باتلاق فقر / غیرفقرا به خط فقر نزدیک و نزدیکتر شدهاند
فقر؛ واژهای است ناخوشایند که مدتهاست نمود آن در جامعه مشاهده میشود. زمانی این واژه از نظر بسیاری از اقشار جامعه بعید و دور از وقوع بود، اما اکنون کافی است با همین حقوقهای بهاصطلاح «بخور و نمیر» سری به یکی از فروشگاههای شهر بزنید یا حتی مسافت کمتری را طی کنید و به سوپرمارکت محله خود بروید تا فقر و پیامدهای آن را تاحدودی درک کنید.
بهتازگی مرکز پژوهشهای مجلس با انتشار گزارشی مدعی شد در سالهای اخیر پدیده فقر در جامعه عمق بیشتری پیدا کرده و غیرفقرا به خط فقر نزدیکتر شدهاند. گمان میرود رسیدن به این نتیجه نیاز به تحقیق و بررسی آنچنانی ندارد و همین راهکار مذکور اصل مطلب را به مخاطب خواهد رساند. اما سوال این است که افراد تعیینکننده دستمزد یا قیمتگذاریهایی تحت عنوان دستوری همین راهکار ساده را نیز اجرایی نکردند که اکنون افراد شاغل بسیار با درآمدهایی زیر خط فقر داریم. وقتی خط فقر یک خانوار سهنفره در سال گذشته 8 میلیون و 232 هزار تومان بوده، چگونه پایه حقوق کارگران 8 میلیون و 49 هزار تومان بود؟ با این اعداد و ارقام تعیینشده برای دستمزد 1403 چند میلیون نفر دیگر به خط فقر نزدیک میشوند؟
افزایش 68.4 درصدی خط فقر در سال 1402
مرکز پژوهشهای مجلس با انتشار گزارشی مدعی شد در سالهای اخیر پدیده فقر در جامعه عمق بیشتری پیدا کرده و غیرفقرا به خط فقر نزدیکتر شدهاند.
طبق دادههای این مرکز، پیش از سال 96، فقرا بهطور متوسط حدود 77درصد خط فقر، درآمد کسب کردهاند که این رقم در سال 1400 و 1401 بزرگتر شده و در این 2 سال، فقرا 73درصد خط فقر درآمد داشته و نسبت به نیمه اول دهه 90 وضعیت معیشتی بدتری را تجربه کردهاند.
خط فقر یک خانوار سهنفره در سال 1401 حدود 5 میلیون و 634هزار تومان برآورد شده که این نرخ در سال 1402 افزایش 68.4درصدی داشته و به 8 میلیون و 232هزار تومان رسید.
همچنین بررسیها نشان میدهد در سال 96 و 97 غیرفقرا بهطور میانگین حدود 1.8 برابر خط فقر درآمد داشتهاند که پس از سال 97 افت شدیدی داشته و پس از سال 97 غیرفقرا 1.6 برابر خط فقر درآمد کسب کردهاند. این بدان معناست که این دسته از افراد در سالهای اخیر به خط فقر نزدیکتر شدهاند.
خط فقر سرانه برابر 3 میلیون و 740 هزار تومان
خط فقر یک آستانه پولی است که کمتر از آن حداقل نیازهای اولیه یک فرد را با درنظر گرفتن شرایط اقتصادی و اجتماعی برآورده نمیکند.
تازهترین آمار منتشرشده مرکز پژوهشهای مجلس براساس آخرین اطلاعات هزینه خانوار مرکز آمار که متعلق به سال 1401 بوده و خط فقر سرانه در این سال حدود 2 میلیون و 561هزار تومان اعلام شده، نشان میدهد در سال 1402 خط فقر سرانه برآوردی 3 میلیون و 740هزار تومان بوده است؛ یعنی یک خانوار یکنفره برای تامین نیازهای اساسی زندگی خود مانند خوراک و پوشاک باید به این مبلغ پول دسترسی داشته باشد؛ در غیر این صورت زیر خط فقر است و توان تشکیل یک زندگی معمولی را ندارد.
از آنجایی که در مطالعات رفاهی، خانوار مبنای بررسی است، خط فقر یک خانوار سهنفره در سال 1401 حدود 5 میلیون و 634هزار تومان برآورد شده که این نرخ در سال 1402 افزایش 68.4درصدی داشته و به 8 میلیون و 232هزار تومان رسیده است.
