بارشهای زمستانه هم حریف کمآبی نیست
تهران به همراه چند کلانشهر دیگر سالها است که با کمآبی و کاهش چشمگیر ذخایر سدهایشان دستوپنجه نرم میکنند؛ متاسفانه سالانه این معضل گریبانگیر شهرهای بیشتری میشود و چندی پیش هم، کارشناسان خبر از کاهش 86 درصدی ذخایر سدهای تهران را دادند.
بنابراین، آژیر بحران جدی آب روزبهروز در بیخ گوش کلانشهرها بلندتر میشود. طبق آمارها زمستان امسال افزایش بارش ملموستری را در مقایسه با 2 سال گذشته تجربه کردیم. تا آنجا که بعضی افراد بارندگیهای امسال را امیدبخش میدانند و امیدوارند این بارشها بحران کمآبی تابستان آینده را خاموش کنند، اما کارشناسان نظر متفاوتی دارند و معتقدند معضل کمآبی کلانشهرها تنها با بارندگیهای چندروزه حل نمیشود، بلکه آنها خواهان بکارگیری روشهای غیرمتمرکز برای تامین آب هستند که تا حدی میتواند تعادلبخش این بحران باشد، هرچند برخی نیز معتقدند این بارشها تا حدی میتواند تعادلبخش بحران آب تابستان آتی باشد. صمت در این گزارش، ضمن بررسی ارتباط بارندگیهای اخیر تهران با پر شدن ذخایر سدها به معرفی روشهای غیرمتمرکز پرداخته است.
همچنان سومین سال خشکسالی را سپری میکنیم
«باوجود اینکه بارشهای فصل زمستان تاکنون به 109 میلیلیتر رسیده، اما باز هم در مقایسه با بارشهای بلندمدت 54 ساله 9 درصد و نسبت به سال گذشته 13 درصد کاهش دارد». این خبری بود که چندی پیش، فیروز قاسمزاده، سخنگوی صنعت آب اعلام کرد. بهگزارش شبکه خبری آب ایران، وی در اینباره گفت: باوجود بارندگیهای خوبی که در زمستان انجام گرفت، کاهش آب جبران نشد و کشور همچنان سومین سال خشک را سپری میکند.
قاسمزاده گفت: امسال استانهای قزوین، اردبیل، قم، آذربایجانشرقی، سیستانوبلوچستان، البرز، سمنان، خراسانرضوی و تهران، کمبارشترین بودند و استانهای خوزستان، بوشهر، فارس، یزد، چهارمحالوبختیاری، ایلام، اصفهان، کهگیلویه و بویراحمد، بارش بالای نرمال را تجربه کردند.
وی افزود: باتوجه به بارندگیهای اخیر در جنوبغرب کشور، ورودی کل سدهای کشور از ابتدای سال آبی یعنی از اول مهر تاکنون به 8.9 میلیارد مترمکعب رسیده که نسبت به سال گذشته 12 درصد کاهش داشته است و با اتخاذ تدابیری برای صرفهجویی بهینه، خروجی امسال به 6.85 میلیارد مترمکعب رسیده است که 14 درصد کاهش نسبت به مدت مشابه دارد.
سخنگوی صنعت آب درباره ذخایر سدهای کشور اظهار کرد: ورودی سدهای کشور حدود 21.1 میلیارد مترمکعب، معادل 43 درصد پرشدگی و نسبت به سال گذشته حدود 12 درصد رشد داشته است و سدهای مهم کشور 100 درصد پرشدگی دارند و 5 سد مهم تهران وضعیت مطلوبی ندارند.
وی به کاهش حجم مخازن سدهای کشور اشاره کرد و افزود: زایندهرود 12 درصد، تهران 12 درصد، کرخه 18 درصد پرشدگی دارند، کارون و دز ورودی خوبی داشته و 60 درصد مخازن آنها پر شدهاند.
قاسمزاده بااشاره به بارشهای اخیر برف در کشور گفت: در کشور 13 میلیارد مترمکعب پوشش برفی وجود دارد که میزان 70 درصد آن در قالب تبخیر و نفوذ در سطح زمین از دسترس خارج میشود و تنها 30 درصد بهصورت رواناب وارد سدها و مخازن میشود.
وی با بیان اینکه هماکنون در کل کشور 419 سد ملی وجود دارد، ادامه داد: از این میان، 195 سد جزو سدهای بزرگ بهشمار میآیند که 32 سد در برنامه ششم توسعه بهبهرهبرداری رسیدهاند. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور تنها 19 سد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سدسازی در ایران 10برابر رشد داشته است.
قاسمزاده گفت: در برنامه ششم در راستای اجرای طرح احیا و تعادلبخشی، حدود 69 هزار 600 حلقه چاه غیرمجاز مسدود و از هدررفت 2 میلیارد و 200 مترمکعب آب صرفهجویی بهعمل آمد، همچنین 123 هزار پروانه چاه در برنامه ششم توسعه اصلاح شد.
