ایران در دو راهی سخت مذاکرات وین / تلاش چراغ خاموش دیپلمات ها پس از سکته توافق
خبرنگار روزنامه آمریکایی پولیتکو عکسی در توییتر خود منتشر کرد که نشان میداد چادر خبرنگاران که محل استقرار آنها مقابل ساختمان هتل کوبورگ بود، جمع شده است.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از رویداد 24، دولت رئیسی که تا پیش از استقرار در مقام منتقد بود، اکنون در مقام اجرا قرار گرفته و حالا بهتر میداند که بدون منابع مالی هیچ کاری پیش نمیرود بنابراین تا آنجا که میتواند به دنبال احیای برجام است. اما آنها نیز در یک تنگنای بزرگ قرار گرفتهاند و جناج تندروی داخلی که تاکنون حامی حداکثری آنها بود، هم اکنون به منتقد صددرصدی تبدیل شده است.
این هفته در میانه اخبار قرعهکشی جام جهانی فوتبال، یک خبر مهم سیاسی منتشر شد اما به خاطر تب فوتبال زیاد به آن توجه نشد. خبرنگار روزنامه آمریکایی پولیتکو عکسی در توییتر خود منتشر کرد که نشان میداد چادر خبرنگاران که محل استقرار آنها مقابل ساختمان هتل کوبورگ بود، جمع شده است.
یک منبع آگاه در اتحادیه اروپا گفته این مساله ارتباطی به روند مذاکرات در وین ندارد و به دلیل صرفهجویی مالی بوده، اما برای آنها که به صورت جدیتر اخبار سیاسی را دنبال میکنند، پایان حضور خبرنگاران در وین، دلیلی بزرگتر از صرفهجویی مالی داشت. با این توصیف سوال مهم این بود که چه اتفاقی افتاد که مذاکرات احیای برجام در وین به این شرایط رسیده است. برای این اتفاق موضعگیریهای سه کشور را باید تحلیل کرد؛ آمریکا، روسیه و ایران.
جمع شدن چادر محل استقرار خبرنگاران مقابل هتل کوبورگ خوانش منفی داشت
موضع آمریکا در مذاکرات احیای برجام
در آمریکا، در ایام پایانی دولت ترامپ، تحریمهایی علیه ایران وضع شد که شرایط را برای ایران به شدت دشوار کرد. این تحریمها که شامل 800 موضوع مختلف بود، آخرین تلاش دولت ترامپ برای این بود که دولت بعد از او هم نتواند برجام را احیا کند. اتفاقا همان تحریمها هماکنون به بزرگترین چالش کنونی مذاکرات تبدیل شده است؛ از جمله اینکه افراد و نهادها و سازمانهای زیادی در لیست تحریمها قرار گرفتند که مهمترین آنها تحریم سپاه بود. این تحریم ذیل قانون FTO صورت گرفت و اکنون یکی از مشکلات بزرگ در راستای احیای برجام است؛ آمریکا معتقد است تحریم سپاه مربوط به بعد از برجام است و ارتباطی با آن توافق ندارد بنابراین اگر قرار است تحریمهای سپاه برداشته شود، باید در مذاکراتی دیگر درباره آن گفتوگو کرد؛ این دیدگاه البته مورد انتقاد شدید ایران قرار دارد.
در ایران البته تلویحا اعلام شده امکان مصالحه در تحریم سپاه وجود دارد. هفته گذشته حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه به نقل از مقامات ارشد سپاه گفته بود که آنها درخواست کردهاند مذاکرات را به سپاه گره نزنید و هرچه منافع مردم است را انجام دهید. همین نقل قول البته مشکلات بزرگی برای وزارت امور خارجه ایجاد کرد؛ تا آنجا که طیف منتقد او حتی تا مرز برکناری و اخراج او هم پیش رفتند. آنها معتقد بودند امیرعبداللهیان «منافع مردم» و «منافع سپاه» را در دو قطب مختلف قرار داده بنابراین درک مناسبی از سیاست ندارد بنابراین یا باید حرفهایش را پس بگیرد یا باید برکنار شود.
