بازآفرینی نقش حوزه و روحانیت در اندیشه حضرت امام خمینی (ره)
قم - استاد حوزه علمیه قم گفت: نقش حوزه و روحانیت شیعه با اندیشه امام خمینی (ره) از حجره نشینی به حضور در میدان و نقش آفرینی مفید و موثر در تصمیم گیری های کلان جامعه تغییر مسیر داد.
قم - استاد حوزه علمیه قم گفت: نقش حوزه و روحانیت شیعه با اندیشه امام خمینی (ره) از حجره نشینی به حضور در میدان و نقش آفرینی مفید و موثر در تصمیم گیری های کلان جامعه تغییر مسیر داد.
حجت الاسلام حصیری خراسانی در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه دین اسلام نمیتواند خود به خود به مردم معرفی شود بلکه بایستی به وسیله اسلام شناسان معرفی شود، تصریح کرد: اسلام شناسان که در کلام عامه مردم به نام روحانیت نامیده میشوند، وظیفه اصلی حفظ، اجرا و ترویج مبانی دینی را برعهده دارند.
پژوهشگر حوزه با اشاره به اینکه هر چیزی ارزشمندتر و با اهمیت تر باشد، بیشتر مورد دشمنی واقع میشود، تاکید کرد: دشمنیهای و توطئههای بسیاری که بر علیه حوزههای علمیه و روحانیت شیعه در طول تاریخ صورت گرفته و میگیرد، بیانگر اهمیت این نهاد برای دشمنان اسلام بیش از هر نهاد دیگر است.
بازآفرینی نقش حوزه و روحانیت شیعه در اندیشه حضرت امام (قدس سره)
استاد حوزه علمیه قم با بیان اینکه رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) به عنوان احیاگر و مجدد تفکر اسلام ناب محمدی (صلیالله علیه و آله و سلم) و فقه جعفری، قبل و بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، در صدد بازآفرینی نقش حوزههای علمیه و روحانیت شیعه بودند، تصریح کرد: در آرمانهای والای ایشان، نقش حوزه و روحانیت شیعه از حجره نشینی و تدریس و تحصیل در محدوده حوزههای علمیه، باید به وسط میدان و نقش آفرینی اثرگذار در تصمیم گیری ها و تصمیم سازی های کلان جامعه اسلامی تغییر مسیر میداد.
این پژوهشگر دینی با اشاره به اینکه جهاد علمی در جهت حفظ، گردآوری و تنظیم منابع اصیل دین توسط علمای متقدم و متاخر، در دیدگاه حضرت امام (ره) جایگاه ویژه ای دارد، تاکید کرد: یکی از ابعاد جهاد علمی روحانیت تلاش جدی، خالصانه و قابل تحسین برای حفظ منابع اصلی دین یعنی قرآن و روایات است. اسناد تاریخی بیانگر این واقعیت است که یکی از ابعاد جهاد علمی روحانیت در طول تاریخ چند صدساله آن، حراست و پاسداری از قرآن در ابعاد گوناگون بوده است. فارغ از مباحث قرآن کریم، درباره نقش کلیدی و مؤثر حوزههای علمیه و روحانیت در حفظ احادیث و تلاش بی وقفه برای جمعآوری، حفظ، دسته بندی و تبویب و مستندسازی آن جای هیچگونه انکار و حتی تردید ندارد.
وی افزود: امام راحل عظیم الشان این زحمات و مرارتهای علما را «جهاد فی سبیل الله» نامیده و میفرمایند: «اگر فقهای عزیز نبودند، معلوم نبود امروز چه علومی به عنوان علوم قرآن و اسلام و اهلبیت (علیهم السلام) به خورد تودهها داده بودند. جمعآوری و نگهداری علوم قرآن و اسلام و آثار و احادیث پیامبر بزرگوار و سنت و سیره معصومین (علیهم السلام) و ثبت و تبویب و تنقیح آنان، در شرایطی که امکانات بسیار کم بوده است و سلاطین و ستمگران در محو آثار رسالت، همه امکانات خود را به کار میگرفتند، کار آسانی نبوده است که بحمدالله امروز نتیجه آن زحمات را در آثار و کتب با برکتی همچون «کتب اربعه» و کتابهای دیگر متقدمین و متأخرین از فقه و فلسفه، ریاضیات و نجوم و اصول و کلام و حدیث و رجال، تفسیر و ادب و عرفان و لغت و تمامی رشتههای متنوع علوم مشاهده میکنیم. اگر ما نام این همه زحمت و مرارت را «جهاد فی سبیل الله» نگذاریم، چه باید بگذاریم؟»
جهاد علمی حوزه و روحانیت برای دستیابی به معرفت ناب دینی
حجت الاسلام حصیری خراسانی، بخش دیگری از جهاد علمی روحانیت، علاوه بر گردآوری و پاسداری از منابع اصلی دین را مربوط به فهم درست دین دانست و تاکید کرد: یکی از مهمترین دغدغههای حوزههای علمیه و روحانیت شیعه، دغدغه فهم درست دین و جلوگیری از بدفهمی و انحراف در حوزه معرفت دینی بوده است. البته خود روحانیت نیز مدعی نیست که معرفت دینی اش مصون از خطاست و هیچ کاستی در آن یافت نمیشود، بلکه منظور آن است که روحانیت اصیل شیعه، نسبت به فهم صحیح دین به شدت حساس و نگران بوده و سعی وافری در این زمینه کرده است و نتیجه آن نیز دستیابی به برترین فهم دینی در مقایسه با فهم سایر افراد و گروههای مدعی معرفت دینی است.