در ادامه، برنامه احیا و تعادلبخشی در برنامه ششم توسعه تعداد 4 هزار و 600 حلقه چاه مجاز به کنتور هوشمند مجهز شد.
میزان بارش ربطی به تامین آب مخازن سد ندارد
در حال حاضر باوجود ذخیره 259 میلیون مترمکعبی آب در سدهای پنجگانه تهران، 86 درصد ظرفیت مخازن سدهای تهران خالی است. کارشناسان بسیاری بر این باور هستند که تهران روزهای پرالتهاب و کمسابقهای را در بخش تامین آب پشتسر میگذارد. برداشت آب از منابع زیرزمینی افزایش داشته و در منابع سطحی نیز با افت 77 درصدی ذخایر آبی نسبت به زمان مشابه سال قبل مواجهیم. در این رابطه، محمدجواد طباطبایی، رئیس انجمن سیستمهای سطوح آبگیر در گفتوگو با صمت با اشاره به بارشهای اخیر کشور و ارتباط آن با پر شدن مخازن سدها گفت: میزان آب مصرفی از سدهای بزرگ طوری محاسبه میشوند که معمولا تغییرات آبوهوایی را طی چند سال تعدیل کنند؛ بهعبارتدیگر، مخازن سدها بهنوعی تعبیه شدهاند که بارشها و روانابها را به مدت چند سال نگه میدارند تا طی چند سال بعدی پاسخگوی نیاز آبی کشور باشند. بنابراین، بارشها در عملکرد سدها تاثیرگذار نیستند و چهبسا آبی که مصرف میکنیم حاصل بارندگیهای چند سال اخیر است. در واقع از آنجایی که در ساخت سدها برآورد اولیه آب ورودی در نظر گرفته شده است، این سازهها عملکرد جداگانهای از بارشها در تامین آب دارند.
وی افزود: اما آن فرآیندی که اکنون شاهدش هستیم و در تامین آب مخازن هم اثر میگذارد، کاهش متوسط بارندگی در درازمدت است. در واقع، کشور سالانه باید 250 میلیمتر آب دریافت میکرد، اما چند سالی است که این میزان به 220 میلیمتر رسیده است. بهاعتقاد من، کاهش متوسط بارندگیها ناشی از تغییرات اقلیمی است که برنامهریزان باید آن را در نظر بگیرند و الگویی صحیح در مدیریت مصرف آب ارائه کنند.
طباطبایی گفت: علاوه بر کاهش متوسط بارندگی با افزایش سطح زیرکشت که به تناسب آن میزان مصرف آب در حوزه کشاورزی زیاد شده است؛ مجموع این 2 عامل شرایط را برای بحرانیتر کردن آب فراهم کرده است، همچنین صنایع آببر زیادی هم نقش جدی در مصرف آب دارند. باوجود افزایش مصارف آب شهری که کیفیت بالایی هم میطلبد و تغییر اساسی استانداردهای زندگی انسانها، هزینههای آب بالا نرفته است و مایع حیات از ارزش واقعی خود برخوردار نیست، بنابراین باید مدیریت مصرف را در کشاورزی و شهری و صنعتی تعدیل کنیم.
دزدی حتی از آب
وی بااشاره به کاهش روانابهای سطحی که ناشی از برداشتهای غیرقانونی است، گفت: چند سالی میشود که میزان روانابهای سطحی از کاهش محسوسی برخوردار شدهاند، در حقیقت باوجود بارندگیهای فراوانی که در برخی از سالها رخ میدهد، روانابها کاهش پیدا کردهاند. احتمال میرود برداشت غیرمجاز رخ دهد که علت آن برداشت مستقیم و غیرقانونی از رودخانههایی است که آب سدها را تامین میکنند. در واقع، روانابها وارد سد نمیشوند و بهمنظور مصرف از رودخانهها پمپاژ میشود. ناگفته نماند که این پدیده هنوز به اثبات کامل نرسیده و در حال بررسی است.
این کارشناس ادامه داد: افزایش رسوبات هم معضل دیگری است که باید به آن بپردازیم. سالانه حجم زیادی از رسوبات وارد سدها میشود و علت آن به چرای بیرویه دام برمیگردد که پوشش گیاهی مراتع را از بین میبرند. این فرآیند باعث میشود که هم حوضههای آبخیز تخریب و هم حجم مخازن سدها با رسوبات اشغال شوند. بهگفته وی، متهم اصلی، حضور دام زیاد در مراتع است. در حال حاضر 10 الی 15 برابر ظرفیت مراتع پوشش گیاهی آن از بین رفته است که با بارندگی در این مناطق رسوبات زیادی وارد مخزن سدها میشوند.
