ایران ابرقدرتی نوظهور در آغاز پایان هژمونی آمریکایی / ایران انقلابی با بینظیرترین نوع رهبری است
شکست طرحها و توطئههای پیاپی و رنگارنگ در تولید و تکثیر عناصر و جریانات تکفیری تا شکست رسواکننده در راهاندازی کمپین فشار حداکثری برعلیه ایران و ناکامی در تشدید تحریمهای فلج کننده و بیسابقه و اقدام شجاعانه در هدف قرار دادن پایگاه راهبردی عین الاسد و سرانجام پرتاب ماهواره نور به فضا و سرافرازی در مقابله با ویروس کرونا علیرغم تمام فضاسازیهای روانی و رسانه ای نشان از آغاز ابرقدرتی ایران...
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از بلاغ، شاید کمتر کسی باور میکرد، ایران انقلابی در سالهای اخیر بتواند در عرصههای مختلف امنیتی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی به مصاف آمریکا بیاید و در این میدانها موفق به مهار توطئهها و اقدامات مخرب دولتهای دموکرات و جمهوریخواه آمریکا بشود. در دو سال اخیر و بهویژه در یک سال گذشته این تقابل در عرصههای مذکور به شکل جدیتری مطرحشده و طرف شکستخورده در همه این ایام، آمریکا بوده است. از شکست طرحها و توطئههای پیاپی و رنگارنگ در تولید و تکثیر عناصر و جریانات تکفیری تا شکست رسواکننده در راهاندازی کمپین فشار حداکثری علیه ایران و ناکامی در تشدید تحریمهای فلجکننده و بیسابقه و تا به چالش کشیده شدن سیطره دریایی و هوایی استکبار با توقیف کشتیهای غربی و سقوط پهپاد گلوبال هاک و اقدام شجاعانه در هدف قرار دادن پایگاه راهبردی عین الاسد و سرانجام پرتاب ماهواره نور به فضا و سرافرازی در مقابله با ویروس کرونا علیرغم تمام فضاسازیهای روانی و رسانهای. فهرست کردن مکرر این اقدامات راهبردی در مقابله با آمریکا شاید برای ما تکراری و خستهکننده باشد، اما حقیقت این است که فراتر از این اتفاقات، فصل جدیدی در منطقه و جهان در حال رقم خوردن است. حرکت پنج نفتکش ایرانی با پرچم برافراشته ایران و دستگاههای روشن جهتیاب به سمت دریای کارائیب و لنگر انداختن آنها در سواحل ونزوئلا، اعلام یک وضعیت جدید در دنیا است. وضعیتی که جهان غرب و کشورهای دیگر خواسته یا ناخواسته باید آن را بپذیرند. این وضعیت را دریک جمله خبری، چنین میتوان گزارش کرد: ورود ایران به جرگه ابرقدرتی!! به چه کشوری ابرقدرت میگویند؟ در میان عامه مردم، ابرقدرت بیشتر به کشوری گفته میشود که دارای قدرت برتر نظامی باشد و بتواند با قوه نظامی بر دیگر کشورها غلبه یابد یا اراده خود را تحمیل نماید. برخی هم برتری اقتصادی و صنعتی را جزو مؤلفههای ابرقدرتی کشورها میدانند. در لغتنامهها و دانشنامهها و ادبیات سیاسی، واژه ابرقدرت را دقیقتر معنا کردهاند ازجمله ابرقدرت به کشوری گفته میشود که دارای موقعیت ممتازی در روابط بینالملل باشد و توانایی تأثیرگذاری در طرحها و رخدادها در قیاس جهانی را داشته باشد.
ابرقدرت کشوری است که توانایی لازم برای اجرای پروژههایی را داشته باشد که نیازمند قدرت بالا بوده و بتواند در هر نقطه از جهان که بخواهد تأثیرگذار باشد. ابرقدرت به کشوری گفته میشود که توانایی استفاده از قدرت را در چند منطقه جهان بهطور همزمان داشته باشد.