وی ادامه داد: روحانیت شیعی هیچگاه فهم دینی خود را مطلق ندانسته و خط بطلان بر فهم سایر افراد نکشیده، بلکه همواره مشوق همه افراد برای رویکرد به شناخت مستقیم دین بوده و همچنین هرگاه با افکار و جریانهای انحرافی و التقاطی مواجه شده، با صراحت و البته با روش منطقی و معقول سعی کرده است از آنها جلوگیری کند. با توجه به مجموعه این جهاد علمی، تاریخی و سرنوشت ساز، امام خمینی (قدس سره) میفرمایند: «در بعد خدمات علمی حوزههای علمیه سخن بسیار است. بحمدالله، حوزهها از نظر منابع و شیوههای بحث و اجتهاد، غنی و دارای ابتکار است. تصور نمیکنم برای بررسی عمیق همه جانبه علوم اسلامی طریقهای مناسبتر از شیوه علمای سلف یافت شود. تاریخ بیش از هزار ساله تحقیق و تتبع علمای راستین اسلام، گواه بر ادعای ما در راه بارور ساختن نهال مقدس اسلام است. همیشه مستضعفان از کوثر زلال معرفت فقهای بزرگوار سیراب شدهاند.»
جهاد تبلیغی در ابلاغ پیام الهی به مردم
استاد حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه علما موظفند که مردم گمراه و منحرف را هدایت کنند و این هدایت به قشر خاصی اختصاص ندارد، تصریح کرد: وقتی توجه کنیم که هدف خلقت و بعثت انبیا این بوده است که انسانها راه تکامل خود را بپیمایند، راهی که از طریق بندگی خدای متعال و اطاعت از دستورات او حاصل میشود، با توجه به غرض مولا، اگر امری هم صادر نمیشد، بر روحانیان لازم بود که در راه تحقق بخشیدن به غرض او کوشش کنند، اگرچه آیات و روایات نیز در این باب زیادند؛ از جمله آیه «نفر» (توبه: 122) و روایتی از امام صادق (علیه السلام) که میفرمایند: «در کتاب جدم، امیرالمؤمنین (علیه السلام) خواندم که خداوند پیش از آنکه برای تحصیل علم از جاهلان پیمان بگیرد، از علما عهد گرفته است که نسبت به جهال بذل علم نمایند.» فلذا امام راحل در جمع اعضای شورای عالی تبلیغات اسلامی، درباره اهمیت تبلیغ میفرمایند: «انبیا شانشان تبلیغ بوده است. اولیای خدا شانشان تبلیغ بوده است. همه آقایان علمایی که هستند، اینها همه مبلغین اسلام هستند.»
وی افزود: ارزش جهاد تبلیغی روحانیت هنگامی بیش از پیش آشکار میشود که توجه کنیم در بخش کثیری از تاریخ تشیع، اساسا اظهار تشیع، مترادف با شهادت بوده است، تا چه رسد به اینکه کسی در مقام تبلیغ آن برآید. حضرت امام در پیامی به ملت ایران درباره مرارتها و سختیهایی که در طول تاریخ بر روحانیت وارد شده است، میفرمایند: «روحانیون مبارز و متعهد به اسلام در طول تاریخ و در سختترین شرایط، همواره با دلی پر از امید و قلبی سرشار از عشق و محبت، به تعلیم و تربیت و هدایت نسلها همت گماشتهاند و همیشه پیشتاز و سپر بلای مردم بودهاند، بر بالای دار رفتهاند و محرومیتها چشیدهاند، زندانها رفتهاند و اسارتها و تبعیدها دیدهاند و بالاتر از همه، آماج طعنهها و تهمتها بودهاند و در شرایطی که بسیاری از روشنفکران در مبارزه با طاغوت به یأس و ناامیدی رسیده بودند، روح امید و حیات را به مردم برگرداندند و از حیثیت و اعتبار واقعی مردم دفاع نمودهاند و هم اکنون نیز در هر سنگری، از خطوط مقدم جبهه گرفته تا مواضع دیگر، در کنار مردماند و در هر حادثه غمبار و مصیبت آفرینی، شهدای بزرگواری را تقدیم نمودهاند.»
