یک‌شنبه 27 آبان 1403

بهترین فرصت برای ایران / سهم‌خواهی دقیقه نودی مسکو و پکن / ارز4200 به نام مردم به کام ذی‌نفع

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع

جراحی ارزی در اختیار پاستور، بازی روسیه با کارت ایران در اوکراین، رکورد‌شکنی نرخ بنزین و گاز درآمریکا و اروپا، غرب به‌دنبال جانشین احتمالی زلنسکی، اقدام عجیب تلویزیون بعد از تصمیم چینی‌ها، رأی مجلس به بازگشت «کوپن»، «سرابِ سهامِ» استقلال و پرسپولیس، پیام نفتی ایران به آمریکا، قدم های نورسیده در حوزه جمعیت و تخریب محیط زیست تخریب منافع ملی موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامه های امروز...

به گزارش «تابناک» روزنامه های امروز دوشنبه 16 اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که درختکاری رهبر انقلاب و فرازهایی از سخنان ایشان درباره تخریب محیط زیست تخریب منافع ملی با تیترها و عناوین مختلفی در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.

در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:

بهترین فرصت برای ایران

مرتضی مکی تحلیلگرمسائل بین‌الملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی بهترین فرصت برای ایران نوشت: نقش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در توافقنامه برجام، نقش ناظر فنی است یعنی بر تعهدات هسته‌ای ایران طبق توافقنامه برجام نظارت می‌کند. در سال 1397 که آمریکا از برجام خارج شد، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در 15 نامه به شورای حکام در تعهد ایران به توافقنامه برجام تاکید کرده بود و این تعهد حتی تا یک سال پس از خروج آمریکا از برجام تداوم داشت و پس از یک سال، ایران در پنج مرحله تعهدات خود را به حالت تعلیق درآورد. اکنون یکی از گره‌های مذاکرات احیای برجام، موضوع گزارش‌هایی است که درباره چهار سایت نظارت هسته‌ای ایران است و این موضوع تا حدودی مذاکرات برجام را با کندی مواجه کرد. در مذاکرات طی چند روز گذشته شاهد بودیم که یکی از همین گره هایی که موجب کندی در مذاکرات شده بود و گفته می‌شد که تنها چند متر مانده که مذاکرات احیای برجام نهایی شود، همین پرونده PMD بود که ایران خواستار این بود که کل این پرونده باید بسته شود، چراکه ممکن نیست هر از چندگاهی ما شاهد گزارش‌ها و نشر اطلاعات و داده‌هایی باشیم که پرونده‌های هسته‌ای جدیدی علیه ایران مطرح شود. ایران تأکید بسیاری بر مختومه شدن پرونده PMD داشت و این موضوع از خطوط قرمز بود. در جریان مذاکرات منتهی به برجام یکی از توافقاتی که ایران با آژانس کرده بود، پرونده PMD بود. همین موضوعاتی که باز مانده و موجب شده بود ایران همواره در معرض اتهام و تحریم و تهدید قرار داشته باشد. در نهایت طرفین به این توافق رسیدند که پرونده PMD باید بسته شود که بسته نیز شد. در سه موضوع «لغو تحریم‌ها»، «ارائه تضمین توسط آمریکا» و «مختومه شدن پرونده PMD» تقریبا طرفین در همه این نکات به نتیجه رسیده‌اند؛ ایران پذیرفته است که آمریکا نمی‌تواند از جانب دولت آینده‌اش برای احیای برجام تضمینی ارائه دهد. هیچ تضمینی بزرگ‌تر از این نیست که ایران از فرصت ریاست جمهوری بایدن و تحولات اوکراین حداکثر استفاده را کند. ضمن اینکه ایران به پیشرفت‌های هسته‌ای دست یافته است که رئیس‌جمهور بعدی آمریکا نمی‌تواند این پیشرفت‌ها را از ایران بگیرد. اگر بخواهند مجددا خدشه ای بر برجام وارد کنند، مسیر بازگشت به عقب طی خواهد شد و این خواسته آنها نیست. به نظرم بهترین فرصت و بهترین تصمیم برای ایران استفاده حداکثری از فرصت احیای برجام در جهت رشد و رونق اقتصادی و کسب بازار از دست رفته نفت و گاز جهانی است.