آمریکا تا این لحظه زیر بار رفع تحریم سپاه نرفته و مشکل بدتر آنکه تحریمهای جدید آمریکا علیه برخی شخصیتها و چند سازمان مختلف ایرانی همچون محمدعلی حسینی و شرکتهای تحت مدیریت او، صنایع شیمیایی پارچین، شرکت صنعتی عمرانی پارس بنای صدر، شرکت سایهبان سپهر دلیجان و شرکت سینا کامپوزیت دلیجان و شرکت جستار صنعت وضع شده است. هرچند آمریکا اعلام کرده تحریمهای جدید با موضوع احیای توافق هستهای مرتبط نیست، اما طبیعتا در ایران چنین موضوعی مورد پذیرش نیست و احتمالا شرایط را سختتر از گذشته کرده است.
در این ماجرا البته هماهنگیها کامل نیست؛ چنانچه در روزهای گذشته «دن شاپیرو» سفیر آمریکا در اسرائیل در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما که عضو تیم دولت بایدن در مذاکرات برجام بود، به دلیل اختلافات وین را ترک کرد. ظاهرا اختلاف نظر آنها بر سر خروج سپاه از لیست تحریمها بوده است. اسرائیل به شدت مخالف خارج کردن نام سپاه از فهرست سازمانهای ترویستی خارجی آمریکا است، اما در واشنگتن صحبتهایی مبنی بر خروج نام سپاه صورت گرفته است؛ صحبتهایی که باعث شده امکان توافق بر سر این موضوع افزایش یابد. با این حال ند پرایس گفته «واشنگتن و تلآویو اختلاف استراتژیک ندارند.» او گفته «در سطح استراتژیک ما و شرکای اسرائیلی متعهد و مصمم هستیم که مراقب باشیم ایران هرگز نباید به سلاح اتمی دست یابد. ما فرصتی داشتیم که با نخستوزیر نفتالی بنت، لاپید وزیر امور خارجه، بنی گانتز وزیر دفاع و رئیسجمهور هرتزوگ درباره اینکه مذاکرات وین در چه شرایطی است صحبت کنیم و این بخشی از تلاشهای منظم ما برای آگاه نگه داشتن متحدان و شرکای خود در سرتاسر جهان و همچنین کنگره در است.»
رایزنی باقری و اولیانوف
روسیه در مذاکرات وین چه میخواهد؟
هرچند به جز ایران و آمریکا، کشورهایی همچون انگلستان و فرانسه و آلمان و حتی چین در جریان مذاکرات وین بسیار تاثیرگذار هستند، اما کیست که نداند مهمترین نقش را به جز دو طرف اصلی (ایران و آمریکا)، روسیه بازی میکند. در یک ماه گذشته بیشترین فشار سیاسی به روسیه وارد شده است؛ روسیه از یکسو به خاطر جنگ با اوکراین در بدترین شرایط از نظر فشار جامعه جهانی قرار دارد و از سوی دیگر بحثهایی که مطرح شده مبنی بر اینکه روسیه در مذاکرات کارشکنی میکند، این کشور را دستکم در ایران به عنوان یک «طرف باجگیر» به افکار عمومی معرفی کرده است. شاید در این عنوان کمی اغراق شده باشد؛ چنانچه اگر یک چیز را درباره غرب بتوان به اطمینان گفت، این است که بزرگترین رسانهها را در اختیار دارد و به هر ترتیبی که بخواهد میتواند افکار عمومی را جهت بدهد.
آنگونه که معروف شده، روسیه نمیگذارد توافق هستهای صورت بگیرد. اما واقعیت این است که تحریمها در اختیار روسیه نیست که بخواهد آن را رفع کند؛ به این معنا که تمام طرفهای درگیر به دنبال منافع خود هستند اما جایی که روسیه نیز از منافع خود دفاع کرده، به عنوان مانعتراشی توصیف شده است اما احتمالا آنچه بیش از نقش روسیه باید مورد انتقاد قرار بگیرد، مواضع ایران نسبت به اقدامات روسیه است که شرایط را به جایی رسانده که آن کشور را تبدیل به متولی ایران کرده است؛ چنانچه طرف ایرانی حتی مذاکرات خود با آمریکا را به روسیه سپرده است؛ طبیعی است در چنین شرایطی روسیه نیز از موقعیت پیش آمده بیشترین استفاده را به نفع خود ببرد.
