دوشنبه 5 آذر 1403

با رویکرد ساکن و سنتی نمی‌توان «صنایع خلاق» تولید کرد

خبرگزاری ایرنا مشاهده در مرجع
با رویکرد ساکن و سنتی نمی‌توان «صنایع خلاق» تولید کرد

تهران - ایرنا - هنرمند شیشه‌گر گفت: با رویکرد و نگرش ساکن و صرفا سنتی به مقوله هنر و صنایع‌دستی نمی‌توان «صنایع خلاق» تولید کرد، با این نوع نگاه اگر هنرمندی بخواهد کار جدیدی انجام دهد در مقابلش موضع می‌گیرند.

به گزارش گروه فرهنگی ایرنا، مالکیت یا حقوق فکری به حقوقی گفته می‌شود که به صاحبان آن حق بهره‌وری از فعالیت‌های فکری و ابتکاری انسان را می‌دهد و ارزش اقتصادی و قابلیت دادوستد دارد ولی موضوع آن شیء معین مادی نیست. حقوق پدیدآورندگان آثار ادبی یا هنری یا مالکیت ادبی و هنری معروف به حق مؤلف یا حق تکثیر، حق اختراع، حقوق بر مشتری مانند سرقفلی حق تاجران و صنعتگران نسبت به نام، علائم تجارتی و صنعتی و اسرار تجاری معروف به مالکیت تجارتی و صنعتی از انواع مالکیت‌های فکری است.

اموال فکری از اموال منقول هستند که متضمن خلاقیت (ابتکار) و تخیل هستند و معمولا به عنوان آفریده‌های فکری شناخته می‌شوند. حق تالیف و تکثیر (کپی رایت)، علائم تجاری، اسرار تجاری و حق اختراع‌ها از اقسام مالکیت فکری هستند.

مقررات مختلفی در ایران در مورد مالکیت فکری وجود دارد. «قانون ثبت علائم و اختراعات» مصوب 1310 و آئین‌نامه اصلاحی آن مصوب 1338 به حق مخترع و مالکیت فکری در حوزه صنعت و تجارت می‌پردازند. یک پیمان بین‌المللی معروف به «اتحادیه پاریس برای حمایت از مالکیت صنعتی و تجارتی و کشاورزی» مصوب 1883 که ایران سال 1337 به آن ملحق شده، از دیگر اسناد قانونی ایران در این زمینه‌است. در زمینه حق مؤلف و هنرمند نیز قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوب 1348 و آئین‌نامه اجرائی آن مصوب 1350 در کنار «قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی» مصوب 1352 از منابع قانونی در حقوق ایران در این زمینه‌است.

از نظر جهانی اما نتایج گزارش شاخص بین‌المللی حقوق مالکیت (IPRI) که با بررسی وضعیت 129 کشور جهان تهیه شده‌است، نشان می‌دهد رتبه ایران در تأمین حقوق مالکیت فکری از جایگاه 107 در سال 2012 به 108 در سال 2015 تنزل یافته‌است.

این رویه معمولا در کشورهای در حال توسعه به مساله ای عادی تبدیل شده است اما ایران برای نزدیک شدن به سطح جهانی در این زمینه همچنان در حال تلاش است. به همین منظور لایحه حمایت از مالکیت فکری، لایحه‌ای درباره مالکیت ادبی و هنری و حقوق مرتبط با آن با 118 ماده در بخش‌های مختلف مانند تعاریف، حقوق پدیدآورندگان آثار قابل حمایت مانند آثار ادبی، هنری، کتبی، شفاهی، شعر، ترانه، سرود، تئاتر، موسیقی و تجسمی در تیرماه 98 تقدیم مجلس شد. این لایحه به انواع حقوق اعم از حقوق مادی شامل تکثیر، انتشار و حقوق معنوی مانند حق افشای عمومی اثر و حق حرمت اثر پرداخته است.

در مهر 98 ماده 66 این لایحه درباره حقوق مادی، ماده 67 آن در رابطه با مدت حمایت، ماده 70 درباره تکثیر ناپایدار، ماده 104 درباره ثبت آثار، ماده 108 درباره قلمروی اجرای این قانون، ماده 117 درباره آیین‌نامه اجرایی قانون و ماده 118 نیز درباره حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم‌افزارهای رایانه‌ای در کمیسیون فرهنگی بررسی شد. اما این لایحه همچنان بر زمین مانده است.

