الگوی حکمرانی مطلوب، راهکار بازیابی فرهنگی پساکروناست
تهران - ایرنا - یک مدرس دانشگاه گفت: الگوی مطلوب برای بازیابی فرهنگی پس از شرایط کرونا، الگوی حکمرانی مطلوب در قلمرو فرهنگ است که با عاملیت سه بخش دولتی، خصوصی و مردمی بر مبنای منابع و سرمایههای هر بخش انجام میشود.
به رغم گذشت چند ماه از شیوع ویروس کرونا و درگیری روزافزون بسیاری با این بیماری و فوت درصدی از جامعه، اطلاع رسانیهای متعدد و هشدارهای دولتی، همچنان مسئله ویروس کرونا موضوعی پرمخاطره در کشور است که سازمان و نهادهای متعددی را به چاره اندیشی برای آن واداشته است. کرونا در این مدت تقریبا تمام حوزههای جوامع را درگیر کرده و هیچ عرصهای از گزند آن در امان نمانده است؛ حوزه فرهنگ و اقتصاد فرهنگ یکی از اولین عرصههایی بود که پس از شیوع ویروس این بیماری با آسیب جدی مواجه شد و پس از تعطیلی و رکود عمده فضاهای فرهنگی و کاهش عرضه و تقاضای کالاها و خدمات فرهنگی، به شدت آسیب دید. بررسی اقتصاد فرهنگ و تلاش برای بهبود آن یکی از موضوعاتی است که نیاز به بررسی و توجه فوری دارد و بر این اساس توسط گروه فرهنگی ایرنا با چارهجویی از استادان و صاحبنظران این عرصه پیگیری میشود.
گفت وگوی روح اله نصرتی انسانشناس و استادیار گروه انسانشناسی دانشگاه تهران با خبرنگار فرهنگی ایرنا را میخوانید.
همهگیری ویروس کووید 19 چه تأثیرات ساختاری داشته است؟
از زمان شیوع کرونا بیش از 9 ماه میگذرد و این ویروس بسیاری ابعاد و جنبههای مختلف حیات انسان و جوامع انسانی از اقتصاد گرفته تا فرهنگ، تعاملات و ارتباطات اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده و اثار سوء آن در همه این حوزهها آشکار است و در آینده هم تأثیرات منفی آن بیشتر نمایان خواهد شد؛ اما نکته مهم این است که اولین و آخرین مخاطره جامعه بشری نیست و اولین و آخرین بحران جامعه انسانی هم نخواهد بود، در طول حداقل یک قرن گذشته جامعه انسانی شاهد بحران و مخاطرات طبیعی و فرهنگی به مراتب بدتر از این هم بوده است.
بحرانهایی که چندان جدی گرفته نشده یا اینکه چون بخشی از جهان را درگیر کرده ملتها نسبت به آن نگرانی کافی نداشته و به آن بیتوجه بودهاند. در یک قرن گذشته جهان شاهد اتفاقات و بحرانهایی ازجمله بحرانهای مالی، بحرانهای زیستمحیطی، بحران شکاف طبقاتی و نابرابری درآمدی، بحران سوءتغذیه و گرسنگی، جنگهای داخلی، افزایش تروریسم، بحران دسترسی به انرژی بوده است.
در فاصله سالهای 2008-2018 نزدیک به 256 میلیون نفر در سراسر جهان به دلیل بلایای طبیعی محل زندگی خود را ترک کرده و در سال 2019، 68 میلیون نفر به دلیل جنگ و ناآرامیها مجبور به ترک محل زندگی خوشان شدهاند. در حال حاضر نزدیک به 2 میلیارد نفر با شرایط شکننده ناامنی زندگی میکنند؛ اما موضوعی که مسئله کرونا را به موضوع اساسی تبدیل کرده است تأثیر دومینویی آن در عمیقتر کردن لایههای بحرانهای جاری است. کرونا فرایندهای جاری را عمیقتر کرده و اثر متقاطع و متراکم بر بحرانهای جاری گذاشته و با تأثیر دومینویی تأثیر بحرانها را بر بخشهایی از کشورها و گروههایی از جامعه عمیقتر کرده است. بحران کرونا شکافهای ساختاری موجود بین کشورها (کشورهای غنی و فقیر) و شکافهای داخلی کشورها ازجمله شکاف نسلی، شکاف سنی، شکاف جنسیتی و شکاف طبقاتی را عمیقتر کرده است.
