پنج‌شنبه 13 اردیبهشت 1403

بازخوانی نقش روحانیت

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
بازخوانی نقش روحانیت

دهم فروردین 1340 خورشیدی مصادف با ارتحال مرجع عالیقدر شیعه آیت الله بروجردی بود. ایشان پس از فوت آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی به مدت 15 سال مرجع عام شیعیان بودند. از شاگردان برجسته آخوند خراسانی و دارای بیش از 20جلد تالیفات به زبان عربی و فارسی است. از شاگردان معروف و شاخص وی به افراد زیر می توان اشاره کرد؛ حضرات آیات؛ خمینی، گلپایگانی، مطهری، منتظری، سیستانی، صافی، مکارم شیرازی، سبحانی، شبیری و هاشمی رفسنجانی را نام برد. از فضایل و امتیازات وی می توان به موارد زیر اشاره کرد سعه صدر و دوری از تنگ نظری تقوا و باور قیامت نظم و انضباط فوق العاده در امور انجام خدمات اجتماعی و عام المنفعه چون تاسیس کارخانه برق، حمایت از نیازمندان و انجام امور نیکوکاری حمایت از مساله فلسطین مبارزه بابهائیت اهتمام بایسته به امر مرجعیت و روحانیت

مرجع عالیقدر آیت الله بروجردی رویکرد و دیدگاه مشخص و روشنی را در این حوزه دنبال کرد که شاگرد خلف وی استاد مرتضی مطهری در کتاب مجموعه مقاله بحثی درباره مرجعیت و روحانیت که در سال 1340 نوشته است درباره مزایا و خدمات ایشان از موارد زیر یاد می کند؛

1- ایجاد دفتر حساب و کتاب با هدف نظم بخشیدن به امور مرجعیت 2- همکاری دین و علم از طریق توسعه مراکز آموزشی 3- اعزام مبلغ به خارج از کشور برای معرفی اسلام و مذهب تشییع از جمله تاسیس مرکز اسلامی هامبورگ در آلمان و کشورهای دیگر 4- وحدت اسلامی و تقریب بین مذاهب اسلامی

از جمله اقدامات مهم آیت الله بروجردی سازماندهی و ایجاد نظم و برنامه ریزی در حوزه علمیه و نهاد روحانیت بود. این کار مهم بر دوش امام خمینی و همکاری استاد مرتضی مطهری و آیت الله حائری (فرزند موسس حوزه علمیه) بود.

اصلاح نظام حوزه و روحانیت بر اصول زیر استوار بود؛

بازنگری در شیوه جذب و گزینش طلاب ساماندهی لباس و پوشش روحانیون انتظام بخشی به مدارج تحصیلی و مراحل آن. اما متاسفانه این طرح ناتمام ماند و موجب دلخوری امام خمینی و همراهان از آیت الله بروجردی شد... با این همه "حفظ کیان روحانیت" به گونه ای که مورد تحقیر واقع نشود و در عین حال قادر به مبارزه با عوام زدگی باشد همواره در اولویت این مرجع عالیقدر بود.

ایشان بر این اعتقاد بود که مصیبت بزرگ روحانیت "عوام زدگی" و دنباله روی از عموم مردم است و آن را آفت بزرگ برای روحانیت می دانست. - استاد مرتضی مطهری که از سرآمدان و پیشتازان اصلاح نظام حوزه و روحانیت بود در کتاب "نهضت های اسلامی در صدساله اخیر" صص 54-58 "امتیاز روحانیت شیعه را بر آن می داند که یک نهاد مستقل است، بدین معنا که از نظر روحی به خدا متکی و از نظر اجتماعی به قدرت مردم وابسته است". مطهری در کتاب ده گفتار - گفتار دهم به مشکل اساسی در سازمان روحانیت اشاره می کند و از دنباله روی و عوام زدگی به عنوان یک آسیب اساسی یاد می کند.

