برگزاری شانزدهمین نشست از سلسله نشستهای تخصصی جشنواره ملی ترجمان فتح
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، شانزدهمین نشست از سلسله نشستهای تخصصی جشنواره ملی ترجمان فتح با موضوع «اهمیت ترجمه ادبیات مقاومت به زبان عربی و چگونگی راه اندازی نهضت ترجمه در دانشگاه ها» با سخنرانی دکتر مسعود فکری دانشیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران و مدیر کل دفتر سیاستگذاری و برنامه ریزی فرهنگی اجتماعی وزارت علوم و دکتر فرامرز میرزایی استاد تمام گروه زبان و ادبیات عربی...
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، شانزدهمین نشست از سلسله نشستهای تخصصی جشنواره ملی ترجمان فتح با موضوع «اهمیت ترجمه ادبیات مقاومت به زبان عربی و چگونگی راه اندازی نهضت ترجمه در دانشگاه ها» با سخنرانی دکتر مسعود فکری دانشیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران و مدیر کل دفتر سیاستگذاری و برنامه ریزی فرهنگی اجتماعی وزارت علوم و دکتر فرامرز میرزایی استاد تمام گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه تربیت مدرس و دکتر ابوالحسن امین مقدسی استاد تمام گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران به همت پژوهشکده شهید صدر (ره) با مشارکت دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در تاریخ 14 شهریور برگزار گردید. در ابتدا دکتر فکری ضمن اشاره به ارتباط مطالعات اجتماعی و ترجمه گفت: امروزه در حوزه مطالعات اجتماعی بحثی با عنوان موضوعات میان فرهنگی وجود دارد که به بایستههای و چگونگی انتقال هدفمند محتوای فرهنگی مثبت یا منفی، از یک زیست بوم به زیست بوم دیگر میپردازد. بعد از پایان یافتن استعمار مستقیم در آسیا، تلاش میشد که زمینههای وابستگی فرهنگی حفظ شود که بخشی از این مولفههای فرهنگی، مربوط به زبان و هنر و معماری و موسیقی بود و حفظ این مولفهها باعث فرهنگ پذیری کشورها میشد. وی در ادامه گفت: از طرف دیگر پدیدههای اجتماعی به دنبال خودشان فرهنگی خاصی را بازتولید میکنند. مثلا انقلاب فرانسه با خودش ادبیاتی را آورد و انقلاب فرانسه که پدیدهای اجتماعی بود کم کم نهادینههای اجتماعی و بالتبع نهادینه ها، رفتارهایی را در پی داشت. در جامعه ما نیز انقلاب اسلامی رخ داد و قبل از آن انقلاب مشروطه را داشتیم و دخالت مردم در حکومت یک اتفاق مثبت بود. بعد از انقلاب اسلامی جنگ را داشتیم که محدود به هشت سال جنگ تحمیلی نیست، چون شعارهای استبداد ستیزی که در انقلاب داشتیم یک میدان جنگ دائمی را در مقابل استکبار میگشاید. اگر بخواهیم مباحث و شعارها و دستاوردهای ایران و انقلاب اسلامی را به فرهنگهای دیگر عرضه کنیم زبان و ترجمه و ابزارهایی مثل فیلم میتواند بستر خوبی برای انتقال فرهنگ باشد. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در معرض تاثیرگذاری فرهنگی هستیم و عناصر کارآمد را که از سرگذراندیم میتوانیم ارائه بدهیم و یکی از این عناصر، عنصر مقاومت است که یک پدیده فرهنگی است. دانشیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران در بخش دیگر سخنانش گفت: در ترابطهای فرهنگی میان حوزه ایرانی و عربی غیر از عوامل تاریخی، مسائل دیگری نیز وجود دارد. مثلا جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل که تقریبا در نیمه قرن بیست رخ داد خیلی قابل گفتگو است. در این دوره جهان عرب غافلگیرشد و به نوعی در مقابل اسرائیل شکست خورد. در همین فضای شکست و ناامیدی