جهاد سیاسی، ویژگی منحصر به فرد روحانیت شیعه
این پژوهشگر دینی با بیان اینکه یکی از ویژگیهای منحصر به فرد روحانیت شیعه، به رغم بار معنایی به ظاهر غیر دنیوی آن، که شاید ناشی از واژه «روحانی» (منسوب به روح) باشد، حضور جدی اش در مهمترین مسائل دنیوی، یعنی سیاست است، افزود: حوزههای علمیه و روحانیت اساسا نهادی به شدت سیاسی است. نگاهی به مقوله ولایت و امامت در مذهب شیعه و ابعاد گوناگون آن از قبیل ولایت تکوینی و ولایت و رهبری (زعامت) بیانگر این نکته است که نه تنها در واژه و اصطلاح «روحانی» بین ماده و معنا تضادی وجود ندارد، بلکه حتی بین آنها رابطهای وثیق و عمیق است. اصلی ترین و اساسیترین هدف و انگیزه مهاجمان و مخالفان نظام جمهوری اسلامی، مسئله جدا انگاری دین از سیاست است که با بهره مندی از راهکارهای گوناگون، در جهت اثبات آن گام بر میدارند.
وی افزود: امام خمینی (قدس سره) شعار «جدایی دین از سیاست» را توطئه اجانب برشمرده، میفرماید: «اولین و مهمترین حرکت، القای شعار «جدایی دین از سیاست» است که متأسفانه این حربه در حوزه و روحانیت تا اندازهای کارگر شده است، تا جایی که دخالت در سیاست، دون شأن فقیه و ورود در معرکه سیاسیون، تهمت وابستگی به اجانب را دنبال میآورد». ایشان با اشاره به زمان صدر اسلام، که دیانت با سیاست یکی بود، میفرمایند: «مگر زمان پیغمبر اکرم سیاست از دیانت جدا بود؟ مگر در آن دوره عدهای روحانی بودند و عده دیگر سیاستمدار و زمامدار؟ مگر زمان خلفای حق یا ناحق، زمان خلافت حضرت امیر، سیاست از دین جدا بود؟ دو دستگاه بود؟ این حرفها را استعمارگران و عمال سیاسی آنها درست کردهاند تا دین را از تصرف امور دنیا و از تنظیم جامعه مسلمانان برکنار سازند».
حجت الاسلام حصیری ادامه داد: امام راحل با اشاره به توطئه دشمنان برای القای نظریه «جدایی دین از سیاست» میفرماید: «مسئله «جدا بودن دین از سیاست»، مسئلهای که با کمال تزویر و خدعه طرح کردند، حتی بر ما هم مشتبه کردند! حتی کلمه «آخوند سیاسی» یک کلمه فحش است در محیط ما! فلان آخوند سیاسی است! در صورتی که آقایان خواندند در دعاهای معتبر «ساس العباد» مع ذلک، از بس تزریق شده است، از بس اشتباهکاری شده است، ما خودمان هم باورمان آمده است که دین از سیاست جداست! آخوند در محراب برود، و شاه هم مشغول دزدی اش باشد!»
وی افزود: امام راحل در پیامی به روحانیت میفرمایند: «علمای اصیل اسلام هرگز زیر بار سرمایه داران و پول پرستان و خوانین نرفتهاند و همواره این شرافت را برای خود حفظ کردهاند و این ظلم فاحشی است که کسی بگوید دست روحانیت اصیل طرفدار اسلام ناب محمدی با سرمایه داران در یک کاسه است. و خداوند کسانی را که اینگونه تبلیغ کرده و یا چنین فکر میکنند، نمیبخشد. روحانیت متعهد به خون سرمایه داران زالوصفت تشنه است و هرگز با آنان سر آشتی نداشته و نخواهد داشت. عباسیان برای سرنگون کردن امویان به شدت از مباحث شیعه امامیه استفاده کردند و بسیاری از آخرین خلفای عباسی نسبت به تشیع، اظهار تمایل میکردند.»
