دوشنبه 5 آذر 1403

باز هم فوتبال باز هم حسرت / ایران و ورود به دنیای بدون برجام / امان از فقدان تخصص و تعهد کاری

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع

امتحان الهی، برای مردم یا مسئولان؟!، نقش عمان در میانجیگری برجام!، تیبا و سمند، غیر استاندارد؛ نمایشی برای رفع اتهام است؟، دخالت نمایندگان در انتصابات دولتی؟!، ایمن‌سازی 129 ساختمان ناایمن در پایتخت، توسعه بدون وقفه قدرت پهپادی، آفات سوپرانقلابی‌ها برای انقلاب، توصیه‌نامه‌های برجامی خطاب به رئیس‌جمهور مردد آمریکا، رونمایی از پایگاه پهپادی سری و زیرزمینی ارتش و پارادوکس حضور زنان در...

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز یکشنبه 8 خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که کشف 7 هزار میلیارد تومان کالا‌ی استراتژیک توسط وزارت اطلاعات، رونمایی از یکی از پایگاه‌های سری پهپادی ارتش در اعماق زمین و تیتر‌هایی با موضوعیت حادثه متروپل آبادان در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:

امان از فقدان تخصص و تعهد کاری

عبدالصمد خرمشاهی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان امان از فقدان تخصص و تعهد کاری نوشت: منارجنبان اصفهان صد‌ها سال پیش ساخته شده و تا همین چند دهه پیش مردم داخل منار رفته و تکانش می‌دادند و منار تکان نمی‌خورد و آخ هم نمی‌گفت یا ده‌ها سازه تاریخی دیگر که همچنان با صلابت و استواری بر جای ایستاده‌اند و از باد و باران گزندی ندیده‌اند. ظاهرا ساختمان متروپل آبادان که به زور عمرش به یک دهه می‌رسد ناگهان از درون تهی می‌شود و ده‌ها نفر را به کام مرگ برده و فاجعه می‌آفریند. سوال اینجاست که سازنده و مالک این سازه اجوف مگر تحت نظارت مهندسان شهرداری و مسوولان مربوطه اقدام به ساخت و ساز نکرده بودند؟ نگاهی به قوانین شهرداری‌ها که مرتبط با ساختمان‌سازی است بیفکنید همه چیز روشن و شفاف و گویا است و خلأ و کمبودی در آن مشاهده نمی‌شود. همین‌طور نگاهی بکنید به آیین‌نامه قانونی نظام مهندسی و کنترل ساختمان ماده 11 این آیین‌نامه می‌گوید؛ مجری ساختمان مسوولیت صحت انجام کلیه عملیات اجرایی ساختمان را برعهده دارد و در اجرای این عملیات باید مقررات ملی ساختمان ضوابط و مقررات شهرسازی و محتوای پروانه ساختمان و نقشه‌های مصوب مربوط به صدور پروانه را رعایت کند. ایضا ماده 35 همین آیین‌نامه تصریح کرده است که شهرداری‌ها و سایر مراجع صدور پروانه ساختمان در مورد ساختمان‌هایی که برای آن‌ها پروانه صادر می‌کنند در زمان خاتمه کار و تقاضای پروانه کار موظف هستند شناسنامه فنی و ملکی ساختمان را از متقاضیان مطالبه و گواهی پایان کار را براساس آن صادر کنند. در همین راستا شهرداری‌ها نیز مکلفند اگر مجری یا سازنده ساختمانی رعایت استحکام و نکات ایمنی مربوط به ساختمان را نکرد یا به هر شکل و به هر دلیل توجه به مقررات و قوانین ساخت و ساز شهرداری‌ها نکرد مانع از ادامه کار او شوند. قوانین و مقررات در این خصوص بسیار هستند و خلأیی در این راستا مشاهده نمی‌شود و وظایف مهندسان ناظر هم شفاف و روشن است. بنابراین با این همه مقررات چگونه است که ساختمانی با آن همه عظمت عمری به کوتاهی عمر شبنم پیدا می‌کند و یک‌باره فرو می‌ریزد و فاجعه به بار می‌آورد.