انقلاب ایران شکل میگیرد، صرفنظر از برخی سوء تفاهماتی که بین ما و بعضی کشورهای عربی همسایه رخ داد، انقلاب اسلامی این سویه را برای جهان اسلام و جهان عرب داشت که ملتهای عربی میتوانند بپا خیزند! دو عنصر مشترک فرهنگی در این میان بین ما و کشورهای عربی وجود دارد که ادبیات مقاومت میتواند بر اساس این دو پیش برود. یکی عنصر اسلامی و ارزشهای اسلامی است که محور اساسی انقلاب ما توجه به ارزشهای انسانی و دینی است. عنصر دوم، عنصر هویت یابی است که ادبیات مقاومت را جذاب میکند. هویت یابی در بخشی از جهان اسلام و جهان عرب در مقابله با رژیم صهیونیستی شکل گرفت و شکل گیری جنبشهای عربی اخیر در سال 2000 به بعد واکنشی بود به رفتارهای تحقیر آمیزی که جوامع دیگر نسبت به مسلمانها داشتند. تنها راه موفقیت آمیز برای برون رفت از این تحقیرها به اشتراک گذاشتن تجربیات و نوعی همگرایی است و نقطه مقابل مقاومت، واگرایی است که دائما از طرف دشمن ترویج میشود. وی در ادامه گفت: صفحات تجربه از سرگذرانده ما در حوزه مقاومت، فقط ایستادگی نظامی نیست، بلکه بخشی از آن، حفظ شرف و هویت ما با مقاومت است، ما در دفاع مقدس ایستادیم و یک وجب از خاکمان از دست نرفت! این تجربیات جذاب و قابل انتقال است. موسسات فرهنگی و دانشگاهها جنبش ترجمه را به معنای کامل باید در نظر بگیرند. یعنی ظرفیتهای ترجمه را در جامعه مخاطب بشناسند و بتوانند به شکل بومی شده و قابل استفاده این ارزشها را منتقل کنند. اما متاسفانه فعالیت ما در حوزه ترجمه محدود است و بوم شناسی مخاطب را نداریم. ما باید عناصری که میتواند اولویت و برجستگی و مخاطب پذیر باشد انتخاب کنیم و اینها را با ادبیات مقاومت که در زبان عربی وجود دارد بتوانیم مرتبط کنیم. وی در پایان خاطرنشان کرد: خیلی از کشورها یک مرکز ملی ترجمه دارند که متولی امور مربوط به ترجمه است. در کشور ما نهادی با همین عنوان هست، اما مدیریت کار ترجمه در این نهاد بنحو کلان دچار نقص است، بویژه ادبیات مقاومت به عنوان یک مسئله نو پدید، در این نهاد مغفول است. این نقص را امثال پژوهشکده شهید صدر و هستهها میتوانند جبران کنند. مثلا هستهها میتوانند در حوزه مخاطب شناسی، آنچه در حوزه پایداری قابلیت انتقال دارد با کارشناسی دقیق شناسایی کنند و کتابهایی را برای ترجمه پیشنهاد دهند. کار دومی که هستهها میتوانند انجام دهند پرورش مترجمان حرفهای از فارسی به عربی است. ضمن اینکه ویترین ما در عرضه کارهای ترجمه شده خالی است، هستهها باید نقطه ارتباطی با خواننده و مخاطب را رصد کنند. در نبود یک مرکز و قرارگاه ملی میتوانیم از این هستهها در حد ظرفیت و توانشان استفاده کنیم. دکتر میرزایی سخنران دوم نشست با اشاره به تخصصش که رویت شناسی زبان عربی است گفت: روایت در زندگی بشر نقش اساسی دارد و ما در روایت زندگی میکنیم. همه ما وقتی واقعهای را گزارش میکنیم ناخودآگاه وارد روایت میشویم و زندگی بدون روایت شدنی نیست و حوادث پیرامونی ما سریعا تبدیل به روایت به اشکال گوناگون میشود. به همین دلیل سواد و شناخت روایت در زندگی روزمره ما و در ایجاد شکل فرهنگی بسیار مهم است. فرهنگ کشورها بوسیله روایت هایشان شکل میگیرد. اگر ما میخواهیم یک فرهنگ ارزشمند را منتقل کنیم باید با روایت و داستان و رمان این انتقال اتفاق بیفتد. وی در ادامه گفت: زبان و ادبیات عربی بیگانه با مقاومت نیست. ادبیات عربی، یعنی نثر و شعر عربی زاییده مقاومت است. اولین اثر ادبی عربی معاصر که در اختیار ما است که در اوایل قرن 18 