شنبه 26 آبان 1403

ترک واقعی دیوار تحریم‌ها با صادرات نفت به ونزوئلا / قدرت نظامی ضامن امنیت اقتصادی

خبرگزاری میزان مشاهده در مرجع
ترک واقعی دیوار تحریم‌ها با صادرات نفت به ونزوئلا / قدرت نظامی ضامن امنیت اقتصادی

تأثیر قدرت نظامی بر «امنیت» و «دیپلماسی» و «اقتصاد» این روزها برای مردم ایران بسیار ملموس است و فهم و درک مردم ایران از این گزاره صرفا منحصر به کتاب‌ها و نظریه‌ها نمی‌شود؛ اعزام 5 نفتکش حامل بیش از یک و نیم میلیون بشکه بنزین ایران به ونزوئلا رخدادی راهبردی است که اگر چه دستاوردی اقتصادی و سیاسی محسوب می‌شود، اما زیربنایی نظامی دارد.

خبرگزاری میزان - قدرت نظامی و دفاعی، هم امنیت‌آفرین است و هم زمینه‌ساز تولید ثروت و چرخیدن چرخ اقتصاد. دیپلماسی هم بدون قدرت نظامی، یک گزینه مضحک و غیرقابل اعتناست؛ «کلازویتس» نظریه‌پرداز شهیر علم سیاست، «میلیتاریسم» را مکمل «دیپلماسی» می‌نامد؛ «وندی شرمن» معاون پیشین وزیر خارجه آمریکا نیز در کتاب خاطراتش با عنوان «من ترسو نیستم» جمله‌ای دارد که مبین نظریه فوق‌الذکر است؛ شرمن در کتابش مدعی می‌شود: «هیچ دولت دیگری توانایی نظامی ما را ندارد تا با تهدید‌های معتبر، دیپلماسی را حمایت کند».

اعزام 5 نفتکش حامل بیش از یک و نیم میلیون بشکه بنزین ایران به ونزوئلا اما تاثیر قدرت نظامی بر «امنیت» و «دیپلماسی» و «اقتصاد» این روز‌ها برای مردم ایران بسیار ملموس است و فهم و درک مردم ایران از این گزاره صرفا منحصر به کتاب‌ها و نظریه‌ها نمی‌شود؛ اعزام 5 نفتکش حامل بیش از یک و نیم میلیون بشکه بنزین ایران به ونزوئلا رخدادی راهبردی است که اگر چه دستاوردی اقتصادی و سیاسی محسوب می‌شود، اما زیربنایی نظامی دارد.

برای تشریح بیشتر موضوع شاید بهتر باشد، رخداد راهبردی فوق‌الذکر را بصورت تطوری و البته اجمالی مرور کنیم.

بیش از 70 روز پیش، یعنی در 23 اسفند سال گذشته، 5 نفتکش ایرانی با نام‌های «فورچون»، «فارست»، «فاکسون»، «پتونیا» و «کلاول» با پرچم پرافتخار ایران از بندر شهید رجایی در استان هرمزگان با محموله 60 میلیون گالن بنزین تولید داخل، عازم ونزوئلا شدند.

تاکتیک نخ‌نمای آمریکایی‌ها آمریکایی‌ها از همان روز نخست که نفتکش‌های ما عازم ونزوئلا شدند، بنا بر عادت مألوف خود و برای ایجاد «حربه جاذبه ترس» شاخ و شانه کشیدن را آغاز کردند و اعلام کردند اجازه رسیدن نفتکش‌های ایرانی به ونزوئلا را نمی‌دهند!

بهانه آمریکا برای رزمایش در کارائیب در روز 13 فروردین 99 (اول آوریل 2020) آمریکا به بهانه مبارزه با مواد مخدر، رزمایشی را در دریای کارائیب ترتیب داد؛ در این رزمایش ناوشکن‌های موشکی هدایت‌شونده «یواس‌اس لاسن»، «یو‌اس‌اس پربل» و «یو‌اس‌اس فاراگات» به همراه کشتی جنگی «یو‌اس‌اس دیترویت» و هواپیمای نظامی «پی 8 پوسایدون» مشارکت داشتند؛ این رزمایش آمریکایی‌ها در دریای کارائیب به بهانه دروغین مبارزه با مواد مخدر بود، اما در واقع نوعی ارسال پالس به تهران بود که اگر 5 نفتکش ایرانی به حوزه دریای کارائیب برسند، تحت عنوان مبارزه با مواد مخدر از سوی آمریکا توقیف می‌شوند!

