آینده‌پژوهی، تحلیل ساختار‌های ماتریسی اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد و مؤلفه‌های رفتاری بازیگران، تبدیل به بردار‌های آن ماتریس می‌شوند! در یک سیاست خارجی موثرو موفق، هرگز این سطر‌ها و ستون‌ها (در ساختار ماتریسی) نباید نادیده انگاشته شده و در یکدیگر ادغام یا خلط شوند. شاید بتوان در یک نگاه عمیق‌تر، سطر‌های این ماتریس را به‌مثابه تاکتیک‌ها و ستون‌های آن را به‌مثابه راهبرد‌های کلان در نظر گرفت. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر رجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه و هیئت همراه با تأکید بر لزوم افزایش همکاری‌های دو کشور به‌ویژه همکاری‌های تجاری، رژیم صهیونیستی را از عوامل اصلی ایجاد اختلاف بین کشور‌های اسلامی برشمردند. ایشان صراحتا برخی سیاست‌های دولت ترکیه در منطقه را ناقض امنیت در غرب آسیا دانسته و عملا حرکت آنکارا به‌سوی پذیرش تل‌آویو به‌عنوان یک شریک منطقه‌ای و بین‌المللی را به‌مثابه خطایی بزرگ مورد شناسایی و تحلیل قراردادند. در کنار این موارد، معظم له تأکید کردند که حفظ تمامیت ارضی سوریه بسیار مهم است و هرگونه حمله نظامی در شمال سوریه قطعاً به ضرر ترکیه، سوریه و همه منطقه، و به نفع تروریست‌ها خواهد بود. این پیام‌های آشکار و صریح از جنس تبشیر نیست و بیشتر جنبه‌ای انذار گونه دارد! آنچه مسلم است اینکه فرمایشات دیروز رهبر معظم انقلاب در دیدار اردوغان، خود یک درس سیاست خارجی برای مسئولین حوزه دیپلماسی کشور و دست‌اندرکاران جمهوری اسلامی در عرصه روابط بین‌الملل محسوب می‌شود. دال مرکزی و گزاره اصلی این درس بزرگ، مربوط به تعارف‌بردار نبودن عرصه دیپلماسی است. نگاه شبکه‌ای، جامع و علی معلولی نسبت به پدیده‌های جاری در جهان سبب می‌شود تا یک کشور هیچ‌گاه خطوط قرمز خود را در تعامل با همسایگان فراموش نکند. تاکنون بار‌ها عنوان‌شده است که ترکیه در حوزه سیاست خارجی خود نیاز به یک دوربرگردان دارد. سیاست‌های 10‌ساله اخیر آنکارا در سوریه، منجر به ایجاد حاشیه‌ای امن برای گروه‌های تروریستی در حوزه شامات شده و فراتر از آن، آنکارا با حرکتی نامتوازن در قبال پرونده فلسطین، سیگنال‌های چندگانه و متناقضی را در قبال ظلم تاریخی و جاری صهیونیست‌ها به ساکنان غزه و کرانه باختری مخابره می‌کند: یک روز ترک اجلاس داووس در اعتراض به حضور مقامات صهیونیستی و روزی دیگر سرودن پیام دوستی با رژیمی قاتل و کودک کش! عرصه دیپلماسی، جایی برای لاپوشانی این تناقضات نیست بلکه اتفاقا عرصه‌ای است که در آن ترکیب تبشیر، اقناع و انذار باید به صورتی استادانه عینیت پیدا کند. آرمان‌گرایی واقع‌بینانه، درست در چنین قالب و چارچوبی مصادیق و نمود‌های عملیاتی و پیش برنده خود را پیدا خواهد کرد.