شکی نیست در این رابطه دو اصل و نکته مهم معمولا مغفول می‌ماند؛ یکی بحث تخصص است و دیگری بحث تعهد که متاسفانه در مملکت ما چندان بهایی به این دو اصل اساسی داده نمی‌شود. در کنار این مطلب روابط ناسالم در پاره‌ای از شهرداری‌ها و ادارات و گسترش فساد در ارتباطات آنچنانی سازندگان با مسوولان مربوطه در قراردادی نانوشته که دو طرف را راضی نگه داشته و در این میان جان و مال مردم به هیچ گرفته می‌شود، کم نیست. در گذشته مشابه این حوادث فراوان داشته‌ایم، اما چرا حوادث تلخ گذشته مایه عبرت و درسی برای سازندگان و مجریان پروژه‌های دولتی و شخصی نشده است؟ به نظر می‌رسد قطع نظر از دو نکته مهم تخصص و تعهد که همواره در این برنامه‌ها مغفول مانده است؛ عدم برخورد قاطع و نظارت مستمر نهاد‌های نظارتی و بازرسی نیز نقش اساسی در این‌گونه حوادث می‌توانند داشته باشند. از سوی دیگر عدم اعمال مفاد ماده 616 قانون مجازات اسلامی که تصریح کرده است در صورتی که قتل غیرعمد به واسطه بی‌احتیاطی یا بی‌مبالاتی یا اقدام به امری که مرتکب در آن مهارت نداشته است یا به سبب عدم رعایت نظام واقع شود، مسبب به حبس یک تا سه سال و نیز به پرداخت دیه در صورت مطالبه از ناحیه اولیای دم محکوم خواهد شد. مگر اینکه خطای محض باشد. از سوی پاره‌ای از محاکم و برخورد جدی با مجرمان بی‌تاثیر در بروز چنین حوادثی نبوده است. قطعا اگر در گذشته با مرتکبان و مسببان حوادث مذکور که در اثر بی‌مبالاتی و سهل‌انگاری و عدم رعایت نظامات دولتی باعث از بین رفتن جان و مال تعدادی از شهروندان شدند برخورد سخت و جدی به عمل می‌آمد و جلوی سوءاستفاده و ارتباطات ناسالم مالی میان متخلفان با مسوولان مربوطه گرفته می‌شد کار به اینجا نمی‌رسید که فاجعه‌ای چنین عمیق رخ بدهد که هموطنان بسیاری غمگینانه ندا سر دهند «آبادان تسلیت.»