بی‌اعتنایی ایران به تهدیدات توخالی آمریکا آنطور که «سعدالله زارعی» تحلیلگر مسائل منطقه‌ای تصریح می‌کند، آمریکایی‌ها از سویی دیگر، چند نفر از جمله «امیر قطر» و «سلطان عمان» را واسطه کردند تا ایران متقاعد شود از اعزام نفتکش‌های خود به ونزوئلا منصرف شود درغیراینصورت آمریکا واکنش نظامی نشان می‌دهد! اما ایران بی‌اعتنا به این تهدید، از طریق همان واسطه‌ها و نیز بصورت اعلام عمومی به تهدیدات آمریکا قاطعانه پاسخ داد و از طرف دیگر تمهیدات نظامی را برای واکنش در نظر گرفت و طرف آمریکایی را هم بطور کلی از ابعاد آن در منطقه آگاه کرد.

روز جمعه 26 اردیبهشت در شرایطی که 5 نفتکش ایرانی تقریبا در انتهای مسیر خود به مقصد ونزوئلا بودند و از 3 تنگه مهم جهان یعنی «تنگه هرمز»، «کانال سوئز» و «تنگه جبل‌الطارق» عبور کرده بودند، یک مقام ارشد دولت آمریکا که حاضر به افشای نامش نشد به خبرگزاری رویترز گفت «واشنگتن در حال بررسی اقدامات مناسب برای واکنش نشان دادن به انتقال بنزین توسط ایران به ونزوئلا است».

نامه ظریف به گوترش دو روز بعد از آن، یعنی در روز یکشنبه 28 اردیبهشت، «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه کشورمان با ارسال نامه‌ای به «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل نسبت به تحرکات آمریکا در اعزام نیروی دریایی به منطقه کارائیب با نیت مداخله و ایجاد اختلال و مزاحمت در امر انتقال سوخت ایران به ونزوئلا هشدار داد.

ظریف در این نامه با اشاره به انتشار برخی گزارش‌ها مبنی بر تهدید مقامات رژیم آمریکا به ایجاد مزاحمت برای تانکر‌های حامل سوخت ایران به مقصد ونزوئلا، ضمن یادآوری مسئولیت دولت آمریکا در برابر پیامد‌های هرگونه اقدام غیرقانونی، بر حق ایران برای اتخاذ تدابیر مناسب و ضروری در مقابله با این تهدیدات تاکید کرد.

احضار سفیر سوییس در همان روز یکشنبه، 28 اردیبهشت نیز «سیدعباس عراقچی»، معاون سیاسی وزارت امورخارجه در واکنش به تحرکات آمریکا در ایجاد مزاحمت برای تانکر‌های ایرانی حامل سوخت به ونزوئلا با احضار سفیر سوئیس به عنوان حافظ منافع دولت آمریکا، از وی خواست مراتب هشدار جدی ایران نسبت به هرگونه تهدید احتمالی ازسوی آمریکا علیه نفتکش‌های ایرانی را به مقامات آن کشور منتقل نماید.

در تیررس بودن مواضع آمریکا این هشدار‌های سیاسی در ضمن هشدار‌های مستقیم و غیرمستقیم نظامی از جمله در تیرس بودن 37 پایگاه نظامی ثابت، 70 پایگاه نظامی شناور و 50 هزار نیروی آمریکا در منطقه غرب آسیا، سبب شد آمریکایی‌ها حساب کار دستشان بیاید و متوجه شوند که عزم ایران برای دادن پاسخ قاطع به آمریکا درصورت ایجاد هرگونه مزاحمت برای 5 نفتکش ایرانی عازم ونزوئلا، جدی است.