افزایش نرخ بهره مخالفت‌ها و موافقت‌ها

ابوالفضل جهاندیده طی یادداشتی در شماره امروز همدلی با عنوان افزایش نرخ بهره مخالفت‌ها و موافقت‌ها نوشت: در روز‌های اخیر در مخالفت و موافقت با موضوع نرخ بهره بین‌بانکی مطالب زیادی در رسانه‌ها منتشرشده است؛ عده‌ای می‌گویند که باعث فرار سرمایه از بورس و افزایش هزینه‌های تأمین مالی تولیدکننده شده، دیگرانی بر این باورند با کاهش نرخ بهره بین‌بانکی نقدینگی بیشتر شده و سر از بازار دلالی نظیر سکه، طلا، خودرو یا مسکن درمی‌آورد. به‌راستی حق با کیست؟ پاسخ شاید کمی عجیب باشد، اما حق با همه موافقان و مخالفان است! وقتی با شرایط تصمیمات بخشی در اقتصاد مواجه هستیم جز این نمی‌شود و هیچ تئوری اقتصادی جواب نمی‌دهد. برای روشن شدن ماجرا، موضوع بحث را به‌طور اجمال و به زبان ساده کمی مرور کنیم. افزایش و کاهش نرخ بهره هر کدام در شرایط مخصوص به خود و در راستای پیروی از سیاست انقباضی یا انبساطی پولی است. افزایش نرخ بهره باعث فرار سرمایه از بورس می‌شود؛ یعنی حالا افراد به‌جای آنکه پول خود را در بورس که راهکاری است برای تأمین مالی بخش‌های مولد، سرمایه‌گذاری کنند، پول خود را در بانک سپرده‌گذاری می‌کنند، اما، چون همه نیاز به تأمین مالی با سپرده‌های افراد در بانک تأمین نمی‌شود بانک‌ها ناچار هستند بخش بیشتر منابع موردنیاز را از بانک مرکزی قرض بگیرند و، چون حالا نرخ بهره بین‌بانکی افزایش پیداکرده منابع تأمین مالی برای بانک‌ها گران‌تر شده در نتیجه هزینه تسهیلات برای تولیدکننده نیز افزایش می‌یابد؛ این یعنی سیاست انقباضی پولی و در نتیجه رکود در بخش تولید بیشتر و بیشتر می‌شود. از این ابزار سیاستی بانک‌های مرکزی در زمانی که افزایش تورم در نتیجه رشد نقدینگی باشد استفاده می‌کنند. از طرفی کاهش نرخ بهره بین‌بانکی یعنی سیاست انبساطی پولی که باعث افزایش پایه پولی، افزایش تقاضای مؤثر و تورم بیشتر می‌شود و، چون تولید در ایران این روز‌ها حال‌وروز خوشی ندارد این پول‌ها به سمت دلالی دلار، سکه یا خودرو می‌رود. این‌ها و بیشتر و بیشتر نتیجه نداشتن برنامه جامع اقتصادی برای برون‌رفت از بحران اقتصادی است که سال‌های سال است گریبانگیر اقتصاد به‌کلی بیمار ایران است؛ اقتصادی که هم رکودی است و هم تورمی. در شرایط رکود سیاست انبساطی پول و در شرایط تورمی سیاست انقباضی پولی وضع می‌شود، اما در جایی که رکودی - تورمی است شرایط به‌کلی فرق می‌کند. ربطی به این دولت و دولت‌های گذشته هم ندارد. متأسفانه همه دولت‌های پیشین نیز مانند دولت فعلی عزمی جدی و طرحی جامع برای اقتصاد نداشتند. تا زمانی اصول مسلم اقتصاد به‌پای سیاست ذبح می‌شود هیچ‌یک از تصمیمات اقتصادی جواب نمی‌دهد تا زمانی که عزم و اراده قوی برای حل همه‌جانبه مسائل اقتصادی گرفته نشود داستان همین می‌شود که هست. تصمیم اخیر بانک مرکزی مبنی بر افزایش نرخ بهره بین‌بانکی اگرچه در نگاه اول و به‌منظور کنترل نقدینگی درست می‌نماید لکن به همان دلیل اتخاذ تصمیمات جزیره‌ای، منتج به نتیجه مطلوب نخواهد شده و همانند تصمیم به حذف ارز ترجیحی که اندک زمانی پس‌ازآن دولت برای جبران کمبود‌ها و مشکلات بخش تولید تصمیم به کاهش عوارض گمرکی نهاده‌های تولید گرفت، (چون نمی‌توانست آشکارا ارز 4200 جهانگیری را که آن نیز خود سیاست اشتباهی بود، برگرداند)؛ تصمیماتی نظیر حذف صفر‌ها از پول، استقلال بانک مرکزی به‌گونه‌ای که دولت حق دخالت حتی به‌اندازه یک ریال در آن نداشته باشد، اصلاح نظام مالیات‌ها، تعیین تکلیف نرخ بهره، حل مسائل مهم در سیاست خارجی (در رأس همه آن‌ها برجام) و... باید یک‌بار و برای همیشه، همه و همه با هم اتخاذ و اجرایی شود، اگرنه همچنان در این چرخه سرگردانیم... و نتیجه آنکه: «من به دستان پر از تاول / این‌طرف را می‌کنم خاموش / وز لهیب آن روم از هوش.» نرخ بهره (در مفهوم کلی آن) از آن مسائل فوق‌العاده با اهمیت است که تأثیر بسیار زیاد و مستقیمی بر میزان سرمایه‌گذاری، رکود تورم دارد که متأسفانه به لحاظ نظری فعلاً در ایران بلاتکلیف مانده است. هر کالایی در اقتصاد یک هزینه‌ای دارد و هزینه پول هم نرخ بهره است که جا دارد اقتصاددانان درون و مورد اعتماد حاکمیت با مراجعه مستقیم به علما، تشریح، توضیح و تفاوت آن را با آنچه در اسلام ربا نامیده می‌شود، مورد حل‌وفصل قرار دهند، همان‌گونه که در سایر ممالک اسلامی این اتفاق افتاده است. در غیر این صورت با آمدن و رفتن این وزیر و آن وزیر نیز درست نمی‌شود، باید یک‌بار برای همیشه تصمیم بگیریم در اولویت بین اقتصاد یا سیاست.