میلادی و در پی حمله ناپلئون به مصر نوشته شده یک اثر ادبی با محتوای پایداری مردم مصر در مقابل این تهاجم و فرهنگ است که نثر روانی دارد و نویسنده اتفاقات روزانه را در این اثر روایت میکند. از طرف دیگر زبان مقاومت زبان روشن و قابل فهمی است. پس ادبیات معاصر عربی در دامن یک مقاومت و اشغالگری شکل گرفته و شروع شد و بعد از آن سید جمال و دیگران آمدند و ادبیات نثر نوین عربی بالنده شد. بعد هم ادبیات مقاومت فلسطین به عنوان یک نماد بسیار آشکار در ادبیات مقاومت برجسته گردید. پس ادبیات مقاومت در دنیای عرب ناشناخته نیست. کشورهای عربی دو دسته هستند، برخی کشورها انقلاب کردند و پادشاهی را سرنگون کردند و برخی کشورها هنوز پادشاهی هستند. آنچه مایه تاسف است کشورهای انقلابی مثل، یمن و عراق و سوریه و لبنان و الجزایر و تونس و لیبی و سودان و مصر، در وضعیت اقتصادی نابسامانی قرار دارند و انقلابهای ملی و عربی تقریبا به خزان بدی رسیده است و این باعث مشکلاتی شده است. اما ادبیاتی که در جنگ ایران تولید شده است که هزاران جلد است و صدها جلد آنها ارزشمند است، میتواند برای این کشورهای عربی مفید باشد و ترجمه آنها خیلی مهم است. استاد تمام گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه تربیت مدرس در بخش بعدی سخنانش به گفتمان پیشرفت که هنوز محقق نشده اشاره کرده گفت: از آغاز دوران معاصر بحث مهمی در حوزه ادبیات پایداری بوده که هنوز محقق نشده و آن بحث، گفتمان پیشرفت است. فرهنگ طفیلی پیشرفت است، ملت شکست خورده محکوم به پذیرش فرهنگ غالب است مگر استثناء تاریخی رخ بدهد! اگر ما و کشورهای عربی نتوانیم یک الگوی پیشرفت علمی بدهیم و این عقب ماندگی و فاصله زیاد با غرب را حل نکنیم فرهنگ موثر نخواهد بود. کشوری که ادعای قدرت داشته باشد، ولی نتواند چیز خوب تولید کند ادعای گزاف است. وی در تبیین ادبیات مقاومت در ایران گفت: ادبیاتی که در کشور ما تولید شده ادبیات شگفت انگیز و قوی است. برخی داستانهای حوزه دفاع مقدس به چاپهای 180 و 200 رسیده است، چون زبانی که انتخاب کردند بسیار زیبا و مجسم گر است. از طرفی زنانه نویسی در داستانها و روایت گری دفاع مقدس وجود دارد که خیلی هم پرفروش بوده است و این نشان میدهد ما ادبیات غنی در حوزه دفاع مقدس ایجاد کردیم. پس ما سرمایه بالایی داریم که قابل قبول است و مولفههای جهانی شدن را دارد. این ادبیات میتواند و ظرفیت دارد برخی ارزشهای فرهنگی را به کشورهای عرب زبان منتقل کند. البته زیباترین مفاهیم اگر در قالب زبانی ناپسند ریخته شود قربانی میشود و اینجا نقش زبان برجسته میشود. دانشگاهها خصوصا رشته ترجمه، میتوانند فعال و هدفمند بشوند تا ترجمههایی که انجام شده یا در دست انجام است، بررسی و داوری و نقد کنند یا نمونههایی را در دانشگاهها ترجمه کنند و این به شکل گیری نهضت ترجمه کمک میکند. سخنران سوم دکتر مقدسی در توصیف کار هنرمند گفت: هنرمند میخواهد واقعیت را به اندازه ظرفیت وجودی خود توسعه بدهد و ظرفیت وجودی هنرمند بیشتر از جهان واقع است و این یعنی هنر در ذات خودش یک مقاومت دارد، برخی میگویند هیچ ادبی نیست که خالی از مقاومت باشد حتی در ادبیات عرفانی هم مقاومت در برابر شیطان و نفس حضور دارد. در ادب مقاومت مهم این است که از چه چیزی در برابر چه چیزی، برای چه چیزی مقاومت میکنید. «برای چه چیزی» گره کار ادبیات پایداری است. ایده و پیام اگر درست باشد میتواند افکار و قلوب را فتح کند بشرط اینکه ابزار و روش و نوع مخاطب شناسی درست