جمعآوری آب در سطح زمین
طباطبایی درباره اهمیت توسعه روشهای غیرمتمرکز برای تامین آب کشور نظیر سطوح آبگیر گفت: سطوح آبگیر معمولا به کنترل رواناب از مبدأ میگویند و با روشهایی متمرکز نظیر سدسازی در تضاد است. بهعبارتدیگر، آب از همان ابتدا جمعآوری میشود، در حالی که روشهای متمرکز نظیر سدسازی اجازه جریان آب را تا پاییندست میدهند و با جمع شدن در مخزنی آن را بهمصرف میرسانند. گفتنی است، جاری شدن آب در مسیرهای طولانی معایبی دارد، از جمله تبخیر در طول جریان، افزایش رسوبات سطح و....
وی ادامه داد: اگر بخواهیم روزی از روشهای دیگری جز سدسازی به تامین آب بپردازیم، توسعه سیستمهای سطوح برای تامین آب روش قابلاتکاتری است. در این روش، آب در محل بارش و مبدأ بهرهبرداری میشود و میتوان با استفاده از آن، آب بارندگی را مهار کرد و بهطورمستقیم به مصرف رساند. برای مثال، همانگونه که تفکیک زباله در مبدأ روش درستی برای استفاده مجدد است و عدمتفکیک آن تبدیل به معضلی برای محیطزیست شده است، استفاده از آب باران در مبدأ هم از آلوده شدن آن در طول مسیر و هدررفت زیاد جلوگیری میکند.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا برای بکارگیری این روش نیاز است که هر خانه مخزنی برای جمعآوری آب داشته باشد، گفت: برای راهاندازی این سیستم در کشور تمام خانهها نیازمند مخزن برای جمعآوری آب نیستند. معمولا چنین خانههایی باید در استانهای شمالی که بیشتر روزهای سال بارندگی است، ساخته شوند که اگر برای مصرف آب شرب است، تصفیه متمایل و روشهای سادهتری را میطلبد. آب باران پاکترین آب طبیعت است. در این نوع از سیستمها آب ابتدای بارندگی مورداستفاده شرب قرار نمیگیرد و معمولا اجازه داده میشود که 10 تا 15 دقیقه از بارندگی بگذرد و بعد شروع به جمعآوری آب میکنند. بهرهبرداری از سطوح آبگیر ماهیت سازگارانه دارد که آسیبی برای تامین آب به طبیعت وارد نمیکند. این کارشناس بااشاره به کاربرد این روش در کشاورزی گفت: در گذشته روشهای آبیاری کشاورزی متکی به این روش بوده که به آبیاری سیلابی معروف است؛ البته در هر استانی با نام خاصی به زبان محلی آنجا شناخته میشود، اما بعدها بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی و سدها جایگزین آن و این روشها کنار گذاشته شد. در حال حاضر که آبهای زیرزمینی ما در معرض خطر است، این روشها میتواند جایگزین استانداردی باشد. متاسفانه سیاستگذاری تامین آب در کشور متمرکز است و هنوز وارد روشهای غیرمتمرکز نشدهایم و همچنان روشهای سنتی ادامه دارد.
سخن پایانی
کمبود منابع آب در ایران بهلحاظ قرارگیری در نواحی خشک و نیمهخشک جهان بر کسی پوشیده نیست. رخداد جریانات سیلابی و آنی از ویژگیهای اساسی این نواحی محسوب میشود. این در حالی است که میزان متوسط بارش و تبخیر کشور بهترتیب یکسوم و سه برابر متوسط جهانی است. از نظر پراکنش مکانی، 70 درصد بارشها بر 25 درصد اراضی و 30 درصد آن بر 75 درصد اراضی میبارد. از نظر پراکنش زمانی نیز 75درصد بارشها در فصول غیرزراعی و 25 درصد بارشها در فصول زراعی نازل میشوند.
بنابراین، توزیع نامناسب زمانی و مکانی بارندگی موجب شده تا وقوع خشکسالیها و کمبود آب، بهویژه در فصل رشد گیاه مانع اصلی توسعه قلمداد شود. در این شرایط، برخوردار نبودن از روشهای علمی و عملی در مدیریت بهینه و بهرهبرداری مناسب از ریزشهای جوی، از عوامل اصلی کاهش تولیدات گیاهی، تشدید فرسایش و هدررفت آب حاصل از بارش است. با این فرضیات وقت آن رسیده است که در روشهای تامین منابع آب اصلاح زیربنایی انجام بگیرد، بهگونهای که هم ماهیت سازگارانه داشته باشد و هم کمتر به هدر برود. بهطورقطع، فرصت کمی باقی است و پیش از پردازش به هر معضلی، این آب است که باید به فریادش رسید.