امیرعلی ابوالفتح کارشناس روابط بین الملل درباره نقش روسیه در مذاکرات وین گفته «درخواستی که روسها درباره برجام مطرح کردند از این منظر از جانب خودشان مشروع بود که نگران بودند تحریمهایی که غرب علیه روسیه اعمال میکند، به منافع اقتصاد و فناوریهای هستهای تهران - مسکو آسیب بزند.»
دیاکو حسینی دیگر کارشناس روابط بین الملل به ابعاد دیگری از نقش روسیه اشاره کرده و گفته «روسیه حامی احیای برجام است بنابراین فعلا منافع ایران و روسیه با هم همخوانی دارد اما بعد از احیای برجام، روسها نگران خواهند بود که ایران بیش از اندازه به غرب نزدیک شود، چراکه این میتواند همانند جنگ میان ایران و غرب، برای استراتژی کلان روسیه خطرناک و نگرانکننده باشد؛ بنابراین بهترین گزینه برای روسیه این است که رابطه ایران و غرب تنشآلود باقی بماند؛ نه آنقدری که منجر به جنگ نظامی شود و نه آنقدر که به همدیگر نزدیک شوند. این حالت بینابینی ایدهآل روسیه است. بعد از احیای برجام نیز روسیه تلاش خواهد کرد به دلیل رفع تحریمهای ایران و پیشرفتی که حاصل میشود، ایران نسبت به روسیه مدعی نشود. ما باید توازن را در سیاست خارجی حفظ کنیم و همانطور که نباید به آمریکا اعتماد داشته باشیم، نباید به روسیه و چین هم اعتماد کنیم.»
اتحادیه اروپا هم البته مدعی است روسیه در مذاکرات کارشکنی کرده است. جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته «روسیه میخواهد مانع لغو تحریمهای نفتی ایران شود چون اگر ایران تولیدات نفت را از سر بگیرد، بازار جهانی انرژی تامین خواهد شد و این به نفع روسیه نیست.»
علاوه بر فضایی که علیه روسیه وجود داشت، پس از ماجرای جنگ روسیه و اوکراین، فشارهای سیاسی به روسیه بیشتر هم شد و اظهارات علیه آن تندتر شد که اظهارات بورل از آن جمله بودند. بورل همچنین گفته بود «باعث تاسف خواهد بود وقتی به نوعی از توافق بسیار نزدیک هستیم، نتوانیم به آن دست بیابیم. اما نمیتوانم تضمین کنم به یک توافق میرسیم.» به این ترتیب تمام بار مسئولیت عدم دستیابی به توافق هستهای بر گردن روسیه افتاد. این مواضع برای ایرانیان آنجا تلختر میشد که سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه در جریان دستیابی به توافق برجام در دولت روحانی حتی در عکس یادگاری هم حضور نداشت و گفته شد که او در اعتراض به متن توافق، حاضر نشده در جمع باشد و وین را ترک کرده است. اکنون نیز سخنان بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا درباره مذاکرات وین در حالی مطرح شد که گفته بود توافق ممکن است «ظرف چند روز» حاصل شود.
البته بورل به مشکل اصلی هم اشاره کرده و گفته اختلاف مهم بر سر وضعیت سپاه است: «روسیه با دریافت تضمینهای لازم از مخالفت دست کشید، اما بروز اختلافهای دیگری که در نهایت، بخشی از توافق نیستند، از جمله جایگاه سپاه پاسداران در ایران و درخواست ایران برای حذف نام آن از فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا باعث توقف در پیشرفت مذاکرات شده است.»
با این حال ظاهرا اجماع بر این است که همه تصور میکنند روسیه اجازه توافق را نمیدهد. البته میخائیل اولیانوف نماینده روسیه در مذاکرات احیای برجام حمله تندی به بورل کرده و گفته او یک روز هم در جریان مذاکرات نبوده است. اولیانوف گفته «اظهارات بورل ناشایست بود، اما هیچ توجیهی وجود ندارد. آقای بورل حتی یک روز را هم در مذاکرات وین درباره برجام حضور نداشته و مجبور نیست وضعیت واقعی را درک کند. جای توجیه ندارد.»