سازمان جهانی مالکیت فکری 26 آوریل (6 اردیبهشت) را از سال 2000 برای توجه بیشتر به این مالکیت فکری روز جهانی مالکیت فکری نام گذاشته است.

در زمینه صنایع خلاق با هیاس حسینی استاد شیشه گری و عضو شورای داوری ارزشیابی شیشه گری در پژوهشکده وزارت میراث فرهنگی و دبیر علمی نمایشگاه آبگینه میراث ماندگار گفت و گو کردیم.

او متولد 1357 کرمانشاه و فارغ التحصیل رشته شیشه گری علمی و آزمایشگاهی از هنرستان پیام شهید، دارای مدرک درجه یک هنری از سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان تهران است و در ساخت نئون شاخه‌ای از شیشه‌گری که امروزه در هنر معاصر جایگاه ویژه ای دارد، ماهر است.

حسینی 2 سال دوره طراحی فیگوراتیو را در باکو نزد خانم سونا نقیوا و همچنین 2 سال دوره مجسمه سازی را نزد مهدی صمدی (| هنرمند مجسمه ساز تبریزی و مدرس در آکادمی هنر آذربایجان) و دوره های شیشه گری حرارت مستقیم (flameworking) و تکنیک های نوین آن را زیر نظر اساتید مجرب دنیا گذرانده است.

آگاهی عمومی از هنر و صنایع‌دستی زیرساخت اصلی صنایع‌خلاق است

هیاس حسینی در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا گفت: صنایع‌خلاق نیازمند زیرساخت‌های فکری، فرهنگی و قوانین و نهادهایی پویا و منعطف و اصلاح پذیر است که حتی اگر به زیان بخشی از جامعه هم باشد، همگان باید به ضرورت وجود و تدوام و عملکرد آن ایمان داشته باشند. این زیرساخت ها و نهادها باید این ظرفیت و ویژگی را داشته باشند که اگر اشتباه هم عمل کند، قواعد خود را اصلاح، ارتقا و به روز کنند.

هنرمند شیشه‌گر تصریح کرد: در مالکیت فکری، وجود نهاد قانونی مانع از برخوردهای قهری و پلیسی با مسأله کپی رایت (Copy Right) می‌شود، در این زمینه برخورد پلیسی فایده چندانی هم ندارد، در نبود قانون و نهاد قانونی، روند به این شکل می‌شود که اگر فردی اثری را کپی کرد صاحب اثر برای احقاق حقوق باید شکایت کند که شاید نتیجه آن در نهایت به مصالحه و سازش ختم شود.

وی اظهار داشت: وجود نهاد قانونی جامع، مقتدر، متمرکز و متولی حوزه صنایع‌دستی که اکنون وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی مسئولیت آن را برعهده دارد، می‌تواند از تشتت تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری و موازی‌کاری ها در حوزه صنایع خلاق در بخش صنایع دستی جلوگیری کند.

هنرمند شیشه‌گر ارتقای آگاهی مردم از هنر و صنایع دستی را لازمه شکل‌گیری زیرساخت صنایع خلاق در این حوزه دانست و افزود: یک استادکار صنایع‌دستی به‌شدت تحت چارچوب و ضوابط القایی برای حفظ و رعایت سنت‌هاست و جامعه امروزی ما هم هنوز با همین ذهنیت حفظ سنت‌ها زندگی می‌کند و اگر هنرمند آن را رعایت نکند از جامعه رانده می‌شود و آثارش پذیرفته نمی‌شود؛ زیرا مردم هنوز هنرهای سنتی مانند فرش، گلیم، سفال و سرامیک را نام می‌برند و آشنایی چندانی با صنایع خلاق ندارند.

نمی‌توان با نگاه دوران گالیله به جهان نگریست

حسینی اظهار داشت: دیگر نمی‌توان با نگاه دوران گالیله به جهان نگریست، جهان پیرامون ما تغییر کرده دوران فلسفه‌های باستانی تمام شده، اتفاقا هنرمندان به دلیل قدرت تخیل و تحقیق دانش و هنر، باید پیش‌روتر از جامعه زمان خود به جهان بنگرند، بیاندیشند و حرکت کنند.