علی‌ایحال طی روز‌های اخیر، 5 نفتکش ایرانی یک به یک به سواحل ونزوئلا رسیدند (و یا در حال رسیدن هستند) و هم‌اکنون پالایشگاه ونزوئلا مشغول سوخت‌گیری از نفتکش‌های ایرانی است؛ آمریکایی‌ها نیز علی‌رغم خط ونشان کشیدن‌های اولیه، جرئت انجام هیچگونه اقدام ایذایی را علیه نفت‌کش‌های ما نکردند.

بدون‌تردید، اعزام 5 نفت‌کش حامل 60 میلیون گالن بنزین تولیدی ایران به ونزوئلا، پس از بیش از 70 روز و با طی هزاران مایل دریایی، دستاوردی اقتصادی و سیاسی است.

دستاوردهای اقتصادی انتقال بنزین به ونزوئلا دستاوردی اقتصادی است از این جهت که در سایه تحریم‌های یکجانبه و تروریسم اقتصادی آمریکا، ما به یک تجارت دو سر برد با ونزوئلا دست زدیم. خود پمپئو وزیر خارجه رژیم آمریکا چندی پیش مدعی شده بود ایران 9 تن طلا از طریق هواپیمایی ماهان از ونزوئلا وارد کرده است. اگر بر مبنای ذهنیت دشمن آمریکایی اینگونه تفسیر کنیم که 60 میلیون گالن بنزین تولید داخل ما در ازای 9 تن طلا به ونزوئلا صادر شده است؛ بدان معناست که آمریکایی‌ها که صریحا در تاریخ 11 اردیبهشت 98 اعلام کرده بودند هدفشان به صفر رساندن درآمد‌های نفتی ایران است، حالا در مجاورت خود در حال مشاهده درآمدزایی نفتی و بنزینی ایران هستند.

با پذیرش احتمال انتقال طلا از ونزوئلا می‌شود گفت طلا پشتوانه دلار است و 9 تن طلایی که حالا در ازای بیش از یک و نیم میلیون بشکه بنزین تولید بومی در اختیار کشور ما قرار گرفته، دارای ارزش تقریبی 500 میلیون دلار برابر با 8500 میلیارد تومان است. این میزان از طلا به عنوان پشتوانه ارز خارجی، در شرایط تروریسم لجام گسیخته آمریکا علیه مردم ایران، یک اندوخته بسیار ارزشمند است. البته همانطور که در سطور بالایی اشاره شد، این محاسبه صرفا بر اساس ذهنیت و داده‌های آمریکایی‌هاست و چه بسا معامله صورت گرفته میان تهران و کاراکاس بسیار با ارزش‌تر از محاسبه فوق‌الذکر باشد.

دستاوردهای سیاسی اما اعزام 5 نفتکش حامل 60 میلیون گالن بنزین تولیدی ایران به ونزوئلا، علاوه بر اینکه دستاوردی اقتصادی، دستاوردی سیاسی نیز است؛ از این منظر که ایران و ونزوئلا دو کشور مستقل هستند که رویکرد یکجانبه و استکباری آمریکا در عرصه جهانی را به چالش کشیده‌اند. تعاون ایران و ونزوئلا در حوزه‌های اقتصادی و انرژی در شرایطی که هر دو کشور تحت شدیدترین تحریم‌های یکجانبه آمریکا قرار دارند، بیانگر شکست راهبرد فشار حداکثری کاخ سفید جهت تحمیل خواسته‌های زورمدارانه‌اش به تهران و کاراکاس است.