لزوم مجهز بودن علما و روحانیت به علوم روز
استاد حوزه علمیه قم در ادامه افزود: امام راحل (ره)، در خصوص مجهز بودن علما و روحانیت به علم روز میفرمایند: «حوزه ها و روحانیت باید نبض تفکر و نیاز آینده جامعه را همیشه در دست خود داشته باشند و همواره چند قدم جلوتر از حوادث، مهیای عکس عکسالعمل مناسب باشند. چه بسا شیوههای رایج اداره امور مردم در سالهای آینده تغییر کند و جوامع بشری برای حل مشکلات خود، به مسائل جدید اسلام نیاز پیدا کند. علمای بزرگوار اسلام از هم اکنون باید برای این موضوع فکری کنند.»
ظلم ستیزی و شهادت طلبی روحانیت
حجت الاسلام حصیری خراسانی با اشاره به اینکه تعالیم حیات بخش اسلام، پیروان خود را به آزادگی و زندگی عزتمندانه فرا میخواند و تن به ذلت دادن و ظلم پذیری را برای آنها ممنوع ساخته است، تصریح کرد: چون زلالترین معارف اسلامی توسط ائمه اطهار (علیهم السلام) تبیین و تفسیر گردیده، شیعیان از این نظر، از وضعیت ممتازی برخوردارند. پیروان اهلبیت (علیهم السلام) در طول تاریخ، با رهبری و روشنگری عالمان راستین و با درس آموزی از منبع پایان ناپذیر و شعلههای هماره نورانی قیام سیدالشهدا علیه السلام با ظلم و ظالمان سر ناسازگاری داشتهاند و عزت را جستجو میکنند.
وی افزود: این کارنامه با ورود دولتهای استعماری و سلطه سلطهگر به ممالک اسلامی رنگ و جلایی خاص گرفت و به ویژه در ایران اسلامی، از نهضت «تحریم تنباکو» توسط میرزای شیرازی به بعد، به موازات پیچیدهتر شدن توطئههای سلطه گران، پرچم مبارزه برافراشتهتر گردید، چه در انقلاب مشروطه، چه مبارزات استقلال خواهانه شمال و جنوب ایران اسلامی که رهبرانی در کسوت روحانیت داشته و چه نهضت ملی کردن صنعت نفت که رکن مهم آن روحانی بزرگوار و مبارز آیت الله کاشانی بود و نیز قیام پانزده خرداد 1342 که با رهبری امام خمینی (قدس سره) و میدان داری روحانیت مبارز آغاز شد و ادامه یافت و به انقلاب اسلامی منتهی گردید و پیروزی را در 22 بهمن 1357 در آغوش گرفت. در همه این قیامها و مبارزات، نه تنها روحانیت رهبری فکری و ایدئولوژیک را بر عهده داشت، بلکه رهبری میدان مبارزه و جهاد نیز بر عهده آنان بود که شهدای بزرگ و فراوان روحانیت در این مبارزات، اسناد زنده و ماندگاری بر این ادعایند.
مدیریت و اداره امور جامعه
استاد حوزه علمیه قم در ادامه تصریح کرد: پس از آنکه مبارزات وسیع و پیگیر ملت مسلمان ایران به نتیجه رسید و حکومت استبداد فرو ریخت، امام خمینی (قدس سره) با الهام از تعالیم اسلامی و خواست تاریخی ملت، نظام جمهوری اسلامی را بنیان نهادند و همه طبقات و اقشار را به وحدت و هماهنگی و حرکت در جهت مصلحت ملت سفارش کردند و درباره حضور روحانیت در امور اجرایی، تفکر ایشان از آغاز شروع نهضت این بود که روحانیت در کار اجرایی کمتر شرکت کند و فقط ناظر و پشتوانه امور باشد. ایشان حضور روحانیت را در شورای انقلاب، که متشکل از روحانیان و غیرروحانیان بود، کافی میدانستند»
وی افزود: شهید مطهری، که از نظر فکری یکی از نزدیک ترین و برجستهترین دست پروردگان حضرت امام محسوب میشد، با صراحت بیان داشت: من موافق نیستم حتی در دولت جمهوری اسلامی، روحانیت پست دولتی بپذیرند... روحانیت در همان جای خودش باقی بماند. حتی عضویت دولت اسلامی را هم نپذیرد؛ یعنی در دولت اسلامی هم، که مردمی است روحانیت در صف ملت بماند و دولت را ارشاد و مراقبت و نظارت کند.
استاد حوزه ادامه داد: اما کم کم و با مشخص شدن ضعفها و سستیهای متصدیان امور اجرایی کشور و دولت موقت، که عمدتا از جمعیتهای ملی گرا بودند، حضور تدریجی روحانیون در مسائل اجرایی شکل جدی تر به خود گرفت و حتی مشخص شد که در بعضی از جاها، بدون استفاده از حضور و نفوذ روحانیت امکان پیشرفت کارها وجود ندارد.