حسینی گفت: در مقایسه استادکاران مکانیک و استادکار شیشه‌گری، اولی به دلیل آنکه با دنیا و ابزار امروز دچار آگاهی، دریافت و تجربه به شناخت به روز رسیده، خیلی بهتر و آسان‌تر با مشتری و مخاطب صحبت می‌کند اما استادکار شیشه‌گری که با همان نوع ادبیات 60 سال پیش که به یاد دارد صحبت می‌کند، این توانایی را ندارد.

از تجدد فقط ظواهر آن وارد جامعه شده است برای رسیدن به حد غایی توسعه فرهنگی و توسعه صنایع خلاق در جامعه باید مراحل مختلف تکامل، گذار و عبور از سنت تا مدرنیته به ترتیب و کامل طی شود. این عدم ترتب و تکامل در روند آموزش و توسعه صنایع‌دستی به وضوح دیده می‌شود.

وی گفت: در جامعه شهری امروزی مردمی را می بینید که ظواهر مدرن مانند آخرین مدل خودروهای پیشرفته را سوار می‌شوند، اما از چراغ قرمز عبور می‌کنند، به خط عابر پیاده بی‌توجه هستند، در خیابان زباله می‌ریزند، بدون توجه به فرهنگ شهرنشینی و آپارتمان‌نشینی، هیچ تعامل و سازگاری با همسایگان خود در یک مجموعه آپارتمانی را ندارند.

باید به هنرستان برگردیم

حسینی با انتقاد از احداث و رشد کمی و بی‌رویه دانشگاه‌های صنایع‌دستی در کشور افزود: در ایران پنج برابر کشورهای پیشرفته دانشگاه احداث شده است، آموزش داده می‌شود، اما شغل ایجاد نشده دانشجو به جای ورود به صنعت، هنر و تولید به استاد دانشگاه می‌شود؛ اساتید جوانی که تجربه و شناخت ندارند، مهمتر اینکه تخصص هم ندارند که بتوانند تحول علمی و پژوهشی ایجاد کنند.

هنرمند شیشه‌گر گفت: صنایع‌دستی اصلا به دانشگاه نیاز ندارد همه چیز در هنرستان است؛ البته هنرستان در کشور ما احداث شد، اما بیشتر آموزش‌های دروس فنی از برق و الکترونیک و مکانیک در آن آموزش داده می‌شود، کسی را سراغ دارید که از واژه هنرستان برداشت محلی برای آموزش هنر داشته باشد.

هنرجوی هنرستان بدون طی مرحله تجربه و شناخت وارد رشته دانشگاهی صنایع‌دستی می‌شود و چون بازار کار ندارد مجبورش می‌کنند تا کارشناسی ارشد و دکترا هم تحصیل کند، حال آنکه این خانم یا آقای دکتر پس از فارغ التحصیلی دیگر حاضر نیست پشت میز کار خراطی و سفال‌گری بنشیند.

حسینی بیان کرد: باید یک بار در تاریخ آموزش هنر و صنایع‌دستی این روند را اصلاح کنیم، بایستیم یک جراحی دردناک انجام دهیم به دوران هنرستان برگردیم. باید برای آغاز آموزش به سن هنرجو توجه کنیم، در کشورهای پیشرفته انتخاب و آموزش هنر از سنین کودکی و نوجوانی آن هم با تحلیل روحی و روانی و علاقه کودک آغاز می‌شود، حتی تورهای بازدید کارگاه‌های هنر و صنایع‌دستی برگزار می‌شود تا کودک با چشم باز و علاقه و تجربه محیط مسیر و آینده هنری خود را انتخاب کند و پدر و مادر و مربی راهنما و حامی می‌شوند؛ هر چند خیلی دیر اما در کشور ما هم چند سالی این شیوه آغاز شده است.