با این وصف در حالی که مهمترین اختلاف برای امضای توافق احیای برجام، خروج یا عدم خروج سپاه از لیست تحریمهاست، اما اتحادیه اروپا و آمریکا بدشان نمیآید مانع اصلی را روسیه معرفی کنند.
سرلشگر سلامی فرمانده کل سپاه و رئیسی
ایران در مذاکرات احیای برجام چه میخواهد؟
در حالیکه مذاکره کنندگان ایرانی با درخواستهای بسیار فراتری از «توافق برجام» به وین رفته بودند اما در نهایت مشخص شد آنچه قرار است مورد توافق قرار بگیرد، همان برجام است و چیزی بیشتر از آن نیست. برای کسانی که تا کنون منتقد برجام بودند تحمل این وضعیت بسیار دشوار بود. در ایران تیمی که رهبری فکری آنها را سعید جلیلی بر عهده دارد، به دنبال آن است که ایران میز مذاکره را ترک کند و غنیسازی خود را تا حدی بالا ببرد که آمریکا ناچار شود امتیازاتی بیشتر از برجام به ایران بدهد. این سناریوی خوبی برای منافع جمهوری اسلامی است اما مشکل آنجاست که مشخص نیست اگر تحریمها ادامه یابد و دسترسیهای اقتصادی ایران همچنان مسدود بماند، معلوم نیست سرنوشت بقای نظام سیاسی چه خواهد شد.
در حقیقت اگر ایران مشکل کسری بودجه و معضلات مالی خود را نداشت، حتما همان روز اول میز مذاکره را ترک میکرد اما گیر کار آنجاست که راهی جز آزاد شدن منابع مالی ایران در خارج کشور وجود ندارد و دولت برای استمرار خود ناچار است از همان منابع استفاده کند؛ چنانچه در جریان آزادی نازنین زاغری نیز توانست بخش اندکی از آن منابع را به داخل ایران منتقل کند.
دولت رئیسی که تا پیش از استقرار در مقام منتقد بود، اکنون در مقام اجرا قرار گرفته و حالا بهتر میداند که بدون منابع مالی هیچ کاری پیش نمیرود بنابراین تا آنجا که میتواند به دنبال احیای برجام است. اما آنها نیز در یک تنگنای بزرگ قرار گرفتهاند و جناج تندروی داخلی که تاکنون حامی حداکثری آنها بود، هم اکنون به منتقد صددرصدی تبدیل شده است. روز گذشته سیدمحمود نبویان در نامهای سرگشاده دولت رئیسی را به این متهم کرد که خطوط قرمز نظام را رعایت نرده است.
نبویان نوشته است تیم دولت روحانی و تیم ظریف کاری کردهاند که منافع ایران رعایت نشود: «مسئولان اصلی مشغول در مذاکرات فعلی وین - یعنی مسئولین کمیتههای هستهای، تحریم، تصمیم کمیسیون مشترک و ضمیمه بازاجرا - عینا همان مسئولان اصلی تیم مذاکراتی آقای ظریف هستند. بهطوری که کمیته هستهای به آقای بقایی و کمیته تحریم به آقای ساداتمیدانی و دو کمیته تصمیم کمیسیون مشترک و نیز ضمیمه بازاجرا به آقای صابری انصاری سپرده شده است... برای دستیابی به یک توافقی که با رعایت خطوط قرمز نظام بتواند منافع ملت ایران را تامین کند، مستلزم آن است که تغییر فوری در تیم مذاکرات داده شود و از افراد انقلابی و متدین و متعهد به منافع ملت و خطوط قرمز نظام استفاده شود.»
ایران فعلا در یک دوراهی سخت قرار گرفته است؛ اینکه برجام را امضا کند و مذاکرات رفع تحریم سپاه را زمانی دیگر انجام دهد یا آنکه همه چیز را موکول به خروج سپاه از لیست تحریمها کند. هر کدام از این دو راه، دردسرهای خاص خود را دارد؛ آنهم درست در زمانی که هم در ایران و هم در آمریکا، جناح تندرو دست برتر را دارند. تصمیم عاقلانه در چنین شرایطی بسیار دشوار است. با این شرایط تا برنامه ایران مشخص نشود، مذاکرات وین نیز معنا ندارد و فعلا چادرهای محل استقرار خبرنگاران هم دوباره باز نخواهد شد.
همچنین بخوانید