سهم‌خواهی دقیقه نودی مسکو و پکن

دکتر صلاح‌الدین هرسنی کارشناس مسائل بین‌الملل طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت با عنوان سهم‌خواهی دقیقه نودی مسکو و پکن نوشت: روزنامه وال‌استریت ژورنال به نقل از لارنس نورمن نوشت: در شرایطی که همه نشانه‌ها حکایت از آن دارند که مذاکرات وین حول محور احیا و اجرای برجام به گام پایانی خود نزدیک شده و قرار است معطوف به نتیجه مورد نظر طرفین شود، روسیه درخواست جدیدی را در لحظات پایانی روی میز مذاکره گذاشته است. در این درخواست جدید روسیه خواهان ضمانت‌های کتبی از آمریکا شده با این هدف که تحریم‌های مربوط به اوکراین مانع از تجارت گسترده با ایران نشود. از منظر نشانه‌شناسی نیک پیداست که این اقدام غیرسازنده روسیه بسیار تحت‌تاثیر بحران اوکراین است و مقامات کرملین تلاش دارند که ماجرای اوکراین را به برجام گره بزنند، چراکه با حمله روسیه به اوکراین بهانه برای غرب در تحریم روسیه فراهم شده است. در این ارتباط و همان‌گونه که شنیده و گفته شده، تحریم سوئیفت علیه روسیه کلید خورده است و امید‌های روسیه نیز بابت کمک چین در قبال مقاومت در برابر تحریم سوئیفت بر باد رفته است. افزون بر تحریم سوئیفت علیه روسیه، تحریم‌های دیگری چون نورداستریم 2 و تحریم‌های ورزشی و اجتماعی هم به آن افزوده شده و این به معنای فلج کردن زیرساخت‌های اقتصادی روسیه است. در حقیقت غرب با اعمال این تحریم‌ها، پوتین را به گوشه رینگ برده است. در واقع در پی حمله روسیه به اوکراین، این تحریم‌های غرب ضربات سختی به دولت و جامعه روسیه وارد کرده و تمام سطوح جامعه، از نخبگان گرفته تا شهروندان عادی متاثر از این تحریم‌ها شده‌اند. در این ارتباط، برخی حوزه‌های اقتصاد در مرز ورشکستگی هستند و هیچ حوزه‌ای از جامعه روسیه نیست که بی‌گزند و آسیب از تحریم‌های بی‌سابقه غرب در امان مانده باشد. بنابراین تحت این شرایط با اقدامات جدیدی که هر روز از سوی غرب علیه روسیه اعلام می‌شود، می‌توان گفت که شرایط برای آینده روسیه و پوتین دشوارتر می‌شود و شاید یکی از سناریو‌های بحران اوکراین ورود روسیه به جنگ با اروپا باشد. از منظر مفهوم‌شناسی و دلالت معنا، این اقدام روسیه اگرچه تلاشی برای رهایی و نجات اقتصاد خود از تحریم‌های فزاینده و البته مخرب و ویرانگر غرب محسوب می‌شود و اینکه روسیه می‌خواهد خلأ‌های ناشی از تحریم‌های شدید مالی، اقتصادی و انرژی را در ارتباط با ایران و یا چین پر کند، ولی این درخواست و ضمانت از واشنگتن و تروئیکای اروپایی برجام برای مذاکرات برجام همانند یک سم مهلک و کشنده و چوب گذاشتن لای چرخ برجام است. در واقع این ضمانت مقامات کرملین به ویژه ولادیمیر پوتین به مثابه کارشکنی، مانع‌تراشی و به نوعی گذاشتن نارنجکی به زیر میز مذاکرات برجام است. این اقدام پوتین در شرایط حاضر مفهومی جز سهم‌خواهی آن هم در شرایطی که سفر گروسی به تهران قرار است گره از کار فروبسته برجام را بگشاید، ندارد و قطعا می‌تواند در نتایج مذاکرات تاثیر منفی بگذارد و یا آنکه نتایج آن را با تاخیر مواجه کند. از سوی دیگر این درخواست مقامات کرملین، انگیزه مقامات پکن را بابت درخواست تضمین از غرب افزایش می‌دهد که داده است. همین دیروز خبر رسید که چین نیز در راستای اقدام روسیه خواهان تضمین کتبی از مقامات واشنگتن در روابط تجاری با تهران از فردای احیای برجام شده است. مهم‌ترین پیامی که از اقدام مقامات کرملین و پکن مخابره می‌شود قبل از هر چیز متوجه تصمیم سازان و تصمیم‌گیران تراز اول مقامات و دستگاه دیپلماسی ایران است و آن این است که این همان چهره بزک نشده مقامات کرملین و پکن است و آنکه نباید به روسیه و چین به ویژه به پوتین اعتماد کنند.