شرایط اقتصادی و اجتماعی روی هنرمند و هنرور و آثارشان اثر می‌گذارد

حسینی گفت: فرهنگ دارای دو حالت ایستا و پویاست که با توجه به مناسبات و اتفاقاتی که رخ می‌دهد و تجربه‌ای که به دست می‌آید هنرمند و مخاطب هنر به شناخت می‌رسند. میان هنرمند و هنرور تفاوت و فاصله وجود دارد، هنرمند در حوزه هنر / Art کار می‌کند، اما هنرور در بخش مهارت یا صنعت / Craft فعالیت می‌کند. از طرفی مخاطب هنرور دقیقا با این سوال مواجه است که اثری که با مهارت Craft تولید شده از کجا شروع و به کجا ختم می‌شود؛ که یک سوال تکنیکی است، اما در هنر (Art) تکنیک مهم نیست، بلکه مفهوم اثر هنری خیلی اهمیت دارد.

هنرمند شیشه‌گر اظهار داشت: در کشور ما هنوز تفاوت بین دو مفهوم یادشده و هنرمند و هنرور مشخص نیست. در هر دو این حوزه‌ها تکنیک، شرایط زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی هنرمند و هنرور و محیط پیرامونی که روی او اثر می‌گذارد.

در حال حاضر بیشتر استادکاران در حوزه صنایع‌دستی (Craft) فعال هستند؛ حتی شرایط محیط‌زیست به اجبار روی آنها تاثیر گذاشته است. البته مثلا شرایط محیط‌زیستی روی هنرمندان میناکاری اصفهان تاثیر نگذاشته، بلکه با تکرار محصولی که در میدان نقش جهان بارها دیده و تجربه کرده‌اند آثار خود را تولید می‌کنند و این روند تکرار به مرور، ارزش آثار کپی را از اصل آن ضعیف‌تر می‌کند.

هنرمند شیشه‌گر گفت: آیین و سنت را نمی‌توان دقیقا مانند همان صورت و شکلی که بوده حفظ کرد، مثلا در زندگی شهری دیگر نمی‌توان عروس را سوار بر اسب به جشن آورد. بلکه خودرو جایگزین اسب شده است؛ در طراحی منازل هم باید اصول و تطابق را رعایت شود اما هنوز بسیاری از مردم در کنار میز و مبلمان مدرن و کلاسیک خود در کنار وسایل الکترونیک، صنایع‌دستی سنتی مانند قلم‌کاری استفاده می‌کنند که هیچ همخوانی ندارد.

هنری که تفاوت در شناخت ایجاد نکند آب در هاون کوبیدن است

حسینی تاکید کرد: اساسا هنر برای شناخت ایجاد شده و شکل گرفته است؛ ما هنر گذشته را مطالعه و مرور و تجربه می‌کنیم تا شرایط امروز را بشناسیم؛ گذشته را به هیچ عنوان نمی‌توان دور بیاندازیم، اما به نسبت تجربه از هنر، تفاوت دیروز و امروز را درک می‌کنیم، که دقیقا نقطه تفاوت و تمایز هنر با علم و فلسفه است.

هنرمند شیشه‌گر گفت: شناخت عامل اصلی رشد و پیشرفت انسان و جامعه است، اما در 80 سال گذشته این نگاه وجود نداشت که صنایع‌دستی تجربه‌ای است که به شناخت منجر می‌شود.

وی اظهار داشت: باید برای حرکت به سوی توسعه صنایع خلاق زیرساخت قانونی و فرهنگی و اجتماعی آن فراهم شود؛ پیش از پیروزی انقلاب اسلامی آثار هنری ایران را به کشورهای غربی می‌بردند تا پز قدمت و پیشینه فرهنگ و تمدن ایران را بدهند، بعد هم فقط اصرار بر این است که صنایع‌دستی تولید و به کشورهای جهان صادر شود تا برای کشور ارز آورد.

حسینی با تاکید بر اینکه «هنرمند باید دنیای امروز را بسازد» بیان کرد: هنرمند مواد اولیه سازنده یک اثر هنری را تجربه می کند و به شناختی می‌رسد که با شناخت او از همان مواد و همان محصول در 20 سال پیش هم بسیار متفاوت است، اگر چنین نباشد و با شناخت انسان 2هزار سال پیش یکسان باشد که آب در هاون کوبیدن است.

*س_برچسب‌ها_س*
با رویکرد ساکن و سنتی نمی‌توان «صنایع خلاق» تولید کرد 2
با رویکرد ساکن و سنتی نمی‌توان «صنایع خلاق» تولید کرد 3
با رویکرد ساکن و سنتی نمی‌توان «صنایع خلاق» تولید کرد 4