نرخ فقر درصدی از جمعیت کشور را نشان میدهد که در مقایسه با خط فقر درآمدی، فقیر به حساب میآیند. نرخ فقر در ایران از ابتدای دهه 90 تا سال 96 روند ثابتی داشته، اما از سال 96 این رویه تغییر کرده و نرخ فقر حدود 10درصد بیشتر شده و از 20درصد به 30درصد صعود کرده است. افزایش 10درصدی نرخ فقر در ایران بهمعنای اضافه شدن 8 میلیون نفر به تعداد فقراست؛ یعنی بعد از سال 96 حدود 50درصد نسبت به گذشته بر جمعیت فقرای کشور اضافه شده است. از سال 98 به بعد نیز نرخ فقر رویه پایداری داشته و در سطح 30درصدی قرار گرفته است.
سختتر شدن معاش کمدرآمدها
شکاف فقر عددی است که نشان میدهد فقرا تا چه میزان با خط فقر فاصله دارند؛ بهبیان سادهتر وضعیت فقرا تا چه اندازه وخیم و ارتقای فقرا به بالای این خط با چه مقدار امکانپذیر است. مقایسه وضعیت درآمدی فقرا با خط فقر حاکی از آن است که سالهای 96 و 97، سالهای سرنوشتسازی از منظر متغیرهای فقر در ایران بوده است.
براساس بررسیها، شکاف فقر تا سال 96 رویه ثابتی داشته و عدد آن نیز 0.23 بوده؛ به این معنا که فقرا در این سالها بهطور متوسط حدود 77درصد خط فقر درآمد داشتهاند، اما پس از سال 96 و 97 شکاف فقر افزایش یافته، یعنی همزمان با افزایش نرخ فقر در کشور، وضعیت فقرا وخیمتر شده و این رویه صعودی همچنان ادامه دارد.
آمارها خبر از آن میدهد که پیش از سال 96، فقرا حدود 77درصد خط فقر، درآمد کسب کردهاند، اما شکاف فقر در سال 1400 و 1401 حدود 0.27 شده که تفسیر آن است که فقرا 73درصد خط فقر درآمد دارند و نسبت به سالهای قبل از 1396 شرایط معیشتی سختتری را تجربه میکنند. همچنین با افزایش فقر در جامعه و تعمیق این پدیده، فاصله غیرفقرا و فقرا کمتر شده است.
غیرفقرا به خط فقر نزدیک و نزدیکتر شدهاند
طبق این گزارش، شکاف فقر شاخصی است که نشان میدهد فاصله غیرفقرا با خط فقر چقدر است. این شاخص از دو جنبه قابلتفسیر است؛ نخست آنکه سطح رفاه غیرفقرا چقدر بوده و احتمال افزایش جمعیت فقیر در کشور چقدر بالاست. دوم اینکه از نگاه بودجهای، غیرفقرا تا چه اندازه ظرفیت پرداخت مالیات برای مخارج عمومی را دارند تا صرف سیاستهای مقابله با فقر شود.
تا پیش از سال 97 غیرفقرا بهطور میانگین 1.8 برابر خط فقر درآمد داشتهاند. بعد از سال 97 و با شروع تحریمها، وقوع تورمهای بالا و کاهش شدید ارزش پول ملی، رفاه غیرفقرا و فقرا افت شدیدی داشته است. این افت در غیرفقرا بهنحوی بوده که این گروه بهطور میانگین حدود 1.6 برابر خط فقر درآمد داشتهاند؛ یعنی در سالهای اخیر رفاه طبقه متوسط نیز افت شدیدی پیدا کرده است.
آمار واقعی وحشتناکتر از آمار اعلامی
مرتضی افقه، کارشناس اقتصاد درباره گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس و افزایش تعداد فقرا به صمت گفت: گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس قابل پیشبینی بود، زیرا حاکمیت تورم دورقمی و تولید ملی پایین، قدرت خرید افراد بسیاری را بیش از پیش کاهش داده است. در نتیجه با گذر زمان و تشدید تحریمها شاهد وضعیت بدتری خواهیم بود و جمعیت فقرا افزایش خواهد یافت و این بهمعنای کوچک تر شدن سفره بسیاری از اقشار جامعه است.
وی با تاکید بر اینکه تعیین خط فقر برعهده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است، افزود: وظیفه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است که سالانه میزان خط فقر را محاسبه کند و براساس آن دستمزدها را تغییر دهد، اما متاسفانه از دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد به بعد وزارت کار از این موضوع طفره رفته و همین مسئله باعث شده برخی نهادها از میزان خط فقر برآوردهایی داشته باشند. افقه با اشاره به تورم دورقمی حاکم بر اقتصاد بیان کرد: بعد از حدود 6 سال تورم دورقمی و بالاتر از 40 درصد و رشد چندصد برابری نرخ کالا و در مقابل افزایش ناچیز دستمزد کارگری، این آمار مرکز پژوهشهای مجلس دور از انتظار نیست و بهنظر میرسد حتی آمار واقعی وحشتناکتر از آمار اعلامی باشد. بهنظر میرسد آمار اعلامی بسیار خوشبینانه و آمار واقعی بسیار بدتر از این است.