به عنوان نمونه بر اساس گزارش سازمان بینالمللی کار همهگیری کرونا 2.7 میلیارد از 3.3 میلیارد نفر نیروی کار (معادل 81 درصد) را در جهان تحت تأثیر قرار داده است. بر اساس همین گزارش 55 درصد مردم جهان یعنی 4 میلیارد نفر از هیچ نوع حمایت اجتماعی برخوردار نیستند. بیش از 70 درصد نیروی کار فعال در جهان به بیمه بیکاری یا دیگر انواع حمایت اجتماعی در هنگام بیکاری دسترسی قانونی ندارند. در خاورمیانه نسبت بیکاران تحت پوشش مزایای بیکاری نسبت بهکل بیکاران 20 درصد است درحالیکه این نسبت در کشورهای اروپایی 80 درصد است. جوانان عمدهترین گروهایی هستند که بیش از سایرین تحت تأثیر عدم پوشش گسترده بیمه بیکاری قرارگرفتهاند.
اقتصاد غیررسمی با نیروی کار معادل با 2 میلیارد نفر بخش قابلتوجهی از اقتصاد جهانی و تولید ناخالص داخلی کشورها را به خود اختصاص داده است؛ اشتغال 6/1 میلیارد نفر از این تعداد تحت تأثیر بحران کرونا قرارگرفته است و حداقل 1.1 میلیارد نفر از این افراد در کشورهایی زندگی میکنند که قرنطینه در آنها اعمالشده است. مشاغلی چون خردهفروشها، دستفروشان، کارگران ساختمان و حملونقل، خدمت کاران خانگی، بخشهای اسکان و تغذیه، بخش هنر و خدمات تفریحی از مهمترین گروههای شغلی هستند که از بحران کرونا آسیب دیدهاند. در ایران نیز بر اساس برآوردها نزدیک به 30 درصد در بخش اقتصاد غیررسمی مشغول به کار هستند و 40 درصد آنها متعلق به سه دهک پایین درآمدی هستند.
بحران کرونا بیش از همه بخشهایی را نشانه گرفته که بخش عمده نیروی انسانی شاغل در این بخشها را زنان تشکیل میدهد، 75 درصد نیروی کار آموزش و 70 درصد نیروی کار بخش بهداشت و سلامت را در جهان زنان تشکیل میدهند با بروز بحران کرونا این گروه بهشدت آسیبپذیر شده است.
کرونا چه تأثیری بر اقتصاد فرهنگ داشته است؟
فارغ از تفاوت دیدگاهها نسبت به ارزش فرهنگی و ارزش اقتصادی محصولات و کالاهای فرهنگی باید توجه کرد فرهنگ بهویژه بخش مربوط به اقتصاد خلاق و صنایع فرهنگی در چند دهه گذشته به دلیل اهمیتشان در توسعه و نقششان در سیاستهای مربوط به اشتغال جوانان اهمیت زیادی پیدا کرده است. طوریکه بر مبنای دادههای موجود اقتصاد خلاق و صنایع فرهنگی به طور متوسط حدود 5 درصد از تولید ناخالص داخلی کشورهای صنعتی و پیشرفته را تشکیل میدهد و حجم و ارزش اقتصاد فرهنگ و هنر در جهان بالغ بر 10 هزار میلیارد دلار است که البته سهم ایران در این بخش بسیار ناچیز است.
منظور از صنایع خلاق و صنایع فرهنگی تولید و عرضه کالاها و خدماتی است که به طورکلی ارزش فرهنگی، هنری و تفریحی دارد یا بر اساس تعریف یونسکو صنایعی که به خلق تولید و تجاریسازی آثاری میپردازد که جوهره غیرمادی و فرهنگی دارند. بحران کرونا به این بخش از اقتصاد هم مثل بقیه بخشها آسیبزده است. بسیاری فعالیتهای مربوط به صنعت سینما، تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی، نشر کتاب، فعالیتهای رسانهای و غیره تعطیلشده است. آمار و اطلاعات جهانی این بخش دقیق برآورد نشده است. در ایران بر مبنای برآورد اولیه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خسارات حوزه فرهنگ، نشر، تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی، سینما، رسانه، آموزشگاهها، مؤسسات، کانونها و مشاغل مرتبط با حوزه فرهنگ بیش از 1000 میلیارد تومان بوده است ///.
بخش گردشگری نیز یکی دیگر از زیرمجموعههای حوزه اقتصاد فرهنگ است که 10.5 درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص داده است و براثر کرونا تا 70 درصد دچار افت شده است. در ایران نیز بر مبنای برآوردها تا ابتدای پاییز سال 1399 خسارت بخش گردشگری و صنایعدستی 14 هزار میلیارد تومان بوده است.
بر اساس این مشکلات، اقتصاد فرهنگ چگونه میتواند خود را بازیابی کند؟
الگوی مطلوب برای بازیابی بعد از شرایط بحرانی، الگوی حکمرانی مطلوب در قلمرو فرهنگ است که با عاملیت سه بخش دولت، بخش خصوصی و نهادهای غیردولتی و مردمی بر مبنای منابع و سرمایههای هر بخش انجام میگیرد. در این زمینه دولت سرمایه اقتصادی و سیاسی لازم، بخش خصوصی سرمایه اقتصادی و نمادین و بخش نهادهای غیردولتی و مردمی سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی لازم را برای خروج از وضعیت موجود بکار خواهند گرفت.
