بحران جهانی امنیت غذایی / 7 استان ایران را ناامنی غذایی تهدید میکند
بر اساس نقشه بین المللی امنیت غذایی، استان های هرمزگان، کهگیلویه و بویراحمد و سیستان و یلوچستان در دسته بسیار ناامن و استان های خوزستان، کرمان، ایلام و بوشهر در دسته ناامن قرار دارند.
مریم عدالت*
امنیت غذایی، معیار در دسترس بودن غذا و توانایی افراد برای دسترسی به آن است.
طبق تعریف کمیته امنیت غذایی جهانی سازمان ملل، امنیت غذایی به این معنا تعریف میشود که همه مردم در همه زمانها دسترسی فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی به غذای کافی، ایمن و مغذی داشته باشند که ترجیحات غذایی و نیازهای غذایی آنها را برای یک زندگی فعال و سالم برآورده کند.
بنابر شواهد، امنیت غذایی در طول تاریخ از هزاران سال پیش مسئلهای نگران کننده بوده است، به طوری که مقامات مرکزی در چین و مصر باستان اقدام به آزادسازی مواد غذایی از انبار در زمان قحطی میکردهاند. ناامنی غذایی میتواند یک وضعیت موقتی برای یک خانواده باشد یا برای مدت طولانی ادامه یابد.
دلایل مختلفی وجود دارد که در پس زمینه افزایش گرسنگی و ناامنی غذایی در جهان در چند سال گذشته نهفته است، اما محرکهای اصلی آن که فراوانی و شدت آن را افزایش میدهد شامل افزایش جمعیت، جنگ و درگیریها، تغییرات اقلیمی، رکود اقتصادی و شیوع بیماریها است.
این عوامل به علل زمینهای فقر و سطح بسیار بالا و مداوم نابرابری نشدید میشوند. این وضعیت به ویژه در کشورهای دارای نهادهای ضعیف و کشورهایی که در حال حاضر با بحرانهایی مانند درگیریها و بلایای مربوط به تغییرات اقلیمی دست و پنجه نرم میکنند، شدیدتر خواهد بود.
بنابر گزارش سازمان ملل بین 720 تا 811 میلیون نفر در جهان در سال 2020 با گرسنگی مواجه بودهاند که بر اساس برآوردهای سازمان ملل، حدود یک نفر از هر 10 نفر بوده است و تقریباً 70 تا 161 میلیون نفر در سال 2020 بیشتر از سال 2019 با گرسنگی مواجه شده اند. بر اساس گزارش شبکه جهانی مقابله با بحرانهای غذایی، حدود 161 میلیون نفر در سال 2021 سطح «بحرانی» ناامنی غذایی حاد را تجربه کرده اند که تقریباً 4 درصد نسبت به سال قبل افزایش داشته است.
از کل768 میلیون افراد مبتلا به سوء تغذیه در سال 2020، 282 میلیون نفر در آفریقا، 418 میلیون نفر در آسیا و 60 میلیون نفر در آمریکای لاتین و کارائیب زندگی میکنند. بنابر تخمین سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد حدود 660 میلیون نفر ممکن است تا سال 2030 با گرسنگی روبرو شوند که بخشی از آن به دلیل تأثیرات پایدار همهگیری ویروس کرونا بر امنیت غذایی جهانی است.
با توجه به محرک های ناامنی غذایی، هر منطقهای از جهان ممکن است تحت تاثیر این پدیده باشد؛ اما با توجه به ویژگیهای جغرافیایی، قومیتی و سیاسی وسعت این مسئله در برخی از کشورها به مراتب بیشتر است. بنابرگزارش بانک جهانی ناامنی غذایی در خاورمیانه و شمال آفریقا یک چالش رو به رشد است. در سال 2020 سهم منا (MENA) از افراد در وضعیت ناامنی غذایی حاد در جهان 20 درصد بوده است که در مقایسه با سهم 6 درصدی آن از جمعیت جهان به طور نامتناسبی بالا بود.
البته بحرانهای عراق، سوریه و یمن نقش زیادی در این امر داشته است. در جایی که درگیری وجود دارد، مانند یمن و سوریه، وضعیت بدتر است.