ایران و ورود به دنیای بدون برجام

صلاح‌الدین خدیو - روزنامه‌نگار طی یادداشتی با عنوان ایران و ورود به دنیای بدون برجام در روزنامه مستقل نوشت: توقیف دو کشتی یونانی توسط سپاه در روز جمعه، آخرین رخداد از زنجیره رویداد‌های تنش‌زایی است که در هفته گذشته دوباره وخامت را به روابط میان ایران و رقبای منطقه‌ای و جهانی‌اش بازگرداند. قبل از آن یک ترور در قلب تهران، حادثه‌ای احتمالا امنیتی در سایتی نظامی و توقیف نفتکش حامل نفت ایران توسط یونان، پیش‌درآمد‌هایی بودند که تلافی‌جویی ایران را برانگیختند و دوباره شرایطی مشابه سال 1398 را بر منطقه حکمفرما کردند. در آن زمان هم پس از آنکه در اردیبهشت 97 ترامپ به صورت یکجانبه از برجام خارج شد، ایران مدت‌ها خویشتن‌داری پیشه کرد، اما با ناامید شدن از ابتکار عمل ایجابی طرف اروپایی، تلاش کرد بخشی از فشار و تلاطمات سیاست فشار حداکثری ترامپ را به متحدان منطقه‌ای آمریکا که مشوق آن در مواجهه سخت با ایران بودند، منتقل کند. حمله گسترده و ضربه استراتژیک به صنایع آرامکو نقطه شروع تحولاتی بود که پس از چند اتفاق غیرمترقبه در مسیر حمل و نقل دریایی در خلیج فارس، نهایتا در اواخر سال به رویارویی خطرناک ایران و آمریکا در خاک عراق منجر شد و ترور بلندپایه‌ترین فرمانده نظامی ایران و موشک باران پایگاه آمریکایی‌ها در عین‌الاسد را به دنبال آورد. گرچه آن زمان تنش نظامی در این مرحله متوقف ماند، اما این انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و کنار رفتن ترامپ در چند ماه بعد بود که آب سردی روی آتش روشن شده ریخت. اما اکنون حدود یک سال و نیم پس از آمدن بایدن، چشم‌انداز احیای برجام دورتر از همیشه به نظر می‌رسد. اقدام ایران برای اجرای سیاست‌های موسوم به جراحی اقتصادی، اصلی‌ترین نشانه‌ای است که بیانگر آماده شدن کشور برای رویارویی با پیامد‌های اقتصاد بدون برجام است. از طرف دیگر حمله روسیه به اوکراین و افزایش تنش در روابط غرب با چین باعث شده پرونده هسته‌ای ایران دیگر مساله اول جهان نباشد. این امر برای طرفین امر، مانند شمشیری دو لبه است و آن‌ها را برای کسب حداکثر امتیاز از یکدیگر ترغیب و عملا راه را به روی انعطاف‌های راهبردی می‌بندد. ایران امیدوار است با پیروزی روسیه یا دستکم طولانی شدن جنگ، حاشیه‌ای امن برای گشایش در تحریم نفت و پیگیری سیاست‌های منطقه‌ای خود بیابد. طرف غربی هم نگران از بحران کمبود مواد غذایی و افزایش بیشتر بهای نفت، محتاطانه‌تر با مساله ایران مواجه و امیدوار است با شکست روسیه و مهار چالش برانگیزی چین، فرصت بهتری برای رسیدگی به مساله ایران پیدا کند. از این رو برخی آگاهان بر این باورند که فرصت جنگ اوکراین، مناسب‌ترین فرصت برای ایران جهت توافق با غرب است. اما ظاهرا این فرصت اسیر اولویت‌های استراتژیک تهران و اصل تعارض منافع متحدان منطقه‌ای واشنگتن با احیای توافق اتمی - در درجه اول مخالفت اسرائیل - شده است. با این وصف باید منتظر دوره‌ای جدید از تنش‌زایی و افزایش وخامت در روابط طرفین بود. احتمالا ایران امیدوار است شکاف بزرگ کنونی میان روسیه و چین با جهان غرب و هراس غربی‌ها از جنگی اضافی، مانع طرح پرونده آن در شورای امنیت شود و ایران از دام تحریم‌های بزرگتر و جدی‌تر برهد. همچنین با گسترش برنامه هسته‌ای ضمن ماندن در چارچوب ان. پی. تی، به شکلی کنترل شده شبح تهدید بر سر غرب و متحدان منطقه‌ای‌اش را پررنگ و توان بازدارندگی‌اش را افزایش دهد. طبیعتا پیگیری این راهبرد در یک بازه زمانی کوتاه مدت ممکن است. اندازه این بازه اما، مشروط به میزان تاب‌آوری اقتصاد و متغیر‌های سیاسی و اجتماعی ناشی از آن و سیر تحولات جنگ کنونی در اروپا و نیز نوع و صورت‌بندی همگرایی‌های جدید میان قدرت‌های منطقه‌ای نظیر ترکیه و عربستان و اسرائیل است. عامل اخیر تعیین کننده توان و نوع مواجهه ایران در مسائل منطقه‌ای و بازی با کارت‌های خاورمیانه‌ای آن است. ممکن‌ترین پیش بینی در شرایط فعلی، آینده توسعه کشور و رشد اقتصادی آن است که در درازمدت فرصت‌های بهبود و جبران مافات را از دست داده و عرصه را به نفع رقبای قدیمی و جدید واگذار می‌کند. قدر مسلم آن که ایران با ورود به دوره پسابرجام به چرخه‌ای دیگر از بن بست استراتژیک با غرب بازگشته است. بار اول که در ابتدای دهه نود ایران تحت تحریم‌های شدید هسته‌ای قرار گرفت، انتخابات ریاست جمهوری 1392 و امضای برجام متعاقب آن، گشایشی موقت در آن ایجاد کرد. بار دوم همانگونه که گفته شد، پس از سیاست فشار حداکثری ترامپ بود که روی کار آمدن بایدن و از سرگیری گفتگوها، موقتا سطح تنش‌ها را کاهش داد. شاید در دوره کنونی ایران امیدوار است با شتاب بخشیدن به برنامه هسته‌ای و در برابر «عمل انجام شده» قرار دادن غرب، اساسا دستور کار موجود را متحول و بن بست پیش‌گفته را بگشاید. واکنش طرف مقابل و تبعات این مواجهه، تعین بخش روند‌های آتی خواهد بود.