به چالش کشیده شدن دکترین مونرو از سویی دیگر نباید فراموش کرد که دکترین ژئوپلیتیک آمریکا ممانعت از عرض‌اندام هر کشوری در اقیانوس اطلس و حوزه دریای کارائیب است؛ دکترینی که به نظریه «مونرو» معروف است و طبق آن کشور‌های آمریکای لاتین حیات خلوت آمریکا هستند؛ این حیات‌خلوت اگر چه مدت‌هاست دیگر همچون قرون 19 و 20 و اوایل قرن 21، عرصه یکتازی آمریکایی‌ها نیست، اما به هر ترتیب، تجارت موفقیت‌آمیز «ایران به عنوان قدرتمندترین رقیب آمریکا در منطقه غرب آسیا» و «ونزوئلا کشور مخالف رویکرد آمریکا در حوزه آمریکای لاتین»، آن هم در جغرافیایی که زمانی حیات خلوت آمریکا بود، برای سردمداران واشنگتن که همچنان مدعی داشتن قدرت هژمونیک هستند، یک سرشکستگی و افول محسوب می‌شود.

دستاوردی که بر پایه اقتدار نظامی حاصل شد اما بدون تردید، این دستاورد‌های سیاسی و اقتصادی منبعث از اعزام موفقیت‌آمیز نفتکش‌های ایران به ونزوئلا، حاصل نمی‌شد مگر به پشتوانه قدرت نظامی و اقتدار بازدارنده ایران اسلامی.

برای تقریب به ذهن باید به سه واقعه‌ای که در میانه‌های سال گذشته رخ داد و در نتیجه آن‌ها اقتدار نظامی ایران به آمریکایی‌ها دیکته شد، اشاره‌ای گذرا کنیم. در واقع اگر این سه اتفاق رخ نمی‌داد، شاید آمریکایی‌ها جرئت می‌کردند و در روند حرکتی نفتکش‌های ایرانی عازم ونزوئلا، اخلال و مزاحمت ایجاد می‌کردند. اما آن سه اتفاق کدامند؟

سرنگون کردن پهپاد جاسوس و متجاوز آمریکایی ساعت 14 دقیقه بامداد پنجشنبه 30 خرداد 1398، پهپاد 200 میلیون دلاری «گلوبال هاوک» آمریکا در شرایطی که بر خلاف قوانین هوانوردی، کلیه تجهیزات مربوط به معرفی خود را خاموش کرده بود، در نهایت پنهان کاری، از پایگاه الظفره در نزدیکی ابوظبی امارات به هوا برخاست و به حریم هوایی ایران اسلامی تجاوز کرد.

این پهپاد متجاوز آمریکایی در ساعت 04:05 در حوالی منطقه «کوه مبارک» واقع در شرق استان هرمزگان، در کرانه دریای عمان، هدف سامانه پدافندی سوم خرداد نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار گرفت و منهدم شد.

خبر انهدام پهپاد گرانقیمت متجاوز آمریکایی در محافل سیاسی و نظامی و رسانه‌ای دنیا ولوله‌ای به پا کرد و ترامپ و دارودسته احمق او را به موضع‌گیری‌هایی جفنگ‌گونه نظیر «منصرف شدن از حمله به ایران، 10 دقیقه قبل از آغاز عملیات» واداشت؛ ادعای مضحکی که حتی مورد تمسخر رسانه‌ها و شخصیت‌های سیاسی و نظامی داخل آمریکا قرار گرفت.

توقیف مقتدرانه نفتکش متخلف انگلیسی در ساعات پایانی روز جمعه 28 تیر 98 یعنی 15 روز بعد از توقیف غیرقانونی نفتکش ایرانی در دریای مدیترانه و آب‌های سرزمینی جبل‌الطارق توسط نیروی دریایی انگلیس و حدود 72 ساعت پس از فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر بی‌جواب نماندن خباثت انگلیسی‌ها در ماجرای دزدی دریایی‌شان، روابط عمومی نیروی دریایی سپاه در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «عصر روز جمعه 28 تیر 98 یک فروند نفتکش انگلیسی با نام «استنا ایمپرو» هنگام عبور از تنگه هرمز به علت رعایت نکردن قوانین و مقررات بین‌المللی دریایی بنا به درخواست سازمان بنادر و دریانوردی استان هرمزگان، توسط یگان شناوری منطقه یکم نیروی دریایی سپاه توقیف شد».