سازمان ملل تخمین میزند که تعداد یمنی هایی که در سال 2021 از ناامنی غذایی رنج میبرند به 24 میلیون نفر (83 درصد از جمعیت) رسیده است که 16.2 میلیون نفر به غذای اضطراری نیاز دارند.
جنگ در سوریه پیامدهای ویرانگری داشته است؛ بیش از 12 میلیون سوری در ناامنی غذایی قرار دارند که تنها در سال 2020 4.5 میلیون نفر افزایش داشته است. در عراق افزایش ناامنی غذایی، ناشی از درگیری های متناوب و نوسان قیمت جهانی نفت بوده است، به طوری که امروزه بیش از 4 میلیون عراقی به کمک های بشردوستانه نیاز دارند.
بر اساس شاخص گرسنگی جهانی افغانستان در رتبه نهم در دسته بندی کشورهای جهان است که در ناامنی غذایی شدید به سر میبرند. افغانستان در حال حاضر در بحران جهانی غذا قرار دارد، این شرایط با حمله طالبان تشدید شد به گونهای که میلیونها شهروند این کشور مجبور خواهند شد تا بین مهاجرت و گرسنگی یکی را انتخاب کنند.
بحران غذایی مصر در سال 2008 و افزایش قیمت مواد غذایی در نتیجه آن ناآرامی های داخلی و درگیری ها را تشدید کرد. منطقه منا از سال 2011-2010 وضعیت نابه سامانی را تجربه کرده است. دوره ای که با خشکسالی منطقه ای همراه بود. مجمع جهانی اقتصاد کمبود آب را به عنوان "بزرگترین تهدید" برای منطقه مطرح کرده است. بیش از 60 درصد جمعیت منطقه دسترسی بسیار محدودی به آب آشامیدنی دارند و 70 درصد تولید ناخالص داخلی آنها در برابر تنش آبی آسیب پذیر است.
کمبود آب که تعدادی از کشورها از جمله ایران، عراق، یمن و الجزایر را در سال 2021 تحت تاثیر قرار داده است، به نوبه خود دسترسی به منابع مورد نیاز برای تولید را محدود میکند. در بخش های کشاورزی سنتی از آنجایی که منطقه به طور فزایندهای خشک میشود، احتمالاً تولید محصولات کشاورزی در برخی کشورها کاهش مییابد و در این میان کشورهای ایران، عراق و کشورهای حاشیه خلیج فارس در معرض خطر ویژه هستند.
کشاورزی بزرگترین بخش مصرف کننده آب در خاورمیانه است، بنابراین انتظار میرود بیابانزایی و شوری آب با نابودی زمین های کشاورزی ناامنی غذایی در این منطقه را تشدید کند. تولید گندم، یکی از مواد غذایی مهم در خاورمیانه، در حال حاضر تحت تاثیر منفی افزایش امواج گرما و خشکسالی قرار گرفته است؛ روندی که تهدید می کند برای سایر محصولات و منابع غذایی نیز اتفاق بیفتد. نیمی از مواد غذایی خاورمیانه و شمال آفریقا وارداتی است و در کشورهای همکاری خلیج فارس به 90 درصد افزایش یافته است.
تهاجم روسیه به اوکراین افزایش اخیر قیمت جهانی غذا را تشدید کرده است و فشار بیشتری را برای اقتصادها و جمعیت کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا که واردکننده خالص غذا و سوخت هستند، مانند مراکش، تونس و مصر ایجاد کرده است.
مصر بزرگترین واردکننده گندم در جهان است که بیشتر آن را از اوکراین و روسیه وارد میکند. به این ترتیب، جنگ روسیه و اوکراین یک تهدید جدی برای امنیت غذایی مصر و تهدیدی برای تشدید سوءتغذیه و اتکا به کمک های خارجی در یمن است.
چالشهای آبی تشدید شده توسط تغییرات اقلیمی احتمالاً تأثیر منفی بر سکونت جمعیت و عملکرد محصول در منطقه خواهد داشت و این امر باعث افزایش کمبود غذا و وابستگی به واردات مواد غذایی اساسی و مهاجرت میشود.
ناامنی غذایی در کنار عوامل دیگر مانند تغییرات اقلیمی و درگیری ها انگیزه بیشتری برای مهاجرت به منظور تنوع بخشیدن به درآمد خانوار، دسترسی به غذا و مقاومت در برابر شوک های اقلیمی فراهم میکنند.