در وضعیت بحرانی، دولت به دلیل نقش حاکمیتی وظایف سنگینتر دارد، هرچند بهتنهایی قدرت بازیابی کامل را ندارد. ولی نظر به نیاز فوری و در کوتاهمدت باید اقدامات لازم را انجام دهد. با توجه به اولویتهای موجود، بخش اعظم سیاست دولتها در دنیای معاصر و پس از کرونا در حوزههای آموزش، بهداشت، خدمات اجتماعی و محیطزیست یا هر حوزه دیگر به طور فزایندهای بر اساس شرایط اقتصادی تعیین میشود. در چنین شرایطی سیاست هنر و فرهنگ با این خطر مواجه است که به حاشیه رانده شود؛ بنابراین بازیابی این بخش نیاز به مساعدت دولت دارد. حمایتهای دولتی میتواند در قالب معافیتهای مالیاتی به کسبوکارهای حوزه فرهنگ، ارائه تسهیلات لازم جهت فعال کردن بخش اقتصاد خلاق، ایجاد بسترهای مناسب جهت فعالیت بخشهای داوطلبانه در قالب سازمانها و نهادهای غیردولتی، حمایت دولت از تولید محصولات با کیفیت و با حفظ ارزش فرهنگی، حمایتهای بیمهای از فعالان بخش فرهنگ و هنر، توسعه زیرساختهای الکترونیکی جهت راهاندازی کسبوکارهای فرهنگی و هنری دیجیتالی و مجازی، ارائه سوبسیدهای ویژه به طبقات متوسط و ضعیف جامعه جهت خرید محصولات فرهنگی، ارائه و عرضه کالاها و محصولات فرهنگی با قیمت مناسب در فضاهای مجازی بخشی از از جانب دولت انجام شود.
در ارتباط با مصرف کالاها و محصولات فرهنگی در جامعه ایرانی متأسفانه به دلایل متعدد ازجمله شکنندگی موقعیت اقتصادی برای طبقه متوسط و طبقه ضعیف، مصرف فرهنگی وضعیت مطلوبی نداشته و بر مبنای تخصیص منابع بر اساس نیازها، اولویت با نیازهای اقتصادی خانوارها بوده است. کرونا فرصت مجدد استفاده از محصولات فرهنگی و کالاهای انباشتهشده در گذشته را برای جامعه فراهم کرد؛ به عبارتدیگر کرونا فرصت مصرف فرهنگی تعلیقی را فراهم ساخت. بهعنوانمثال میتوان گفت تعداد مطالعه کتابهای خریده شده ولی خواندهنشده یا تماشای فیلمهای تهیهشده اما دیده نشده در گذشته بیشتر شد و از این منظر سرانه مطالعه کتاب، تماشای فیلم، خرید محصولات فرهنگی دیجیتال در دوران کرونا روند رو به رشدی داشته است.
پیشبینی شما از تغییرات فرهنگی با توجه به مسائل رویداده، چیست؟
در ارتباط با آینده جامعه میتوان دو سناریو پیشبینی کرد. سناریو اول خوشبینانه است و بر اساس آن، جامعه از فرصت پیشآمده استفاده خواهد کرد و به بازبینی رفتار خود در ارتباط با دو حوزهای که بهشدت آثار تخریبی روی آنها داشته خواهد پرداخت. محیطزیست و محیط اجتماعی (تعاملات و مناسبات اجتماعی) دو حوزهای هستند که چند دهه گذشته بهشدت آسیبدیدهاند. نتیجه تخریب محیطزیست نابودی طبیعت و نظم و قاعده حاکم بر آن بوده است و نتیجه تخریب محیط اجتماعی نیز زوال اخلاق، نابرابری اجتماعی، برتری منافع فردی بر منافع جمعی، کاسبکاری در حوزه روابط و مناسبات اجتماعی و... بوده است.
سناریو بدبینانه اینکه جامعه انسانی مثل بسیاری اتفاقات و بحرانهای دیگر این دوران را طی خواهد کرد و از این دوران درسی نخواهد آموخت همچنان فرایندهای بومکشی (محیطزیست) و جامعهکشی (تخریب مناسبات اجتماعی اخلاق محور) و حاکمیت منطق بازار و سود و زیان در حوزه مناسبات اجتماعی حفظ خواهد شد.
*آمارها از سلسله گزارشهای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در موضوع کرونا استخراج شده است.
*س_برچسبها_س*