ارز4200 به نام مردم به کام ذی‌نفع

پیمان مولوی طی یادداشتی در سرمقاله امروز ابتکار با عنوان ارز4200 به نام مردم به کام ذی‌نفع نوشت: ارز 4200 استخوان در گلو‌بود؛ از آن زمان تا امروز یک ارز رسمی با نرخ 4200 تومان به واردات برخی کالاهای اساسی اختصاص یافته و هرچند فهرست این کالاها در سال‌های اخیر کوچک‌تر شده است اما در عمل همچنان چند حوزه مهم از این ارز استفاده می‌کنند. نهاده‌های دامی و دارو بخشی از این کالاها هستند. با وجود آنکه بسیاری از فعالان بخش خصوصی تاکید می‌کنند که تداوم تخصیص ارز 4200 تومانی، جز ایجاد رانت و افزایش عدم شفافیت در اقتصاد ایران نتیجه دیگری ندارد و دولت باید تلاش کند حمایت از اقشار کم درآمد را به شکلی دیگر اجرایی کرده و ارز را تک نرخی کند اما همزمان نگرانی‌هایی درباره شوک تورمی این ارز و افزایش فشارها بر مردم لااقل در کوتاه مدت نیز وجود دارد. مجلس بالاخره اجازه امکان حذف ارز4200 را داد اما نکته نگران کننده کوپن الکترونیکی است. و آن سوال این است که مجددا به سمت بازار سیاه آن همانند دوره جنگ خواهیم رسید؟ چرا دولت‌ها از دادن یارانه معادل دلاری به 9 دهک از 10 دهک طفره میروند؟ در شرایط امروز ایران و سقوط آزاد اقتصاد در 19 سال گذشته از 600 میلیارد دلار جی دی پی به 190 میلیارد دلار به همین میزان بل بیشتر قدرت خرید عمومی کاسته شده است. برای جایگزین شدن به 10 سال رشد اقتصادی 6% حداقل نیاز است که امری بی سابقه در 4 دهه قبلی است. امروز روزیست که دولت با تک نرخی کردن ارز حتما باید به 90% جامعه یارانه اختصاص دهد و در غیر اینصورت چهره فقر با شدت بیشتری گسترش خواهد یافت. نکته بعدی عدم کارکرد کالابرگ با گستره زیاد نیازهای افراد است و ساده سازی نیازها با قند و شکر و گوشت و برنج و‌مرغ از آن ساده سازی های دولت‌ها است. کووید 19 نشان داد که تئوری پردازی صرف در باب نقش دولت‌ها در مدیریت اقتصادی چه حداقلی و چه حداکثری مشکلات زیادی دارد و شرایط امروز ایران هم شما را قانع می‌کند که حذف بدون برنامه جایگزین حساب شده چقدر هزینه زا خواهد بود اما چند نکته، پیشنهاد این است که قبل از اقدام دولت در این عرصه اقتصاددانان مستقل گزارشی جامع از تاثیر حذف ارز 4200 بر اقتصاد ایران تهیه کنند و هر تصمیمی منوط به خروجی آن شود. در غیاب این گزارش باز همانند سایر طرح ها معلوم نخواهد شد که تصمیمات بر اساس کدام سنجه روی داده اند و مسئول چه کسی است.