این امر می تواند هم مهاجرت روستا به شهر و هم مهاجرت بین المللی را افزایش دهد. علاوه بر این، با توجه به هزینههای بالا و همچنین کمبود فرصتهای درآمدی و شرایط نامطلوب سفر، خود اقدام به مهاجرت نیز میتواند باعث ناامنی غذایی شود.
یک مورد منحصر به فرد مهاجرت دائمی بین المللی به دلیل قحطی، موردی بود که پس از قحطی ایرلند 1845-1859 بود. قحطی نقش مهمی در تحریک مهاجرت دسته جمعی از ایرلند ایفا کرد.
در ایران افزایش تولید با افزایش جمعیت و افزایش تقاضا همگام نبوده است. گندم محصول اصلی کشور است و نان تهیه شده از گندم منبع اصلی کالری است. از سال 1979 تا 2016 برداشت گندم بیش از دو برابر شده اما مصرف گندم در این بازه زمانی بیشتر از تولید بوده است. در نتیجه ایران همچنان برای تامین مواد غذایی حیاتی به واردات وابسته است.
از سال 2011 تا 2015، واردات به طور متوسط 23 درصد از مصرف گندم، 52 درصد برنج و 71 درصد ذرت را به خود اختصاص داده است.
به گفته سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد، در مجموع، واردات 36.6 درصد از غلات مورد نیاز ایران در سال 2016 را تامین کرد، در حالی که این میزان در سال 2005 18.1 درصد بود.
کشاورزان ایرانی معمولا در هر هکتار ذرت، برنج و گندم دو تا سه برابر بیشتر از میانگین جهانی آب مصرف می کنند. با تشدید بحران تنش آبی و بحران های جهانی افزایش قیمت مواد غذایی ایران می تواند 70 درصد از زمین های کشاورزی خود را از دست بدهد، در حالی که میلیون ها نفر می توانند مجبور به مهاجرت شوند، زیرا فلات ایران به دلیل خشک شدن رودخانه ها و کاهش آب های زیرزمینی عملا غیرقابل سکونت شدن است.
بر اساس نقشه بین المللی امنیت غذایی ایران در زمره کشورهای پرخطر قرار دارد که استانهای هرمزگان، کهگیلویه و بویراحمد و سیستان و یلوچستان در دسته بسیار ناامن و استان های خوزستان، کرمان، ایلام و بوشهر در دسته ناامن قرار دارند.
ایران طی سالهای گذشته به دلیل تحریمهای طولانیمدت بینالمللی دچار رکود اقتصادی شده است. افزایش قیمت مواد غذایی و کاهش یارانه ها به طور مستقیم بر وضعیت امنیت غذایی در میان جمعیت فقیر و آسیب پذیر تأثیر گذاشته است.
تولید نوسانات کشاورزی، افزایش قیمت مواد غذایی، بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل و خشکسالی و بی ثباتی سیاسی کشورهای همسایه تأثیر منفی بر امنیت غذایی مردم خواهد داشت. مهاجرت افراد از مناطق جغرافیایی استراتژیک مرزی تهدیدهای امنیتی را به همراه دارد.
برای تضمین امنیت غذایی و آبی کشور، اقدامات اساسی تری مورد نیاز است.
تغییر ساختار قیمت های تضمین شده برای محصولات خاص در مناطق خاص به منظور منعکس کردن منابع موجود می تواند الگوهای کشت جدید را که با شرایط زمین و آب مناسب تر است، ترویج دهد. پساندازهای حاصل از اصلاح یارانهها میتواند به نوبه خود برای حمایت از سرمایهگذاری و نوآوری کشاورزی هدایت شود.
انتقال کشت به دور از مناطق کمآب، همراه با بهبود راندمان آبیاری، میتواند عملکرد ملی را افزایش دهد و به طور همزمان تقاضای آب را کاهش دهد. فناوری نیز می تواند نقش مهمی ایفا کند.
به علاوه کشور ایران دارای پتانسیل قابل توجهی از انرژی خورشیدی است. سیستمهای نمکزدایی خورشیدی توزیعشده محلی نیز میتوانند آبهای زیرزمینی شور را برای استفاده مجدد و بازیافت تصفیه کنند.
* پژوهشگر رصدخانه مهاجرت ایران
تماشاخانه