باز هم فوتبال باز هم حسرت

محمد بهشتی‌وند طی یادداشتی در ستون نقد روز روزنامه جهان صنعت با عنوان باز هم فوتبال باز هم حسرت نوشت: پس از آنکه بازیکنان ممتاز ایران در یک دوره کمتر‌دیده‌شده از تاریخ فوتبال ایران با همراهی یک سرمربی متوسط توانستند با شتابی شوق‌انگیز خود را در صف تیم‌های حاضر در جام جهانی قطر قرار دهند شهروندان ایرانی در ژرفای وجود خود شاید روز‌های خوشی را سپری کردند. اگرچه تکرار رفتن ایران به جام جهانی در سه دوره پشت سرهم آن شادی ملی آذر 1376 را نداشت، اما باز هم روزنه‌هایی از امید را در دل‌های ایرانیان زنده کرد. با این همه از آن روز تا امروز که کشور کانادا به طور رسمی اعلام کرد بازی دوستانه ایران با کانادا به دلایل ژئوپلیتیک لغو شده است، شوربختانه مدیران و دست‌اندرکاران گامی برای تقویت تیم ملی فوتبال برنداشته‌اند. در شرایطی که شاید کانادا با ترفند‌های سیاسی فیفادی ایران را سوزاند و در وضعیتی که ایران امکان بازی با دو تیم مطرح آمریکای‌جنوبی را نداشت و پس از آنکه بازی با اکوادور نیز از دست رفت حالا خبر می‌رسد که ایران می‌خواهد با قطر بازی کند. سرمربی تیم ملی که در مدت اخیر شاهد تنش‌های فدراسیون فوتبال بوده پس از لغو سفر به کانادا یک استوری به زبان فارسی منتشر کرد و از برگزاری یک کنفرانس خبر داد. در این استوری نوشته شده: «به نظر می‌رسد که رتق و فتق امور مهم‌تری، چون برگزاری مجمع فدراسیون فوتبال موجب شده آماده‌سازی تیم ملی و برآورده کردن نیاز‌های فنی و تدارکاتی این تیم اولویت اول مسوولان مربوطه نباشد.» حقیقت این است که انزوای سیاسی ایران به اندازه‌ای زمان‌دار و موثر شده که ایرانیان با وجود داشتن بازیکنانی ممتاز در هر دوره و تیم فوتبال آماده، نمی‌توانند هزینه‌های برگزاری یک بازی با تیم‌های نیرومند را تامین کنند یا اینکه تیم‌های نیرومند به دلایل سیاسی نمی‌خواهند با ایران بازی کرده و حرف و حدیث درست کنند. در این دنیای بزرگ و در حالی که حریف بزرگ مناسب برای تقویت تیم ملی فوتبال خود پیدا کند، تلخی به کام شهروندان ریخته می‌شود و آن‌ها حسرت می‌خورند، اما تلخ‌تر این است که همه مدیران وعده‌های توخالی می‌دهند.