این کارشناس اقتصاد با تاکید بر اینکه چالشهای داخلی بسیار بیشتر از مشکلات خارجی هستند، افزود: چالشهای اصلی داخلی و ناشی از بیتجربگی و بیثباتی مدیریتی هستند، اما در شرایط فعلی تحریمها نیز شرایط را سختتر میکنند.
برای مثال پیش از تعیین دستمزد همیشه اصرار بر این است که افزایش دستمزد موجب افزایش تورم خواهد شد؛ در حالی که رشد دستمزدها تورم چندانی ایجاد نمیکند. این موضوع تنها بهانهای برای دولت و کارفرماها بوده تا میزان دستمزدها را بالا نبرند. به هر حال هزینه تولید بهویژه برای بنگاههای کوچک و متوسط، افزایش پیدا میکند، اما بعید است این افزایش هزینه به اندازهای باشد که به افزایش نقدینگی و بالا رفتن تورم منجر شود.
افقه با اشاره به آثار مثبت طرحهایی چون کالابرگ الکترونیک بیان کرد: تعریف و اجرای این قبیل طرحها بهویژه برای 3 تا 4 دهک پایین تاثیرگذار است و دولت باید این طرحها را افزایش دهد، اما از آنجایی که دولت درآمد کافی ندارد دستش برای این کارها بسته است.
این آمارها از کجا میآید؟
محمدحسن آصفری، نماینده مردم اراک در مجلس شورای اسلامی درباره گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس که خبر از افزایش تعداد فقرا میدهد به صمت گفت: همچنان این سوال مطرح است که منبع این آمارها و گزارشات چیست؟ آمارهایی که در نهایت به این برآورد ختم میشود که 70 درصد مردم زیر خط فقر قرار دارند، از کجا میآید؟ اینگونه آماردهیها براساس کار کارشناسی نیست و باید موضوع از ابعاد مختلف بررسی شود.
وی با تاکید بر روش درست تعیین خط فقر بیان کرد: خط فقر باید تعریف شود و مرکز ملی آمار و بانک مرکزی منابع خوبی برای این موضوع هستند. برای تعیین خط فقر باید پارامترهای مختلفی را در نظر گرفت و تنها یک کالا را مبنای نظردهی قرار نداد. خدمات، حملونقل، فضای سبز، سلامت و... برخی از حوزههایی است که برای تعیین خط فقر با روش درست باید مدنظر قرار گیرد. از سوی دیگر صحبت از مقایسه خط فقر و دستمزد کارگران میشود؛ در حالی که برخی در کنار درآمد ثابت خود کارهای مختلفی انجام میدهند که آن نیز باید بررسی شود. در نتیجه این آماردهیها قابلاستناد نیست.
آصفری با اشاره به اقدامات مثبت دولت اظهار کرد: سفرهای استانی رئیسجمهوری به استانهای دیگر نشان از این دارد که دولت صرفا در تهران ننشسته و سعی کرده در استانها و شهرهای مختلف کشور حضور داشته باشد و با مردم ارتباط برقرار و از نزدیک مسائل و مشکلات آنها را دنبال کند و منتظر نباشد که از استانها نزد رئیسجمهوری بیایند.
اقدامات دولت در حوزه سیاست خارجی و انجام سفرهای استانی را میتوان جزو شیرینیهای فعالیت دولت سیزدهم عنوان کرد، اما متاسفانه مردم تاثیر اقدامات دولت در زمینه مهار گرانیها و رفع مشکلات معیشتی را در سفره خود مشاهده نمیکنند. بر همین اساس لازم است دولتمردان تلاش کنند تا نتیجه اقدامات آنها بر سر سفره مردم نیز مشاهده شود.
نماینده مردم اراک در مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اهمیت تامین مسکن برای جلوگیری از فقر مطلق گفت: باید در کنار آماردهی به فکر راهکارهایی نیز بود. باید برای کاهش فقر تلاش شود که مهمترین آیتم آن تامین مسکن برای مردم است. دولت و مجلس باید تلاش کنند تا مسکن ارزانقیمت در اختیار مردم قرار گیرد که همین موضوع تاثیر بسیاری در کاهش فقر دارد.
سخن پایانی
بیشک باتوجه به افزایش ناچیز دستمزدهای کارگری و قیمتهایی که سر به فلک میکشد در سال 1403 نیز افراد زیادی به سمت فقر میروند. امیدواریم با تغییر رویکرد در سیاستها و ارائه طرحهایی چون کالابرگ الکترونیک حداقل شاهد کاهش فقر مطلق باشیم تا سقفی بالای سر افراد و سفرهای هرچند کوچک در خانههایشان پهن باشد.