اشتباه «اسکوچیچ»

دکتر سیف الرضا شهابی در شماره امروز ابتکار با عنوان اشتباه «اسکوچیچ» نوشت: بر روز چهارشنبه 22 تیر 1401 یادداشتی به قلم نگارنده تحت عنوان " بزرگترین خدمت به اسکوچیچ " در روزنامه وزین " آرمان امروز " به چاپ رسید و در آن یادداشت متذکر شدم کمیته فنی فدراسیون فوتبال در عین ناسپاسی در حق مربی کراواتی با عزل وی از مربیگری تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی بعد از موفقیت‌هایی که اسکوچیچ کسب کرده بود بزرگترین خدمت را به اسکوچیچ کرد، متذکر شدم مربی کراواتی تیم ملی باید خدا را شکر کند، زیرا با جو هرج و مرج حاکم بر فدراسیون فوتبال و بازیکنان به مصلحتش نیست ادامه بدهد و بهتر آن است افتخاراتش را نگه دارد قطعا در تاریخ ورزشی ایران ثبت و ضبط خواهد شد، زیرا اهالی ورزش و خصوصا طرفداران فوتبال به خوبی واقفند زمانی که اسکوچیچ تیم ملی را تحویل گرفته بود تیم بعد از دو شکست از بحرین و عراق در دوران مربیگری " مارک ویلموتس " بلژیکی در مرحله پیش مقدماتی در آستانه حذف شدن قرار داشت اسکوچیچ با چهار پیروزی مداوم از حذف شدن جلوگیری کرد بطور معجزه آسا و بدون نگرانی تیم ملی را وارد جام جهانی 2022 قطر کرد. کمیته فنی بعد از چند روز سرگردانی و دویدن به دنبال سه تن از مربیان داخلی و ناکامی در دریافت پاسخ از آنان در آخرین نشست تصمیم گرفت مجددا به سراغ اسکوچیچ برود از وی دعوت کند مربیگری تیم ملی را ادامه بدهد متاسفانه اسکوچیچ در مقابل بی سپاسی و به قول بعضی از فوتبالیست‌ها نامردی کمیته فنی قبول کرد همچون گذشته مربی باقی بماند به نظر نگارنده بهتر آن بود مربی کراواتی عطای مربیگری را به لقایش می‌بخشید و از دعوتی که از وی شده عذر خواهی می‌کرد و دچار اشتباه استراتژیک در قبول دعوت نمی‌شد. قطعا قبول مربیگری از طرف اسکوچیچ در مقابل بی احترامی کمیته فنی مبنی بر صلاحیت نداشتن جنبه دیگری از شایستگی اخلاقی وی است.. حال که اسکوچیچ، مربیگری را پذیرفته، بر فدراسیون فوتبال فرض است برای جام جهانی برنامه ریزی کند و بازی‌های تدارکاتی فراهم کند همچنین بازیکنان تیم ملی با سلایق مختلف، اختلافات را کنار بگذارند تا سبب افتخار آفرینی برای ایران در بزرگترین تورنمنت بین المللی فوتبال بشوند.