اقدام سپاه پاسداران در توقیف نفتکش متخلف انگلیسی در شرایطی بود که این نفتکش توسط یک رزم ناو این کشور اسکورت می‌شد و آن رزم ناو محافظ به سبب اقتدار نیروی دریای سپاه ما، جرئت نکرد وارد ماجرا شود.

حماسه عین‌الاسد ساعت یک و 20 دقیقه بامداد روز چهارشنبه 18 دی 98 یعنی درست 120 ساعت پس جنایت آمریکایی‌ها در ترور ناجوانمردانه حاج قاسم، وعده صادق مقامات کشورمان محقق شد و پایگاه آمریکایی عین‌الاسد در استان الانبار واقع در غرب عراق و نزدیک مرز سوریه، مورد اصابت 13 فروند موشک از نوع موشک‌های «فاتح» و «قیام» نیروی هوافضای سپاه پاسداران قرار گرفت.

در جریان این حمله غیورانه، چندین دستگاه تجهیزات و ادوات جنگی پیشرفته آمریکایی‌ها منهدم شد و تروریست‌های آمریکایی بسیاری تلف شدند.

چهارشنبه شب (به وقت تهران) 18 دی 98، حدود 18 ساعت پس از ویران شدن یکی از مجهزترین و بزرگترین پایگاه‌های خارجی آمریکا یعنی عین‌الاسد توسط موشک‌های سپاه پاسداران، نشست خبری ترامپ برگزار شد و رئیس رژیم آمریکا در این نشست خبری در حالیکه صدایش می‌لرزید و تپق‌های بیشمار ناشی از ترس در سخنانش هویدا بود، تلویحا دست‌های خود را به نشانه تسلیم بالا برد و اعلام کرد: واکنشی به حمله ایران نشان نمی‌دهیم و مایلیم با ایران بر روی اشتراکات کار کنیم!

واقعیتی که برای آمریکایی‌ها دردناک است سردار رسول سنایی‌راد، معاون سیاسی دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی کل قوا، در همین رابطه به خبرنگار میزان گفت: کاملا مشخص است ایران و ونزوئلا در برابر هرگونه حمله به نفتکش‌ها یا توقیف آنها، بی تفاوت نخواهند بود. ایران ثابت کرده است که توان مقابله به مثل و واکنش را دارد همانگونه که هواپیمای جاسوسی پیشرفته بدون سرنشین آمریکا را بر فراز آب‌های سرزمینی کشورمان سرنگون کرد و همانگونه که در مقابل راهزنی دریایی انگلیسی ها، ضربه دوم را به رخ انگلیس کشید و همانگونه که در جنایت تروریستی آمریکایی‌ها در عراق، عین الاسد مورد هدف قرار گرفت.

سنایی‌راد این را هم به خبرنگار میزان گفت که کشتی‌های حامل نفت به ونزوئلا، بدون هیچ گونه اختفایی با پرچم جمهوری اسلامی ایران حرکت می‌کردند و این موضوع برای آمریکا دردناک است چرا که آن‌ها هم علیه ایران و هم علیه ونزوئلا تحریم‌های ظالمانه‌ای را اعمال کردند.

معاون سیاسی دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی کل قوا تصریح کرد: با رسیدن نفتکش‌های ایرانی به ونزوئلا، به دنیا اعلام شد که آمریکایی‌ها هیچ نتیجه‌ای از سیاست‌های تهاجمی ظالمانه خود نخواهند گرفت و دوران یکجانبه گرایی آمریکایی‌ها با چالش جدی مواجه شده است.

علی‌ایحال امروز اگر تجارت دریایی ما قدرتمندانه در بیخ گوش آمریکایی‌ها جریان دارد و یانکی‌ها جرئت هیچگونه اقدام ایذایی علیه نفت‌کش‌های ایرانی اعزامی به ونزوئلا را نمی‌کنند، فقط و فقط یک دلیل دارد و آن هم اقتدار نظامی ایران است. اقتداری که «خون‌آورد صد‌ها هزار انسان والا و شجاع و فداکار است» و ترسیم کننده و تضمین کننده دنیای امروز و فرداست و بدون آن، نه اقتصاد می‌چرخد و نه دیپلماسی ارزش دارد.