حجت السلام حصیری افزود: امام راحل خود با صراحت برخاسته از صداقت و محترم دانستن مردم، فرمود: «پیش از انقلاب من خیال میکردم وقتی انقلاب پیروز شد افراد صالحی هستند که کارها را طبق اسلام عمل کنند. لذا، بارها گفتم: روحانیون میروند کارهای خودشان را انجام میدهند. بعد دیدم خیر، اکثر آنها افراد ناصالحی بودند و دیدم حرفی که زدهام درست نبوده است. آمدم صریحا اعلام کردم: من اشتباه کرده ام». ایشان راه آینده را هم این گونه نشان میدهند: «امروز میگویم: مادام که احکام اسلام پیاده نشده است و افراد صالحی نداشتیم تا طبق اسلام عمل کنند، علما باید مشغول به کارهایشان باشند. این یک شأن برای علما نیست که ریاست جمهوری و ریاست دیگری را داشته باشند؛ چون وظیفه است به این کارها میپردازند».
اعتقاد به حضور روحانیت در مسئولیتها بدون غفلت از علم و تبلیغ
پژوهشگر حوزه گفت: امام خمینی (قدس سره) در عین حال که از بنای اولیه خود عدول کردند و به لزوم حضور روحانیت در صحنه مدیریت کشور تصریح نمودند، رسالت اصلی روحانیان را همان فعالیتهای علمی و تحقیقی و تبلیغی میدانند: «ما گمان میکردیم که در بین روشنفکران ما به اصطلاح خوب، اشخاصی پیدا میشوند که متعهدند و حفظ میکنند این را. اگر حالا هم پیدا شد یک همچو اشخاصی، یک همچو جمعیتهایی آقایان پستهای مهمتر دارند، میروند سراغ کارشان؛ آقای هاشمی هم میروند، آقای خامنهای هم میروند و همه کسانی که متصدی هستند. اما ما چه بکنیم امروز، وضع ما، وضع ایران، وضع گرفتاریهای داخل و خارج به جوری است که بدون اینها نمیتوان اداره کرد این مملکت را.»
حجت الاسلام حصیری ادامه داد: شهید مطهری نیز به صراحت میگفت: «این انقلاب نیاز زیادی به روحانیت دارد، به شرط آنکه روحانیت وظایف خودش را در آینده انقلاب خوب درک کند. کارش را باید ده برابر کند، تحقیق علمی اش را باید ده برابر کند، تبلیغش را باید ده برابر کند. رابطهاش را با مردم، در جمع مردم آمدن، به میان مردم رفتن، درد مردم را از نزدیک لمس کردن و احساس کردن، اینها را باید چندین برابر کند». وی همچنین عقیده داشت: «آینده انقلاب هم اگر بخواهد انشاءالله پیروزتر بماند و به نتایج نهایی برسد باز باید روی دوش روحانیت باشد. اگر این پرچمداری از روحانیت گرفته شود و به دست به اصطلاح طبقه روشنفکر بیفتد به عقیده من، یک نسل بگذرد اسلام به کلی مسخ میشود. چرا؟ برای اینکه حامل فرهنگ اسلامی باز هم همین طبقه هستند».
خودسازی علمی و عملی لازمه حرکت علما و روحانیون
پژوهشگر حوزه دین با بیان اینکه از این حقیقت نباید غفلت کرد که حضور در صحنههای اجرایی و عرصههای عملی برای پیاده کردن احکام اسلام و خدمت به بندگان خدا، با همه اهمیتش، برای حوزویان روبنایی است، تاکید کرد: این روبنا باید بر زیربنایی پولادین و شالودهای مستحکم قرار گیرد و آن «خودسازی علمی و عملی» طلاب و روحانیون است. سلاح روحانی علم است. ابزاری که روحانیت میخواهد به وسیله آن با دشمن بجنگد، از راه کتاب و علم و تحصیل به دست میآید. همچنان که رزمنده نباید در جبهه از سلاح خود غافل شود «خذوا حذرهم...»، روحانی نیز باید دائم در فکر سلاح خود باشد؛ یعنی معلومات بیشتری کسب کند تا بتواند به وسیله آنها در دشمن نفوذ کند. علاوه بر سلاح علم، روحانیت باید به گونهای عمل کند که مردم، حرص نزدن درباره دنیا را در رفتار او کاملا مشاهده کنند، و دستیابی به این خصوصیت نیازمند تهذیب و افزایش معنویت است.