صورت بگیرد. وی در ادامه گفت: زبان مشترک زبانی است که بر مبنای حقیقت شکل میگیرد. البته برخی مسائل کاملا ملی و مربوط به جامعه خودمان است و نباید اینها حساسیت ایجاد کند. در ترجمه آثار و ادبیات مقاومت باید به رنج مردم و دعوت به مبارزه با ستم و تجاوز و ستایش شهیدان و مدح آزادی و بیان شجاعت، که مفاهیم کلی و همه پسند هستند توجه شود. اگر این مفاهیم کلی را در قالب داستان یا شعر بتوانیم بیان کنیم تاثیرگذارتر هستند. البته تاثیر فرهنگ یک شبه نیست، فرهنگ آرام آرام وارد یا خارج میشود و با بخشنامه درست نمیشود پس باید صبر داشت. در نهضت ترجمه واقعا باید جاذبه باشد تا قلب و فکر فتح شود و احساس سلطه ایجاد نشود. اگر خواننده کتابی یا شعری ترجمه شده را بخواند و آن را برادر خویش احساس نکند این ترجمه موفق نیست. این استاد دانشگاه تهران در مزیت ادبیات مقاومت در ایران گفت: ادبیات مقاومت در جهان فقط مبارزه است و تک بعدی است. اما ادبیات مقاومت نزد ما دو بعد دارد، یعنی معنویت و مبارزه را با هم جمع کرده که این جمع عرفان و مبارزه شاهکار امام خمینی (ره) است. ادبیات مقاومت ایران این ویژگی را دارد و جهان تشنه این ویژگی است، جهان تشنه معنویت است و از ماشین خسته شده است. این ویژگی معنویت و مبارزه ویژگی خاص ادبیات مقاومت ایران است و حتما در زبان داستان و شعر قابل انتقال است. وی در اهمیت نقد ادبیات دفاع مقدس گفت: ادبیات دفاع مقدس مثل دفاع مقدس، مقدس نیست و باید ادبیات دفاع مقدس مورد نقد قرار بگیرد و اگر نقد بشود رشد میکند. در انتقال مفاهیم افراط و تفریط وجود دارد و در معرفی ادبیات مقاومت مباحث زندگی هم باید برجسته شود. رزمندگان عشق به زندگی و خانواده هم داشتند و اصلا سبک زندگی باعث شده به سمت پایداری بروند. برای زندگی آمریکایی شهادت شاید جذاب نباشد و ما باید با زبانی شهادت را تبیین کنیم که برای یک آمریکایی هم قابل فهم و جذاب باشد. استاد تمام گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران در ضرورت آشنایی با نویسندگان عرب زبان گفت: نویسندههای ما باید با نویسندههای عرب آشنا باشند. اگر داستان نویسان ما با داستان نویسان عرب آشنا باشند و بتوانند در گزارهها و استعارهها از زبان آنها استفاده کنند مطالب بسیار آسانتر منتقل میشود. در این صورت خواننده عرب زبان بین خودش و متن فاصله نمیبیند و ما در ترجمه باید فاصله را کم کنیم. قصه نویس ما اگر میخواهد به فرهنگ دیگری پیامی منتقل کند حتما باید با فرهنگ دیگر آشنا باشد و هر چه بیشتر آشنا باشد قویتر میشود. وی در پایان و در وظیفه دانشگاهها در ترجمه ادبیات مقاومت گفت: در دانشگاه رشتههای ترجمه داریم و اینها بیشتر از عربی به فارسی برگردان میکنند، اما باید فضایی ایجاد شود که بتوانند از فارسی به عربی برگردان کنند و خوزستانیهای ما میتوانند این کار را انجام بدهند. بعلاوه اینکه رشته ادبیات فارسی در جهان عرب هم فرصت خوبی است و باید از این ظرفیت استفاده کنیم. اگر بتوانیم روی استادهای ادبیات فارسی سرمایه گذاری کنیم و ارتباط بگیریم، چون عربی زبان مادری آنها است و ارتباط فرهنگی هم دارند، میتوانند خوب ترجمه کنند و کمک کار ما باشند. برای جذاب کردن شعر مقاومت برای مخاطب، احتیاج به مهارتهای زبانی داریم، چون شعر علاوه بر این که یک ذوق است اطلاعات زبانی هم نیاز دارد. کسی که میخواهد شعری را به عربی ترجمه کند حتما باید شعر عربی را خوب بفهمد، مخصوصا در شعر فهم یک طرف کافی نیست و باید هر دو سو را بشناسد.