او می نویسد؛"عوام زدگی آفتی است که روحانیت ما را فلج کرده و از پای در آورده است، از سیل زدگی، زلزله زدگی و مار و عقرب زدگی بالاتر است و این آفت عظیم معلول نظام مالی است که موجب عقب ماندگی و حکومت عوام و منشاء رواج فراوان ریا، تظاهر، کتمان حقایق شده است". - برای من به عنوان نسل انقلابی که سودای روحانی شدن و رفتن به حوزه علمیه قم را در ابتدای انقلاب داشتم. - به عنوان کسی که از سوی خانواده پدری و مادر اجدادم از مراجع و روحانیت بوده اند. - به عنوان مقلد امام خمینی که تاکید داشت "اسلام تان از اسلام روحانیت جدا نباشد". - به عنوان یک نویسنده و استاد دانشگاه که صفحاتی از تاریخ را ورق زده ام. - به عنوان نویسنده مدخل "روحانی و روحانیت" در بنیاد دائره المعارف اسلامی و دانشنامه جهان اسلام. - و به عنوان نویسنده ای که از 22 جلد کتاب و تالیفات خود چندین جلد آن در توصیف، تبیین، تحلیل، خدمات روحانیت اختصاص دارد... - بر این باورم که اصلاح نظام حوزه و روحانیت را باید خود مراجع و روحانیت بر عهده داشته باشند و امروز فوری تر از فردا است. روحانیت در طول تاریخ منشاء خدمات بزرگ و مهمی بوده است که نباید فراموش کرد.- با این همه تمایز میان روحانیت به عنوان مبلغ دین و مروج شریعت و حامی و ملجاء مردم با روحانیت در موضع قدرت و سخن گفتن از موضع آمرانه باید کاملا مشهود باشد. - نباید به نام دفاع از انقلاب و نظام روحانیت خود را همه کاره و قیم ملت ونظام بداند. این سخن امام خمینی در سالهای نخست انقلاب بود. - درشت گویی، تهدید و ارعاب، نسبت های ناروا به مردم، درمواردی رانت خواری و تبار گماری، دخالت های بی مورد در عزل و نصب های مسئولان اجرایی، ارایه چهره ای خشن از دین و خود پنداری مطلق به مثابه شریعت و دین و باطل دانستن دیگران و... همه و همه باید از سوی قلیلی ازروحانیت که متاسفانه غالبا میدان دار هستند کنار گذاشته شود. - نگاهی به اطراف خودبیندازید، در میان گروه های مرجع "روحانیت" از رتبه ها نخست در سالیان اول انقلاب هم اکنون در رتبه های پانزدهم از بیست گروه مرجع است. از 153 نماینده روحانی در مجلس شورای اسلامی دوره نخست در انتخابات اخیر مجلس دوازدهم تعداد روحانیون به زیر 30 نفر رسیده است.!- دلسوزان روحانیت از عدم اقبال مردم و رویگردانی به آنان ناراحتند. امروز درست یا غلط اسلام، تشیع و جمهوری اسلامی با رفتار و مواضع روحانیت سنجیده می شود. و این همان نگرانی بزرگ است که امام خمینی به عنوان معمار جمهوری اسلامی داشت که اگر اسلام این بار ضربه بخورد قرن ها نخواهد توانست سر بلند کند.

اگر برخی سوالات و ابهامات بعد از مطالب فوق پیش نمی آمد ضرورتی به ادامه مطلب نبود. - "شعار سیاست ما عین دیانت ماست"موجب سوء برداشت بعد از انقلاب شد و یکباره همه امور را سیاست زده، آنهم از نوع افراطی آن کردیم. روحانی جوانی که سالیانی است تریبون های پر تکرار و رسمی رسانه ای را در اختیار دارد کار را بدانجا کشاند که هدف از بعثت حضرت محمد (ص) را "کسب قدرت" برشمرد تا مکارم اخلاق که نص صریح قرآن است؟! - غالب تریبون های نماز جمعه به جای ترویج اخلاق و تکریم دیگران و حقوق متقابل حاکمیت و مردم یک سره تفکر تقلید گرایی و پیروی را ترویج کرد. برخلاف انقلابی که منظومه فکری آن برپایه معرفت، خرد و عقلانیت بود. - روزگاری امامان جمعه در قامت و ردای بزرگانی چون؛ طالقانی، مشکینی، جوادی آملی، صدوقی، مدنی، اشرفی اصفهانی، دستغیب، امینی، مهدوی کنی، موسوی اردبیلی، منتظری و امامی کاشانی بود و امروزه بنگریم چه کسانی این سنگر را تسخیر کرده اند و چه می گویند؟! - روحانیت از داشته ها و ظرفیت و اعتبار تاریخی خود فرسنگ ها فاصله گرفته است و این سرمایه اجتماعی سترگ در حال ذوب شدن است! - بازگشت به سنگر پاسداری از ایدئولوژی و ملجا مردم بودن یک اقدام حیاتی، عاجل و راهبردی است و نه انتخابی! - عصر جدید و تنوع و تکثر فرهنگی، جابجایی نسل ها، دگرگونی مطالبات و تقاضاها و از سوی دیگر نقش و تاثیر سهمگین رسانه های مخرب که دنیایی از پرسش و ابهامات را بوجود آورده، ماموریت و رسالت روحانیت را بس خطیر و دشوار کرده است. - برخی منسوبان و نیز منصوبان، خانواده و فرزندان و همچنین مواضع و رفتار برخی از روحانیون تاثیر بس منفی بر تشخص و جایگاه روحانیت وارد کرده است.

- نهاد عظیم روحانیت به مثابه سرمایه اجتماعی و گنجینه زنده بشری در طول تاریخ کسب آبرو، اعتبار و جایگاه پیدا کرده است. همه و بیش از دیگران همین روحانیت و مراجع معظم تقلید و حوزه های علمیه باید در اصلاح، بازنگری و روز آمد کردن آن همت نمایند. امید که چنین باد! اِن أُرِیدُ اِلَا الاِصلَاحَ مَا استَطَعتُ وَمَا تَوفِیقِی اِلَا بِاللَهِ عَلَیهِ تَوَکَلتُ وَاِلَیهِ أُنِیبُ هود /88