قدرتی که در عرصههای سیاسی، اقتصادی و صنعتی، آموزشی و فرهنگی، سلامت و بهداشت، نظامی و امنیتی، برتر از دیگر کشورها باشد ابرقدرت محسوب میشود. در بین تعاریف بالا به اذعان صاحبنظران علوم سیاسی، تعریف ابرقدرت به تأثیرگذاری در روابط جهانی و ایجاد تغییرات محسوس در ارتباطات بینالمللی دقیقتر و صحیحتر است. بر مبنای تعریف بالا، بسیاری از کشورها مانند؛ آلمان، ژاپن، انگلیس، فرانسه، هند، اگرچه قدرتهای بزرگ اقتصادی هستند لکن به علت کاهش تأثیرات جهانی و بینالمللیشان در روابط فرهنگی و سیاسی نمیتوان این کشورها را ابرقدرت نامید. چهبسا با تعریف فوق کشورهای آمریکا، روسیه و چین بتوان با این تعریف ابرقدرت نامید. نکته مهم آنکه، آنچه از افول آمریکا در این سالها گفته میشود، افول ابرقدرتی اوست. یعنی اگرچه ممکن است این کشور کماکان بهعنوان یک قدرت مهم نظامی یا اقتصادی مطرح باشد ولی چون بهمرورزمان، میزان تأثیر او در حال کاهش است، در آینده، ابرقدرتی به نام آمریکا وجود نخواهد داشت. گرچه فراتر از این احتمالاتی مانند تجزیه آمریکا به چند کشور نیز ممکن است موجودیت کشوری به نام آمریکا با این گستره و وسعت را نیز در هالهای از ابهام فروببرد. آیا ایران تبدیل به یک ابرقدرت شده است؟ با تعاریفی که از ابرقدرتی گفتیم؛ یعنی دارا بودن موقعیت ممتاز در روابط بینالملل و تأثیرگذاری در رخدادها در قیاس جهانی و پیش بردن پروژههای همزمان در هرجایی از جهان؛ میتوان گفت؛ ایران اکنون وارد عرصه ابرقدرتی شده است. وقتی میگوییم وارد عرصه ابرقدرتی شده است و قطعا تبدیلشدن به یک ابرقدرت تمامعیار مستلزم تحقق مؤلفههایی است که نیاز به تلاش بیشتر و حرکت سریعتر و پیشرفت عمیقتر است. ممکن است کسانی این ادعا را نپذیرند و آن را بعید و دور از ذهن بدانند و با طرح مشکلات و معضلات داخلی، اقتصادی و اجتماعی بخواهند ابرقدرتی ایران را زیر سؤال ببرند. در پاسخ باید گفت: ایران انقلابی، چهلویک سال است بدون اتکا به هیچ ابرقدرتی روی پای خود ایستاده است و هر آنچه را که در عرصههای مختلف به دست آورده است مرهون ایمان و تلاش و روحیه جهادی عناصر انقلابی و میهندوست خود بوده است. نهتنها ایران در این عرصهها تنها بوده و روی پای خود ایستاده بلکه؛ علیالدوام و در طول این سالها خصوصا دهه اخیر، با انواع سنگاندازیها و توطئههای مختلف، تلاش شده است تا حرکت روبهجلوی ملت ایران متوقفشده و حتی خنثی و نابود شود. علیرغم همه این سنگاندازیها نظام اسلامی و مردم ما و جوانان این مرزوبوم مرزهای علم و دانش را در عرصههای مختلف درنوردیده و در رشتهها و جرگههای مختلف جزو اولینهای جهان محسوب میشوند. این پیشرفتها در اوج تحریمها، اوج توطئهها، اوج جنگهای سخت و نیمه سخت و نرم، به ثمر رسیده است و ازاینجهت ایران اسلامی با هیچ کشور دیگر دنیا قابلمقایسه نیست. دستیابی به این ابرقدرتی نه با تکیهبر استثمار و استعمار و جهانگشایی و راهاندازی جنگهای خونین و کشتارهای دهها میلیونی و بردهداری قدیم و نوین و دستاندازی به دستاویزهای نامشروع بهقصد سیطره برجهان؛ که با تکیهبر ایمان روشنبینانه دینی و روحیه جهادی و التزام به لوازم شرعی و اخلاقی و انسانی با قصد استقلال همهجانبه خود و کمک و حمایت از مظلومان جهان و مقابله با مستکبران؛ انجامشده است. یعنی حرکت ملت ایران درست برخلاف جریان و موج حاکم بر حرکت جهان صورت گرفته و به ثمر نشسته است و معادلات از پیشساخته ایدئولوژیها و مکتبهای مارکسیسم و لیبرالیسم را به چالش کشیده است و در مقابل ناباوری عمومی و جهانی، جوانهزده و قد برافراشته است. ایران انقلابی با پشتوانه تاریخ و تمدن چندین هزارساله و بهرهمندی از برکات بیبدیل اسلام ناب محمدی و شیعی و با تکیهبر جهاد و مبارزه و تلاش هزاران انسان دانشمند و عالم و فرزانه و دهها هزار شهید سرافراز و پاک و نورانی و برخورداری از مردمیترین انقلاب قرن و بینظیرترین نوع رهبری در الگوی ولایتفقیه و با داشتن مردمی بینظیر و جوانانی بیبدیل و سرمایههای انسانی شگفتآور و برکات مادی و موقعیت راهبردی جغرافیایی توانسته است ققنوسی از لابلای خاکستر همه این توطئهها دوباره سر برآورد و تولدی جدید و روزگاری نو را آغاز نماید و هر بار و درحالیکه دشمن بهزعم باطل خود نابودی این کشور و انقلاب را امیدوارانه به انتظار نشسته است، قویتر از گذشته قامت راست کند و حرکت خود را ادامه دهد. البته برای تکمیل این اقتدار جهانی و بینالمللی باید برای تقویت بنیه اقتصادی و بنیانهای فرهنگی و اجتماعی و تربیت نسل آیندهساز و خصوصا مؤلفه راهبردی افزایش جمعیت و تکثیر نسل و بومیسازی علوم در رشتههای موردنیاز و ارتقاء سطح سرمایه اجتماعی تلاشهای دوچندان صورت گیرد. امری مهم که لازمه آن تشکیل دولت جوان حزباللهی و انقلابی بامعیارهای منطبق با منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی است. انتهای پیام /